تیراندازی به دختران کمحجاب در اصفهان
روایت خانوادههای دختران قربانی تیراندازی در اصفهان را میخوانید.
پنجشنبه هشتم مهرماه، یکی از فعالان مدنی اصفهان، در تماس با خبرنگار روزنامه ما خبر از تیراندازی مردی جوان در تاریخ ۲۸ مردادماه به حداقل پنج نفر در این شهر داد. در این تماس چند نفر از خانوادههای افرادی که در این حادثه تیراندازی آسیب دیده بودند، به خبرنگار ما معرفی شدند. اطلاعات اولیه حاکی از آن بود که در روز ۲۸ مردادماه، جوانی با نام «ف» چند زن و حداقل یک مرد را مورد اصابت تیرهای ساچمهای با کلت پنجونیم قرار داده است.فرد مذکور با کمک نیروهای امنیتی هرچند در ۴۸ ساعت دستگیر شده، اما در کمتر از یک ماه با قید وثیقه آزاد شده است. رفتار بد خانواده فرد تیرانداز از یک سو و همچنین سابقه خشونتهایی از این قبیل در اصفهان، باعث شده بود چند نفر از خانوادهها بخواهند با رسانهایکردن این مسئله توجه مجاری قانونی را به این اتفاق جلب کنند.
ما ذکر این نکته را لازم میدانیم که در طول یک هفته اخیر، تماس با مسئولان قضائی استان برای گفتگو درباره این اتفاق به جایی نرسید و فقط یک منبع آگاه خبر داد که این پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است. همچنین در حین نوشتن این گزارش، فعالان حوزه اصفهان از حمله به چند زن دوچرخهسوار در اصفهان خبر دادند. خبری که در صفحات مجازی نیز بازتاب فراوانی داشت.
ما ذکر این نکته را لازم میدانیم که در طول یک هفته اخیر، تماس با مسئولان قضائی استان برای گفتگو درباره این اتفاق به جایی نرسید و فقط یک منبع آگاه خبر داد که این پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است. همچنین در حین نوشتن این گزارش، فعالان حوزه اصفهان از حمله به چند زن دوچرخهسوار در اصفهان خبر دادند. خبری که در صفحات مجازی نیز بازتاب فراوانی داشت.
قرار اول خیابان جلفا
قرار میشود قربانی اول را مهلا صدا کنیم. ۲۸ساله و کارمند. او ساعت ۵:۰۰ بعدازظهر پس از بازگشت از محل کار در خیابان امام مورد اصابت تفنگ ساچمهای قرار میگیرد. مهلا میگوید: «احساس کردم پشتم میسوزد. یک لحظه نشستم و دستم را روی پهلویم قرار دادم و دیدم آغشته به خون است. به برادرم زنگ زدم و به کمک یک راننده تاکسی به بیمارستان اعزام شدم. همانجا برادر و مادرم هم رسیدند و متوجه شدیم چند نفر دیگر نیز مورد اصابت قرار گرفتهاند. این را پرستاری گفت که من را آماده رفتن به اتاق عمل میکرد. گفت یکی، دو نفر تصمیم به شکایت گرفتهاند.
من گفتم شکایت میکنم. اما برادرم فریاد کشید که وقتی چادر سر نمیکنی و حجاب نداری همین میشود». از مهلا میپرسم مگر حجاب نداشتی؟ او میگوید: «من با لباس فرم بودم. مانتو تا زیر زانو و شلوار سورمهای درست از جنس مانتو و مقنعه مشکی. خسته و گرمازده درحال صحبت با تلفن بودم. آفتابگیر به سر داشتم و اصلا صورتم معلوم نبود. اما بههرحال خانوادهام ترسیده بودند...». چرا؟ این سؤال را من میپرسم و مهلا میگوید: «شاید، چون ترسیدند بگویند دخترشان حجاب نداشته. آبرویشان برود.
ترجیح دادند شکایت نکنند و من هم حرفی نزدم». از مهلا میپرسم هزینههای بیمارستان چه شد؟ او میگوید: «مأموران امنیتی انصافا همکاری داشتند و گفتند پرداخت میکنند و البته اگر بخواهیم شکایت کنیم، باید خودمان هزینه را پرداخت کنیم تا زمان مشخصشدن دیه مبلغ را بگیریم. اما اصلا به اینجا نرسید. مهلا میگوید از آن روز تا به امروز ترجیح میدهد از خانه بیرون نیاید، از صدای پا میترسد و دو ماه مرخصی بدون حقوق گرفته است. او درحالیکه اشکهایش را پاک میکند، میگوید: هیچکس حالم را نفهمید. مادرم نگفت نترس، برادرم هم گفت بترس! بترس که آخر و عاقبت یک بلایی سرم میآورند، یا صورتم را از ریخت میاندازند یا کلهام را میکنند.
من گفتم شکایت میکنم. اما برادرم فریاد کشید که وقتی چادر سر نمیکنی و حجاب نداری همین میشود». از مهلا میپرسم مگر حجاب نداشتی؟ او میگوید: «من با لباس فرم بودم. مانتو تا زیر زانو و شلوار سورمهای درست از جنس مانتو و مقنعه مشکی. خسته و گرمازده درحال صحبت با تلفن بودم. آفتابگیر به سر داشتم و اصلا صورتم معلوم نبود. اما بههرحال خانوادهام ترسیده بودند...». چرا؟ این سؤال را من میپرسم و مهلا میگوید: «شاید، چون ترسیدند بگویند دخترشان حجاب نداشته. آبرویشان برود.
ترجیح دادند شکایت نکنند و من هم حرفی نزدم». از مهلا میپرسم هزینههای بیمارستان چه شد؟ او میگوید: «مأموران امنیتی انصافا همکاری داشتند و گفتند پرداخت میکنند و البته اگر بخواهیم شکایت کنیم، باید خودمان هزینه را پرداخت کنیم تا زمان مشخصشدن دیه مبلغ را بگیریم. اما اصلا به اینجا نرسید. مهلا میگوید از آن روز تا به امروز ترجیح میدهد از خانه بیرون نیاید، از صدای پا میترسد و دو ماه مرخصی بدون حقوق گرفته است. او درحالیکه اشکهایش را پاک میکند، میگوید: هیچکس حالم را نفهمید. مادرم نگفت نترس، برادرم هم گفت بترس! بترس که آخر و عاقبت یک بلایی سرم میآورند، یا صورتم را از ریخت میاندازند یا کلهام را میکنند.
