نقش خانم بازیگر که صدای همسر و پسرش را درآورد!
در روزگاری که نقش خوب برای بازیگران زن میانسال خیلی کم نوشته میشود، محترم یکی از همین معدود نقشهای تاثیرگذار بوده است.
فریده سپاه منصور در رنگین کمانی از بهترین و ماندگارترین سریالهای تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است؛ از مدرس، گرگ ها، عقیق، امام علی (ع) و نیمه پنهان ماه گرفته تا معصومیت از دست رفته، دوران سرکشی، خانهای در تاریکی و نون خ ۱. سپاه منصور در سریال «دردسرهای عظیم ۲» ایفاگر نقش «محترم» است؛ پیرزنی مغرور و لجباز که البته در نهایت، انسان بدی نیست و قلب رئوفی دارد. سپاه منصور میگوید از سال ۱۳۸۲ و به هنگام تصویربرداری سریال «خانهای در تاریکی» میدانسته که برزو نیک نژاد روزی کارگردانی متبحر و کاربلد خواهد شد. او این پیش بینی را درباره منوچهر هادی هم داشته است. این بازیگر پیشکسوت حضورش در دردسرهای عظیم ۲ را به همین آشنایی قبلی با نیک نژاد مرتبط میداند. سپاه منصور میگوید آن قدر در نقش محترم فرو رفته بوده که برای مقطعی در زندگی واقعی هم انسان تلخی شده است.
بازیگر سریال دردسرهای عظیم ۲ تاکید میکند که هرگاه ایفای نقشی را میپذیرد تمام توان خود را به کار میگیرد تا بازی واقعی و تاثیرگذاری داشته باشد و در عین حال، خاطرنشان میکند که رفتارهای خودمحور و دیکتاتورمآبانه محترم را نمیپسندیده و اشتراک اخلاقی چندانی با او نداشته است. این بازیگر کهنهکار همچنین تصریح میکند در روزگاری که نقش خوب برای بازیگران زن میانسال خیلی کم نوشته میشود، محترم یکی از همین معدود نقشهای تاثیرگذار بوده است. سپاه منصور از روزهای پخش اولیه سریالهای دردسرهای عظیم ۲ میگوید و کسانی که در کوچه و خیابان از او میخواسته اند تا دیگر نقش منفی بازی نکند. او هم این موضوع را نشانهای میداند که به خوبی از پس نقش محترم برآمده است.
شبکه آی فیلم این روزها سری دوم سریال «دردسرهای عظیم» روی آنتن برد. به همین بهانه، گفت و گویی با فریده سپاه منصور بازیگر نقش محترم در این اثر نمایشی جذاب و دیدنی داشته ایم.
این شبها بیننده سریال «دردسرهای عظیم» از شبکه آی فیلم هستید؟
جسته و گریخته میبینم؛ اما گاهی ساعت پخشش را فراموش میکنم.
تماشای دوباره این سریال چه حال و هوایی برایتان دارد؟
گاهی با خودم میگویمای کاش فلان سکانس را جور دیگری بازی کرده بودم یا مثلاً اگر فلان جا این مدلی بازی میکردم بهتر بود. فکر میکنم اکثر بازیگران چنین دغدغهای را دارند و وقتی بازی خود را میبینند شروع به ایراد گرفتن از خود میکنند. من هم همیشه عادت دارم که خودم را نقد و نقاط قوت و ضعف کارم را ارزیابی کنم.
چگونه شد که به بازیگران فصل دوم سریال «دردسرهای عظیم» پیوستید؟
من از سال ۱۳۸۲ و در سریال «خانهای در تاریکی» با آقای نیک نژاد آشنا هستم. آن زمان ایشان دستیار آقای سعید سلطانی و برنامه ریز در این سریال بودند. همان زمان وقتی نوع برخورد و رفتار آقای نیک نژاد را که میدیدم به دوستان میگفتم که او روزی کارگردان خیلی خوبی خواهد شد. این احساس را درباره منوچهر هادی هم داشتم. بعد از دیدن سری اول دردسرهای عظیم گفتم آفرین به نیک نژاد که چنین کارگردان خوب و کاربلدی شده است. وقتی هم پیشنهاد بازی در «دردسرهای عظیم ۲» را ارائه دادند، چون آشنایی قبلی با ایشان داشتم پذیرفتم که در سریال بازی کنم.
