از برچسب زدن به نوجوان پرهیز کنیم!
امروزه در جامعه شاهد هستیم که برخی نوجوانان دچار یک نوع سرخوردگی اجتماعی شده اند و سعی می کنند این سرخوردگی را در قالب رفتارهایی با خشم و خشونت بروز دهند، فضای مجازی هم متاسفانه مکانی شده که این تهدیدات را برای قشر نوجوان فراهم می کند.
پخش کلیپی از یک نابه هنجاری اجتماعی در قالب ضرب و شتم و قمه کشی در فضای مجازی توسط یک دختر نوجوان که چندی پیش خبر ساز شده بود هنوز هم دغدغه کارشناسان فرهنگی و اجتماعی و روانی است. در این میان برخی افراد جامعه نیز به جای آسیب شناسی این مسئله به طنز و مزاح و یا از سوی دیگر الفاظ رکیک مبادرت کرده اند. نگرانی خانوادهها این روزها از رفتارهای قشر نوجوان و پخش این دست فیلمها در فضای مجازی زیاد شده و حال سوال اصلی این است که علل و عوامل این رفتارهای نابه هنجاری در جامعه و نحوه برخورد با آنها چگونه میبایست باشد که در این رابطه خبرگزاری فارس به سراغ یک جامعه شناس و پژوهشگر حوزه زنان و آسیبهای اجتماعی رفته است.
لیلا نصراللهی دکترای جامعه شناسی اقتصاد و توسعه، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان و آسیبهای اجتماعی به سوالات فارس پاسخ داده است.
*در ارتباط با فیلمی که اخیرا در فضای مجازی از یک فحاشی، کتک زدن و قمه کشی دختری نوجوان پخش شده برایمان بفرمایید و اینکه پدیده خودنمایی دوره نوجوانی چقدر در بروز این رفتار تاثیر دارد؟
همه میدانیم که یکی از خصلتهای دوره نوجوانی تمایل به خودنمایی است و در بیشتر مواقع میتوانیم بگوییم این رفتار خودنمایانه نوجوان یک شعار اصلی دارد و آن هم این است که «لطفا مرا بپذیرید» و «مرا ببینید»، در حالیکه در دل این جمله مفهوم تایید طلبی و توجه طلبی دیگران نهفته است.
اما آنچه که باعث این خودنماییهای گاها مسئله ساز شده که از حد معمولش نیز خارج میشود، در برخی موارد: توجه و محبت بیش از حد و اندازه خانوادهها است البته گاه هم برعکس محبت و توجه ناکافی و نادیده گرفتنهای پیاپی سبب ایجاد حس خودنمایی میشود.
لیلا نصراللهی دکترای جامعه شناسی اقتصاد و توسعه، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان و آسیبهای اجتماعی به سوالات فارس پاسخ داده است.
*در ارتباط با فیلمی که اخیرا در فضای مجازی از یک فحاشی، کتک زدن و قمه کشی دختری نوجوان پخش شده برایمان بفرمایید و اینکه پدیده خودنمایی دوره نوجوانی چقدر در بروز این رفتار تاثیر دارد؟
همه میدانیم که یکی از خصلتهای دوره نوجوانی تمایل به خودنمایی است و در بیشتر مواقع میتوانیم بگوییم این رفتار خودنمایانه نوجوان یک شعار اصلی دارد و آن هم این است که «لطفا مرا بپذیرید» و «مرا ببینید»، در حالیکه در دل این جمله مفهوم تایید طلبی و توجه طلبی دیگران نهفته است.
اما آنچه که باعث این خودنماییهای گاها مسئله ساز شده که از حد معمولش نیز خارج میشود، در برخی موارد: توجه و محبت بیش از حد و اندازه خانوادهها است البته گاه هم برعکس محبت و توجه ناکافی و نادیده گرفتنهای پیاپی سبب ایجاد حس خودنمایی میشود.
