صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۷:۴۱

چرا شکست می‌خوریم؟ /۱۲ علت برای عدم موفقیت

چرا شکست میخوریم ؟ این سوال شاید مهم ترین سوالی باشد که در مسیر موفقیت از خودمان می‌پرسیم. یکی از بدترین اتفاقاتی که برای هرکسی ممکن است رخ دهد.
کد خبر: ۴۱۹۱۳
چرا شکست میخوریم ؟ این سوال شاید مهم ترین سوالی باشد که در مسیر موفقیت از خودمان می‌پرسیم. یکی از بدترین اتفاقاتی که برای هرکسی ممکن است رخ دهد، این است که درست در لحظه ای که فکر می‌کند در قله ایستاده و به انتهای مسیر موفقیت رسیده، ناگهان متوجه می‌شود که سخت در اشتباه بوده و در واقع به نقطه شکست دست پیدا کرده. زندگی همه ما پر از فراز و نشیب هایی است که ممکن است بتوانیم از آنها با موفقیت عبور کنیم و یا برعکس، در عبور از آنها زمین بخوریم. چیزی که در این موقعیت ها اهمیت دارد این هست که بدانیم چرا شکست میخوریم و بازهم نقطه امید خودمان را پیدا کنیم.

شکست چیست؟

شکست، واژه ای که بارها شنیدیم و بارها از آن استفاده کردیم. اما آیا واقعاً چیزی به نام شکست وجود دارد؟بارها در مقابل مشکلات زندگیمان زانو زدیم و به قول خودمان اعتراف کردیم که “من شکست خوردم.”اما هیچ وقت با خودتون فکر کردید چرا به این نقطه می‌رسیم و چرا شکست میخوریم ؟
جواب واضح است: چون ذهنمان آمادگی مواجه شدن با سختی ها را ندارد و هرگز در مسیرمان به موانع و مشکلات فکر نمی‌کنیم. به همین خاطر گاهی حتی با کوچک ترین موانع حس سرخوردگی و به قول خودمان “شکست” وجودمان را می‌گیرد و حال خوبمان را تبدیل به بدترین حس و حال دنیا می‌کند.

تعریف شکست

افراد بزرگ و موفق دنیا، تعاریف مختلفی را از شکست ارائه داده اند. مثلاً خیلی ها گفتند: شکست عامل اصلی موفقیت است! در اینجا کاری با این تعاریف نداریم، چرا که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. تعریفی که ما می‌خواهیم از شکست داشته باشیم، خیلی راحت تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید.همین که وقتی شما هدفی داشتید ولی نتوانسته اید به آن برسید، شما شکست خوردید! یا به بیان دیگر یعنی عدم موفقیت!
به همین راحتی! پس دنبال تعاریف عجیب و غریب برای این واژه نباشید. فقط ذهن خود را به این موضوع معطوف کنید که “چگونه شکست را به موفقیت تبدیل کنیم؟”

عوامل شکست در زندگی و کار چیست؟

یک واقعیت و آنهم این که موفقیت همیشه با شکست شروع می شود. اگر نگاهی دقیق تر به برخی از موفق ترین افرادی که تا به حال زندگی می کنند داشته باشید، متوجه خواهید شد که همه آن ها بارها شکست خورده اند. برخی از این افراد به طور گسترده شکست های زیادی در زندگی داشته اند. اما همه آن ها توانستند همه چیز را عوض کنند. مثل کیمیاگران شکست را به موفقیت تبدیل کرده بودند. آن ها چطور این کار را کردند؟ آن ها دلایل شکست ها را کشف کردند و درس های مهمی را از آن یاد گرفتند و نحوه فکر کردن درباره شکست را تغییر دادند.
موارد زیر نه تنها دلیل عدم موفقیت افراد در زندگی را به شما نشان می دهند. همچنین نشان می دهد که چگونه می توانید از این اشتباهات اجتناب کنید و به جای آن چه کاری می توانید انجام دهید. مهم تر از همه اینکه این بخش  به شما کمک می کند تا قدرت بزرگ شکست را کشف کنید. همه ما شکست می خوریم. این مساله قابل پیش گیری نیست. اما ما همیشه این انتخاب را داریم که از این تجربیات (اغلب دردآور)برای رشد قوی تر در آینده استفاده کنیم.
همه افراد در زندگی خود سعی می کنند تا از شکست خوردن به دور باشند. وجود برخی از عادتها در زندگی می تواند زمینه ساز شکست بوده و مانع موفقیت شوند. این عادت های بد را به همراه راه چاره در ادامه مشاهده نمایید.
هنگامی که با شکست روبرو می شویم، در ابتدا تمام جنبه های منفی ای که با آن برخورد می کنیم را می بینیم. ما به طور کامل بر منافع شکست نظارت می کنیم. بله، سود شکست. هر شکست، فرصتی را برای قوی تر شدن فراهم می کند. شکست شانس بازگشت قوی تر، عاقل تر و باهوش تر را ایجاد می کند. اما باید فعالانه از این فرصت استفاده کنیم. اگر این کار را نکنیم، شکست ما را نابود خواهد کرد.
تقریبا در تمام موارد، موفقیت نتیجه انجام کارها برای اولین بار نیست . در عوض، به تدریج مشخص می شود که این کار چگونه انجام نمی شود. موفقیت نتیجه قدرت ذهنی است که آنچه را درست انجام می دهیم ثابت نگه داریم، تا زمانی که درست متوجه شویم.