قرار دوم، هتل دانشمند
ساعت ۴:۰۰ بعدازظهر، در لابی هتل دانشمند اصفهان، خانواده غلامی منتظر ما هستند. در همان تاریخ ۲۸ مردادماه، دخترشان نرگس که ۱۷ساله است، برای خرید کتاب درسی از منزل خارج شده بود، درست کنار هتل دانشمند، ابتدای کوچه حکیم شفا مورد اصابت قرار میگیرد. روایت نرگس هم شبیه به مهلاست. او میگوید: «من با دوستم بودم، یکدفعه صدایی آمد، در پشتم سوزش احساس کردم و یک چشمم سیاهی رفت و افتادم و با دوستم داخل یک بوتیک لباسفروشی رفتیم و معلوم شد تیر خوردم. صاحب مغازه صدای تیر را شنیده بود و گفت فکر کنم ساچمه خوردی.
من اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، زنگ زدم به خالهام و گفتم تفنگ ساچمهای چیست و گفتند برای شکار است، اما بعدا معلوم شد اصلا تفنگ پنجونیم بوده است». پدر و مادر نرگس از اتفاقات افتاده غمگین هستند. مادر او به ما میگوید: «به فاصله ۲۰۰ متر جلوتر، در میدان شهدا، دومین نفر چند دقیقه بعد تیر میخورد. الان کسی که میگویند سه قبضه سلاح همراهش داشته، از زندان با قید وثیقه آزاد است. روز اولی که ما به دادگاه رفتیم، به ما گفتند او اشد مجازات را میگیرد. ما راضی به اشد مجازات نبودیم و این را گفتیم، اما گفتند او سه قبضه سلاح داشته و با همین کلت ساچمهای پنجونیم یکی از همکاران ما به شهادت رسیده است. به گفته مسئولان قضائی او دو تفنگ شکاری و یک کلت پنجونیم به همراه داشته که باید مجوز داشته باشد».
پدر نرگس میگوید: «دو روز قبل از عید قربان دختر من که حدود ۵۰ روز بود از خانه بیرون نرفته بود، برای خرید کتاب از خانه بیرون رفت. آن روز، روز آخری بود که آب زایندهرود جاری بود و خانواده برای گردش آنجا رفته بودند. دخترم هم قرار شد بعد از خرید کتاب پیش خانواده برود. نیم ساعت نگذشته بود که خواهر همسرم تماس گرفت و گفت نرگس تیر خورده. من در مسیر بلافاصله با ۱۱۰ تماس گرفتم و دخترم را به بیمارستان امیر بردیم و از آنجا به زهرای مرضیه و در این بیمارستان به ما گفتند باید نرگس را به بیمارستان کاشانی منتقل کنیم. تیر نزدیک نخاع دخترم خورده بود و اوایل به ما گفتند که احتمال فلجشدنش هم وجود دارد؛ یعنی اگر چند سانتیمتر جلوتر خورده بود، الان نرگس قطعا قطع نخاع شده بود. بعد از اینکه به بیمارستان کاشانی رفتیم، درست یک نفر کنار دختر من بستری شده بود که تیر کنار قلبش خورده بود و به دلیل اینکه تیر جای حساسی است، پزشکان برای درآوردنش صبر کردهاند.
من اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، زنگ زدم به خالهام و گفتم تفنگ ساچمهای چیست و گفتند برای شکار است، اما بعدا معلوم شد اصلا تفنگ پنجونیم بوده است». پدر و مادر نرگس از اتفاقات افتاده غمگین هستند. مادر او به ما میگوید: «به فاصله ۲۰۰ متر جلوتر، در میدان شهدا، دومین نفر چند دقیقه بعد تیر میخورد. الان کسی که میگویند سه قبضه سلاح همراهش داشته، از زندان با قید وثیقه آزاد است. روز اولی که ما به دادگاه رفتیم، به ما گفتند او اشد مجازات را میگیرد. ما راضی به اشد مجازات نبودیم و این را گفتیم، اما گفتند او سه قبضه سلاح داشته و با همین کلت ساچمهای پنجونیم یکی از همکاران ما به شهادت رسیده است. به گفته مسئولان قضائی او دو تفنگ شکاری و یک کلت پنجونیم به همراه داشته که باید مجوز داشته باشد».
پدر نرگس میگوید: «دو روز قبل از عید قربان دختر من که حدود ۵۰ روز بود از خانه بیرون نرفته بود، برای خرید کتاب از خانه بیرون رفت. آن روز، روز آخری بود که آب زایندهرود جاری بود و خانواده برای گردش آنجا رفته بودند. دخترم هم قرار شد بعد از خرید کتاب پیش خانواده برود. نیم ساعت نگذشته بود که خواهر همسرم تماس گرفت و گفت نرگس تیر خورده. من در مسیر بلافاصله با ۱۱۰ تماس گرفتم و دخترم را به بیمارستان امیر بردیم و از آنجا به زهرای مرضیه و در این بیمارستان به ما گفتند باید نرگس را به بیمارستان کاشانی منتقل کنیم. تیر نزدیک نخاع دخترم خورده بود و اوایل به ما گفتند که احتمال فلجشدنش هم وجود دارد؛ یعنی اگر چند سانتیمتر جلوتر خورده بود، الان نرگس قطعا قطع نخاع شده بود. بعد از اینکه به بیمارستان کاشانی رفتیم، درست یک نفر کنار دختر من بستری شده بود که تیر کنار قلبش خورده بود و به دلیل اینکه تیر جای حساسی است، پزشکان برای درآوردنش صبر کردهاند.
در همان حین هم یک نفر دیگر را دیدیم که تیر به پشتش اصابت کرده بود؛ اما تا گفتند به نیروی انتظامی مراجعه کنید، ترسیدند و ترجیح دادند که بیمارستان را ترک کنند. ما حداقل پنج نفر را که در بیمارستان بودند، دیدیم. دختر من نیاز به جراحی داشت، از زمانی که تیر خورد تا صبح روز بعد که جراحی کرد، تیر حداقل ۱۲ سانتیمتر حرکت کرده بود و گفتند اگر تیر درنیاید، ممکن است اتفاق بدی بیفتد. از آنهمه افرادی که به بیمارستان مراجعه کرده بودند، تنها دو نفر ما در بیمارستان ماندند و حاضر به شکایت شدند؛ و بقیه ترجیح دادند مسئله را مسکوت باقی بگذارند. روز عید قربان آخرین نفر در خیابان امام خمینی تیر خورد. تا زمانی که ما بیمارستان بودیم، اولین گروه ساعت ۱۲ شب به بیمارستان آمدند تا ظهر فردا که هنوز نرگس عمل نشده بود، به صورت مداوم به بیمارستان میآمدند و به ما گفتند خبر جایی درز پیدا نکند، شاید گروه داعش این اتفاق را رقم زده باشد و ما میخواهیم سرکردهشان را پیدا کنیم. اگر این خبر رسانهای بشود، طرف فرار میکند.