*واکاوی رفتار والدین سپس نوجوان
به نظر من والدینی که صاحب نوجوانهایی هستند که دچار و مبتلا به این پدیده خودنمایی کردن شده اند، در ابتدا بایستی رفتار خود را مورد بررسی قرار دهند، یعنی منِ پدر و مادر اول خود را ارزیابی کنم و ببینم آیا الگوی مناسبی برای فرزند خود هستم یا خیر و آیا والدین، خود اشخاصی متواضعی هستند و میتوانند رفتارشان را به دیگران هم یاد دهند و آیا خود والدین نوجوان را به خودنمایی کردن تشویق میکنند یا خیر. اینها پرسشهایی است که هر والدینی باید از خود بپرسند.
گاهی اوقات خود والدین دانسته یا نادانسته رفتار خودنمایی را در بچه هایشان تقویت میکنند، والدینی که مدام به نوجوانشان میگویند «تو از هم سن و سالهای خود سرتر و برتر هستی» و شنیدن این جمله باعث ایجاد یک غرور کاذب در نوجوان میشود که این غرور در بیشتر مواقع برای اطرافیان و دوستان نوجوان آزار دهنده است.
گاهی اوقات خود والدین دانسته یا نادانسته رفتار خودنمایی را در بچه هایشان تقویت میکنند، والدینی که مدام به نوجوانشان میگویند «تو از هم سن و سالهای خود سرتر و برتر هستی» و شنیدن این جمله باعث ایجاد یک غرور کاذب در نوجوان میشود که این غرور در بیشتر مواقع برای اطرافیان و دوستان نوجوان آزار دهنده است.
*پس شما این رفتار را متاثر از تربیت خانوادگی میدانید؟ گروه هم سالان و دوستان را چقدر در تاثیرپذیری این قشر رفتارهای نابه هنجار اثرگذار میدانید؟
ببینید برای پاسخ به پرسش اول باید با صدای بلند بگویم اولین تاثیر از بستر خانواده است. در جامعه پذیری انسانها اولین نقش را خانواده دارد و خانوادههایی که دچار اختلال و نابه سامانی باشند، سازگاری اجتماعی فرزندانشان قطعا با اختلال و نابهنجاری مواجه میشود.
علتش هم این است که خانواده مهمترین نهادی است که میتواند ارزشهای اخلاقی را به بچهها آموزش دهد خانواده میتواند اعضایش را به شکلی پرورش دهد و تربیت کند که از انواع انحرافها دور بماند و دقیقا این توانمندی را دارد که نقش برعکس و منفی هم ایفا کند.
اتفاقی که امروزه متاسفانه در بین خیلی خانوادهها در حال شکل گیری است این است که خیلی خانهها و منازل شبیه به یک خوابگاه شده است یعنی محلی که فقط اعضای خانواده داخل آن بیایند و جسمشان کنار هم باشد، اما روح و ذهنشان کامل از هم دور باشد.
*والدین چه نقشی میتوانند در ایجاد احساسات مثبت و همینطور رفتارهای مناسب و به هنجار در اعضا داشته باشند؟
اینکه محیط خانهها لبریز از محبت باید باشد شعار نیست! ما باید سعی کنیم در عمل به این حرف پایبند باشیم و فرزندانمان را اینطور تربیت و با این فرهنگ بزرگ کنیم. اول گفتگو و محبت کردن را در خانه ایجاد کنیم که همراه با درک همدیگر، دوست داشتن و همدلی کردن در خانه باشد. سعی کنیم این ویژگیها و خصلتهای مثبت را بین اعضای خانواده ایجاد کنیم.
بعد از خانواده، گروه هم سالان در جامعه پذیر کردن اشخاص نقش بسیار پررنگی ایفا میکنند. در جامعه شناسی انحرافات یک جامعه شناس به نام ادوین ساترلند از یک نظریهای صحبت میکند تحت عنوان «پیوند افتراقی» که براین اساس میگوید افراد به این علت کج رفتار میشوند که تعداد تماسهای انحرافی آنها بیشتر از تماسهای غیرانحرافی آنهاست و این تفاوت در تعامل، علت کج رفتاری شان میشود. یعنی شما هر چقدر با دوستان نابهنجار و بزهکار ارتباط صمیمانه تری داشته باشی، از آنها تاثیر بیشتر خواهی پذیرفت.
