پشتپرده قتل «مبینا سوری»، نوعروس لرستانی
پشت پرده قتل مبینا سوری، نوعروسی که با انگیزه ناموسی در لرستان به قتل رسیده بود فاش شد.
مبینا سوری نام نوعروس ۱۴ سالهای است که با انگیزه ناموسی در لرستان به قتل رسید. در حالی که عدهای از بستگان نزدیک مبینا سوری به اتهام قتل او بازداشت شده بودند نهایتا همسر مبینا سوری به قتل او اعتراف کرد. همسر مبینا سوری یکی از روحانیون بخش سوری لرستان است. یکی از بستگان نزدیک مبینا سوری پشت پرده قتل او را فاش کرد.
قتل ناموسی نوعروس ۱۴ سالهای به نام مبینا سوری، در لرستان، بازتاب زیادی در رسانهها داشت. این روزها در روستاهای دور و نزدیک به محل زندگی مبینا سوری بیشتر از هر جای دیگری صحبت از مبینا است و قتل این نوعروس جوان شوک زیادی به اهالی وارد کرده است.
بعد از رازگشایی این قتل یکی از بستگان نزدیک مبینا سوری درباره جزئیات این حادثه و پشت پرده قتل مبینا سوری گفت:
* حدود ۲ سال قبل بود و آن زمان مبینا تنها ۱۲ سال داشت که پسری از اهالی روستا به خواستگاری او آمد، اما چون این پسر بیکار بود، خانواده مبینا با ازدواج آنها مخالفت کردند. با این وجود خواستگار مبینا اصرار زیادی برای ازدواج کرد و میگفت خاطرخواه مبینا شده است. ظاهرا مبینا هم به او علاقه پیدا کرده بود، اما خانواده اش در نهایت راضی نشدند.
* در همان حال، پسرعمه مبینا به خواستگاری او آمد. خانواده عمه مبینا با ازدواج آنها موافق نبودند، اما مادر مبینا به دلیل اینکه پسرعمه مبینا روحانی بود، تمایل زیادی داشت که مبینا با او ازدواج کند. به همین خاطر بالاخره مبینا با پسرعمه خود ازدواج کرد. بعد از ازدواج آنها خواستگار قبلی به شوهر مبینا گفته بود که به مبینا علاقه دارد و میداند که دل مبینا هم پیش اوست. بعد گفته بود زندگی تان زندگی نمیشود.
* بعد از اینکه مبینا ازدواج کرد برای زندگی به تهران رفت. شوهرش کار میکرد و درس میخواند. یک بار مادر مبینا برای دیدن دخترش به تهران سفر کرد و چند هفتهای در کنار آنها بود. مدتی بعد از اینکه مادر مبینا به شهرستان محل زندگی خودشان یعنی بخش سوری لرستان بازگشت، مبینا هم از تهران برگشت و قرار شد در سوری به زندگی شان ادامه دهند. برای همین ساکن طبقه بالای خانه پدرشوهرش شد.
قتل ناموسی نوعروس ۱۴ سالهای به نام مبینا سوری، در لرستان، بازتاب زیادی در رسانهها داشت. این روزها در روستاهای دور و نزدیک به محل زندگی مبینا سوری بیشتر از هر جای دیگری صحبت از مبینا است و قتل این نوعروس جوان شوک زیادی به اهالی وارد کرده است.
بعد از رازگشایی این قتل یکی از بستگان نزدیک مبینا سوری درباره جزئیات این حادثه و پشت پرده قتل مبینا سوری گفت:
* حدود ۲ سال قبل بود و آن زمان مبینا تنها ۱۲ سال داشت که پسری از اهالی روستا به خواستگاری او آمد، اما چون این پسر بیکار بود، خانواده مبینا با ازدواج آنها مخالفت کردند. با این وجود خواستگار مبینا اصرار زیادی برای ازدواج کرد و میگفت خاطرخواه مبینا شده است. ظاهرا مبینا هم به او علاقه پیدا کرده بود، اما خانواده اش در نهایت راضی نشدند.
