صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۹ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۵۶

سونامی آینده کرونای ایران/ ضرورت تدوین برنامه ملی پسا واکسن

دکتر محمد صادق دهنادی
کد خبر: ۴۴۳۴۱

هفته دوم یا سوم کرونا بود که آقای روحانی تصمیم گرفت از شنبه همه چیز عادی شود و شاید در ذهنش این بود که همه چیز تحت کنترل است و با یک سری ملاحظات می‌شود به سر کار و مدرسه برگشت. اما واقعیت آن بود که اظهار نظر او فقط به دلیل کم اطلاعی اش از ابعاد پاندمی بود.
این مارپیچ بی‌اطلاعی البته منحصر به رئیس جمهور وقت نبود. جریان‌های سیاسی هم بعد از مدتی به دولت پیوسته و اطلاعات غلط به مردم دادند؛ به حدی مردم تصور کردند تنها راه کنترل و ریشه کنی کرونا واکسن کرونا ایست که حداقل ۳۰ درصد مردم جهان درست یا غلط از آن می‌ترسند.
این کشمکش‌های جاهلانه و رفت و برگشت‌ها باعث شد که در فرآیند‌هایی که ناشی از حماقت و لج و لج بازی دولت و جامعه و رسانه‌ها باشد، میزان درگیری و مرگ و میر و مسائل ما از کرونا چند برابر مردم محروم آفریقا شود.
فراموش نکنیم سال گذشته در آستانه مهر که کشته‌های روزانه کمتر از ۱۰۰ و ۲۰۰ نفر بود، حتی بحث بازگشایی مدارس مطرح شد و به شدت هم برآن تاکید شد که یک بلوف رسانه‌ای بود که البته بعدا معلوم شد به دلیل نفوذ شدید مدارس غیرانتفاعی در آموزش و پرورش بوده تا بسیاری از مشتریان این مدارس از ثبت نام و دادن پول‌های هنگفت صرف نظر نکنند.
حالا در حالی که به لطف خدا گشایش‌هایی در حوزه واکسیناسیون سراسری صورت گرفته، اما حرف‌های عجیبی زده می‌شود که اگر مردم باور کنند، انتظار یک فاجعه انسانی بزرگ داشت. چرا که:
۱- کارایی واکسن‌ها در مقابل سویه‌های جدید خیلی قابل اتکا نیست و هر روز خبر مرگ افرادی را که واکسن هم زده اند در ایران و جهان شنیده می‌شود.
۲- روزانه ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ ابتلای کرونا و ۳۰ مرگ در دانش آموزان آمریکایی نشان می‌دهد که سیاست بازگشایی مدارس باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.
۳- فنر فشرده محدودیت‌ها و شل کن سفت کن‌های فاجعه بار ستاد ملی مقابله با کرونا وضع روانی فاجعه باری برای جامعه آفریده که واکسن این فنر را به نحو غیر قابل کنترلی رها خواهد کرد.
۴- به طور متوسط روزانه نیم درصد جامعه هدف به صورت دو دوزه واکسن دریافت می‌کنند که با احتساب از زمان ایمن سازی، با سرعت کنونی می‌توان خوش بینانه منتظر ایمنی جمعی در اواخر آذر و یا اوایل دی باشیم.

۵- بعد از واکسینه شدن اکثریت تازه نوبت درگیری با شرارت و لجاجت ۳۰ درصد افرادی است که واکسن نمی‌زنند و زنجیره ابتلای ویروس را نگه می‌دارند.
۶- در حوزه مشاغل که به دلیل حیاتی بودن و بدون جایگزین بودن آن (بر خلاف مدارس) بازگشایی صورت نگرفته اثرات بازگشایی مشخص نیست. مشخصا پس از ایمنی اپیدمی معلوم نیست بازگشایی هتل ها، شروع سفرها، استخر‌ها، عروسی‌ها و تجمعات و هیات‌ها و زیارتگاه‌ها در جهش‌ها و وضع عمومی واکسن زده‌ها و نزده‌ها چه اثری خواهد داشت.
سونامی وحشت آوری که بر اساس تصور چنین وضعی می‌توان متصور بود، شاید وضع را از این وضعیت کنونی هم پیچیده‌تر کند.
۷- پیش بینی می‌شود بر اساس آنچه تاکنون روی داده حداقل ۲۰ میلیون ایرانی واکسن نزنند و این یعنی روی ماشه ماندن بمب ساعتی مرگ کرونایی. چیزی که حتی اگر به خواست خود افراد باشد تبعات آن برای همه جامعه خواهد بود.
۸- همجواری ایران با ترکیه توریستی، عراق بدون ساختار بهداشتی، افغانستان جنگ زده، پاکستان بدون؛ و ترکمنستان دیکتاتوری که سخن گفتن از کرونا در آن جرم است و احتمالا درگیر اپیدمی است، افق‌های کنترل بیماری در مرز‌ها را با ابهامات جدی روبرو کرده است.
به همین دلیل بهترین راهبرد رسانه‌ای و مدیریتی اولا سکوت مسئولان از همه جا بی خبر است که مثلا در یک اداره کل وزارت علوم یا آموزش و پرورش با یک اظهار نظر خام فضای روانی را به هم می‌ریزند و ثانیا تشکیل کارگروهی فرابخشی به دستور رییس جمهور به صورت ضربتی که برای دوران پسا واکسن برنامه ریزی و آن را برای نقد متخصصین بهداشتی و اجتماعی و رسانه‌ای و اقتصادی به جامعه ارائه کنند.
دولت اگر این دو کار را انجام ندهد، (سکوت مسئولین اجرایی که علاقه به حرف زدن و دیده شدن دارند و تدوین سند ملی پسا واکسن) کشور بزودی با مصیبتی بسیار عظیم‌تر از آنچیزی که تا الان رخ داده روبرو خواهد شد.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.