شگردهای رسانهای در علوم شناختی/ترتیب معکوس
رسانه های بیگانه برای ایجاد نا امیدی در جامعه از این شگرد زیاد استفاده می کنند، از یک مساله منفی به یک کلیت منفی می رسند و ترتیب ذهنی را تغییر می دهند و با این شیوه خود مخاطب نتیجه گیری می کند.
در فرهنگ ما تخریب شخصیت افراد کار ناپسندی است، حالا تخریب خود انسان باشد یا فرد دیگری. گاهی انسانها یک موضوع را مطرح میکنند که ظاهرا منطقی نیست و بهم ریخته است، اما ذهن آن را منظم و دوباره تحلیل میکند، به این تحلیل ذهنی در رسانه میگویند ” ترتیب معکوس “
رسانههای بیگانه برای ایجاد نا امیدی در جامعه از این شگرد زیاد استفاده میکنند، از یک مساله منفی به یک کلیت منفی میرسند و ترتیب ذهنی را تغییر میدهند و با این شیوه خود مخاطب نتیجه گیری میکند. در این میان رسانه فقط پایههای استدلال را بصورت معکوس میچیند تا مخاطب خود با منظم کردن آن نتیجه دلخواه را بگیرد. این شیوه از تحلیل رسانهها بسیار بی رحمانه مخاطب را نا امید و از خود بیگانه میکند.
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی، درخصوص تکنیک ” ترتیب معکوس “ گفت: در این تکنیک، بسیاری از مواقع رسانهها ترتیب معکوس را ایجاد میکنند که مخاطب وقتی آن را اصلاح میکند حس میکند یک چیزی به دست آورده است.
داودی افزود: مثلا وقتی یک اسمی را از ما میپرسند از فردی به نام سید علی موسوی نام میبریم، نمیتوانیم موسوی علی سید بگویم، این معکوس کردن اساسا غلط است، این معکوس کردن معنا ندارد. رسانهها بسیاری از مواقع این مدل ترتیب معکوس را ایجاد میکنند برای اینکه تخریب کنند، این مدل معکوس را انجام میدهند، که این کار غلط است.داودی در مثالی دیگر گفت: چه بگوییم حسن کچل، چه کچل حسن، در صورتی که که کچل حسن معنا ندارد، اما همه این مدل معکوس غلط را میپذیرند، اما وقتی اول این معکوس میگوید کچل حسن ما در ذهن خودمان این حرف معکوس را درست میکنیم و میگوییم حسن کچل درست است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی افزود: در حقیقت همان سید علی موسوی، اما وقتی میگویند موسوی علی سید مخاطب در ذهن خود میگوید منظورش سید علی موسوی بود، این جابجایی اسم را از ابتدا رسانه طراحی میکند تا خودِ مخاطب درست آن را بگوید و این حس اصلاح کردن را به او منتقل کنند. رسانه در جایی که میخواهد از خودبیگانگی را در جامعه ایجاد کند میگوید ما میتوانیم، اما انجام نمیدهد، عملا ناتوانی را که معکوسِ توانایی است تسریع میدهد، در واقع وقتی مدام بگویم میتوانیم بعد انجام نمیدهیم، عملا ناتوان خواهیم بود.
داودی گفت: پس در تعریفِ ” ترتیب معکوس “ هدف رسیدن به قرینه است به اصل، اما مفاهیم را معکوس بیان میکنند که مخاطب شروع کند به معکوس کردن آن معکوس شده اولیه، تا خودش به نتیجه دقیقی که آن رسانه میخواهد برسد و، چون مخاطب خودش به این نتیجه رسیده لذا از لحاظ ذهنی مسئولیتش را میپذیرد و برای مخاطب قطعیت پیدا میکند.
رسانههای بیگانه برای ایجاد نا امیدی در جامعه از این شگرد زیاد استفاده میکنند، از یک مساله منفی به یک کلیت منفی میرسند و ترتیب ذهنی را تغییر میدهند و با این شیوه خود مخاطب نتیجه گیری میکند. در این میان رسانه فقط پایههای استدلال را بصورت معکوس میچیند تا مخاطب خود با منظم کردن آن نتیجه دلخواه را بگیرد. این شیوه از تحلیل رسانهها بسیار بی رحمانه مخاطب را نا امید و از خود بیگانه میکند.
