حکایت پیر و پراید!

پیر ما روزی در راهی می‌رفت. مریدی به او رسید و پرسید:‌ای پیر، سوالی برایم پیش آمده است. همان طور که خودت می‌دانی قیمت پراید این روز‌ها در حالت «هر روز بیشتر از دیروز» است، حال آنکه حتی اگر مثل هویج خوردن، پراید سوار شدن نیز راه مقابله با کرونا بود، باز هم این همه افزایش قیمت پراید غیرمنطقی بود. چرا قیمت پراید تابع هیچ اصول و منطقی نیست؟
پیر گفت: فرزندم! هر کسی پرسید بر چه اساس و منطقی، قیمت پراید این قدر است هنوز پراید را نشناخته است. پراید فراتر از تمام چیز‌های منطقی است.
مرید گفت: یعنی هر جا سخن از پراید است، سخن گفتن از منطق ناصواب است؟
پیر برآشفت و گفت: آری و بدان و آگاه باش که اگر بنا بر منطق بود، پرایدی که بیشترین آمار تلفات تصادف را دارد، نباید بیشترین فروش را داشته باشد، ولی دارد.
اگر بنا بر منطق بود، منطق می‌گوید در یک بازار راکد، قیمت‌ها ثابت هستند، اما قیمت پراید همواره در حالت پرواز است.
اگر بنا بر منطق بود، منطق می‌گوید افزایش قیمت خودرو، همراه با افزایش کیفیت آن است، اما پراید این گونه نیست. اگر همراه با قیمتش، کیفیتش هم زیاد می‌شد الان باید ایمنی آن در حد یک تانک زرهی ضدانفجار باشد نه اینکه همان چند تا زه روی درهایش هم حذف شود.
اگر بنا بر منطق بود، که پراید را با این منطق ساختند که خودروی قشر ضعیف و متوسط جامعه باشد، ولی اکنون صفر آن را جز قشر مرفه نمی‌توانند بخرند.
اگر بنا بر منطق بود که باید از دود هر خودرویی اجتناب کرد، اما نفس کشیدن در دود پراید با اینکه حاوی ازن، دی اکسیدکربن، اکسید‌های گوگرد و نیتروژن، سرب، ذرات معلق و ترکیبات سمی مانند بنزن و فرمالدئید است، همانند نفس کشیدن در ارتفاعات و ییلاقات خارج شهر روح افزاست.
مرید پس از این شنیدن سخنان تأثیرگذار پیر خواست که جامه خود بدرد، ولی ناگهان یادش آمد پوشاک و البسه نیز به سان پراید گران شده اند، لذا بی خیال جامه دریدن شد.

 

منبع: روزنامه شهرآرا