* در همان حال، پسرعمه مبینا به خواستگاری او آمد. خانواده عمه مبینا با ازدواج آنها موافق نبودند، اما مادر مبینا به دلیل اینکه پسرعمه مبینا روحانی بود، تمایل زیادی داشت که مبینا با او ازدواج کند. به همین خاطر بالاخره مبینا با پسرعمه خود ازدواج کرد. بعد از ازدواج آنها خواستگار قبلی به شوهر مبینا گفته بود که به مبینا علاقه دارد و میداند که دل مبینا هم پیش اوست. بعد گفته بود زندگی تان زندگی نمیشود.
* بعد از اینکه مبینا ازدواج کرد برای زندگی به تهران رفت. شوهرش کار میکرد و درس میخواند. یک بار مادر مبینا برای دیدن دخترش به تهران سفر کرد و چند هفتهای در کنار آنها بود. مدتی بعد از اینکه مادر مبینا به شهرستان محل زندگی خودشان یعنی بخش سوری لرستان بازگشت، مبینا هم از تهران برگشت و قرار شد در سوری به زندگی شان ادامه دهند. برای همین ساکن طبقه بالای خانه پدرشوهرش شد.
اتفاقات قبل از قتل
«مدتی بود که در روستا زمزمههایی از رابطه مبینا با خواستگار قبلی اش شنیده میشد. حتی عدهای میگفتند که مادر مبینا وقتی در سفر به تهران متوجه ارتباط رابطه دخترش با خواستگار قبلی شده او را به روستا آورده تا در خانه پدرشوهرش زندگی کند. اما این حرفها علنی به گوش خانواده مبینا نرسیده بود، چون اینجا چنین حرفهایی بین طایفهها ممکن است منجر به اسلحه کشی شود. تا اینکه حدود یک هفته قبل از حادثه یک شب چند جوان روستا که پسرعموهای شوهر مبینا بودند، به پدرشوهر او گفته بودند که جوانی را در حال ورود به خانه مبینا دیده اند. در روستا اغلب جوانها بیکارند و برای همین تا نیمه شب، بیرون از خانه با هم حرف میزنند.
* بعد پدرشوهر مبینا در خانه پسرش مرد غریبه برهنهای را دیده بود و او را با کتک از خانه بیرون کرده بود. وقتی از خانه بیرون شده بود باز از جوانهای محل هم کتک خورده بود. همان جا گفته بود برای ارتباط با مبینا وارد خانه شده بود.
* خانواده شوهر مبینا میگفتند آن شب شوهر مبینا حالت گیجی داشت و انگار به او قرص خواب خورانده بودند. اما فردای آن روز متوجه شده بود که گوشی آن جوان که خواستگار مبینا بود در خانه اش جا مانده و در گوشی عکس و فیلمهای سیاه از زن خود دیده بود. همین باعث شد ریش سفیدان محل به خانواده پسر پیغام بفرستند که مدتی از روستا بروند، اما آنها قبول نکردند. خانواده شوهر مبینا، او را به خانه پدری اش بردند. من شنیدم که مبینا تنها یک جمله گفته بود و آن هم این بود که گفت دیگر چیزی برایم مهم نیست و هر تصمیمی دوست دارید در مورد من بگیرید.»
