«خانه شب» معمایی از جنس اجنه + تصاویر
فیلمنامه «خانه شب»، ابتدا خیلی جذاب شروع میشود، بعد کمی پیچیده و مبهم شده و در نهایت، قفل معمای فراطبیعی نه چندان جالبش، با ترکیبی از اجنه و همزادها گشوده میشود.
«خانه شب» یکی از فیلمهایی است اخیراً با دوبله فارسی در سامانههای اینترنتی عرضه شده است. این فیلم را دیوید بروکنر کارگردانی کرده که چهارمین تجربه سینماییاش محسوب میشود. خانه شب در سایت متااسکور امیتاز ۶۸ از ۱۰۰ و در IMDB امتیاز ۶.۹ از ۱۰ را کسب کرده است. منتقدان روتنتومیتوز نظر مثبتتری به این فیلم داشتهاند و ۸۵ درصد رضایت آنها را کسب کرده است.
در خانه شب، ربکا هال (بث)، سارا گلدبرگ (کلر) و استیسی مارتین (مدلین) نقشهای اصلی را ایفا میکنند و بازیگران دیگری همچون دیوید ابِلس، کریستین جکسن، ایوان جونیگکیت و واندی کرتیس-هال هم بازی کردهاند.
این فیلم ۱۰۷ دقیقهای ژانر وحشت، نخستین اکران خود را در ۵ بهمن ۱۳۹۹ در جشنواره فیلم ساندنس که بزرگترین جشنواره فیلمهای مستقل در آمریکا محسوب میشود، تجربه کرد و پس از آنکه به سینماها آمد، موفق شد در گیشه بیش از ۸ میلیون دلار بفروشد که البته رقم چشمگیری نیست، اما برای یک فیلم کمخرج (لوباجت) رقم مناسبی به نظر میرسد.
در خانه شب، ربکا هال (بث)، سارا گلدبرگ (کلر) و استیسی مارتین (مدلین) نقشهای اصلی را ایفا میکنند و بازیگران دیگری همچون دیوید ابِلس، کریستین جکسن، ایوان جونیگکیت و واندی کرتیس-هال هم بازی کردهاند.
این فیلم ۱۰۷ دقیقهای ژانر وحشت، نخستین اکران خود را در ۵ بهمن ۱۳۹۹ در جشنواره فیلم ساندنس که بزرگترین جشنواره فیلمهای مستقل در آمریکا محسوب میشود، تجربه کرد و پس از آنکه به سینماها آمد، موفق شد در گیشه بیش از ۸ میلیون دلار بفروشد که البته رقم چشمگیری نیست، اما برای یک فیلم کمخرج (لوباجت) رقم مناسبی به نظر میرسد.
خانه شب با فضاسازی ترسناک و هول و هراس فردی، به افق جدیدی در ژانر وحشت دست یافته است. اگرچه حکایت تازی بیوهای که دچار توهماتی هولناک شده، در هزارتوی روایت فیلم و پیچیدگیهایی نه چندان ضروری، به تدریج گم میشود، ولی به اندازه کافی ترس و دلهره ایجاد میکند تا به یک فیلم موفق ژانر تبدیل شود.
مجله «دنیای تصویر» در داستان «خانه شب» را اینگونه توصیف کرده است: بث (ربکا هال) معلمی است ساکن منطقهای مرفه در شمال نیویورک است که ۱۴ سال با همسرش زندگی کرده، ولی درست چند روز قبل از آن که با بث آشنا شویم، شوهرش ناگهان به زندگی خود خاتمه داده و این موضوع لطمه زیادی به زن جوان وارد آورده است. تا آنجا که میداند، خود او گرفتار افسردگی بوده و بنابراین خودکشی همسرش، او را کاملاً مبهوت و خشمگین کرده است. دوستان (به خصوص همکارش کلر) و همسایهها تا حد ممکن تسلایش میدهند، ولی بث آنها را از خود میراند و ترجیح میدهد به گونهای تنها با درد و رنجش کنار بیاید. حال با آنکه دیگران تنهایش گذاشتهاند، ولی حس میکند تنها نیست؛ هر شب، در خانه کنار دریاچه که اُوِن (ایوان جونیگکیت) شوهر معمارش ساخته است، تکانها و سروصداهایی میشنود. صدای تقه در میآید، ولی کسی پشت در نیست؛ یا گرامافن خود به خود روشن میشود و صفحه مورد علاقهشان را میگذارد.
ضمن آنکه شبها تجربیاتی را از سر میگذراند که آن قدر واقعی است که نمیتوان به پای رؤیا و کابوس گذاشت، چون وقتی ناگهان بیدار میشود و خود را خفته کف اتاق مییابد، پایان میگیرند. طی جستجوهایش در پستوهای خانه، ردپا از چیزهایی پیدا میکند که به صرافتش میاندازند، شاید اُون نوعی زندگی مخفی داشته و به جادو و جنبل معتقد بوده است. علاوه بر، این با زنانی که به طرز مشکوکی همگی شباهتهایی با بث داشتند درگیر رابطه بوده است.
مجله «دنیای تصویر» در داستان «خانه شب» را اینگونه توصیف کرده است: بث (ربکا هال) معلمی است ساکن منطقهای مرفه در شمال نیویورک است که ۱۴ سال با همسرش زندگی کرده، ولی درست چند روز قبل از آن که با بث آشنا شویم، شوهرش ناگهان به زندگی خود خاتمه داده و این موضوع لطمه زیادی به زن جوان وارد آورده است. تا آنجا که میداند، خود او گرفتار افسردگی بوده و بنابراین خودکشی همسرش، او را کاملاً مبهوت و خشمگین کرده است. دوستان (به خصوص همکارش کلر) و همسایهها تا حد ممکن تسلایش میدهند، ولی بث آنها را از خود میراند و ترجیح میدهد به گونهای تنها با درد و رنجش کنار بیاید. حال با آنکه دیگران تنهایش گذاشتهاند، ولی حس میکند تنها نیست؛ هر شب، در خانه کنار دریاچه که اُوِن (ایوان جونیگکیت) شوهر معمارش ساخته است، تکانها و سروصداهایی میشنود. صدای تقه در میآید، ولی کسی پشت در نیست؛ یا گرامافن خود به خود روشن میشود و صفحه مورد علاقهشان را میگذارد.