کج رفتاری قابل یادگیری است و افراد از هم یاد میگیرند، نه اینکه یک رفتار کامل ارثی باشد بلکه قابلیت یادگیری دارد.
*جامعه در کمرنگ کردن رفتارهای نابه هنجار چقدر اثرگذار است؟
اینجا نباید خیلی کلیشهای صحبت کنیم باید سعی کنیم موجز و مختصر اصل مطلب را منتقل کنیم، به نظر میرسد با توجه به اوضاع و احوالی که امروز در جامعه مشاهده میکنیم البته من نمیگویم همه یا اکثریت بلکه از واژه برخی استفاده میکنم و به نظرم برخی نوجوانان ما دچار یک نوع سرخوردگی اجتماعی هستند و سعی میکنند این سرخوردگی را در قالب رفتارهایی مثل خشم و خشونت بروز بدهند و فضای مجازی ما هم که متاسفانه در کنار مزایایی که دارد، اما تهدیدات جدی برای این قشر نوجوان به همراه داشته است، چرا که استفاده مدیریت نشده نوجوانان از این فضا را شاهد هستیم.
نوجوانی که ساعتها سردرگم در فضای مجازی است، اما وقتی پای صحبتش مینشینیم متوجه میشویم که هدف خاصی ندارد و هیچ مدیریتی در این فضا قائل نیست، عاقبتش مشخص است چرا که استفاده مدیریت نشده از این فضا باعث کاهش تعاملات، گفتگوها، پرخاشگری و خشونت، دوستان نابابی که از طریق همین فضای مجازی با هم لینک هستند، از بین رفتن خیلی احترامها و ارزش ها، اُفت شدید اخلاقی که متاسفانه شاهدش هستیم، استفاده از الفاظ رکیک و رفتارهایی که قبحش شکسته میشود.
ما در زمینه آموزش در سنین و مقاطع مختلف به خوبی در کشور عمل نکردیم و نیاز به یک واکاوی اساسی در ساختار نظام آموزش و پرورش علی الخصوص در مقاطع پایین مثل سنین نوجوانی که شاکله شخصیت افراد باید آموزش ببیند، هستیم. ما هنوز به بچه هایمان آموزش ندادیم چطور با هم ارتباط برقرار کنند. هنر گفتگو و تعامل صحیح را در مدارس به نوجوان یاد ندادیم. یک جاهایی متاسفانه در فضای آموزشی آنقدر سخت گیری شده که نوجوان از فضا بریده شده و یک جاهایی وا دادیم و با بی مسئولیتی رفتار کردیم. مدارس ما به شدت نیاز به آموزش اخلاقیات، ارزش ها، رفتارهای درست و تعاملات صحیح دارد، مدارس میبایست به کمک پدر و مادر بیایند، اما متاسفانه ما این کارکرد مثبت را کمرنگ میبینیم.
*در ارتباط با این موارد خاص و پخش نابه هنجاریها از فضای مجازی چه مسئولیتی اعضای جامعه برعهده دارند؟
ما باید سعی کنیم این مسائل را مدیریت کنیم حال در این مورد خاص به طور مثال یکی از مهمترین کارهایی که بایستی انجام دهیم این است که از برچسب یا لیبل زنی به بچههای یک دهه خاص بپرهیزیم، نگوییم دهه هشتادیها اینطورند. در این چند روز آن قدر در فضای مجازی پخش شده که دهه هشتادیها اینطور هستند، خود دهه هشتادیها هم از خود خجالت میکشند، این یک اشتباه محض است که ما یک لیبل به یک دهه خاص و بچههای خاصی بزنیم و مدام آن را تکرار کنیم.
اگر این برچسب زدن را ادامه دهیم و مسرانه بر آن پافشاری کنیم، قطعا شاهد بازتولید این رفتارها در جامعه خواهیم بود مثل رفتارهای مشابه که از این دختر خانم دیدیم. پس توجه کنیم این ما هستیم در قالب جامعه که رفتار این نوجوانها و امثالشان را به سمت یک مسیر درست با آگاهی همراه میکنیم یا اینکه دامن به این رفتار اشتباه میزنیم تا ادامه پیدا کند.