چه چیزهایی عوامل شکست در کار و زندگی هستند؟

نداشتن انضباط فردی

موفقیت نیازمند نظم و انضباط است. به این ترتیب، اعمال کنترل بر روی خود یک نیاز مرکزی برای موفق بودن است. اگر انضباط فردی ندارید احتمال بیشتری وجود دارد زمانی که مشکلات بوجود می آیند، خیلی زود تسلیم شوید. با این حال، اگر منظم هستید، اجتناب از وسوسه و حواس پرتی برایتان بسیار آسان تر خواهد بود.
کنترل خود به شما کمک می کند بر اهداف خود متمرکز شوید، حتی اگر این به معنای قربانی کردن موقتی، رنج و پرهیز از وسوسه ها باشد.بر روی توسعه و افزایش تدریجی انضباط خود کار کنید.
  • سطح تحمل استرس را افزایش دهید.
  • مدیتیشن
  • از بین بردن عوامل حواس پرتی.
  • شکستن عادات بد.
  • به تاخیر اندختن رفتارهای غیر مفید
  • تهیه برنامه و پاداش دادن به خودتان برای رسیدن به اهداف تان.
  • منظم ورزش کردن

عدم استقامت

می توانید با استعداد و با هوش باشید. اما اگر این دو را با سماجت ترکیب نکنید، در نهایت شکست خواهید خورد. عدم استقامت مانعی بزرگ برای موفقیت است. بسیاری از افراد فوق العاده با استعداد و باهوش وجود دارند که وقت و زمان را تلف نمی کنند چون آن ها بیش از حد به استعدادهای خود تکیه می کنند.
آن ها نمی خواهند تا زمانی که کاملا بر آنچه که انجام می دهند تسلط داشته باشند، پافشاری کنند. در عوض، وقتی که اوضاع سخت می شود استعفا می دهند.اگر فکر می کنید نداشتن پشت کار باعث شکست می شود، راه هایی برای توقف سریع آن ها پیدا کنید.

پیش نرفتن کارها طبق سلیقه ما

وقتی کاری به شکلی که در ذهنمان هست پیش نمی‌رود و نتیجه باب میل ما نمی‌شود، حس ناامیدی وجودمان را می‌گیرد. در حالی که شاید نتیجه ای که به دست آوردیم آنقدرها هم بد نیست. امّا چون ذهنمان را برای رسیدن به این نقطه آماده نکردیم، احساس “شکست” می‌کنیم. دانش آموزی را تصوّر کنید که از لحاظ درسی سطح ضعیفی داشته و بعد از چند جلسه تمرین و کلاس رفتن و رشد کردن ، موفق شده نسبت به  نمرات قبلی چندین نمره پیشرفت داشته باشد، امّا هنوز موفق به دریافت نمره 20 نشده است. به نظر شما آیا این دانش آموز شکست خورده؟ قطعا “خیر”. چون توانسته شرایط را تغییر دهد و چند قدم به هدفش نزدیکتر شود.
بهتر نیست کمی دیدگاهمان را تغییر دهیم؟ موفقیت رسیدن به هدف نیست! بلکه همین حرکت کردن در مسیر است. این که هر روز یا هر هفته بتوانید نسبت به روزهای گذشته حتی تغییرخیلی کوچکی کرده باشید و رشدتان افزایش پیدا کرده باشد.