* چند روز بعد، یک روز صبح زود تعدادی از اقوام مبینا به همراه شوهرش او را به کوههای اطراف روستا بردند و با روسری او را خفه کرده بودند. شنیدیم که مبینا موقع قتل به حدی پایش را زمین کشیده بود که پاشنه پایش زخم شده بود. بعد جسد را به باغ مادربزرگ مبینا آورده بودند و او را به درخت آویزان کرده بودند تا وانمود کنند مبینا به قتل رسیده است. اما وقتی پلیس بالای سر جسد مبینا آمده بود تشخیص داده بود که او به قتل رسیده است. همان موقع یکی از بستگان مبینا گفته بود مبینا را کشتیم. برای همین همه آنها را دستگیر کردند و چند روز بعد شوهر مبینا به قتل او اعتراف کرده بود. صحنههایی که شوهر مبینا در گوشی خواستگار قبلی مبینا دید خیلی فجیع بود و لابد باعث شد فشار روانی زیادی به شوهر مبینا وارد شود. بعد از آن خواستگار قبلی مبینا بازداشت شد. مردم روستا از این حادثه خیلی ناراحت هستند و دلشان میخواهد خواستگار قبلی مبینا که عامل اصلی بروز این جنایت بود به سزای عمل خود برسد.»
* فرهنگ غلط اهالی روستای ما اصرار به کودک همسری است. در این روستا اگر سن دخترها بالا برود خیلی بد میدانند و دیگر کسی به آنها نگاه نمیکند. دخترها به دلیل ازدواج سریع امکان درس خواندن ندارند. مثلا دخترعموی مبینا یک ماه قبل از این حادثه در سن ۱۳ سالگی عروس شد. کاش این حادثه باعث شود که اهالی روستای ما کمی روی این فرهنگ غلط فکر کنند.
* بعد پدرشوهر مبینا در خانه پسرش مرد غریبه برهنهای را دیده بود و او را با کتک از خانه بیرون کرده بود. وقتی از خانه بیرون شده بود باز از جوانهای محل هم کتک خورده بود. همان جا گفته بود برای ارتباط با مبینا وارد خانه شده بود.
* خانواده شوهر مبینا میگفتند آن شب شوهر مبینا حالت گیجی داشت و انگار به او قرص خواب خورانده بودند. اما فردای آن روز متوجه شده بود که گوشی آن جوان که خواستگار مبینا بود در خانه اش جا مانده و در گوشی عکس و فیلمهای سیاه از زن خود دیده بود. همین باعث شد ریش سفیدان محل به خانواده پسر پیغام بفرستند که مدتی از روستا بروند، اما آنها قبول نکردند. خانواده شوهر مبینا، او را به خانه پدری اش بردند. من شنیدم که مبینا تنها یک جمله گفته بود و آن هم این بود که گفت دیگر چیزی برایم مهم نیست و هر تصمیمی دوست دارید در مورد من بگیرید.»
* چند روز بعد، یک روز صبح زود تعدادی از اقوام مبینا به همراه شوهرش او را به کوههای اطراف روستا بردند و با روسری او را خفه کرده بودند. شنیدیم که مبینا موقع قتل به حدی پایش را زمین کشیده بود که پاشنه پایش زخم شده بود. بعد جسد را به باغ مادربزرگ مبینا آورده بودند و او را به درخت آویزان کرده بودند تا وانمود کنند مبینا به قتل رسیده است. اما وقتی پلیس بالای سر جسد مبینا آمده بود تشخیص داده بود که او به قتل رسیده است. همان موقع یکی از بستگان مبینا گفته بود مبینا را کشتیم. برای همین همه آنها را دستگیر کردند و چند روز بعد شوهر مبینا به قتل او اعتراف کرده بود. صحنههایی که شوهر مبینا در گوشی خواستگار قبلی مبینا دید خیلی فجیع بود و لابد باعث شد فشار روانی زیادی به شوهر مبینا وارد شود. بعد از آن خواستگار قبلی مبینا بازداشت شد. مردم روستا از این حادثه خیلی ناراحت هستند و دلشان میخواهد خواستگار قبلی مبینا که عامل اصلی بروز این جنایت بود به سزای عمل خود برسد.»
