شور حسینی در محفل «قیصر» و «شهریار»
قرنهاست که از واقعه کربلا میگذرد و داغ شهادت امام حسین(ع) و یارانش به هر زبان که بیان شود، باز هم تازه است.
قرنهاست که از واقعه کربلا میگذرد و داغ شهادت امام حسین (ع) و یارانش به هر زبان که بیان شود، باز هم تازه است. رشادت، مردانگی، تسلیمناپذیری در برابر ظلم، جهاد و ایثار، همه و همه در عاشورا به اوج خود میرسد و اینها، مفاهیمی نیست که بتوان ساده از کنارش گذشت یا با یک توصیف پیش پا افتاده، تصویرشان کرد. در ادبیات فارسی، شاعران و نویسندگان زیادی از گذشته تا امروز، هر کدام به قدر وسع کوشیدهاند دِین خود را به امام حسین (ع) ادا کنند. در این نوشتار، نگاهی داریم به اشعار چند شاعر نامآشنای معاصر فارسی که در رثای سالار شهیدان و واقعه کربلا سروده شده اند.
شهریار
سیدمحمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، ارادت ویژهای به ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه امام حسین (ع) داشت و به زبان فارسی و ترکی در رثای سالار شهیدان و شهدای دشت کربلا شعر سرود. شهریار سه قصیده بلند فارسی به نامهای «حماسه حسینی»، «کاروان کربلا» و «داغ حسین (ع)» در رثای شهید کربلا دارد و از جمله موضوعات اصلی این اشعار میتوان به عزت و آزادگی، تجلی دین، سوز و عاطفه و طنین صدای امام حسین (ع) در گوش تاریخ اشاره کرد. به چند بیت از ابیات عاشورایی شهریار توجه کنید: «بهر چمن که بتازد سموم باد خزان/ زمانه یاد کند از خزان باغ حسین/ هنوز ساقی عطشان کربلا گویی/ کنار علقمه افتاده با ایاغ حسین/ اگر چراغ حسینی به خیمه شد خاموش/ منور است مساجد به چلچراغ حسین».
قیصر امینپور
امینپور، شاعرِ «گلها همه آفتابگردانند» از محبوبترین شاعران معاصر است که توانست با هنر شاعرانهاش، نوآوریهای زیادی را در جریان شعر معاصر به ویژه شعر آیینی عاشورایی خلق کند. او به عنوان شاعری متعهد، جلوههای گوناگون ادبیات آیینی را به تناسب زمانه به مخاطب انتقال داد. امینپور با ارائه نمونههای تأثیرگذار شعر عاشورایی نشان داد که هنوز هم میشود در تصویرپردازی واقعه کربلا و قیام حسینی خلاقیت به خرج داد و از کلیشهها دوری کرد. از جمله آثار عاشورایی این شاعر معاصر میتوان به مثنوی «نینامه» و منظومه «ظهر روز دهم» اشاره کرد. قیصر امینپور در «نینامه» چنین سروده است: «خوشا از نی، خوشا از سر سرودن/ خوشا نینامهای دیگر سرودن/ نوای نی نوای بینوایی است/ هوای نالههایش نینوایی است/ خدا، چون دست بر لوح و قلم زد/ سر او را به خط نی رقم زد».
سید حسن حسینی
«تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات بر لبت آورد» شاید یکی از مشهورترین ابیات عاشورایی شعر معاصر باشد که سیدحسن حسینی در رثای حضرت ابوالفضل (ع) سروده است. این شاعر معاصر با دفتر شعر «گنجشک و جبرئیل» گام مهمی در جریان شعر آیینی برداشت و آن بیان مفاهیم عاشورایی در قالب شعر نو بود و به الگویی در این زمینه تبدیل شد. این مجموعه شعر که در سال ۱۳۷۰ منتشر شد، شامل ۳۰ شعر نو و سپید است. هر چند تک تک این اشعار روایتی جداگانه از واقعه کربلا هستند، اما در واقع یک ساختار واحد دارند. به فرازی از شعر «راز رشید» از این مجموعه توجه کنید: «تو آن راز رشیدی/ که روزی فرات/ بر لبت آورد/ و ساعتی بعد/ در باران متواتر پولاد/ بریده بریده/ افشا شدی/ و باد/ تو را با مشام خیمهگاه/ در میان نهاد/ و انتظار/ در بهت کودکانه حرم/ طولانی شد».
علی معلم دامغانی
یکی از شاعران برجسته ادب فارسی در شعر آیینی به ویژه شعر عاشورایی، علی معلم دامغانی است. مشهورترین شعر عاشورایی این شاعر با این بیت آغاز میشود: «روزی که در جام شفق مُل کرد خورشید / بر خشک چوبِ نیزهها گل کرد خورشید». علی معلم اشعار عاشورایی فراوانی دارد که بیشترشان از زبانی آراسته، استوار و فخیم برخوردارند. این شاعر در آثار عاشوراییاش سعی میکند علاوه بر حفظ مفاهیم سنتی، در بیان مفاهیم تازه هم نوآوری داشته باشد: «از خویش برون آمدهای چند در این دشت/ گلبانگ سحر بود که رفتند به گلگشت/ «والفجر» به صبحی که برآمد به محرم/ سرخ از پس آن ده شبِ تاری که سحر گشت/ آن جامه که بر قامت این باغ سپید است/ بگذشت زمستان و سیه ماند به انگشت».
محمدعلی بهمنی
علاقهمندان شعر فارسی او را به غزل عاشقانه و ترانه میشناسند، اما جالب اینکه محمدعلی بهمنی در رثای امام حسین (ع) و شهیدان کربلا هم شعر سروده است. ویژگی اصلی اشعار آیینی بهمنی هم مانند دیگر آثار او برخورداری از زبان ملایم و لطیف است. به چند نمونه از اشعار آیینی این شاعر توجه کنید: «نتوان گفت که این قافله وا میماند/ خسته و خفته از این خیل جدا میماند/ این رهی نیست که از خاطرهاش یاد کنی/ این سفر همره تاریخ به جا میماند/ دانه و دام در این راه فراوان اما/ مرغ دل سیر ز هر دام رها میماند/ میرسیم آخر و افسانه وا ماندن ما/ همچو داغی به دل حادثهها میماند/ بی صداتر ز سکوتیم، ولی گاه خروش/ نعره ماست که در گوش شما میماند/ برویدای دلتان نیمه که در شیوه ما/ مرد در هر چه ستم هر چه بلا میماند».
ارسال نظرات