صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۰

زنان برجسته اسلام / حضرت رقیّه(س)| ۱

بنا بر ادلّه و قرائنی که در دست داریم، رقیّه نام دختر کوچک امام حسین علیه السّلام است. مادر آن بزرگوار امّ اسحاق می‌باشد که نامش «حبوه» است و در بعضی از کتب برای او فضائلی ذکر گردیده است.
کد خبر: ۴۳۰۰۴
خداوند متعال برای هدایت بشر، همواره راهنما و الگویی از جنس خود او قرار داده است تا بدین‌وسیله امر هدایت را برای ایشان سهل و هموار کند. در هر دوره‌ای از تاریخ بشریّت پیامبری از انبیاء الهی راهنمای خلق بوده است. این روند ادامه داشت تا نوبت به برترین پیامبر و اشرف مخلوقات پروردگار حضرت محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله رسید. او که خاتم‌الانبیاء و افضل ایشان بود، نه‌تن‌ها الگوی تمامی انسان‌ها بلکه اسوه و امیر همه‌ی انبیاء و اوصیاء است و تمامی پیامبران سلف، آمدنش را مژده می‌دادند.
امّا همه می‌دانیم دیری نپایید که رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز دار فانی را وداع گفته و در جوار رحمت پروردگار نظاره‌گر اعمال امّت خویش گشتند. قرآن کریم نیز حقیقت ارتحال رسولش را این‌گونه خبر می‌دهد: «إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ/ تو می‌میری و آن‌ها نیز خواهند مرد» (سوره‌ی زمر آیه ٣٠). حال تکلیف چیست؟ آیا مردم از تأسّی و الگو گرفتن از حجّت زنده‌ی پروردگار محروم شدند و یا مثل همیشه این سنّت پروردگار ادامه دارد؟
رسول خدا صلّی الله علیه و آله تکلیف امّت را پس از خود روشن ساخته و به دستور پروردگار متعال قرآن و عترت را به‌عنوان الگوی پس از خود تا روز قیامت معرّفی فرمودند. این دستور که به حدیث ثقلین شهرت دارد، مورد اتّفاق شیعه و سنّی است. یکی از ادلّه‌ی وجود و حیات امام زمان علیه السّلام همین حدیث شریف ثقلین است که حیات آن بزرگوار را در عصر غیبت ثابت می‌کند.
اباذر می‌گوید از رسول خدا صلّی الله علیه و آله شنیدم که فرمودند: «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ‏ سَفِینَةِ نُوحٍ‏ مَنْ رَکِبَ فِیهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ/ تنها مَثَل اهل بیت من مَثَل کشتی نوح است. هر کس در آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس از سوارشدن در آن تخلّف کند غرق خواهد شد‏». امیرالمؤمنین علی علیه السّلام نیز می‌فرمایند: «فَنَحْنُ أَنْوَارُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتِ ... وَ سُفُنُ‏ النَّجَاةِ/ پس ما (اهل بیت) نور‌های زمین و آسمان‌ها ... و کشتی‌های نجات هستیم»؛ بنابراین اهل بیت علیهم السّلام اسوه و الگوی بشریّت و تنها راه نجات برای سعادت دنیا و آخرت هستند. در میان ذوات مقدّس اهل بیت علیهم السّلام، حضرت سیّد الشّهدا علیه السّلام از ویژگی خاصّی برخوردار است. خداوند حرارتی از عشق او را در میان دل مؤمنین قرار داده که هرگز خاموش نمی‌گردد.
این واقعیّت برای کسی پوشیده نیست. ره‌یافتگان طریق سعادت و بندگی که به‌وسیله‌ی امام حسین علیه السّلام در این مسیر قرارگرفته‌اند بیش از سایر هدایت یافتگان‌اند. هر ساله محرّم پذیرای میلیون‌ها عزادار حضرت اباعبدالله علیه السّلام است آن هم از هر مذهب و دین و آئینی و در هر نوع پوشش و جایگاه اجتماعی، و به قول معروف: «حبُّ الحسینِ یَجمَعُنا/ محبّت و عشق به حسین علیه السّلام سبب اجتماع ماست».