ما با صحبت کردن، قضاوت کردن و کلماتی که بازی میکنیم، میتوانیم نوجوانها را در ذیل یک صفت بد تعریف کنیم و به همین جهت آنها را ترغیب به رفتار اشتباه کنیم چرا که ممکن است آنها هم بگویند که این تصور نسبت به دهه هشتادیها وجود دارد، خب ما هم این رفتارها را ادامه دهیم! در غیر این صورت میتوانیم این رفتارها را یک واکنش لحظهای بدانیم، یعنی منطقی با آن کنار بیاییم و آن را نه تایید و نه تکذیب کنیم، بلکه باید نحوه برخورد درست را به نوجوان یاد دهیم. متاسفانه در جامعه ما گروهی از اشخاص ناآگاه که دانسته و عمدی یا ندانسته و از سر ناآگاهی با چنین مسئلهای جُک میسازند و طنز درست میکنند، به نظر من بسیار جای تاسف دارد و به حال اشخاصی که این کارها را میکنند، باید تاسف خورد.
اگر بنا باشد هر رفتار زشتی به راحتی دستمایه طنز و شوخی قرار بگیرد و در دورهمیها بدان اشاره و در جامعه آن را تکرار کنند، آیا نوجوان ترغیب به ادامه آن رفتار نمیشود؟ پس جامعه نقش بسیار پررنگی در ادامه یا توقف یک رفتار دارد.
*فضای مجازی چقدر در دامن زدن به این دست رفتارهای زننده نقش دارد؟ به نظر شما خود این دست پخش فیلمها در فضای مجازی بر روی این نوجوان یا نوجوانهای مشابه و هم سالانشان اثرسوء و منفی ندارد؟
قطعا فضای مجازی در دامن زدن به این فضا نقش دارد با توجه به گستردگی این فضا و اینکه اکثر نوجوانها گوشیهای هوشمند دارند و انواع نرم افزارها روی گوشی هایشان نصب است و به همه شبکهها دسترسی دارند، پس قطعا فضای مجازی در دامن زدن به این موضوعات نقش دارد.
با توجه به نظریه یادگیری اجتماعی که درباره آن صحبت شد، نوجوانها از هم یاد میگیرند و رفتارهای زشت و زننده هم را میتوانند تقلید کنند و زمانی که این فیلمها دست به دست و پخش میشود باعث میشود قبح این رفتارها شکسته شود تا جایی که برخی به شکل طنز و مزاح با آن برخورد میکنند و قطعا پخش و دست به دست شدن این فیلمها تاثیر بسیار بد بر روی خود این نوجوان که این نابه هنجاری از او سر زده دارد که شاید تحت یک هیجان لحظهای قرار گرفته و همینطور بر همه هم سن و سالهای او که لیبل بر آنها زده میشود، دارد پس اگر به فکر ساختن هستیم، لطفا ویران نکنیم و اگر دلسوز هستیم، کاری نکنیم دانسته یا ندانسته که اوضاع را بدتر از چیزی که هست جلوه دهیم.
*در ارتباط با نحوه برخورد با این رفتارها در جامعه چه کار باید بکنیم؟
ببینید ما همیشه در جامعه میگوییم که دنبال پیشگیری قبل از وقوع رفتار نا بهنجار باشیم یعنی تاکید اصلی آسیب شناسی اجتماعی این است که دنبال پیشگیری باشیم. قدم اول خانوادهها را باید آگاه کنیم، سپس بحث آموزش را در مدارس جدی بگیریم حال امروزه به خاطر شرایط کرونا همه آموزشها مجازی شده، اما همین معلمین عزیز و اساتید محترم از طریق فضای مجازی هم میتوانند بسیاری محتواهای مفید را به نوجوانان منتقل کنند، قطعا تاثیرش مثل حضوری نیست، اما بی تاثیر هم نیست.
آموزش ارزش ها، اخلاقیات، تعامل درست و آموزش از طریق فضای مجازی و رسانه ملی، کنترل و مدیریت صحیح فضای مجازی میبایست در مدارس صورت بگیرد. گاه دیده میشود برخی همه تاکیدشان بر برخورد تند و خشن و قهری است، در حالتی این برخورد نتیجه سوء و عکس دارد و بازسازی و ترمیم را فراهم نمیکند، برخوردهای قهری باید حالتی باشد که بازدارنده شود نه اینکه نوجوان را زخم خورده و جریتر کند و او را مترصد یک فرصتی برای ارائه رفتار ناهنجارش کند.