شما در «دردسرهای عظیم ۲» بازیگر نقش زنی مقتدر و در ظاهر بی رحم به نام «محترم» هستید. ایفای چنین نقشی برای خودتان چقدر جذاب بود؟
یکی از دلایل حضورم در سریال، فیلمنامه جذابش بود. امثال محترم را در جامعه زیاد میبینیم. متاسفانه یک نوع انحصارطلبی این روزها رایج شده و شاهد یکسری از آدمها هستیم که فقط نوک بینی خودشان را میبینند و خود را مرکز عالم میدانند. این آدمها معمولا حرف، حرف خودشان است و هیچ انعطافی هم ندارند و حاضر به پذیرش اشتباهات خود نیستند. من به عنوان بازیگر، باید نقش چنین زنی را به گونهای بازی میکردم که برای مخاطب باورپذیر باشد. خیلی در نقش محترم فرو رفته و در زمان بازی در دردسرهای عظیم آدم تلخی شده بودم، به طوری که همسرم و پسرم شکایت داشتند. خودم هم این حس را داشتم و نقش بر رویم خیلی تاثیر گذاشته بود. اصولاً وقتی نقشی را میپذیرم تمام تلاش خود را به کار میگیرم و هرچه در توان دارم میگذارم تا به شکل درست و واقعی اجرایش کنم. بعد از پخش سریال دردسرهای عظیم مردم در کوچه و خیابان به من میگفتند دیگر نقش منفی بازی نکن. همین موضوع نشان میدهد که توانسته ام به خوبی از پس نقش بربیایم.
در زندگی واقعی و به لحاظ خصوصیات فردی اخلاقی به محترم شباهتهایی دارید؟
نه، شخصیت خودم مثل محترم نیست و رفتارهایش را نمیپسندیدم. خودم در زندگی شخصی انسانی منعطفی هستم، هر چند بر روی برخی از عقاید به خصوص درباره مسائل اخلاقی میایستم و کوتاه نمیآیم.
در روزگاری که نقش خوب برای زنان بازیگر میانسال خیلی کم نوشته میشود، به نظر میرسد نقش محترم تفاوت دارد و از تاثیرگذاری لازم در روند قصه برخوردار است.
برای خود من همیشه سوال بوده که چرا نویسندگان نقشهای خوب و تاثیرگذار برای زنان میانسال نمینویسند. شاید به این دلیل باشد که زنان وقتی مرز ۵۰ سال را رد میکنند، به لحاظ روحی تغییر کرده و نوعی گوشه گیری را در پیش میگیرند. این زنان معمولاً دیگر وظایف اجتماعی چندانی را برای خود قائل نیستند و در نهایت، فقط به خانه داری روی میآورند و منفعل میشوند. مثلاً شما کمتر زنی را میبینید که در سن بالا به کلاس آموزش نقاشی برود. خودم الان ۷۴ ساله هستم. شاید بخشی از مسئله نبود نقش خوب برای زنان میانسال، به خودمان و کم کاریمان در جامعه بازگردد. وقتی زنان همسنوسال من یا حتی پایین تر، از جامعه فاصله میگیرند و کار موثری انجام نمیدهند، طبیعی است که این انفعال، در نوشتن نقش برای زنان میانسال در فیلمنامهها منعکس میشود. روزی یکی از کارگردانان به من گفت نقش مهمی برایتان در نظر گرفته ام. گفتم فیلمنامه بفرستید. گفت نقش یک خانم لال و افلیج است؛ اما گره کار به دست او باز میشود. من هم پاسخ دادم شما خجالت نمیکشیدید؟! این زن هیچ کاری نمیکند و دیالوگ هم ندارد، تازه گره کار هم به دست او باز میشود؟! وای بر این فیلمنامه.
پس از نمایش اولیه و بازپخشهای بعدی دردسرهای عظیم با چه واکنشها و نظراتی از سوی مردم مواجه بودید؟
آنهایی که دستی بر آتش دارند مثل بازیگران و همکاران، اکثرا به دلیل نقش متفاوتی که داشتم تشویقم کردند. مردم هم دو دسته بودند: آنهایی که از قبل مرا میشناختند و دوستم داشتند دلشان نمیخواست به خاطر نقش محترم، از من متنفر شوند و بقیه که شناخت چندانی از خودم نداشتند، میپرسیدند شما خودتان هم واقعا این مدلی هستید؟!
فکر میکنید هنوز هم در تهران خانوادههایی پیدا میشوند که مثل آنچه در دردسرهای عظیم میبینیم در یک خانه و با روابطی چنین صمیمانه زندگی کنند؟
در تهران که دیگر بعید میدانم، مخصوصا از زمانی که زندگی آپارتمانی رایج شده است. اما فکر میکنم هنوز چنین خانههایی در شهرستانها وجود داشته باشد. به هر حال، وقتی تعدادی انسان در خانهای زندگی میکنند که دور تا دور حیاطش اتاق است و در هر اتاق هم یک خانواده حضور دارد، طبیعی است که با هم چشم در چشم باشند و روابطشان به هم نزدیک شود. از زمانی که آپارتماننشین شدیم دیگر کمتر شاهد چنین روابطی هستیم، هر چند هنوز هم میبینم که بعضی از خانمهای ساکن در یک مجتمع با هم به خرید میروند.