* فرهنگ غلط اهالی روستای ما اصرار به کودک همسری است. در این روستا اگر سن دخترها بالا برود خیلی بد میدانند و دیگر کسی به آنها نگاه نمیکند. دخترها به دلیل ازدواج سریع امکان درس خواندن ندارند. مثلا دخترعموی مبینا یک ماه قبل از این حادثه در سن ۱۳ سالگی عروس شد. کاش این حادثه باعث شود که اهالی روستای ما کمی روی این فرهنگ غلط فکر کنند.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۳۶
در انتظار بررسی: ۰
چقدر مسخره ! به نظرتون کدوم ادم عاقلی دوست پسرس را برای صحنه های فجیح میاره طبقه بالای مادر شوهرش ! اونم توی روستا !
نه بابا مرده روانی بوده چون روحانی بوده ناموسیش کردن و ابروی اون دختره را هم بردن. خدا نابود کنه سایتتون را
نه بابا مرده روانی بوده چون روحانی بوده ناموسیش کردن و ابروی اون دختره را هم بردن. خدا نابود کنه سایتتون را
بعضی ها مخالف کودک همسری هستند مبینا و رومینا و امثال اونها نشون میدن که بعضی از دخترها قبل از سن قانونی تمایل به ازدواج دارند و در این سن و سال نمی تونند جلوی هیجانات عاطفی و .....بگیرند پس باید ازدواج کنند ..ولی خانواده وقتی می بینه طرف بیکاره باید دست به دست خانواده پسدر می دادند و مشکل بیکاری اونو حل می کردند هر چند من عقیده دارم کسی که مخفیانه به خانه مردی وارد میشه و رابطه نامشروع برقرار می کنه انسان نیست و زنی که جرات داره در منزل پدر شوهر و حتی با حضور همسر با خورندن قرص خواب به وی خیانت کنه حقش هزار بار مرگ ه یک بار مردن براش کم ه وقیحانه می گفته هیچی برام مهم نیست به جای عذر خواهی
مردم ما تا این افکار ماقبل تاریخ را دارند که اینگونه جنایتها را وجه اخلاقی میدهند این روزگارش هست کل مردم دنیا بی غیرت هستند و ما در غیرت گوش فلک کر کردیم . این غیرت نیست .یکحور توحش ماقبل تاریخ هست
واقعا متاسفم که سایت ها تنها برای بالا رفتن آمار بازدید و کسب درآمد حاضرند این چنین با آبروی مردم بازی کنند ،شما به چه حقی این مطالب کذب رو نشر میدید ؟،بر حسب قانون هیچ گاه جزئیات یک پرونده بدین شکل منتشر نخواهد شد ،شما از کجا مطمئن هستید؟ نکنه برحسب گفته های مردم سوری لرستان به این کشفیات مزخرف رسیدید؟از خدا بترسید.
امان از دست شهوت و بیسوادی. امان از دست بی حیایی و آزادی های نامشروع
بنظرم نباید اونو میکشت اگر مجرا واقعا حقیقت داشت باید طلاقش میداد وب زندگی خودش ادامه میداد این بدترین مجازات بود نه خودشو به هچل بندازه وآبروی یک طایفه رو ببره با این جنایت بدتر جنایت اصلی رو همسرش کرده
شماها که چیزی نمیدونین چرا الکی حرف میزنین زنی که ابروی شوهرشو ببره وقتی که شوهرش خونه است یکی رو بیاره خونه و با وجود شوهرش این کار ها رو بکنه حقش سنگ ساره کی گفته که به زور شوهرش دادن ؟ خودتون و یه لحظه بزارین جای شوهرش چون روحانی دارین این جوری میگن ؟ حقش بوده باید بد از این سرش میومد حق دختری که فکر ابروی پدرو مادر و شوهرش و نکنه همینه
اصلاً ۱۴ ساله را که عقد نمیکنند.اصلا شناسنامه ها جایی برای عقد درین سنین ندارد و غیرقانونی است. احتمالا سنش بالاتر بوده یا غیر محضری عقد کردند.