عدم توانایی تغییر با شرایط

یکی ، این است که نمی‌توانیم با شرایط تغییر کنیم. تا به حال به علت انقراض دایناسورها فکرکردید؟
جالب است بدانید دایناسورها منقرض شدند چون نتوانستند خودشان را با شرایط جدید جوی سازگار کنند و انعطاف پذیر نبودند، پس به همین سادگی منقرض شدند.لطفاً از همین لحظه شروع کنید و یاد بگیرید قرار نیست همیشه همه چیز آرام باشد و ما هم خیلی خوشبخت! گاهی شرایط به صورت کاملاً غیر منتظره تغییر می‌کند و مطمئن باشید اگر برای چنین روزی آماده نباشید، خیلی راحت از بازی حذف خواهید شد.

 شنا کردن در برابر جریان

شنا کردن موافق جریان همیشه آسان تر است. اما این کار تو رو به جایی می کشاند که بقیه می روند. این کار تنها نتایج مشابهی مانند دیگران دارد. جامعه طوری طراحی شده است که با جریان آب شنا کند، حتی اگر در آن خوب نیستید.
این مساله تعدادی از موانع را در مسیر کسانی قرار می دهد که به دنبال تلاش برای عظمت خود با حرکت در برابر جریان هستند. مردم به سادگی توسط کسانی که عقاید رایج را به چالش می کشند، احساس خطر می کنند. در عین حال، جامعه بسیاری از کسانی را پاداش می دهد که موفق به مقابله با این جریان شده اند.
این شجاعت را داشته باشید که تصمیماتی را بگیرید که مخالف عقاید تان هستند. اگر در طبیعت شماست که این کار را بکنید، در برابر جریان شنا کنید. این فعالیت هایی را که با قدرت و استعداد ذاتی شما همخوانی دارند، دنبال کنید.

 نداشتن برنامه ریزی

اگر برنامه مناسب نداشته باشید، احتمال موفقیت در زندگی کم تر است. مهم نیست که برنامه ناقص است یا اگر اوضاع دقیقا آنطور که برنامه ریزی شده است کار پیش نرود. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که یک برنامه دارید. این کار به شما کمک می کند تمام فعالیت های خود را به یک جهت هدایت کنید.
بدون یک برنامه روشن، به احتمال زیاد به سمت چپ، راست، جلو و عقب می روید، اما هرگز به اهداف خود نزدیک نخواهید شد. اهمیت برنامه ریزی توسط تحقیقات علمی مورد حمایت قرار می گیرد که تاکید می کند که اگر آن ها طرحی را ایجاد کنند احتمال شکست آن ها کم تر است.

بدون تلاش منتظر غیر از شکست نباش!

داستان شکست بعض افراد واقعا شنیدنی است. وقتی پای درد دل هایشان می‌نشینیم، متوجه می‌شویم این دوستان ره صد ساله را به قصد یک شبه طی کردن شروع می‌کنند و همان شب اول هم توقع دارند با کمترین تلاش و کمترین کار، به نتایج درخشان برسند و اسمشان در دفتر تاریخ ثبت شود. موفق باشی دوست عزیز! با همین روش بری جلو حتماً از “آخر” نفر “اول” می‌شوی!
تا وقتی تلاش و پشتکار نداری و تنبل هستی، منتظر نتایج درخشان نباش. اگر موفقیت راحت بود و به دست آوردنش آسان، حتماً تا الآن همه دنبالش رفته بودند و به آن دست پیدا کرده بودند.

زیاده خواهی

تعداد زیادی از مردم آرزوی رسیدن به بهترین چیزها را دارند. آن ها خودشان را به طور باور نکردنی به چالش می کشند. در نتیجه، به دلیل فقدان نتایج دلسرد می شوند.