باید ببینیم کار شخص یا گروه بوده تا بتوانیم مسئله را پیگیری کنیم». مادر نرگس در ادامه میگوید: «آنها انصافا هم مسئله را بهخوبی پیگیری کردند و در عرض ۴۸ ساعت فرد دستگیر شد و به ما گفتند برای دیدنش به کلانتری برویم. یک پسر ۳۵، ۳۶ساله قدبلند بود که پشت یک ۲۰۶ با شیشههای دودی نشسته بود». از خانواده ستایش میپرسیم که چقدر احتمال میدهند که ماجرا به اسیدپاشیهای چند سال پیش مرتبط باشد و آنها میگویند: «تقریبا احتمالش صفر است و امیدواریم سازمانیافته نباشد؛ چون هزینه زیادی را دوباره به اصفهان متحمل میکند.
باید ببینیم کار شخص یا گروه بوده تا بتوانیم مسئله را پیگیری کنیم». مادر نرگس در ادامه میگوید: «آنها انصافا هم مسئله را بهخوبی پیگیری کردند و در عرض ۴۸ ساعت فرد دستگیر شد و به ما گفتند برای دیدنش به کلانتری برویم. یک پسر ۳۵، ۳۶ساله قدبلند بود که پشت یک ۲۰۶ با شیشههای دودی نشسته بود». از خانواده ستایش میپرسیم که چقدر احتمال میدهند که ماجرا به اسیدپاشیهای چند سال پیش مرتبط باشد و آنها میگویند: «تقریبا احتمالش صفر است و امیدواریم سازمانیافته نباشد؛ چون هزینه زیادی را دوباره به اصفهان متحمل میکند.
ما سکوت کردیم؛ چون احساس کردیم حرف پلیس منطقی است و میشود راحتتر مجرم را گرفت؛ اما فکرش را نمیکردیم طرف را بعد از ۲۰ روز آزاد کنند». خانواده غلامی اولین خانوادهای بودند که از این اتفاق شکایت و این مسئله را پیگیری کردند و با تشویق آنها خانواده زینب، دیگر قربانی این حادثه که کمی بعد از نرگس در میدان شهدا تیر خورده بود، حاضر به ثبت شکایت میشود. مادر نرگس در ادامه میگوید: «متهم عید قربان دستگیر و یک ماه بعد آزاد شد. از دادگاه با ما تماس گرفتند و گفتند آزاد شد. چند روز که گذشت، عموی متهم با ما تماس گرفت و گفت به خاطر مادرش بچه ما را ببخشید، ما هم گفتیم اصلا راضی به زندان و اعدام کسی نیستیم؛ اما به خاطر همان مادرش اجازه بدهید چند روز بماند و تنبیه بشود. در نهایت عمویش گفت شما چه رضایت بدهید، چه رضایت ندهید، ما آزادش میکنیم و نهایتا ۳۰ میلیون دیه میدهیم.
من گفتم مگر حرف دیه است؟ دختر من تیر خورده، بدنش درد میکند، تا سر خیابان میترسد برود. چه کسی حرف دیه زد؟ دراینمیان عموی متهم حرفی به من زد که جگرم آتش گرفت. به من گفتند مگر خمپاره خورده؟ یک تیر خورده که مال تفنگ ساچمهای بوده و شما کاری از دستتان برنمیآید. بعد از این ماجرا به دادگاه رفتیم و گفتند میخواهد با سند آزاد شود، بروید رضایت بدهید، ما گفتیم شما سری قبل میخواستید طرف را اعدام کنید، الان برویم رضایت بدهیم؟ مدام میگفتند دیه را بگیرید و بیخیال شوید. ما پیش معاون دادستان رفتیم و آنجا به ما قول دادند که خبری از آزادی نیست؛ اما حالا خبردار شدیم طرف آزاد شده».
من گفتم مگر حرف دیه است؟ دختر من تیر خورده، بدنش درد میکند، تا سر خیابان میترسد برود. چه کسی حرف دیه زد؟ دراینمیان عموی متهم حرفی به من زد که جگرم آتش گرفت. به من گفتند مگر خمپاره خورده؟ یک تیر خورده که مال تفنگ ساچمهای بوده و شما کاری از دستتان برنمیآید. بعد از این ماجرا به دادگاه رفتیم و گفتند میخواهد با سند آزاد شود، بروید رضایت بدهید، ما گفتیم شما سری قبل میخواستید طرف را اعدام کنید، الان برویم رضایت بدهیم؟ مدام میگفتند دیه را بگیرید و بیخیال شوید. ما پیش معاون دادستان رفتیم و آنجا به ما قول دادند که خبری از آزادی نیست؛ اما حالا خبردار شدیم طرف آزاد شده».
قرار سوم، میدان شهدا
زینب بچه شاهینشهر است و روز حادثه از شاهینشهر ماشینهای خیابان امام را سوار میشود و در همان خیابان تیر میخورد. پدرش به ما میگوید: «زینب دردی را پشت کمرش حس میکند و کسی میگوید که مانتویش خونی شده. مردم به او کمک میکنند و آمبولانس خبر میکنند و به بیمارستان کاشانی منتقل میشود و آنجا با ما تماس میگیرند.
تیر پشت کتف سمت راست او اصابت کرده. در بیمارستان از ما بازجویی کردند. هنگام تسویه حساب گفتند اگر میخواهید از طرف دولت هزینه بیمارستان حساب شود، باید رضایت بدهید و ما ترجیح دادیم شکایت کنیم. در تسویه حساب گفتند نقد بدهید، چون دیه میگیرید». پدر زینب میگوید که دختر ۳۸سالهاش ترسیده و همین باعث شده که از خانه بیرون نرود و رفتار بد خانواده فرد متهم و همینطور آزادی او باعث شده تصمیم به روایت بگیرد.
تیر پشت کتف سمت راست او اصابت کرده. در بیمارستان از ما بازجویی کردند. هنگام تسویه حساب گفتند اگر میخواهید از طرف دولت هزینه بیمارستان حساب شود، باید رضایت بدهید و ما ترجیح دادیم شکایت کنیم. در تسویه حساب گفتند نقد بدهید، چون دیه میگیرید». پدر زینب میگوید که دختر ۳۸سالهاش ترسیده و همین باعث شده که از خانه بیرون نرود و رفتار بد خانواده فرد متهم و همینطور آزادی او باعث شده تصمیم به روایت بگیرد.