خواستگار قبلی دختر خیلی پست بوده که عکسها ی فجیع گرفته،جلوی چشم مردم وارد خانه آنها شده،قرص خواب به شوهر دختر خوراندن. بعد به همه گفته که ارتباط داشته.اصلا آبروی دختر براش مهم نبوده
خواستگار قبلی دختر خیلی پست بوده که عکسها ی فجیع گرفته،جلوی چشم مردم وارد خانه آنها شده،قرص خواب به شوهر دختر خوراندن. بعد به همه گفته که ارتباط داشته.اصلا آبروی دختر براش مهم نبوده
بجای این قتل و ادم کشی نابجا؛ باید به تربیت درست و خواست افراد توجه کرد.
خیلی افکارمزخرفیه توسن۱۴سالگی شوهرکردن چیه آخه چی حالیشه
حق دختره بوده! باید خیانتش رو اثبات می کردن تا سنگسار بشه!
چه ربطی به سن کم داشت توی سن کم اش با پسر رابطه داشته حالا سنش گه بالای سی سال می رسید چی می شد؟
دلیلش عدم توجه به سنخیت دو طرف است
دلیلش عدم توجه به سنخیت دو طرف است
من هم طلبه هستم ، نمی دانم شوهر او بر چه اساسی اقدام به قتل همسرش کرده . در هیچ منبع فقهی و شرعی همچین چیزی وجود ندارد . اسلام برای حفظ آبروی افراد برای قتل دو شاهد می خواهد ولی برای زنا چهار شاهد. و باید همزمان بدون هیچ مانعی عمل زنا را دیده باشند . مثلا اگر زن و مرد نامحرمی زیر پتو هم باشند شهادت شاهد برای زنا مورد قبول نیست . حالا این که این روحانی چرا حداقل به درسهایی که خوانده عمل نکرده ، دلیلش را نمی دانم. حتی اگر ثابت شده باشد هم باید به محکمه قانونی می سپرد.
آن شخص روحانی یاهرکس دیگرغلط کردکه چنین جنایتی کرد،مگرسوادنداشت ؟مگرنخوانده بودکه طلاق چاره ی کاراست درچنین مواردی؟پس اورابداربزنیدتادرسی باشدبرای همه علماوتحصیلکرده های بی عمل وبی تقوا.
ماستمالی شده. روحانی نا محترم با دختر 12 ساله ازدواج کنی نتیجه اش اینه
رومیناها و مبیناها و ... فرقی ندارد همگی قربانی چیزی به نام آبرو میشوند مردانی که فکر می کنند باید غیرت داشته باشند آن هم برای کشتن زنان و دخترانشان . یک دختر حق دارد شوهرش را انتخاب کند حق دارد وقتی دید نمی تواند با او زندگی کند بگوید من غلط کرده ام او را انتخاب کرده ام نمی توانم با او زندگی کنم جدا میشوم . زندگی مال خودشه تن مال خودشه ولی موضوع اینه که مردا فکر میکنن زن یک کالاست بنام آبرو در دست آنان .تا این است دختر کشی و زن کشی و صد البته شوهر کشی ادامه خواهد داشت آمار بالای شوهر کشی نتیجه همین تفکر است نباید زن ناموس و آبروی کسی باشد زن یک انسان است و می تواند سرنوشتش را هر زمان که لازم دید تغییر دهد او باید بتواند با مرد دلخواهش ازدواج کند باید بتواند هر زمان دید نمی تواند یکی را تحمل کند به راحتی جدا شود و ...
خوب طلاقش می داد
چرا اون را کشتی
چرا اون را کشتی
چون روحانی است داستان پردازیش را هم پر رنگتر کرده اند .اصلا چنین رفتاری آنهم در روستا و در طبقه بالای خانواده شوهر غیر ممکن ترین عملی است که ممکن است انجام پذیرد. احتمالا دخترک نمی خواسته با این مرد ک لندهور زندگی کند.و او وی را با استفاده از تعصب ناموسی روستاییان متهم و بعد با کمک آنها به قتل رسانده است. یکبار و برای همیشه کودک همسری را با تصویب قانون خاتمه دهید تا هر مرد عیاشی بدنبال شکار کودکان با عنوان ازدواج نباشد.