پس این قضیه حساس است و نباید با رفتار غلط، دامن به بروز و ادامه این رفتارها زد، بلکه باید سعی کنیم با آموزش و آگاه سازی خانوادهها جلوی وقوع این رفتارها را بگیریم. منتها اگر هم اتفاق افتاد والدین، نظام آموزش و پرورش و رسانه باید کمک کنند تا نوجوان خود را پیدا کند و از سرگشتی جدا شود تا در نهایت حال عمومی جامعه را خوب کنیم.
ببینید برای پاسخ به پرسش اول باید با صدای بلند بگویم اولین تاثیر از بستر خانواده است. در جامعه پذیری انسانها اولین نقش را خانواده دارد و خانوادههایی که دچار اختلال و نابه سامانی باشند، سازگاری اجتماعی فرزندانشان قطعا با اختلال و نابهنجاری مواجه میشود.
علتش هم این است که خانواده مهمترین نهادی است که میتواند ارزشهای اخلاقی را به بچهها آموزش دهد خانواده میتواند اعضایش را به شکلی پرورش دهد و تربیت کند که از انواع انحرافها دور بماند و دقیقا این توانمندی را دارد که نقش برعکس و منفی هم ایفا کند.
اتفاقی که امروزه متاسفانه در بین خیلی خانوادهها در حال شکل گیری است این است که خیلی خانهها و منازل شبیه به یک خوابگاه شده است یعنی محلی که فقط اعضای خانواده داخل آن بیایند و جسمشان کنار هم باشد، اما روح و ذهنشان کامل از هم دور باشد.
*والدین چه نقشی میتوانند در ایجاد احساسات مثبت و همینطور رفتارهای مناسب و به هنجار در اعضا داشته باشند؟
اینکه محیط خانهها لبریز از محبت باید باشد شعار نیست! ما باید سعی کنیم در عمل به این حرف پایبند باشیم و فرزندانمان را اینطور تربیت و با این فرهنگ بزرگ کنیم. اول گفتگو و محبت کردن را در خانه ایجاد کنیم که همراه با درک همدیگر، دوست داشتن و همدلی کردن در خانه باشد. سعی کنیم این ویژگیها و خصلتهای مثبت را بین اعضای خانواده ایجاد کنیم.
بعد از خانواده، گروه هم سالان در جامعه پذیر کردن اشخاص نقش بسیار پررنگی ایفا میکنند. در جامعه شناسی انحرافات یک جامعه شناس به نام ادوین ساترلند از یک نظریهای صحبت میکند تحت عنوان «پیوند افتراقی» که براین اساس میگوید افراد به این علت کج رفتار میشوند که تعداد تماسهای انحرافی آنها بیشتر از تماسهای غیرانحرافی آنهاست و این تفاوت در تعامل، علت کج رفتاری شان میشود. یعنی شما هر چقدر با دوستان نابهنجار و بزهکار ارتباط صمیمانه تری داشته باشی، از آنها تاثیر بیشتر خواهی پذیرفت.
کج رفتاری قابل یادگیری است و افراد از هم یاد میگیرند، نه اینکه یک رفتار کامل ارثی باشد بلکه قابلیت یادگیری دارد.
*جامعه در کمرنگ کردن رفتارهای نابه هنجار چقدر اثرگذار است؟
اینجا نباید خیلی کلیشهای صحبت کنیم باید سعی کنیم موجز و مختصر اصل مطلب را منتقل کنیم، به نظر میرسد با توجه به اوضاع و احوالی که امروز در جامعه مشاهده میکنیم البته من نمیگویم همه یا اکثریت بلکه از واژه برخی استفاده میکنم و به نظرم برخی نوجوانان ما دچار یک نوع سرخوردگی اجتماعی هستند و سعی میکنند این سرخوردگی را در قالب رفتارهایی مثل خشم و خشونت بروز بدهند و فضای مجازی ما هم که متاسفانه در کنار مزایایی که دارد، اما تهدیدات جدی برای این قشر نوجوان به همراه داشته است، چرا که استفاده مدیریت نشده نوجوانان از این فضا را شاهد هستیم.