باب الرّقیّه علی‌ها السّلام

هر کشتی به اقتضاء ظرفیت و عظمتی که دارد، تعداد درب‌های ورودی آن نیز متفاوت است. هر چه کشتی وسیع‌تر و بزرگ‌تر باشد، طبیعتاً دارای درب‌های بیشتری است. از آنجائی که کشتی امام حسین علیه السّلام بسیار وسیع بوده و ساکنین بیشتری از هدایت یافتگان را در خود جای‌داده است، لذا درب‌های متعدّد و بیشتری نیز دارد. یک درب ورودی کشتی نجات سیّد الشّهدا علیه السّلام، زینب کبری سلام‌الله علی‌ها است. درب دیگر آن اباالفضل العبّاس علیه السّلام، درب دیگر علی اکبر، دیگری علی اصغر و .... اگر دقّت کنید بیشتر عاشقان امام حسین علیه السّلام و ره‌یافتگان کوی او، هر یک از طریق یکی از ستارگان کربلا با آن بزرگوار آشنا شده و پیوند خورده‌اند. به همین جهت می‌توان هر یک از قهرمانان کربلا را یکی از ابواب کشتی نجات حسینی دانست.
یکی دیگر از درب‌های این کشتی، وجود مقدّس دردانه‌ی اباعبدالله علیه السّلام، حضرت رقیّه سلام‌الله علیها است. چه بسیار از مردم که مصیبت جان‌سوز رقیّه را شنیده و بر اثر اشکی که بر او ریخته‌اند، مورد رحمت و لطف پروردگار قرارگرفته‌اند. اصلاً رقیّه سلام‌الله علی‌ها با وجود سن کم و جثّه‌ی کوچکی که داشت، یکی از بزرگ‌ترین سند‌های مظلومیت حضرت سیّد الشّهدا علیه السّلام و قساوت قلب و شقاوت دشمنان آن حضرت است.
خوشا به حال کسانی که از طریق باب الرقیّه سوار بر کشتی نجات حسینی شدند و در قیامت مورد شفاعت آن بزرگوار قرار می‌گیرند. «اللّهمّ ارزقنا زیارت‌ها و شفاعت‌ها فی الدنیا و الآخرة».

رقیّه علی‌ها السّلام کیست؟

بنا بر ادله و قرائنی که در دست داریم، رقیّه نام دختر کوچک امام حسین علیه السّلام است. مادر آن بزرگوار امّ اسحاق می‌باشد که نامش «حبوه» است و در بعضی از کتب برای او فضائلی ذکر گردیده است. البته بانوان دیگری به‌عنوان مادر آن حضرت ذکر شده‌اند که دلیل محکمی برای آن‌ها در دست نیست. نقل‌شده است که بعد از ولادت حضرت رقیّه علیها السّلام امّ اسحاق مادر ایشان بیمار شد و دیری نپائید که از دنیا رفت. رقیّه سلام‌الله علیها بنا بر قول مشهور سه‌ساله بود که همراه با پدر بزرگوارش و خانواده، به مکه مکرمه و از آنجا راهی کربلای معلّی شد. او تمام مصائب روز عاشورا را درک نموده و طعم تلخ اسارت را به همراه عمه‌ی بزرگوار خود و سایر خواهرانش چشیده است.
ولادت آن حضرت در مدینه‌ی منوّره بوده و بنا بر آنچه درباره‌ی سن آن حضرت گفته‌شده، روز ولادت ایشان از ٥ تا ٢٨ شعبان محتمل است، ولی قول قاطعی که برای روز ولادت ایشان به آن استناد شود وجود ندارد. بر همین اساس نیز سال ولادت یکی از سال‌های ٥٤ تا ٥٧ قمری خواهد بود.

نام حضرت رقیه

رقیّه از نظر ادبیات عرب اسم مصغّر است و ریشه‌ی اصلی آن «رقی» به معنای السمو و الرفعة و العوذة یعنی: ارتقا و صعود به بالا و ترقی است. کلمه رقیّه به معنای دعا و تعویذ و آنچه برای حصول امری یا حفظ و نگهداری به کار می‌برند، است. گویا اَعراب نام رقیّه را بر دختران خود می‌گذاردند تا آن را به فال نیک گرفته و دختر با سلامت و دور از آفات و چشم زخم و ... رشد کند و بزرگ شود. بنی‌هاشم و بستگان ایشان و اعراب به این نام عنایت داشتند. به همین جهت در تاریخِ آن‌ها دختران زیادی را می‌بینیم که به این نام نامیده شده‌اند.
مرحوم شیخ علی فلسفی در کتاب «حضرت رقیّه» می‌نویسد: «اسم او علی المشهور حضرت رقیّه علیها السّلام است، چون در حدود بیست کتاب مشاهده کرده‌ام که اسم او را رقیّه نوشته‌اند؛ و بعضی نوشته‌اند این نازدانه اسامی مختلفی داشته است». به همین جهت در بعضی کتب نام دختر مدفون در شام را رقیّه و بعضی زبیده و برخی دیگر زینب و گاهی فاطمه ذکر کرده‌اند، چنان چه در مرثیه‌ی منسوب به زینب کبری علیها السّلام تعبیر فاطمه‌ی صغیره آمده که احتمالاً منظور حضرت رقیّه سلام‌الله علیها می‌باشد.
جغد دلم خرابه‌ی شام آرزو کند/ تا با سه‌ساله دخترکی گفتگو کند
آن کعبه‌ای که قبله‌ی ارباب حاجت است/ حاجت رواست هر که بر آن قبله رو کند
از بس که بود محو جمال رخ پدر/ دیگر نشد که یاد ز فرق عمو کند
ناگه ز شوق، هدیه به شَه کرد جان خویش/ تا پیروی ز اصغر گلگون گلو کند
خوابید در خرابه که بنیاد ظلم را/ با ناله‌ی یتیمی خود زیر و رو کند
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.