چرا جرائم تکرار میشوند؟
امیر رئیسیان، وکیل دادگستری، در گفتگو با ما درباره تکرار بزه علیه اجتماع در کشور میگوید: «از مبانی و علل اصلی وضع مجازاتها در جوامع در کنار تنبیه یا وضع عدالت و... بازدارندگی است. به این معنا که اگر رفتار مجرمانه مورد مجازات قرار بگیرد، در جامعه اثر بازدارنده دارد. در نگاه سنتی در شکل و شمایل عقوبت میبینیم؛ یعنی لزوما رفتار مجرمانه با مجازات همراه شود تا چیزی که بهعنوان جرمانگاری در جهت بازدارندگی و وضع عدالت و برقراری نظم است، اتفاق بیفتد.
اما با تحولات جوامع، تعقیب هم بهخودیخود اثر بازدارندگی دارد. اما تفاوتی که در موارد مشابه همین ماجرای تیراندازی افتاده، این است که، چون مجازات در نظام حقوقی ما در مورد برخی جرائم مثل تجاوز و اسیدپاشی خیلی سنگین است، در نتیجه قربانیان این جرائم با وضعیتی که روبهرو میشوند، تحت فشار عدم اجرای مجازات قرار میگیرند». رئیسیان گفت: «مثلا قربانی اسیدپاشی تحت فشار قرار میگیرد که مجازات قصاص را درخواست نکند یا در مواردی مثل قتل، قربانی را تحت فشار میگذاریم که قصاص نخواهد.
این در کلیت اجتماعی جامعه، منصفانه و اخلاقی است؛ اما اگر مدعیالعموم هم بهعنوان نماینده منافع عمومی، مجازات را تعقیب نکند و آن را در چارچوب نظام عدالت ترمیمی در نظر نگیرد، باعث میشود مرتکب خطا مجازات سنگینی داشته و قربانی از خواستن مجازات سنگین منصرف شود. از طرفی هم دولت بهعنوان مدعیالعموم، هم بهعنوان نماینده منافع عمومی، اگر مجازاتی را درخصوص عدالت ترمیمی نخواهد، در نتیجه رفتار وحشیانه مجرم مجازات نمیشود. این پدیده محصول جرمانگاری شدید است که باعث میشود مجازات اجرا نشود.
در چنین وضعیتی، در نتیجه رفتار مجرمانه بدون جزا و پاسخ میماند و به خاطر همین در رفتار مجرمانه یک کیف مجرمانه وجود دارد؛ در نتیجه، چون بدون پاسخ میماند، مجرم که از این کیف نامطلوب ضداجتماعی برده، بزه را تکرار میکند. این فرایند طبیعی تکرار جرم است. این پدیده در ایران بارها تکرار شده است؛ مثل اسیدپاشها، اما شاخص آن جایی است که دولت قرار بوده به نمایندگی از جامعه برود مجرمی را مجازات کند، ولی کوتاهی میکند. اینجا حق مردم را نادیدهگرفتن باعث تکرار بزه میشود. کوتاهی در پیگیری حقوق اجتماع از سوی دولت باعث تکرار این بزهها میشود.
اما با تحولات جوامع، تعقیب هم بهخودیخود اثر بازدارندگی دارد. اما تفاوتی که در موارد مشابه همین ماجرای تیراندازی افتاده، این است که، چون مجازات در نظام حقوقی ما در مورد برخی جرائم مثل تجاوز و اسیدپاشی خیلی سنگین است، در نتیجه قربانیان این جرائم با وضعیتی که روبهرو میشوند، تحت فشار عدم اجرای مجازات قرار میگیرند». رئیسیان گفت: «مثلا قربانی اسیدپاشی تحت فشار قرار میگیرد که مجازات قصاص را درخواست نکند یا در مواردی مثل قتل، قربانی را تحت فشار میگذاریم که قصاص نخواهد.
این در کلیت اجتماعی جامعه، منصفانه و اخلاقی است؛ اما اگر مدعیالعموم هم بهعنوان نماینده منافع عمومی، مجازات را تعقیب نکند و آن را در چارچوب نظام عدالت ترمیمی در نظر نگیرد، باعث میشود مرتکب خطا مجازات سنگینی داشته و قربانی از خواستن مجازات سنگین منصرف شود. از طرفی هم دولت بهعنوان مدعیالعموم، هم بهعنوان نماینده منافع عمومی، اگر مجازاتی را درخصوص عدالت ترمیمی نخواهد، در نتیجه رفتار وحشیانه مجرم مجازات نمیشود. این پدیده محصول جرمانگاری شدید است که باعث میشود مجازات اجرا نشود.
در چنین وضعیتی، در نتیجه رفتار مجرمانه بدون جزا و پاسخ میماند و به خاطر همین در رفتار مجرمانه یک کیف مجرمانه وجود دارد؛ در نتیجه، چون بدون پاسخ میماند، مجرم که از این کیف نامطلوب ضداجتماعی برده، بزه را تکرار میکند. این فرایند طبیعی تکرار جرم است. این پدیده در ایران بارها تکرار شده است؛ مثل اسیدپاشها، اما شاخص آن جایی است که دولت قرار بوده به نمایندگی از جامعه برود مجرمی را مجازات کند، ولی کوتاهی میکند. اینجا حق مردم را نادیدهگرفتن باعث تکرار بزه میشود. کوتاهی در پیگیری حقوق اجتماع از سوی دولت باعث تکرار این بزهها میشود.
در اصفهان چه خبر است؟
در همین لحظه توییتر پر است از خبری مبنی بر اینکه زنان دوچرخهسوار در سطح شهر مورد حمله قرار گرفتهاند و چند نفرشان از سوی فرد یا افرادی هل داده شده و جراحتهای عمیق و سطحی داشتهاند. سؤال اصلی مردم اصفهان این است که در این شهر چه خبر است؟ هرچند زندگی عادی مردم در جریان است، اما به نظر میرسد در زیر پوست شهر اتفاقاتی همیشه در حال افتادن است.