نوجوانی که ساعتها سردرگم در فضای مجازی است، اما وقتی پای صحبتش مینشینیم متوجه میشویم که هدف خاصی ندارد و هیچ مدیریتی در این فضا قائل نیست، عاقبتش مشخص است چرا که استفاده مدیریت نشده از این فضا باعث کاهش تعاملات، گفتگوها، پرخاشگری و خشونت، دوستان نابابی که از طریق همین فضای مجازی با هم لینک هستند، از بین رفتن خیلی احترامها و ارزش ها، اُفت شدید اخلاقی که متاسفانه شاهدش هستیم، استفاده از الفاظ رکیک و رفتارهایی که قبحش شکسته میشود.
ما در زمینه آموزش در سنین و مقاطع مختلف به خوبی در کشور عمل نکردیم و نیاز به یک واکاوی اساسی در ساختار نظام آموزش و پرورش علی الخصوص در مقاطع پایین مثل سنین نوجوانی که شاکله شخصیت افراد باید آموزش ببیند، هستیم. ما هنوز به بچه هایمان آموزش ندادیم چطور با هم ارتباط برقرار کنند. هنر گفتگو و تعامل صحیح را در مدارس به نوجوان یاد ندادیم. یک جاهایی متاسفانه در فضای آموزشی آنقدر سخت گیری شده که نوجوان از فضا بریده شده و یک جاهایی وا دادیم و با بی مسئولیتی رفتار کردیم. مدارس ما به شدت نیاز به آموزش اخلاقیات، ارزش ها، رفتارهای درست و تعاملات صحیح دارد، مدارس میبایست به کمک پدر و مادر بیایند، اما متاسفانه ما این کارکرد مثبت را کمرنگ میبینیم.
*در ارتباط با این موارد خاص و پخش نابه هنجاریها از فضای مجازی چه مسئولیتی اعضای جامعه برعهده دارند؟
ما باید سعی کنیم این مسائل را مدیریت کنیم حال در این مورد خاص به طور مثال یکی از مهمترین کارهایی که بایستی انجام دهیم این است که از برچسب یا لیبل زنی به بچههای یک دهه خاص بپرهیزیم، نگوییم دهه هشتادیها اینطورند. در این چند روز آن قدر در فضای مجازی پخش شده که دهه هشتادیها اینطور هستند، خود دهه هشتادیها هم از خود خجالت میکشند، این یک اشتباه محض است که ما یک لیبل به یک دهه خاص و بچههای خاصی بزنیم و مدام آن را تکرار کنیم.
اگر این برچسب زدن را ادامه دهیم و مسرانه بر آن پافشاری کنیم، قطعا شاهد بازتولید این رفتارها در جامعه خواهیم بود مثل رفتارهای مشابه که از این دختر خانم دیدیم. پس توجه کنیم این ما هستیم در قالب جامعه که رفتار این نوجوانها و امثالشان را به سمت یک مسیر درست با آگاهی همراه میکنیم یا اینکه دامن به این رفتار اشتباه میزنیم تا ادامه پیدا کند.
ما با صحبت کردن، قضاوت کردن و کلماتی که بازی میکنیم، میتوانیم نوجوانها را در ذیل یک صفت بد تعریف کنیم و به همین جهت آنها را ترغیب به رفتار اشتباه کنیم چرا که ممکن است آنها هم بگویند که این تصور نسبت به دهه هشتادیها وجود دارد، خب ما هم این رفتارها را ادامه دهیم! در غیر این صورت میتوانیم این رفتارها را یک واکنش لحظهای بدانیم، یعنی منطقی با آن کنار بیاییم و آن را نه تایید و نه تکذیب کنیم، بلکه باید نحوه برخورد درست را به نوجوان یاد دهیم. متاسفانه در جامعه ما گروهی از اشخاص ناآگاه که دانسته و عمدی یا ندانسته و از سر ناآگاهی با چنین مسئلهای جُک میسازند و طنز درست میکنند، به نظر من بسیار جای تاسف دارد و به حال اشخاصی که این کارها را میکنند، باید تاسف خورد.