ضمن آنکه شبها تجربیاتی را از سر میگذراند که آن قدر واقعی است که نمیتوان به پای رؤیا و کابوس گذاشت، چون وقتی ناگهان بیدار میشود و خود را خفته کف اتاق مییابد، پایان میگیرند. طی جستجوهایش در پستوهای خانه، ردپا از چیزهایی پیدا میکند که به صرافتش میاندازند، شاید اُون نوعی زندگی مخفی داشته و به جادو و جنبل معتقد بوده است. علاوه بر، این با زنانی که به طرز مشکوکی همگی شباهتهایی با بث داشتند درگیر رابطه بوده است.
باز شدن قفل معما با اجنه و همزادها!
فیلمنامه، که توسط بن کالینز و لوک پیتروسکی نوشته شده، ابتدا خیلی جذاب شروع میشود، بعد کمی پیچیده و مبهم شده و در نهایت، قفل معمای فراطبیعی نه چندان جالبش، با ترکیبی از اجنه و همزادها گشوده میشود. ولی علت اتفاقات نه در جریان فیلم آشکار میشود و نه بعدش.
مشکل بعدی اینکه ربکا هال، که معمولاً در ایفای نقشهایش جذاب و دلنشین است، جنبه تلخ شخصیتش را چنان غلظتی بخشیده که حس همدردی را برنمیانگیزد. عوض آنکه تلخی، واکنشی موقتی باشد به ضربهای که خورده، چنان در وجودش جا خوش کرده که مخاطب میماند با دیگران و به خصوص با شوهر مرحومش چه نوع رابطهای داشته و آیا با او هم تا این اندازه تلخ رفتار کرده است؟ این پرسشها، به ضرر فیلم مطرح میشوند؛ ولی موقع تماشا، آنقدر تکاندهنده هستند که از خیر میدان دادن به بیشتر آنها میگذریم.
کارگردان «خانه شب» طی یک دهه اخیر در پروژههای ژانر وحشت مشابهی سهیم بوده و تجربههای خوبی در این نوع سینما دارد. اینجا با تصاویری استیلیزه، روی سایههای پرتهدید تکیه داشته و از پنجرهها و سایر عناصر بازتاب دهنده در خانه بث برای ایجاد ترس و وحشت استفاده زیادی کرده است؛ خانهای که مشرف بودنش به دریاچه و باز و گشاده بودن در و پنجرههایش، قاعدتاً باید تسلیبخش باشد، ولی برعکس، تهدیدهایی از دنیای موازی را به نمایش میگذارد.
دنیس هاروی، منتقد «ورایتی» که امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ داده، درباره فیلم نوشته است: متاسفانه هرچه جلوتر میرویم، داستان ترسناک و وحشتناک این اثر در پیچ و خم داستانی گم میشود؛ اتفاقی که فقط باعث سردرگمی مخاطب میشود و هیچ فایدهای در پی ندارد. کارگردان پروژه یعنی دیوید براکنر تلاش میکند که با ترس کافی و اتفاقات مختلف و ناخوشایند، سطح فیلم خود را بالا ببرد و خیلی از ضعفها را بپوشاند.
درک اسمیت، منتقد مجله «اسلنت»، اما نظر مساعدی نسبت به «خانه شب» دارد و با دادن امتیاز ۷۵ از ۱۰۰ معتقد است: این فیلم کلیشههایی را که عملاً داستان ارواح را تعریف میکنند، به سطح بالاتری میبرد و به روشی جذاب و شگفتانگیز، آنها را به نمایش درمیآورد.
خانه شب در نهایت فیلمی سردرگم است. فیلمی نیست که داستانش به یاد بماند، ولی هرحال توانسته در مهمترین بخش سینمای وحشت موفق به ترساندن بشود: خانه!
دنیس هاروی، منتقد «ورایتی» که امتیاز ۶۰ از ۱۰۰ داده، درباره فیلم نوشته است: متاسفانه هرچه جلوتر میرویم، داستان ترسناک و وحشتناک این اثر در پیچ و خم داستانی گم میشود؛ اتفاقی که فقط باعث سردرگمی مخاطب میشود و هیچ فایدهای در پی ندارد. کارگردان پروژه یعنی دیوید براکنر تلاش میکند که با ترس کافی و اتفاقات مختلف و ناخوشایند، سطح فیلم خود را بالا ببرد و خیلی از ضعفها را بپوشاند.
درک اسمیت، منتقد مجله «اسلنت»، اما نظر مساعدی نسبت به «خانه شب» دارد و با دادن امتیاز ۷۵ از ۱۰۰ معتقد است: این فیلم کلیشههایی را که عملاً داستان ارواح را تعریف میکنند، به سطح بالاتری میبرد و به روشی جذاب و شگفتانگیز، آنها را به نمایش درمیآورد.
خانه شب در نهایت فیلمی سردرگم است. فیلمی نیست که داستانش به یاد بماند، ولی هرحال توانسته در مهمترین بخش سینمای وحشت موفق به ترساندن بشود: خانه!
منبع: فارس
ارسال نظرات