بازیگر سریال دردسرهای عظیم ۲ تاکید میکند که هرگاه ایفای نقشی را میپذیرد تمام توان خود را به کار میگیرد تا بازی واقعی و تاثیرگذاری داشته باشد و در عین حال، خاطرنشان میکند که رفتارهای خودمحور و دیکتاتورمآبانه محترم را نمیپسندیده و اشتراک اخلاقی چندانی با او نداشته است. این بازیگر کهنهکار همچنین تصریح میکند در روزگاری که نقش خوب برای بازیگران زن میانسال خیلی کم نوشته میشود، محترم یکی از همین معدود نقشهای تاثیرگذار بوده است. سپاه منصور از روزهای پخش اولیه سریالهای دردسرهای عظیم ۲ میگوید و کسانی که در کوچه و خیابان از او میخواسته اند تا دیگر نقش منفی بازی نکند. او هم این موضوع را نشانهای میداند که به خوبی از پس نقش محترم برآمده است.
شبکه آی فیلم این روزها سری دوم سریال «دردسرهای عظیم» روی آنتن برد. به همین بهانه، گفت و گویی با فریده سپاه منصور بازیگر نقش محترم در این اثر نمایشی جذاب و دیدنی داشته ایم.
این شبها بیننده سریال «دردسرهای عظیم» از شبکه آی فیلم هستید؟
جسته و گریخته میبینم؛ اما گاهی ساعت پخشش را فراموش میکنم.
تماشای دوباره این سریال چه حال و هوایی برایتان دارد؟
گاهی با خودم میگویمای کاش فلان سکانس را جور دیگری بازی کرده بودم یا مثلاً اگر فلان جا این مدلی بازی میکردم بهتر بود. فکر میکنم اکثر بازیگران چنین دغدغهای را دارند و وقتی بازی خود را میبینند شروع به ایراد گرفتن از خود میکنند. من هم همیشه عادت دارم که خودم را نقد و نقاط قوت و ضعف کارم را ارزیابی کنم.
چگونه شد که به بازیگران فصل دوم سریال «دردسرهای عظیم» پیوستید؟
من از سال ۱۳۸۲ و در سریال «خانهای در تاریکی» با آقای نیک نژاد آشنا هستم. آن زمان ایشان دستیار آقای سعید سلطانی و برنامه ریز در این سریال بودند. همان زمان وقتی نوع برخورد و رفتار آقای نیک نژاد را که میدیدم به دوستان میگفتم که او روزی کارگردان خیلی خوبی خواهد شد. این احساس را درباره منوچهر هادی هم داشتم. بعد از دیدن سری اول دردسرهای عظیم گفتم آفرین به نیک نژاد که چنین کارگردان خوب و کاربلدی شده است. وقتی هم پیشنهاد بازی در «دردسرهای عظیم ۲» را ارائه دادند، چون آشنایی قبلی با ایشان داشتم پذیرفتم که در سریال بازی کنم.
شما در «دردسرهای عظیم ۲» بازیگر نقش زنی مقتدر و در ظاهر بی رحم به نام «محترم» هستید. ایفای چنین نقشی برای خودتان چقدر جذاب بود؟
یکی از دلایل حضورم در سریال، فیلمنامه جذابش بود. امثال محترم را در جامعه زیاد میبینیم. متاسفانه یک نوع انحصارطلبی این روزها رایج شده و شاهد یکسری از آدمها هستیم که فقط نوک بینی خودشان را میبینند و خود را مرکز عالم میدانند. این آدمها معمولا حرف، حرف خودشان است و هیچ انعطافی هم ندارند و حاضر به پذیرش اشتباهات خود نیستند. من به عنوان بازیگر، باید نقش چنین زنی را به گونهای بازی میکردم که برای مخاطب باورپذیر باشد. خیلی در نقش محترم فرو رفته و در زمان بازی در دردسرهای عظیم آدم تلخی شده بودم، به طوری که همسرم و پسرم شکایت داشتند. خودم هم این حس را داشتم و نقش بر رویم خیلی تاثیر گذاشته بود. اصولاً وقتی نقشی را میپذیرم تمام تلاش خود را به کار میگیرم و هرچه در توان دارم میگذارم تا به شکل درست و واقعی اجرایش کنم. بعد از پخش سریال دردسرهای عظیم مردم در کوچه و خیابان به من میگفتند دیگر نقش منفی بازی نکن. همین موضوع نشان میدهد که توانسته ام به خوبی از پس نقش بربیایم.