عدم اعتقاد به خودتان

هوش و استعداد لزوما چیزی نیست که افراد موفق را از افراد ناموفق جدا می کند. تفاوت عمده در این واقعیت نهفته است که افراد موفق به خودشان اعتماد دارند. آن ها بر این باورند که می توانند اهدافی که خود تعیین می کنند را به دست آورند. آن ها به توانایی خود برای یافتن راه حلی برای چالش هایی که با آن مواجه هستند، اعتماد دارند.
اعتقاد قوی آن ها به توانایی درک چیزها از آنجا که آن ها پیشرفت می کنند، آن ها را تشویق می کند تا فرصت هایی را به دست آورند که در ابتدا برای مقابله با آن ها بیش از حد بزرگ به نظر می رسد. افراد موفق درک می کنند که اگر آن ها به طور کامل متقاعد نشده باشند هیچ چیز برای آن ها کارساز نخواهد بود.

نداشتن فروتنی

علی رغم محبوبیت بسیاری از افراد، فروتنی توسط افراد موفق به عنوان کلیدی مهم برای موفقیت در نظر گرفته می شود. برخی حتی آن را برای موفقیت در نظر می گیرند. همانطور که مشخص می شود، افراد فروتن به احتمال زیاد مجریان برجسته ای خواهند داشت، همانطور که تحقیقات علمی نشان می دهند.
اما مزایای دیگری هم وجود دارد که متواضع بودن را نشان می دهد. این به شما کمک می کند کم تر در مورد خودتان فکر کنید (نباید با فکر کردن به خودتان اشتباه کنید). تواضع و فروتنی کمک می کند که نقاط قوت، ضعف و محدودیت های خود را ارزیابی کنید. اما این کار به شما کمک خواهد کرد تا درک کنید که چیزهای زیادی وجود دارد که شما نمی دانید.
. پایداری در برابر نصیحت
برخی افراد به این دلیل شکست می خورند که بازخوردهای ارزشمند را قبول نمی کنند. در عوض، آن ها به دنبال دلایل مختلف - برای بحث درباره اینکه چرا این کار را انجام می دهند، هستند .

امتناع از یاد گرفتن از اشتباهات گذشته

افراد ناموفق عمیقا تحت تاثیر اشتباهات و شکست های خود قرار می گیرند. در نتیجه، آن ها هر کاری که می توانند انجام می دهند تا به سرعت این تجربیات دردناک را فراموش کنند. مشکل این نگرش این است که انجام این کار نیز درس های مهم و بینش هایی را که با این اشتباهات اتفاق می افتد، دفن می کند.

 انتظار شکست را نداریم!

بعضی اوقات هم هست که کارها اتفاقاً هم دارد باب میل ما پیش می‌رود، هم با شرایط تغییر می‌کنیم و هم تلاش زیادی هم می‌کنیم. اما بازهم شکست های سنگینی را متحمل می‌شویم! می‌دانید دلیل این شکست چیست؟
دقیقاً دلیلش در همین موارد است! ما انتظار شکست را نداریم و فکر می‌کنیم حتماً موفق می‌شویم. اما ناگهان همه چیز به هم می‌ریزد. می‌دانید این اتفاق دقیقاً شبیه چیست؟
مثل یک تیم فوتبال قدرتمند است که در برابر تیم کوچکی بازی می‌کند و فکر می‌کند کار راحتی در پیش دارد. در نتیجه آن تیم را دست کم می‌گیرد و در نهایت هم مسابقه را واگذار می‌کند!
پس همیشه، تکرار می‌کنم همیشه منتظر شکست باشید، چون ممکن است ناخودآگاه سر برسد…

شکست انسانهای موفق

وقتی زندگی نامه افراد بزرگ دنیا را مطالعه می‌کنیم، معمولاً همگی قبل از رسیدن به موفقیت های بزرگشان، شکست های بزرگی را هم تجربه کردند. برای یک لحظه خودتان را به جای شخصیت داستان تصور کنید. اگر در شرایطی مشابه، با این همه موانع و ناکامی ها قرار می‌گرفتید، چه واکنشی از خود نشان می‌دادید؟ آیا با قدرت رو به جلو حرکت می‌کردید تا تمام مشکلات را شکست دهید یا به سادگی کنار می‌رفتید و قید موفقیت و خوشبختی را می‌زدید؟
اگر جواب شما به قسمت ابتدایی سوال مثبت هست، بهتان تبریک می‌گویم، شما به خوبی مفهوم شکست را درک کردید و قطعاً موفق خواهید شد. ولی اگر فکر شما درگیر دومین قسمت سوال شده، بهتان توصیه می‌کنم حتماً مقاله چرا شکست میخوریم را تا انتها مطالعه کنید تا به برداشت درستی از مفهوم شکست برسید و زندگیتان، دستخوش تغییرات اساسی باشد. اما قبل از آن، بیایید چند شکست سنگین دیگر را که افراد موفق دنیا متحمل شده اند با یکدیگر بررسی کنیم…