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی، درخصوص تکنیک ” ترتیب معکوس “ گفت: در این تکنیک، بسیاری از مواقع رسانهها ترتیب معکوس را ایجاد میکنند که مخاطب وقتی آن را اصلاح میکند حس میکند یک چیزی به دست آورده است.
داودی افزود: مثلا وقتی یک اسمی را از ما میپرسند از فردی به نام سید علی موسوی نام میبریم، نمیتوانیم موسوی علی سید بگویم، این معکوس کردن اساسا غلط است، این معکوس کردن معنا ندارد. رسانهها بسیاری از مواقع این مدل ترتیب معکوس را ایجاد میکنند برای اینکه تخریب کنند، این مدل معکوس را انجام میدهند، که این کار غلط است.داودی در مثالی دیگر گفت: چه بگوییم حسن کچل، چه کچل حسن، در صورتی که که کچل حسن معنا ندارد، اما همه این مدل معکوس غلط را میپذیرند، اما وقتی اول این معکوس میگوید کچل حسن ما در ذهن خودمان این حرف معکوس را درست میکنیم و میگوییم حسن کچل درست است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی افزود: در حقیقت همان سید علی موسوی، اما وقتی میگویند موسوی علی سید مخاطب در ذهن خود میگوید منظورش سید علی موسوی بود، این جابجایی اسم را از ابتدا رسانه طراحی میکند تا خودِ مخاطب درست آن را بگوید و این حس اصلاح کردن را به او منتقل کنند. رسانه در جایی که میخواهد از خودبیگانگی را در جامعه ایجاد کند میگوید ما میتوانیم، اما انجام نمیدهد، عملا ناتوانی را که معکوسِ توانایی است تسریع میدهد، در واقع وقتی مدام بگویم میتوانیم بعد انجام نمیدهیم، عملا ناتوان خواهیم بود.
داودی گفت: پس در تعریفِ ” ترتیب معکوس “ هدف رسیدن به قرینه است به اصل، اما مفاهیم را معکوس بیان میکنند که مخاطب شروع کند به معکوس کردن آن معکوس شده اولیه، تا خودش به نتیجه دقیقی که آن رسانه میخواهد برسد و، چون مخاطب خودش به این نتیجه رسیده لذا از لحاظ ذهنی مسئولیتش را میپذیرد و برای مخاطب قطعیت پیدا میکند.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه تشریح این شگرد رسانهای افزود: وقتی از شما میپرسند چند کیلو هستید؟ جواب میدهید مثلا ۱۰۰ کیلو، یا قد شما چند سانت است؟ میگویید ۱۵۰ سانت، حال میبینید قد و وزن شما متناسب نیست چرا؟ جواب میدهید، چون نتوانستید تناسب را رعایت کنید، چرا نتوانستید؟ میگویید، چون ناتوانم، بنابراین بنابراین کسی که ناتوان است، نمیتواند استاد دانشگاه خوبی باشد
وی اظهارداشت: اینجاست که رسانههای بیگانه ناتوانی را به مخاطبان خود القا میکنند، بنابراین مخاطب در مابقی موضوعات هم معلوم نیست توانمند باشد. کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی تاکید کرد: رسانه با این کار، فایلی را در ذهن مخاطب باز میکند که احساس پوچی، ناتوانی و سرخوردگی ناشی از ناتوانی میکند.
شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است؛ بنابراین رسانهها تلاش میکنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانهها در همراه سازی مخاطبان است. این کار یک اقدامی تصادفی نیست بلکه یک دانش است، دانش شناخت ذهن انسانها که کاربردهای مختلفی در زمینههای گوناگون دارد و یکی از کاربردهای آن هم میتواند همین شناخت ذهن مخاطبان رسانهها برای تاثیرگذاری بر ذهن افراد باشد.علوم شناختی؛ مطالعه علمی ذهن است، دانشی که پیچیدهترین سوالات بشر درباره شناخت و کارکرد را بررسی کرده و پاسخ میدهد. به گفته کارشناسان، علوم شناختی در پیشرفت و موفقیت رسانهها نیز میتواند کاربردهای بسیاری داشته باشد.