در زندگی واقعی و به لحاظ خصوصیات فردی اخلاقی به محترم شباهتهایی دارید؟
نه، شخصیت خودم مثل محترم نیست و رفتارهایش را نمیپسندیدم. خودم در زندگی شخصی انسانی منعطفی هستم، هر چند بر روی برخی از عقاید به خصوص درباره مسائل اخلاقی میایستم و کوتاه نمیآیم.
در روزگاری که نقش خوب برای زنان بازیگر میانسال خیلی کم نوشته میشود، به نظر میرسد نقش محترم تفاوت دارد و از تاثیرگذاری لازم در روند قصه برخوردار است.
برای خود من همیشه سوال بوده که چرا نویسندگان نقشهای خوب و تاثیرگذار برای زنان میانسال نمینویسند. شاید به این دلیل باشد که زنان وقتی مرز ۵۰ سال را رد میکنند، به لحاظ روحی تغییر کرده و نوعی گوشه گیری را در پیش میگیرند. این زنان معمولاً دیگر وظایف اجتماعی چندانی را برای خود قائل نیستند و در نهایت، فقط به خانه داری روی میآورند و منفعل میشوند. مثلاً شما کمتر زنی را میبینید که در سن بالا به کلاس آموزش نقاشی برود. خودم الان ۷۴ ساله هستم. شاید بخشی از مسئله نبود نقش خوب برای زنان میانسال، به خودمان و کم کاریمان در جامعه بازگردد. وقتی زنان همسنوسال من یا حتی پایین تر، از جامعه فاصله میگیرند و کار موثری انجام نمیدهند، طبیعی است که این انفعال، در نوشتن نقش برای زنان میانسال در فیلمنامهها منعکس میشود. روزی یکی از کارگردانان به من گفت نقش مهمی برایتان در نظر گرفته ام. گفتم فیلمنامه بفرستید. گفت نقش یک خانم لال و افلیج است؛ اما گره کار به دست او باز میشود. من هم پاسخ دادم شما خجالت نمیکشیدید؟! این زن هیچ کاری نمیکند و دیالوگ هم ندارد، تازه گره کار هم به دست او باز میشود؟! وای بر این فیلمنامه.
پس از نمایش اولیه و بازپخشهای بعدی دردسرهای عظیم با چه واکنشها و نظراتی از سوی مردم مواجه بودید؟
آنهایی که دستی بر آتش دارند مثل بازیگران و همکاران، اکثرا به دلیل نقش متفاوتی که داشتم تشویقم کردند. مردم هم دو دسته بودند: آنهایی که از قبل مرا میشناختند و دوستم داشتند دلشان نمیخواست به خاطر نقش محترم، از من متنفر شوند و بقیه که شناخت چندانی از خودم نداشتند، میپرسیدند شما خودتان هم واقعا این مدلی هستید؟!
فکر میکنید هنوز هم در تهران خانوادههایی پیدا میشوند که مثل آنچه در دردسرهای عظیم میبینیم در یک خانه و با روابطی چنین صمیمانه زندگی کنند؟
در تهران که دیگر بعید میدانم، مخصوصا از زمانی که زندگی آپارتمانی رایج شده است. اما فکر میکنم هنوز چنین خانههایی در شهرستانها وجود داشته باشد. به هر حال، وقتی تعدادی انسان در خانهای زندگی میکنند که دور تا دور حیاطش اتاق است و در هر اتاق هم یک خانواده حضور دارد، طبیعی است که با هم چشم در چشم باشند و روابطشان به هم نزدیک شود. از زمانی که آپارتماننشین شدیم دیگر کمتر شاهد چنین روابطی هستیم، هر چند هنوز هم میبینم که بعضی از خانمهای ساکن در یک مجتمع با هم به خرید میروند.
مخاطب شبکه آی فیلم هستید؟
بله، اگر فرصت داشته باشم، حتما سری به آی فیلم میزنم. بازپخش سریالهایی را که ندیده ام از آی فیلم تماشا میکنم. برنامههای آی فیلم که به پشت صحنهها میپردازند و با بازیگران صحبت میکنند هم خیلی خوب و آموزنده هستند.
این روزها مشغول چه کاری هستید؟
۱۷ ماه به خاطر کرونا بیکار بودم. هر وقت برای کار تماس میگرفتند میگفتم تا واکسن نزنم پیشنهاد قبول نمیکنم. آخرین بازی ام در سریال «شاهرگ» بود تا تیرماه امسال که در سریال «خوشنام» به تهیهکنندگی احمد زالی و کارگردانی علیرضا نجفزاده مشغول به کار شدم.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
ارسال نظرات