مهر سال ۹۳ اخباری مبنی بر اسیدپاشی روی دختران اصفهانی رسانهای شد؛ مسئلهای که هرگز متهمان آن مشخص نشدند و زندگی دختران زیادی بر باد رفت. قطعا به نظر میرسد ماجرای تیراندازیهای اخیر هیچ ربطی به اسیدپاشیهای سال ۹۳ اصفهان ندارد، اما این سؤال مطرح است که پیگیرینکردن و همچنین عدم اطلاعرسانی درباره متهمان این واقعه تلخ، شرایط و بستر را برای تکرار بزه در اصفهان و دیگر شهرها هموار کرده است؟
چه دلیلی دارد فردی که حداقل یک سلاح غیرمجاز داشته و حداقل پنج نفر را مورد اصابت قرار داده، هماکنون آزاد باشد و خانواده او بتوانند مجروحان این حادثه را که از نظر روحی در شرایط نامساعدی قرار دارند، تهدید کنند؟ به چه دلیلی از خانوادهها خواسته میشود موضوعی را که میتواند یک تیراندازی ساده باشد، آنقدر پلیسی کنند و از خانوادهها خواست که دربارهاش صحبت نکنند.
مهر سال ۹۳ اخباری مبنی بر اسیدپاشی روی دختران اصفهانی رسانهای شد؛ مسئلهای که هرگز متهمان آن مشخص نشدند و زندگی دختران زیادی بر باد رفت. قطعا به نظر میرسد ماجرای تیراندازیهای اخیر هیچ ربطی به اسیدپاشیهای سال ۹۳ اصفهان ندارد، اما این سؤال مطرح است که پیگیرینکردن و همچنین عدم اطلاعرسانی درباره متهمان این واقعه تلخ، شرایط و بستر را برای تکرار بزه در اصفهان و دیگر شهرها هموار کرده است؟
چه دلیلی دارد فردی که حداقل یک سلاح غیرمجاز داشته و حداقل پنج نفر را مورد اصابت قرار داده، هماکنون آزاد باشد و خانواده او بتوانند مجروحان این حادثه را که از نظر روحی در شرایط نامساعدی قرار دارند، تهدید کنند؟ به چه دلیلی از خانوادهها خواسته میشود موضوعی را که میتواند یک تیراندازی ساده باشد، آنقدر پلیسی کنند و از خانوادهها خواست که دربارهاش صحبت نکنند.
عدم پیگیری و تکرار چرخه خشونت
فاتیما باباخانی، حقوقدان و فعال حوزه زنان، در گفتگو با ما با بیان اینکه یکی از عوامل پیشگیریکننده از رویکردهای خودسرانه افراد و نیز ممانعت از تکرار جرم، مجازات مجرم و جنایتکار است، گفت: «نهادینهشدن خشونت علیه زنان، بیتوجهی به جرمانگاری رفتارهای ضداجتماعی، عدم کفایت قضائی به سبب خلأهای حقوقی و عدم تحقق دادرسی عادلانه در نهایت منجر به بیکیفرمانی افراد خشونتگر میشود. چه بسیار زنان، دختران و کودکانی که مورد آزار جنسی و خشونت خانگی شدید در سالهای متمادی و طولانی زندگیشان قرار گرفتهاند و همچنان در معرض خشونت و آزار قرار دارند، اما به سبب ترسها و بعضا تجربه اجتماعی تلخشان از بیکیفرمانی مرتکب، سکوت در پیش گرفتهاند».
وی افزود: «عملکرد میدانی من بهعنوان یک فعال مدنی و مؤسس خانه امن و مرکز حمایتی از زنان و دختران خشونتدیده و تجربه تمام سالهای اخیر حاکی از این است که با ادامه روند سکوت یا پیگیرینکردن قضائی، مزاحمت، خشونت یا آزار نهتنها متوقف نشده، بلکه بهشدت و ادامهدار تکرار شده و سبب آسیبهای متعدد دیگری بوده است. برای مثال دختر ۱۷سالهای که از ترس کشتهشدن به دست نزدیکانش، با متجاوز خود ازدواج کرده است؛ زیرا مطمئن بوده متجاوز به اندازه کافی مجازات نخواهد شد، نهتنها خودش بلکه دو فرزند کوچکش در سالهای بعدی مورد آزار و خشونت خانگی شدید قرار گرفتهاند و بخشی از این مسئله ناشی از آستانه بالای اثبات و احراز جرم تجاوز به عنف در سیستم قانونگذاری و کیفری است».
این فعال حوزه زنان خاطرنشان کرد: یقینا در حوزه تغییر قوانین و توجه به حمایتهای قانونی لازم از زنان و تأمین امنیت آنها در عرصه خصوصی و عمومی جامعه، نیازمند تغییر و قانونگذاری مؤثر هستیم. بهتعویقافتادن تصویب لایحه تأمین امنیت زنان و ارجاع مجدد آن به معاونت زنان ریاستجمهوری و خروج آن از دور تصویب و بررسی مجلس، هشداری بر کوتاهی عامدانه است. تکرار، تکرار و تکرار هرروزه شدتگرفتن خشونت علیه زنان و دختران، چه در معابر عمومی از سوی افراد خودسر و با عناوینی، چون مزاحمت و امثالهم یا در عرصه خصوصی یا تکرار خشونتهای شدید خانگی و قتلهایی با عنوان ناموسی که در نهایت اغلب شاهد بیکیفرمانی و عدم مجازات مرتکب و خشونتگر هستیم، سبب تقویت فرهنگ رفتارهای خودسرانه قانونگریزانه نزدیکان یا افراد آزارگر میشود.
وی افزود: «عملکرد میدانی من بهعنوان یک فعال مدنی و مؤسس خانه امن و مرکز حمایتی از زنان و دختران خشونتدیده و تجربه تمام سالهای اخیر حاکی از این است که با ادامه روند سکوت یا پیگیرینکردن قضائی، مزاحمت، خشونت یا آزار نهتنها متوقف نشده، بلکه بهشدت و ادامهدار تکرار شده و سبب آسیبهای متعدد دیگری بوده است. برای مثال دختر ۱۷سالهای که از ترس کشتهشدن به دست نزدیکانش، با متجاوز خود ازدواج کرده است؛ زیرا مطمئن بوده متجاوز به اندازه کافی مجازات نخواهد شد، نهتنها خودش بلکه دو فرزند کوچکش در سالهای بعدی مورد آزار و خشونت خانگی شدید قرار گرفتهاند و بخشی از این مسئله ناشی از آستانه بالای اثبات و احراز جرم تجاوز به عنف در سیستم قانونگذاری و کیفری است».
