قلمِ نان، قلمِ جان
یوسف سیف زاد
ن والقلم و مایسطرون. قلم ارزش آرمانی دارد. قلم با آن که کاغذ سیاه میکند، میتواند حقی را احیاء کرده و پاسبان حقیقت و انسانیت باشد. قلم زدن میتواند در رشد و تعالی جامعه نقش اساسی داشته باشد. قلم زدن میتواند راه هدایت و بندگی را به ما نشان دهد. قلم زدن میتواند امتدادِ روزهای آزادگی و آزادی خواهی مردان و زنانی باشد که خود را فدای آبادانی و ایمان یک ملت کرده اند. تاریخ شاهد صاحبان قلمی بوده است که روز و روزگار خویش را از راه قلم زدن نمیگذراندند و از راه قلم ارتزاق نمیکردند. قلم زرین آنان، برای مردم بود و بس و تا پای جان، با شجاعت و آزادگی بر سر آرمان و اندیشه آزادیخواهانه خود میایستادند و حتی زبان و بیان شان زیر چوبه دار، تزلزلی نمییافت و مرام و مسلک شان را تغییر نمیداد. آنان بر پیمان خویش جاودانه باقی میماندند. آنان در راه شرافت و هویت خویش و برای پاسداشت این قلم مقدس، از آبرو، شأن اجتماعی و زندگی حیوانی خود دست میشستند و از تبعید و انزوا و تهدید و تطمیع باکی نداشتند و خود را در دام مثلث شوم زر و زور و تزویر قرار نمیدادند. آنها کلمات و جملات را با وسواس به کار گرفته و همه وجودشان در خدمت اندیشه والای شان بود. حتی اگر مردم زمانه این نیاز را نفهمند و آنان را زیر آماج تهمت و توهین قرار دهند و یا بی اعتنا از کنارشان بگذرند.
اما روزگار عجیبی است. این روزها کلمات و افکار در خدمت صاحبان سرمایه یا قدرت قرار گرفته است. امروز قلم به مزدهایی هستند که حتی شرافت و انسانیت خود را به مطاع کم بهره دنیا میفروشند و چه ارزان میفروشند که برای شان همه چیز فروشی است! آنها حق را باطل میکنند و باطل را حق جلوه میدهند تا نان بخور نمیری داشته باشند. آنها برای نان چرب و شیرین دنیاشان، قلم را هزینه میکنند و اراجیف و اباطیلی را که مینویسند، حتی بازنویسی نمیکنند تا لااقل صورت زیبایی برای نگارش داشته باشد. چرک نویسِ تفکر تاریک شان روی کاغذ قلمی میشود و به سرعت در دنیای رسانه انتشار داده میشود. آنان تاریک فکرانی هستند که روشنایی را از جهان به تزویر گرفته اند و حنجره شان برای مزدوری تنها باد کرده و برای منافع خود تنها یقه چاک میکنند.
امروز صاحبان قدرت و سیاست، به آسانی و سهولت مشتی قلم به دست، از خورجین زرین شان بیرون میآورند و برای توجیه و تلقین مفاهیم سودجویانه شان، ارزش کلمات را به سخره میگیرند و با وعد و وعید خود، رسانههای رنگارنگی در اختیار دارند که تضمین تکیه زدن به قدرت شان است و اگر ظالمانه یا ناعادلانه بر کرسیهای سیاست چسبیده اند، این قلمهای ناپاک را برای شستشوی ذهنی و رفتاری جامعه به خدمت گرفته اند. روزگار سیاه بختیِ مردم را سپید جلوه میدهند و بی لیاقتی کارگزاران سیاست را تدبیر عادلانه توصیف میکنند و در وصف کشورگشاییهای شان سخن سرایی مینمایند.
اگر امروز که عالم در ظلمهای آشکار در رنج است، اگر مظلومانی در چهار گوشه جهان در میان خون و خاک میغلطتند، اگر کشف گورهای دسته جمعی در کانادا، یا کشتار مسلمانان در میانمار، یا برده فروشی داعش در خاورمیانه یا غارت منابع کشورهای جهان به وسیله صاحبان قدرت؛ یا سلطه تبلیغات جنسی و تجارت اعضای بدن به شکل وسیع و یا پولشویی با معاملات گسترده مواد مخدر و هم چنین فقر مطلق بسیاری از مردم جهان؛ هیچ عاطفهای را جریحه دار نمیکند و هیچ جریانی را برای محو این بزهکاریهای کلان بر نمیانگیزاند، حاصل تلاش این قلم به مزدان با جیره و مواجب است که قلب حقیقت کرده اند. یک اتفاق نادرِ سخیف را به سرعت در همه جا منتشر میکنند تا سرپوش این جنایات باشد و نشانههای حق طلبی محو گردد. یا سکوت سهمگینی را بر فضای رسانهای حاکم کرده و با سانسور شدیدی فضا را گل و بلبل برای خلافکاران جلوه میدهند. اینها کسانی هستند که نه تنها قلم، بلکه خود و وجدان و شرف شان را نیز به قدرتمندان و مفسدان پیش فروش کرده اند. به طوری که جایگاه این قبیله ظالم و حریص را در دنیا تغییر داده اند تا جایی که از آنان مجسمه خیرخواهی، انفاق و نوع دوستی ساخته اند و برای شان سرمایه آوری کرده و آبرو کسب میکنند.
