دختران پزشک جراح دستور سرقت دادند
2خواهر برای انتقام از پدرشان که بهصورت مخفیانه ازدواج کرده بود، 2سارق اجیر کردند و تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند.
هفته گذشته مردی که جراح مغز و اعصاب است به اداره پلیس رفت و گفت ۲ دخترش به همراه ۲ مرد ورزشکار به خانهاش حمله کرده و دست به سرقت زدهاند. وی گفت: من ساکن یکی از مناطق شمال تهران هستم. همسر اولم چند وقت پیش فوت شد و من بهتازگی با همکارم که در بیمارستان پرستار بود ازدواج کردهام.روز حادثه همسرم به محل کارش رفت و من در خانه بودم که ناگهان صدای چرخش کلید در قفل را شنیدم. در اتاق خوابم مشغول استراحت بودم که برای سرکشی به سمت سالن پذیرایی رفتم.
ناگهان ۲ مرد قویهیکل و بدنساز که صورتهایشان را پوشانده بودند به سمتم حمله کردند. یکی از آنها دستانش را روی دهان من گذاشت تا فریاد نکشم. دیگری با طناب دست و پایم را بست. بعد با تهدید از من خواستند تا رمز گاوصندوقم را در اختیارشان قرار بدهم. آنها تهدید کردند که اگر رمز را نگویم جانم را میگیرند. حتی مرا به باد کتک گرفتند و شکنجهام دادند.
وی ادامه داد: آنها قویهیکل و ورزشکار بودند و من از ترس جانم ناچار شدم رمز را به آنها بگویم. بعد ناگهان صدای آرام دختری را شنیدم که جای گاوصندوق را به یکی از آن ۲ مرد گروگانگیر گفت. صدای دخترم بود و من حتی چهره او را هم دیدم. نسترن و نسرین ۲ دخترم پشت پرده این ماجرا بودند که همراه ۲ مرد غریبه ورزشکار قدم در خانهام گذاشته و من را گروگان گرفته بودند. مرد ورزشکار به همراه دخترانم، گاوصندوق را باز کرده و هرچه داخل آن بود را سرقت کردند.
وی گفت: بعد از سرقت، آنها از خانهام رفتند و مرا با دست و پای بسته با همان وضعیت رها کردند تا اینکه همسرم به خانه برگشت و به دادم رسید. دخترانم و ۲ دزد اجیرشده سند خانهام که بالای ۱۰ میلیارد ارزش دارد را به همراه اسناد و مدارک املاک دیگرم، مدارک پزشکی و سند مطبم سرقت کردند. داخل گاوصندوق سکه و دلار هم بود، اما دزدان فقط اسناد و مدارک را با خودشان بردند.
وی در ادامه گفت: سارقان ورزشکار از سوی دخترانم اجیر شدهاند و مطمئنم انگیزه آنها انتقام بوده است. چون ۲ دخترم به محض اینکه شنیدند من قصدم این است که دوباره ازدواج کنم بهشدت مخالفت کردند. میگفتند مادرشان بهتازگی فوت شده و من باید تا سالگرد او صبر کنم. از سوی دیگر دلشان نمیخواست با پرستاری که در بیمارستان همکارم بود ازدواج کنم. اما من بهصورت مخفیانه و بیآنکه آنها را در جریان قرار بدهم ازدواج کردم. به همین دلیل دخترانم متوجه شدند و درصدد انتقام برآمدند. فقط هم مدارک و اسناد را بردند تا مرا اذیت کنند. حالا، اما از آنها و ۲ سارق اجیرشده که مرا شکنجه دادند نیز شکایت دارم و خواستار مجازات آنها هستم.
با شکایت این مرد، پرونده به دادسرای ویژه سرقت فرستاده شد و مأموران برای بررسی موضوع راهی محل سرقت شدند. در بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه مشخص شد که گفتههای شاکی حقیقت دارد و سارقان، ۲ دختر وی و ۲ مرد ورزشکار هستند که نام آنها در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفته تا بهزودی با سرنخهای موجود بازداشت شوند.
ناگهان ۲ مرد قویهیکل و بدنساز که صورتهایشان را پوشانده بودند به سمتم حمله کردند. یکی از آنها دستانش را روی دهان من گذاشت تا فریاد نکشم. دیگری با طناب دست و پایم را بست. بعد با تهدید از من خواستند تا رمز گاوصندوقم را در اختیارشان قرار بدهم. آنها تهدید کردند که اگر رمز را نگویم جانم را میگیرند. حتی مرا به باد کتک گرفتند و شکنجهام دادند.
وی ادامه داد: آنها قویهیکل و ورزشکار بودند و من از ترس جانم ناچار شدم رمز را به آنها بگویم. بعد ناگهان صدای آرام دختری را شنیدم که جای گاوصندوق را به یکی از آن ۲ مرد گروگانگیر گفت. صدای دخترم بود و من حتی چهره او را هم دیدم. نسترن و نسرین ۲ دخترم پشت پرده این ماجرا بودند که همراه ۲ مرد غریبه ورزشکار قدم در خانهام گذاشته و من را گروگان گرفته بودند. مرد ورزشکار به همراه دخترانم، گاوصندوق را باز کرده و هرچه داخل آن بود را سرقت کردند.
وی گفت: بعد از سرقت، آنها از خانهام رفتند و مرا با دست و پای بسته با همان وضعیت رها کردند تا اینکه همسرم به خانه برگشت و به دادم رسید. دخترانم و ۲ دزد اجیرشده سند خانهام که بالای ۱۰ میلیارد ارزش دارد را به همراه اسناد و مدارک املاک دیگرم، مدارک پزشکی و سند مطبم سرقت کردند. داخل گاوصندوق سکه و دلار هم بود، اما دزدان فقط اسناد و مدارک را با خودشان بردند.
وی در ادامه گفت: سارقان ورزشکار از سوی دخترانم اجیر شدهاند و مطمئنم انگیزه آنها انتقام بوده است. چون ۲ دخترم به محض اینکه شنیدند من قصدم این است که دوباره ازدواج کنم بهشدت مخالفت کردند. میگفتند مادرشان بهتازگی فوت شده و من باید تا سالگرد او صبر کنم. از سوی دیگر دلشان نمیخواست با پرستاری که در بیمارستان همکارم بود ازدواج کنم. اما من بهصورت مخفیانه و بیآنکه آنها را در جریان قرار بدهم ازدواج کردم. به همین دلیل دخترانم متوجه شدند و درصدد انتقام برآمدند. فقط هم مدارک و اسناد را بردند تا مرا اذیت کنند. حالا، اما از آنها و ۲ سارق اجیرشده که مرا شکنجه دادند نیز شکایت دارم و خواستار مجازات آنها هستم.
با شکایت این مرد، پرونده به دادسرای ویژه سرقت فرستاده شد و مأموران برای بررسی موضوع راهی محل سرقت شدند. در بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه مشخص شد که گفتههای شاکی حقیقت دارد و سارقان، ۲ دختر وی و ۲ مرد ورزشکار هستند که نام آنها در لیست افراد تحت تعقیب قرار گرفته تا بهزودی با سرنخهای موجود بازداشت شوند.
منبع : همشهری
ارسال نظرات