این فعال حوزه زنان خاطرنشان کرد: یقینا در حوزه تغییر قوانین و توجه به حمایتهای قانونی لازم از زنان و تأمین امنیت آنها در عرصه خصوصی و عمومی جامعه، نیازمند تغییر و قانونگذاری مؤثر هستیم. بهتعویقافتادن تصویب لایحه تأمین امنیت زنان و ارجاع مجدد آن به معاونت زنان ریاستجمهوری و خروج آن از دور تصویب و بررسی مجلس، هشداری بر کوتاهی عامدانه است. تکرار، تکرار و تکرار هرروزه شدتگرفتن خشونت علیه زنان و دختران، چه در معابر عمومی از سوی افراد خودسر و با عناوینی، چون مزاحمت و امثالهم یا در عرصه خصوصی یا تکرار خشونتهای شدید خانگی و قتلهایی با عنوان ناموسی که در نهایت اغلب شاهد بیکیفرمانی و عدم مجازات مرتکب و خشونتگر هستیم، سبب تقویت فرهنگ رفتارهای خودسرانه قانونگریزانه نزدیکان یا افراد آزارگر میشود.
منبع : شرق
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۵۸
در انتظار بررسی: ۰
دقیقا کم حجاب یعنی چی؟ چرا نمیگید بی حجاب. مگه تعارف دارید
این هائی که اسید می پاشند ویا با تفنگ ساچمه ای مردم را به دلایل واهی میزنند ازهمه کثیف ترند وبا این کار ها می خواهند کثافت کاری خودشان را بپوشانند.لعنت بر خودشان وپدرومادرشان.
با سلام و درورد قطعا راهش شلیک نیست زیرا خوانوادت هادی منتظر دختران هستند و نمیشه اینطور رفتار کر این سلوک بسیار بد میباشد راهش این است که در شهر پلیس امنیت اخلاقی بیشتر بگردد تا مردم درس عبرتی بگیرند
قشنگ تابلوئه که طرف بااینکار داره تفریح میکنه ومشخصه که ازچه قشریه وکسی نمیتونه کاری برعلیه ش بکنه. خدالعنتتون کنه
مردان غیور اصفهان باید خودی نشان بدهند !
آهای اونی که تو تابناک این تیتر رو کار کردی
خدایی کلاهت رو قاضی کن ببین اون تیتر با متن چقدر باهم همخوانی داره
این متنی که ما خوندیم فهمیدیم قانونی وجود نداره که اگه بود همچین آدم های راست راست تو شهر راه نمیرفتند.
یا مجازات ها اونقدر شدید و بازدارنده نیست که همچین افرادی نمی ترسن و مجددا
مرتکب جنایت میشن.
خدایی کلاهت رو قاضی کن ببین اون تیتر با متن چقدر باهم همخوانی داره
این متنی که ما خوندیم فهمیدیم قانونی وجود نداره که اگه بود همچین آدم های راست راست تو شهر راه نمیرفتند.
یا مجازات ها اونقدر شدید و بازدارنده نیست که همچین افرادی نمی ترسن و مجددا
مرتکب جنایت میشن.
این یارو چقدر شبیه قاتل عنکبوتی سعید حنایی.
رئیسیان گفت: «مثلا قربانی اسیدپاشی تحت فشار قرار میگیرد که مجازات قصاص را درخواست نکند یا در مواردی مثل قتل، قربانی را تحت فشار میگذاریم که قصاص نخواهد
اگه اعدام بشوند جواب سلبریتی ها،سالومه بی بی سی و جامع جهانی را چه بدهیم.
اگه اعدام بشوند جواب سلبریتی ها،سالومه بی بی سی و جامع جهانی را چه بدهیم.
اعدام متحجرین و متجاوزین به حقوق دیگران
لطفا اسم این شخص رو اعلام کنید، لطفا،،، لطفا
یعنی مردم نمی دونند ؟
سانسورچی لطفا بخش نظرات رو حدف کنید.برای شما که فقط به به و چه چه مسئولین مهمه و ظاهرا درآمد شما از این ناحیه هست یا خودتون و مسئولینی که هواتون رو دارن بیاید نظر بدین یا این بخش رو حذف کنید و خیال خودتون رو راحت کنید.
صدا و سیمای میلی که گلوله پلاستیکی صهیونیست ها را هزار بار می گوید گزارشی بدهد .محکوم کند .
خدا به مردم بی پناه کمک کند .
خدا به مردم بی پناه کمک کند .
اگر یک آخوند یا بسیجی تیر میخورد هفت نثل یارو را جلوی چشمش تیرباران می کردند ولی چون زن یا دختر به اصطلاح کم حجاب بودند طرف با قید وثیقه آزاد است
ازماست که بر ماست اگه دخترا وخانمهای الان ما مانند زنان چند سال پیش با حجب وحیا پوشیده بودند و نمی خواستند در همه چیز حتی پوششان مانند مردان رفتار کنند قطعا گرفتاری های فردی و اجتماعی کمتری بدنبال می داشت اینجاست که پی به این حرف قرآن ببریم که فرموده زنان خودشان را بپوشانند تا از این دست آسیب ها در امان بمانند
نيازي به اين كارا نيست كافيه به پايين تنه مانتو بازا نگاه كنين خودشون خجالت ميكشن و خودشونو جم ميكنن
به نظر من تا بحران کمبود دختر مجرد در ایران جدی نشده همگی از ایران برید!!!!
یه دفعه میبینید شرط خروج از کشور میذارن که دولت باید به خروج دختر مجرد رضایت بده و مجلس قبول کنه و ... !!!!
غیر مجرد ها رو هم خدا بهشون کمک کنه ان شاءالله!
یه دفعه میبینید شرط خروج از کشور میذارن که دولت باید به خروج دختر مجرد رضایت بده و مجلس قبول کنه و ... !!!!
غیر مجرد ها رو هم خدا بهشون کمک کنه ان شاءالله!
خدا کمکمنون کنه
یعنی الان واقعا شناختن این متهم اینقدر سخته که چیکاره بوده و از طرف کجا حمایت می شده؟؟؟؟؟؟
خداییش کسی هست که نفهمیده باشه اینو!!!!!!!!!!!!
خداییش کسی هست که نفهمیده باشه اینو!!!!!!!!!!!!
به عنوان فردی انقلابی و حامی شدید مبارزه با بی حجابی و بدحجابی صدالبت توسط قانون و مجریان قانون ، عرض میکنم قویا با این تندروی ها و بی قانونی ها مقابله نمایید ... مگر جنگل است که کسی چه با نیت "به ظاهر" دینی چه با قصد و غرض جهت ایجاد ناامنی به بی حجابان حمله کند .... یقینا خداوند راضی به چنین تندروی ها و بی قانونی هایی نیست ... و صدالبت بهترین راه فرهنگ سازیست چون به جز عده قلیلی که مریض هستند بقیه بانوان از روی نادانی به حجاب اهمیت نمیدهند ..چون نمیدانند بدتر از ماسک نزدن که باعث گسترش کرونا میشود باعث شیوع بیماری های روحی روانی در جامعه شده و میشود .بیمار هایی که غالبا درمان هم نمیشود و ماننده خوره ارکان خانواده و جامعه را میجود.