چه داستان خوبی با همون زبان عامیانه نوشتید
چه داستان خوبی با همون زبان عامیانه نوشتید
جالبه ! زورشان به پسره نرسیده دختر را کشته اند ، جهل و حماقت خودتان را بکشید احمق ها ، شما که انقدر نادان هستید که بچه 14 ساله را شوهر می دهید
همیشه زن ها مظلوم هستند ...
همیشه زن ها مظلوم هستند ...
ناشناس
۱۸:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
زور در میون نیست.بی شرفی جون دوستی و ضعیف کشی هست.
پسر غریبه هست،می کشتنش،اعدام می شدن و اگر رضایت می دادن، باید دیه می دادن اما دختر نه.صاحب اختیارش پدر و مادرش هستن و رضایت می دن و تمام.
جاییکه دختران رو دوازده شوهر می دن و خیلی اسون می کشن ،خیلی اسون تر هم رضایت می دن.
فرهنگ اونجا داغون هست اما قوانین هم داغون تر.
اگر ازدواج زیر هژده ممنوع بود.اگه پدر بر پایه قوانین مالک و صاحب بچه نبود(بر پایه قوانیت اختیار یه مرد روی بچش بیشتر از ماشینش هست )
اگر قانون رضایت از اولیا دم نبود و یه قانون روشن برای سزای قتل و کشتن داشتیم
و اگر قتل های ناموسی قانونی نبود
خیلی خیلی کمتر با این چیزا روبرو می شدیم.
پسر غریبه هست،می کشتنش،اعدام می شدن و اگر رضایت می دادن، باید دیه می دادن اما دختر نه.صاحب اختیارش پدر و مادرش هستن و رضایت می دن و تمام.
جاییکه دختران رو دوازده شوهر می دن و خیلی اسون می کشن ،خیلی اسون تر هم رضایت می دن.
فرهنگ اونجا داغون هست اما قوانین هم داغون تر.
اگر ازدواج زیر هژده ممنوع بود.اگه پدر بر پایه قوانین مالک و صاحب بچه نبود(بر پایه قوانیت اختیار یه مرد روی بچش بیشتر از ماشینش هست )
اگر قانون رضایت از اولیا دم نبود و یه قانون روشن برای سزای قتل و کشتن داشتیم
و اگر قتل های ناموسی قانونی نبود
خیلی خیلی کمتر با این چیزا روبرو می شدیم.
پناه بر خدا ! وقتی اطرافیان حرفی چز شوهر دادن به کله دختری که 12 سال بیشتر ندارد نمیکنن اون بدبخت هم همچین که چشمش به اولین خواستگار افتاد چه ملاک و درک و فهمی برای انتخاب دارد ؟ جز خوشگلی ! که برای اتتخاب عروسک لازمه ؟
چهارده سال که کودک نیست! اشتباهشان این نبوده که در سیزده سالگی شوهرش داده اند بلکه اشتباهشان این بوده که به رضایت قلبی و عشق دخترشان توجه نکرده اند...
ناشناس
۱۸:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
کودک نیست؟
حق برداشت از یه حساب بانکی رو نداره!
یعنی قانون گذار اون رو انقدر عاقل و بزرگسال و دارای خرد نمی ددنه که بهش اختیار برداشت از یه حساب رو بهش بده.اونوقت ملا ها این بچه رو انقدر بزرگسال می دونن که درباره ی همهی زندگیش و جانش و تنش تصمیم بگیره و شوهر کنه
حق برداشت از یه حساب بانکی رو نداره!