در حوزه رسانه به نظر میرسد بحث نحوه پردازش پیامهای رسانهای توسط مغز و مکانیسم به یادسپاری و یادآوری و پردازش پیامها در ذهن میتواند موضوع محوری برای علوم شناختی باشد و این رشته از این منظر کاربردهای مختلفی دارد. میتوان پیامهایی را طراحی کرد تا مغزهای مورد نظر را با توجه به اهدافی که آن پیامها دارد در واقع بررسی و پردازش کرد و میتوان با روشهای مختلفی که وجود دارد نحوه پردازش مخاطبان از پیامها را بررسی کرد. طبیعتا علوم شناختی یک حوزه جدید است و رسانه میتواند در معرفی این حوزه به مدیران و مخاطبان و دست اندرکاران و مسؤلان کمک کند. مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگها“ روایتی از تکنیکهای جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفتگو تولید و پخش میشود.
تکنیکهای رسانهای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفتگو مجموعه برنامهای ۹۰ قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیکها را تدارک دیده است. ”روایت رنگها“ نام این مجموعه برنامهی تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانهای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.
این مجموعه برنامه که در قالب ساختارهای نوین طراحی و تولید شده، در هر قسمت و در گفتگو با دکتر علیرضا داودی کارشناس مسائل رسانه و متخصص علوم شناختی، با رویکردی تخصصی و تحلیلی و با مصداقهای عینی به افشای تکنیکهای رسانههای بیگانه و معاند در جهت تخریب ذهن مرم ایران میپردازد. روایت رنگها هر روز ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه از رادیو گفتگو موج اف ام ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان میشود.
وی اظهارداشت: اینجاست که رسانههای بیگانه ناتوانی را به مخاطبان خود القا میکنند، بنابراین مخاطب در مابقی موضوعات هم معلوم نیست توانمند باشد. کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی تاکید کرد: رسانه با این کار، فایلی را در ذهن مخاطب باز میکند که احساس پوچی، ناتوانی و سرخوردگی ناشی از ناتوانی میکند.
شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است؛ بنابراین رسانهها تلاش میکنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانهها در همراه سازی مخاطبان است. این کار یک اقدامی تصادفی نیست بلکه یک دانش است، دانش شناخت ذهن انسانها که کاربردهای مختلفی در زمینههای گوناگون دارد و یکی از کاربردهای آن هم میتواند همین شناخت ذهن مخاطبان رسانهها برای تاثیرگذاری بر ذهن افراد باشد.علوم شناختی؛ مطالعه علمی ذهن است، دانشی که پیچیدهترین سوالات بشر درباره شناخت و کارکرد را بررسی کرده و پاسخ میدهد. به گفته کارشناسان، علوم شناختی در پیشرفت و موفقیت رسانهها نیز میتواند کاربردهای بسیاری داشته باشد.
در حوزه رسانه به نظر میرسد بحث نحوه پردازش پیامهای رسانهای توسط مغز و مکانیسم به یادسپاری و یادآوری و پردازش پیامها در ذهن میتواند موضوع محوری برای علوم شناختی باشد و این رشته از این منظر کاربردهای مختلفی دارد. میتوان پیامهایی را طراحی کرد تا مغزهای مورد نظر را با توجه به اهدافی که آن پیامها دارد در واقع بررسی و پردازش کرد و میتوان با روشهای مختلفی که وجود دارد نحوه پردازش مخاطبان از پیامها را بررسی کرد. طبیعتا علوم شناختی یک حوزه جدید است و رسانه میتواند در معرفی این حوزه به مدیران و مخاطبان و دست اندرکاران و مسؤلان کمک کند. مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگها“ روایتی از تکنیکهای جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفتگو تولید و پخش میشود.
تکنیکهای رسانهای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفتگو مجموعه برنامهای ۹۰ قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیکها را تدارک دیده است. ”روایت رنگها“ نام این مجموعه برنامهی تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانهای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.
این مجموعه برنامه که در قالب ساختارهای نوین طراحی و تولید شده، در هر قسمت و در گفتگو با دکتر علیرضا داودی کارشناس مسائل رسانه و متخصص علوم شناختی، با رویکردی تخصصی و تحلیلی و با مصداقهای عینی به افشای تکنیکهای رسانههای بیگانه و معاند در جهت تخریب ذهن مرم ایران میپردازد. روایت رنگها هر روز ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه از رادیو گفتگو موج اف ام ردیف ۱۰۳.۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان میشود.
منبع : فارس
ارسال نظرات