اگر بنا باشد هر رفتار زشتی به راحتی دستمایه طنز و شوخی قرار بگیرد و در دورهمیها بدان اشاره و در جامعه آن را تکرار کنند، آیا نوجوان ترغیب به ادامه آن رفتار نمیشود؟ پس جامعه نقش بسیار پررنگی در ادامه یا توقف یک رفتار دارد.
*فضای مجازی چقدر در دامن زدن به این دست رفتارهای زننده نقش دارد؟ به نظر شما خود این دست پخش فیلمها در فضای مجازی بر روی این نوجوان یا نوجوانهای مشابه و هم سالانشان اثرسوء و منفی ندارد؟
قطعا فضای مجازی در دامن زدن به این فضا نقش دارد با توجه به گستردگی این فضا و اینکه اکثر نوجوانها گوشیهای هوشمند دارند و انواع نرم افزارها روی گوشی هایشان نصب است و به همه شبکهها دسترسی دارند، پس قطعا فضای مجازی در دامن زدن به این موضوعات نقش دارد.
با توجه به نظریه یادگیری اجتماعی که درباره آن صحبت شد، نوجوانها از هم یاد میگیرند و رفتارهای زشت و زننده هم را میتوانند تقلید کنند و زمانی که این فیلمها دست به دست و پخش میشود باعث میشود قبح این رفتارها شکسته شود تا جایی که برخی به شکل طنز و مزاح با آن برخورد میکنند و قطعا پخش و دست به دست شدن این فیلمها تاثیر بسیار بد بر روی خود این نوجوان که این نابه هنجاری از او سر زده دارد که شاید تحت یک هیجان لحظهای قرار گرفته و همینطور بر همه هم سن و سالهای او که لیبل بر آنها زده میشود، دارد پس اگر به فکر ساختن هستیم، لطفا ویران نکنیم و اگر دلسوز هستیم، کاری نکنیم دانسته یا ندانسته که اوضاع را بدتر از چیزی که هست جلوه دهیم.
*در ارتباط با نحوه برخورد با این رفتارها در جامعه چه کار باید بکنیم؟
ببینید ما همیشه در جامعه میگوییم که دنبال پیشگیری قبل از وقوع رفتار نا بهنجار باشیم یعنی تاکید اصلی آسیب شناسی اجتماعی این است که دنبال پیشگیری باشیم. قدم اول خانوادهها را باید آگاه کنیم، سپس بحث آموزش را در مدارس جدی بگیریم حال امروزه به خاطر شرایط کرونا همه آموزشها مجازی شده، اما همین معلمین عزیز و اساتید محترم از طریق فضای مجازی هم میتوانند بسیاری محتواهای مفید را به نوجوانان منتقل کنند، قطعا تاثیرش مثل حضوری نیست، اما بی تاثیر هم نیست.
آموزش ارزش ها، اخلاقیات، تعامل درست و آموزش از طریق فضای مجازی و رسانه ملی، کنترل و مدیریت صحیح فضای مجازی میبایست در مدارس صورت بگیرد. گاه دیده میشود برخی همه تاکیدشان بر برخورد تند و خشن و قهری است، در حالتی این برخورد نتیجه سوء و عکس دارد و بازسازی و ترمیم را فراهم نمیکند، برخوردهای قهری باید حالتی باشد که بازدارنده شود نه اینکه نوجوان را زخم خورده و جریتر کند و او را مترصد یک فرصتی برای ارائه رفتار ناهنجارش کند.
پس این قضیه حساس است و نباید با رفتار غلط، دامن به بروز و ادامه این رفتارها زد، بلکه باید سعی کنیم با آموزش و آگاه سازی خانوادهها جلوی وقوع این رفتارها را بگیریم. منتها اگر هم اتفاق افتاد والدین، نظام آموزش و پرورش و رسانه باید کمک کنند تا نوجوان خود را پیدا کند و از سرگشتی جدا شود تا در نهایت حال عمومی جامعه را خوب کنیم.
ارسال نظرات