ولی... ولی با این حال، با همه وجود در همین جهانی که به شدت غبارآلود بوده و تاریکی بر روشنایی غلبه کرده است؛ معتقدم هنوز کسانی هستند که برای قلم ارزش ذاتی قائل هستند و از آن برای حیات بخشی انسان تنها استفاده میکنند؛ و باور دارم در دنیای کثیف و آلوده امروز هم در گوشه گوشه دنیا هستند کسانی که برای زیست بهترمان، برای حیات آبرومندانه مان با جان خویش، قلم زده و به جنگ تضادها و دوگانگیهای نهان میروند و این تبانیهای تهوع آور را برملا میکنند. آنان گرچه اندک هستند، اما اثرشان در عالم ماندگار است. همین که در برابر کارتلها و غولهای رسانهای جهان، از نام و نان در میگذرند و با جان فشانیهای بی مانند، در میانه امواج خطر در میغلطتند و هرگز قلم فروشی نمیکنند، شجاعتی بی مانند میطلبد.
پس روز قلم تنها و تنها بر این قلم نگارانی که اساره شرافت و انسانیت هستند، و قلم خود را سلاحی برای بهتر زیستن انسانها محکم در دست میفشارند، مبارک باد!
اما روزگار عجیبی است. این روزها کلمات و افکار در خدمت صاحبان سرمایه یا قدرت قرار گرفته است. امروز قلم به مزدهایی هستند که حتی شرافت و انسانیت خود را به مطاع کم بهره دنیا میفروشند و چه ارزان میفروشند که برای شان همه چیز فروشی است! آنها حق را باطل میکنند و باطل را حق جلوه میدهند تا نان بخور نمیری داشته باشند. آنها برای نان چرب و شیرین دنیاشان، قلم را هزینه میکنند و اراجیف و اباطیلی را که مینویسند، حتی بازنویسی نمیکنند تا لااقل صورت زیبایی برای نگارش داشته باشد. چرک نویسِ تفکر تاریک شان روی کاغذ قلمی میشود و به سرعت در دنیای رسانه انتشار داده میشود. آنان تاریک فکرانی هستند که روشنایی را از جهان به تزویر گرفته اند و حنجره شان برای مزدوری تنها باد کرده و برای منافع خود تنها یقه چاک میکنند.
امروز صاحبان قدرت و سیاست، به آسانی و سهولت مشتی قلم به دست، از خورجین زرین شان بیرون میآورند و برای توجیه و تلقین مفاهیم سودجویانه شان، ارزش کلمات را به سخره میگیرند و با وعد و وعید خود، رسانههای رنگارنگی در اختیار دارند که تضمین تکیه زدن به قدرت شان است و اگر ظالمانه یا ناعادلانه بر کرسیهای سیاست چسبیده اند، این قلمهای ناپاک را برای شستشوی ذهنی و رفتاری جامعه به خدمت گرفته اند. روزگار سیاه بختیِ مردم را سپید جلوه میدهند و بی لیاقتی کارگزاران سیاست را تدبیر عادلانه توصیف میکنند و در وصف کشورگشاییهای شان سخن سرایی مینمایند.
اگر امروز که عالم در ظلمهای آشکار در رنج است، اگر مظلومانی در چهار گوشه جهان در میان خون و خاک میغلطتند، اگر کشف گورهای دسته جمعی در کانادا، یا کشتار مسلمانان در میانمار، یا برده فروشی داعش در خاورمیانه یا غارت منابع کشورهای جهان به وسیله صاحبان قدرت؛ یا سلطه تبلیغات جنسی و تجارت اعضای بدن به شکل وسیع و یا پولشویی با معاملات گسترده مواد مخدر و هم چنین فقر مطلق بسیاری از مردم جهان؛ هیچ عاطفهای را جریحه دار نمیکند و هیچ جریانی را برای محو این بزهکاریهای کلان بر نمیانگیزاند، حاصل تلاش این قلم به مزدان با جیره و مواجب است که قلب حقیقت کرده اند. یک اتفاق نادرِ سخیف را به سرعت در همه جا منتشر میکنند تا سرپوش این جنایات باشد و نشانههای حق طلبی محو گردد. یا سکوت سهمگینی را بر فضای رسانهای حاکم کرده و با سانسور شدیدی فضا را گل و بلبل برای خلافکاران جلوه میدهند. اینها کسانی هستند که نه تنها قلم، بلکه خود و وجدان و شرف شان را نیز به قدرتمندان و مفسدان پیش فروش کرده اند. به طوری که جایگاه این قبیله ظالم و حریص را در دنیا تغییر داده اند تا جایی که از آنان مجسمه خیرخواهی، انفاق و نوع دوستی ساخته اند و برای شان سرمایه آوری کرده و آبرو کسب میکنند.
ولی... ولی با این حال، با همه وجود در همین جهانی که به شدت غبارآلود بوده و تاریکی بر روشنایی غلبه کرده است؛ معتقدم هنوز کسانی هستند که برای قلم ارزش ذاتی قائل هستند و از آن برای حیات بخشی انسان تنها استفاده میکنند؛ و باور دارم در دنیای کثیف و آلوده امروز هم در گوشه گوشه دنیا هستند کسانی که برای زیست بهترمان، برای حیات آبرومندانه مان با جان خویش، قلم زده و به جنگ تضادها و دوگانگیهای نهان میروند و این تبانیهای تهوع آور را برملا میکنند. آنان گرچه اندک هستند، اما اثرشان در عالم ماندگار است. همین که در برابر کارتلها و غولهای رسانهای جهان، از نام و نان در میگذرند و با جان فشانیهای بی مانند، در میانه امواج خطر در میغلطتند و هرگز قلم فروشی نمیکنند، شجاعتی بی مانند میطلبد.
پس روز قلم تنها و تنها بر این قلم نگارانی که اساره شرافت و انسانیت هستند، و قلم خود را سلاحی برای بهتر زیستن انسانها محکم در دست میفشارند، مبارک باد!
ارسال نظرات