یعنی قانون گذار اون رو انقدر عاقل و بزرگسال و دارای خرد نمی ددنه که بهش اختیار برداشت از یه حساب رو بهش بده.اونوقت ملا ها این بچه رو انقدر بزرگسال می دونن که درباره ی همهی زندگیش و جانش و تنش تصمیم بگیره و شوهر کنه
شروع شد . ماستمالی جنایت شروع شد دختر بچه چهارده ساله !!!!!!!!!!!!
شوهر چون روحانی هست گزارش کمی جانبدارانه هست چرا باید دختر بچه ۱۲ ساله را به همسری بگیرد ؟؟ طلاقش می داد زنی که دلش با زندگیش نباشد را طلاق می دهند نه اینکه بکشند
ناشناس
۱۵:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
متوجه نشدي كه كودك همسري فرهنگ آن منطقه است؟ بعد هم مگه كت و شلواره كه به اين راحتي عوضش كنند؟
ناشناس
۱۸:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
به ناشناس 15:26
عوص کردنش راحت نیست اما کشتنش خیلی آسون و راحته نه؟
تف به اون فرهنگی که جان یه انسان توش انقدر بی ارزش هست و قاتل و خونریز شدن انقدر اسون
عوص کردنش راحت نیست اما کشتنش خیلی آسون و راحته نه؟
تف به اون فرهنگی که جان یه انسان توش انقدر بی ارزش هست و قاتل و خونریز شدن انقدر اسون
ناشناس
۰۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۹
کی گفته جواب خیانت جنسی طلاق هست؟
جواب خیانت جنسی زن شوهر دار سنگسار هست!!!
این مجازات سنگین رو هم گذاشتن که کسی که ازدواج کرده به خیانت فکر هم نکنه!!
جواب خیانت جنسی زن شوهر دار سنگسار هست!!!
این مجازات سنگین رو هم گذاشتن که کسی که ازدواج کرده به خیانت فکر هم نکنه!!
حمید
۰۲:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
نه نباید عوضش کنن باید بکشنش
ربطی نداره خیانت در هر جا همین نتیجه را دارد تهران یا شهرستان ندارد در این شرایط ان کسی که به او خیانت شده بدترین حال ممکن را دارد وفکر میکنم هر کاری کند باز ارام نمی شود ابروی ادم از هر چیز باارزش تر است وهرچیزی که باعث بشه ابروی ادم اسیب ببیند نفرت برانگیز است
قابل توجه خانم های خاله خانباجی مجلس دستپختتان را میل بفرمایید.
لعنت بر فرهنگی که یک کودک را شوهر میدهد در قدیم اگر در سنین پایین ازدواج میکردند به این خاطر بود که فرهنگ جامعه فرق میکرد و به خاطر فقر سعی میکردند دخترها را زود شوهر دهند تا یک نانخور کم شود و زنها هم مجبور به تحمل بودند و اگر دقت کنید سن مردان اغلب ۱۵ تا ۲۰ سال از زنانشان بیشتر بود
در این قتل مقصر واقعی پدر و مادرهای طرفین وخود دامادند که با علم به اینکه دختر سن کمی دارد و دیگری را دوست دارد باز او را به زور وادار به ازدواج کرده اند
در این قتل مقصر واقعی پدر و مادرهای طرفین وخود دامادند که با علم به اینکه دختر سن کمی دارد و دیگری را دوست دارد باز او را به زور وادار به ازدواج کرده اند
اگر خانواده به نظر دختر و پسر کخه هم رو دوست داشتن توجه کرده بودند و کمی بهشون وقت داده بودند که بزرگتر بشن و درست تر تصمیم بگیرن شاید خود اون دختر دیگه اون پسر رو نمیخواست و ... افسوس که جان ها می رود و ...
به چه اجازه ای واقعا باید خود شخص قانون را جاری کند ؟!
به چه اجازه ای واقعا باید خود شخص قانون را جاری کند ؟!
چه داستانی درست کردید برای اینکه این قتل را مثل بقیه قتلهای اینچنینی عادی جلوه بدید