صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۰۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۶

روز‌های زخمی؛ روایتی از روز‌های سختِ دشمنی‌

کتاب «روزهای زخمی» اثر محمد صدری در انتشارات سوره مهر منتشر شد.
کد خبر: ۴۵۰۲۵
کتاب «روز‌های زخمی» اثر محمد صدری در انتشارات سوره مهر منتشر شد. نمی‌دانم اغلب ما جز تصاویر خشن منتشر شده از داعش و اخباری که گاه بهداشت روان آدم را بهم می‌ریزد، چه تصویر دیگری از این گروه مخوف تروریستی داریم. می‌دانیم از کجا پیدایشان شده و چه کسانی با آن‌ها جنگیده‌اند و یا تصوری از جغرافیای مناطق حضور داعش داریم؟ شاید بگویید علاقه‌ای هم ندارم. جمله‌ای که من ابتدای دست گرفتن کتاب «روز‌های زخمی» نوشته محمد صدری گفتم.‌
نمی‌دانستم قرار است با چه محتوایی مواجه باشم و شبه‌گزارش از جنگ در عراق و شام یک مستندساز چقدر برایم جذاب است. مستندسازی که همیشه دوربین به همراه داشته و در این بین قلم و کاغذ را هم فراموش نکرده است تا در اوقات فراغتی که به سختی به دست می‌آورد، یادداشت روزانه بردارد. بعد یک روز پاییزی سال ۱۳۹۴ وقتی جلوی بستنی‌فروشی در سانفرانسیسکو نشسته است با دیدن دختر و پسری با چشم‌های بلوری که برای نجات خرس‌های قطبی پول جمع می‌کنند، یاد مردم گیر افتاده در چنگال داعش بیفتد که با پروژه آمریکایی و هدف برافروخته نگه داشتند آتش در خاورمیانه روی کار آمده‌اند. آمریکایی که سلاح می‌فروشد، برای نجات (!) به کشور‌ها می‌تازد و بعد از جمع کردن غنیمت و دادن مدال افتخار به سربازهایش، کشوری را با انبوه تروریست‌ها رها می‌کند به حال خودش. درحالی مردم آمریکا که مردمش برای نجات خرس‌های قطبی تلاشی جدی دارند و بی‌خبرند بر آنچه که سیاستمدارانشان بر جان مردم بی‌نوا روا می‌دارند.
این می‌شود که در روزگار قرنطینه سال ۱۳۹۹ یادداشت‌های این مستندساز از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ تبدیل به کتاب می‌شود. کتابی که خواندن همان چند صفحه اول کافی است که بدانی با شعار‌هایی از جنس داعش بد است و خشن است و ما رشادت‌ها کرده‌ایم مواجه نیستی. این شبه گزارش، روایتی نرم و صمیمی است از حضور مستندسازی که جنگ تحمیلی ایران و عراق را درک کرده است؛ با دوربین‌های سنگین و عذاب چاپ عکس. حالا برای ثبت عملیات‌هایی علیه داعش دوربین سبک دیجتالی دارد و موبایلی و چند کابل که سرعت ببخشد به ارسال تصاویر جنگ. وقت خواندن با همین روایت ساده او از مدل دوربین‌ها در غمی عمیق فرو می‌روم. غم خاورمیانه که همیشه جنگ است و جنگ و جنگ و در این بین تنها ابزار جنگیدن و ثبت آن مدرن شده است و البته جنگنده‌ها وحشی‌تر و بدوی‌تر از دورانی که هیچ دوربینی وجود نداشت.
روایت از چند جهت قابل توجه است: اطلاعات خوبی از منطقه‌ای که برای عملیات انجام شده است به تو می‌دهد. از جغرافیا، توصیف مکان، اهمیت آن منطقه و پیشینه مردم. روایت آمیخته با عواطف شخصی و جزئیاتی است که بودنش به فضاسازی و جان‌دار کردن روایت کمک می‌کند. می‌توانی صدای جیرجیر موش‌ها را بشنوی، کپک روی موکت زرشکی را که از فرط کثافت به قهوه‌ای می‌زند ببینی و دلت هم‌بخورد از یخی که روی این موکت شکسته می‌شود و توی مخزن آب جنگنده‌ای ورزیده با شخصیتی جذاب می‌رود، اما در بحبوحه عملیات و قوتی نفیر مرمی‌ها را بیخ گوشت می‌شنوی از قلوپ، قلوپ خوردن همان آب جانت تازه می‌شود. یا همراه به نویسنده مستندساز تنت درد بگیرد از فرو رفتن ریگ‌های صحرایی که شب را در آن به صبح رسانده‌ای. نکته مهم بعدی دادن یک تصویر واقعی از رزمیدن و انجام عملیات است. گمان نکنم اغلب ما جز فیلم‌های سینمایی اغراق شده از جنگ ایران و عراق یا هالیوودی‌هایی پر رنگ و لعاب، چیز دیگری از واقعیت جنگ بدانیم.
سختی‌های قبل از عملیات، قیامتِ وقت عملیات و آن حس سرخوردگی حاصل از عقب‌نشینی یا لبخند پس از پیروزی و پاکسازی داعش از یک منطقه. به همه این‌ها اضافه کنید جریان ذهنی نویسنده را که خودش را در آن موقعیت توصیف می‌کند، جسمی و روحی. مجموع این جزئی‌نگری و از قلم نینداختن ابعاد مختلف حضور در جبهه جنگ باعث می‌شود که ساعتی بگذرد و ببینی روایت عملیاتی را یک‌نفس خوانده‌ای بدون اینکه کتاب را زمین بگذاری، بدون اینکه هیجان یکباره‌ای دریافت کنی که قلبت را به تپش بیندازد و کتاب را ببندی تا نفس بگیری...، اما همچنان ریتم و جذابیت روایت حفظ می‌شود و تو را به آرامی به عملیاتی علیه داعش در عراق می‌برد و برمی‌گرداند.
هرچند که در انتهای فصل غمی سنگین از ضربه نهایی روی دلت بار می‌شود. آنجا که بی‌مقدمه عکس کسانی را که همراه با نویسنده در عملیات بوده‌اند و وصف سر و شکل و جمال و اخلاق و توانمندی‌هایشان را شنیده‌ای و درک‌شان کرده‌ای، گذاشته است با یک توضیح کوتاه خبر از شهادت آن‌ها در یک منطقه و تاریخ می‌دهد. اینجاست که عواطف را با شدت بالایی درگیر می‌کند که البته به دلیل این غافلگیری و بخش سفیدخوان عمیقی که برای مخاطب می‌گذارد از محاسن روایت محسوب می‌شود. روز‌های زخمی روایت چهار سفر است در عراق و سوریه: سفر اول؛ سلیمان بیک، سفر دوم؛ وادی یابس، سفر سوم؛ بادیه الشام و سفر چهارم؛ سرزمین‌های شمالی.
در سفر اول روایت عملیات جنگ با داعش است در منطقه‌ای به نام طوزخورماتو که منجر به ساخت مستندی به نام سلیمان بک هم می‌شود. سفر دوم به سوریه است و روایت درگیری در شهر و این‌بار روایت جنگ از منطقه‌هایی است که روزگاری آباد بوده است و محل زندگی. سفر سوم هم بعد از دوسال دوباره به سوریه است و سفر چهارم بعد از ترور سردار سلیمانی است، باز هم سوریه منتها با تلخکامی نویسنده.
 
منبع : باشگاه خبرنگاران جوان
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.