آلبرت انیشتین، ملقب به کند ذهن!

دوران کودکی آلبرت انیشتین پر است از شکست! می‌دانید چرا؟ چون او تا 4 سالگی نمی‌توانست هیچ حرفی بزند و همچنین در دوران ابتدایی، درصد یادگیری بسیار پایین تری نسبت به هم سن و سالان خود داشت. او آنقدر دیر مطالب را یاد می‌گرفت که همه معلمانش می‌گفتند که او کند ذهن است و نمی‌تواند در آینده به موفقیتی برسد.

هنری فوردی که همه چیز را از دست داد!

قطعاً اسم برند فورد را در صنعت خودروسازی شنیده اید. جالب است بدانید این شرکت یک بار به طور کل نابود شده و همه چیزی در آتش سوخته. به نظرتان چه شکستی می‌تواند از این برای یک صاحب کسب و کار سنگین تر باشد؟
هنری فورد که صاحب شرکت فورد بود، نه تنها ناامید نشد، بلکه دوباره از نو شروع کرد و شرکتی را ساخت که اکنون از پیشتازان خودروسازی است. پس می‌توان حتی با وجود نابودی همه چیز، دوباره به عرصه موفقیت بازگشت…

وقتی از شرکت خودت اخراج می‌شوی!

استیو جابز وقتی شرکت اپل را تأسیس کرد، بعد از مدتی برای این که اتفاقات بهتری برای آن بیفتد، سکان هدایت را به دست جان اسکالی، مدیرعامل سابق و موفق پپسی سپرد. اما او بعد از مدتی خود استیو جابز را از اپل اخراج کرد! چرا که فکر می‌کرد او عامل اصلی شکست های شرکت اپل است.
اما بعد از مدتی استیو جابز با تأسیس شرکت نکست، ثابت کرد که اسکالی اشتباه می‌کرده و آنقدر خوب کار کرد که اپل مجبور شد برای ادامه بقای خود جابز را برگرداند…
پیشنهاد می‌کنم حتماً ماجرای کامل تبدیل شکست به موفقیت استیو جابز را در مقاله راز موفقیت استیو جابز مطالعه کنید. چون قطعاً در شکست هایتان خیلی بهتان کمک می‌کند.

شکست، مانع موفقیت نیست!

با کمی بررسی در زندگی افراد موفق، متوجه شدیم که زندگی آنها از اول به اصطلاح “گل و بلبل” نبوده و آنها هم شکست های بسیار زیادی در طول زندگی خود خورده اند که در نهایت توانسته اند به موقیت فعلیشان برسند. به نظر شما اگر رولینگ، انیشتین، هنری فورد، استیو جابز و سایر افراد موفق بعد از شکست هایشان متوقف می‌شدند و برای ادامه مسیر تلاش می‌کردند، آیا اکنون نامی از آنها باقی مانده بود و آیا اصلاً زندگی خوبی در پیش رویشان بود؟
پس مهم ترین نکته ای که می‌توانیم از انسانهای موفق بیاموزیم، همین خصلت ادامه دادن و بی‌خیال نشدن بعد از شکست خوردن است. آن ها دلیل سوال چرا شکست میخوریم را می‌دانستند و به همین دلیل بعد از هر شکستی، برای موفق شدن مصمم تر می‌شدند. برای این که ما هم بتوانیم این ویژگی را در وجود خودمان به وجود بیاوریم، باید این جمله توماس ادیسون را مدنظر خود قرار دهیم که می‌گوید:
من شکست نخوردم، فقط 1000 روش پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی‌شود…
 
مجله اینترنتی تابناک جوان
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.