وقتی با اسید پاش برخورد نشد باید منتظر از این بدتر هم بود، هر کس فکر می کنه خودش می تونه محاکمه و مجازات کنه
الکی دنبال پرتقال فروش نگردین معلومه کار کدوم قماشه
پس قوه قضاییه ما کجاست. اگر به یک ناهی از منکر شلیک شده بود قوه قضایه سریعا ورود نمیکرد. آیا تیراندازی و به خطر انداختن جان افراد منکر نیست. آیا آزادی ضارب به این راحتی منکر نیست. آیا قوه قضایییه به عنوان خادم ملت نباید ضارب را تنبیه و درس عبرت نماید؟
باز هم خشونت عریان اینکه صورت مسئله رو پاک کنند کمکی به حل مسائل نمیکنه متاسفانه ابروی خانواده مهمتر از جون یه دختر یا زنه متاسفم برای ملتی که خود را پیرو رسولی میدانند که جلوی پای دخترش می ایستاد
هر وقت اسید پاش ها رو گرفتن این رو هم میگیرن.... هر کی واسه خودش راه افتاده تو خیابون هر بلایی میخواد سر دخترای مردم به اسم بی حجابی درمیاره...
وقتي به اسيد پاشي هاي چند سال قبل توجهي نشد ، خوب مشخصه كه متحجرين جاهل جري تر مي شوند و سراغ اسلحه مي روند .
نيروي انتظامي قدرتمند جمهوري اسلامي كه 24 ساعته كساني كه داشتند روي پشت بام مي رقصيدند را پيدا كرد كجاست؟
چرا طبق قانون اسلام قصاص نمیشه خانواده قربانیان بخواهند این ادم منحرف کثیف 6 گلوله در روزهای مختلف از پشت بهش شلیک بشه.
عجب مملکت امنی. عجب قوه قضاعیه عادلی. چی بگیم
چاقو دسته خودشو نمى بره!!!
این از مصادیق تروریسمه. هر کسی که موظف باشه با تروریستها برخورد کنه و نکنه، خودش هم تروریسته.
"اگر میخواهید دولت هزینه درمان را پرداخت کند باید رضایت بدهید"
این قوانین ما شاهکارند و باعث جری تر شدن خلافکاران میشوند.به خودمان ببالیم که چه قوانین مترقی داریم!!!!!
این قوانین ما شاهکارند و باعث جری تر شدن خلافکاران میشوند.به خودمان ببالیم که چه قوانین مترقی داریم!!!!!
همینی که هست
نیروی انتظامی و قوه قضاییه شاهکارند!!!
به نظر من این گونه افراد را باید تبعید کنند به یه جزیره، حتی اگر توبه کنند و اصلاح بشند باز هم نباید اجازه زندگی در اجتماع را تا آخر عمر داشته باشند.
البته دخترانی هم که حجابی خارج از عرف جامعه دارند بدون اینکه متوجه بشوند تیترهایی به اطراف شلیک میکنند که دیده نمیشه ولی به مراتب زهر دار تر و کشنده تر هست.
البته دخترانی هم که حجابی خارج از عرف جامعه دارند بدون اینکه متوجه بشوند تیترهایی به اطراف شلیک میکنند که دیده نمیشه ولی به مراتب زهر دار تر و کشنده تر هست.
بفرستنش پزشک قانونی حتما روانش شیرین میزنه
سلام
نویسنده محترم شما تا حالا تفنگ ساچمه ای که با هاش گنجشک شکار میکنن ندیدی؟
یه جوری نوشتی انگار توپ 120 میلی متری بوده.
هر کی بوده مریض روانی بوده که حتما زخم خورده این دخترای بی حجاب و بی حیا هستش.
نویسنده محترم شما تا حالا تفنگ ساچمه ای که با هاش گنجشک شکار میکنن ندیدی؟
یه جوری نوشتی انگار توپ 120 میلی متری بوده.
هر کی بوده مریض روانی بوده که حتما زخم خورده این دخترای بی حجاب و بی حیا هستش.
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۴
از کجا می دونی بی حجاب بی حیا است؟
شما که حیا در صحبت کردن نداری ادعای دینداری نکن
شما که حیا در صحبت کردن نداری ادعای دینداری نکن
جالب اینه که همش در خصوص خشونت علیه زنان در اروپا و امریکا میگن و دولتهاشون رو محکوم به بی توجهی میکنن. دریغ از اینکه تو کشور خودمون اوضاع بدتره
یادم دو نوجوان را به خاطر اینکه 20 هزارتومان(با تهدید چاقو) دزدیده بودند را اعدام کردند طرف با سلاح نیمه سرد راه افتاده تو خیابان و به ناموس مردم شلیک میکند اونوقت ایتجوری رفتار میکنند حتما پارتی با آقازاده هست شک نکنید و یادی کنید از پروند همسر کشی شهردار سابق....
حضرت علی فرمودند: «اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت دربیاورند، انسان خوب است تا از این غصه بمیرد.» این سخنان نماد آن است که حضرت علی(ع) «امام عدالت» هستند. به همین دلیل بعد از ۱۴ قرن از شهادت ایشان بهترین کتاب درباره امام اول شیعیان را مسیحیها مینویسند. جورج جرداق، کتابی به نام «الامام علی صوتالعداله الانسانیه» مینویسد درباره این که امیرالمؤمنین، صدای عدالت انسانیت است. یعنی پس از ۱۴ قرن پاسداشت آن نگاه بلند و انسانی امیرالمؤمنین(ع) را حفظ کردهاند و امیرالمؤمنین امام بشریت است. از ابتدا تا انتهای نهجالبلاغه، فریاد امام علی(ع)، فریاد عدالت و حقطلبی و دفاع از حقوق انسانها است.
حضرت علی فرمودند: «اگر از پای یک زن یهودی خلخال به ظلم و جنایت دربیاورند، انسان خوب است تا از این غصه بمیرد.» این سخنان نماد آن است که حضرت علی(ع) «امام عدالت» هستند. به همین دلیل بعد از ۱۴ قرن از شهادت ایشان بهترین کتاب درباره امام اول شیعیان را مسیحیها مینویسند. جورج جرداق، کتابی به نام «الامام علی صوتالعداله الانسانیه» مینویسد درباره این که امیرالمؤمنین، صدای عدالت انسانیت است. یعنی پس از ۱۴ قرن پاسداشت آن نگاه بلند و انسانی امیرالمؤمنین(ع) را حفظ کردهاند و امیرالمؤمنین امام بشریت است. از ابتدا تا انتهای نهجالبلاغه، فریاد امام علی(ع)، فریاد عدالت و حقطلبی و دفاع از حقوق انسانها است.
این همون امنیتی هستش که دارین توی سر مردم میزنین. خجالت بکشین. جامعه رو دارین به سمت جنگ داخلی میبرین. یارو متهمه اما براحتی قلدربازی درمیاره قطعا به جایی وصله
اگر بااسید پاشها برخورد میشد هیچ بی وجودی به خود اجازه چنین اعمال زشتی نمیداد
با طالبان در حال رقابت تنگاتنگ هستیم ،اما مطمئنا ایران برنده میشه
اینها قریب به اکثریتشان ترسو هستند و زمانی ادای شیرها را در میآورند که یک چنتایی میشوند و اسلحه بدست میگیرند ولی حتی یک شیر زن در برابر همشون یک شیر واقعی هست و از همشون مردتر هست.
از مهلا میپرسم مگر حجاب نداشتی؟
مگه هر کی حجاب نداشت باید بهش شلیک بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجا مگه امارات اسلامیه یا سرزمین تحت حاکمیت داعشه؟؟؟
یا مگه تگزاسه هر کی دلش خواست روی دیگران اسلحه بکشه.شرم بر نیروی انتظامی و قوه قضاییه که چنین اجازه ای به دیگران می دهند که کسی به خودش جرات بده با تفنگ به کسی شلیک بکنه.
اولا 7 میلیار جمعیت زمین حجاب نداره اتفاقی هم نیفتاده
دوما اگه حجاب رو دوست داری خودت اونو طوری گسترش بده که مردم از رفتارت خوششون بیاد تا جذب افکارت بشن.
سوما این کار باعث ترویج خشونت گرایی و کم کم مردم خدشون دست به محاکمه هم می زنن.
چهارم کاسه داغتر از قانون نباشید.
پنجم کلا مملکت همه جا گل و بلبله و فقط گیر دادین به حجاب؟؟؟؟
مگه هر کی حجاب نداشت باید بهش شلیک بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجا مگه امارات اسلامیه یا سرزمین تحت حاکمیت داعشه؟؟؟
یا مگه تگزاسه هر کی دلش خواست روی دیگران اسلحه بکشه.شرم بر نیروی انتظامی و قوه قضاییه که چنین اجازه ای به دیگران می دهند که کسی به خودش جرات بده با تفنگ به کسی شلیک بکنه.
اولا 7 میلیار جمعیت زمین حجاب نداره اتفاقی هم نیفتاده
دوما اگه حجاب رو دوست داری خودت اونو طوری گسترش بده که مردم از رفتارت خوششون بیاد تا جذب افکارت بشن.
سوما این کار باعث ترویج خشونت گرایی و کم کم مردم خدشون دست به محاکمه هم می زنن.
چهارم کاسه داغتر از قانون نباشید.
پنجم کلا مملکت همه جا گل و بلبله و فقط گیر دادین به حجاب؟؟؟؟
چرا شماره تماس یا آدرس قربانی را به متهم می دهید؟؟اگر بنا به رضایت گرفتن باشد وظیفه دادگاه دادن شماره تماس و آدرس قربانی به متهم نیست.بلکه باید هر دو طرف را به دادگاه دعوت کند تا اگر متهم حرفی دارد رودرو حرفش را بزند.با دادن شماره تماس و آدرس قربانی به متهم، فرصت تهدید و اذیت قربانی و خانواده وی را به متهم می دهید.مشخصات تماس و آدرس باید محرمانه باشد.
ناشناس
۱۷:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۴
این یکی از معضلات سیستم دادگاهی کشوره که کمک می کنه مجرم قربانی رو تهدید کنه
متاسفانه عدم روشنگری در مورد مهمترین علت وضع حجاب در دین که حفظ حرمت زن مسلمان هست باعث این مسائل شده
حجابی که وضع شدنش به خاطر حفظ حرمت زن مسلمان هست حالا نداشتنش باعث شده زنهای مسلمان آسیب ببینن
اینم به خاطر نفهمی برخی منبری ها و ... هست که مردم رو گاهی تحریک میکنن کارهای عجیب و غریب و بعضا جنایت انجام بدن
حجابی که وضع شدنش به خاطر حفظ حرمت زن مسلمان هست حالا نداشتنش باعث شده زنهای مسلمان آسیب ببینن
اینم به خاطر نفهمی برخی منبری ها و ... هست که مردم رو گاهی تحریک میکنن کارهای عجیب و غریب و بعضا جنایت انجام بدن
بعد از طالبان افغانستان انتقاد میکنیم.
حالا کار کیه ؟ حتما که نباید اینوری باشه . یک بار هم اندکی به اونوریها شک کنید . کار سختی نیست
دلیلش ساده اس
متهم توی دم و دستگاه آشناهای خیلی کلفت داره که اینجور حرف میزنه و پلیس هم میگه اگه پیگیری نکنید هزینه تون پرداخت میشه
متهم توی دم و دستگاه آشناهای خیلی کلفت داره که اینجور حرف میزنه و پلیس هم میگه اگه پیگیری نکنید هزینه تون پرداخت میشه
باید یه شیر پاک خورده ای کلک تیرانداز رو بکنه تا دفعه بعد کسی جرات نکنه این کارها رو بکنه
تنها راهش اینست که اینجور جرائم بصورت امنیت عمومی درنظرگرفته شود و مجازات شدید، مستقل از شاکیان (که رضایت بدهند یا نه)، برایش اعمال شود.
چون این کارها،واقعا هم درنهایت امنیت عمومی را خدشه دار می کند.
چون این کارها،واقعا هم درنهایت امنیت عمومی را خدشه دار می کند.
طرف اينقدر بي وجوده كه به زنها و دختران از پشت شليك ميكنه. حتي جرأت مواجه رودرو نداره.
فریدون از اراک
۱۲:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۲
از این بی وجودها زیاد داریم که بعضی ها حواشونو دارن
ناشناس
۱۸:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۲
من تیر به این زنها نمی زنم ولی لعنت بهشون می فرستم
سلام بنده نظری ندارم ولی چه بگویم باز گوش به اخبار
هستم
هستم
ناشناس
۱۰:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۲
اگر خواهر یا مادر خودت هم جز قربانیان بودند، بازم بی نظر بودی و منتظر اخبار رادیو و تلوزیون؟!؟!؟!