انتخابات آزمون همگانی(3)
رسانه های رنگارنگ؛ اختاپوس انتخاب
دکتر یوسف سیف زاده
رسالت اصلی یک رسانه، اطلاع رسانی صحیح و روشنگری برای انتخابهای درست است. گاهی یک رسانه میتواند با ورود به موقع در موضوعات، زبان گویای نیازها و مطالبات مردم باشد و از حقوق حقه آنان دفاع کرده و به عنوان نماینده مردم، در بزنگاههای حساس وارد میدان شده و چشم بیدار آنان باشد تا تغییرات مثبتی در سرنوشت اجتماعی مردم ایجاد شود. رسانهها در شکل گیری شخصیت اجتماعی جامعه و جهت دهی به خواستههای شان نقش اساسی ایفا میکنند. گاهی یک مسأله کوچک را بزرگ نمایی کرده و تبدیل به رکن اصلی مطالبات مردم میکنند، گاهی در بحران سازیهای اجتماعی و موج سواریهای تبلیغاتی ورود کرده و طیف وسیعی را به بازیهای کاذب سوق میدهند و البته گاهی نیز با حفظ سلامت رسانه ای، برای عدالت و حقیقت قد برافراشته و حق مردم را با هیچ وعدهای عوض نمیکنند. این گروه اهالی رسانه، که از وجدان اجتماعی برخوردارند را نمیتوان نادیده گرفت.
اما در زمانه ما بسیاری از رسانههای رنگارنگ که شناسنامهای قابل دفاع ندارند، یا برخی از اهالی رسانه که فرصت را غنیمت شمرده اند؛ برای منافع مقطعی خود، رسالت شان را بهره برداری از فضای غبارآلود جامعه قرار داده و به هر قیمتی، حق را باطل و باطل را حق جلوه میدهند. چنان که مسیر افکار جامعه را به هر سمت و سویی سوق داده و مردم فریبی برای شان شغلی دائمی و عادی شده است. آنان با به خدمت گرفتن خبرنگاران و تنوع ابزارهای رسانهای و شبکههای مجازی که در اختیارشان است، به عنوان پیاده نظام سیاست مداران، قدرتمندان و زراندوزان تلقی شده و تصور شان این است که هرکس را که بخواهند و هر چیز را که اراده کنند، تحت الشعاع خبرسازی و نقدهای فریب کارانه شان قرار میدهند. آنان آموزشهای لازم را برای ایجاد عملیات روانی و شایعه سازی دیده اند و با ابزارهای خود در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیداری و شنیداری میتوانند سرنوشت یک انتخابات را به کلی دگرگون نمایند. بی دلیل نیست که امروزه بسیاری از سیاستمداران، ارتباط نزدیکی با اصحاب رسانه برقرار میکنند و سرمایه گذاری کلانی برای این گروه کرده و جایگاه ویژهای برای شان قائل هستند.
در این میان اندیشه پاک و روشن مردم- بدون اطلاع از این تبانیهای پشت پرده و لابی گریهای پیچیده – در اختیار آنان قرار گرفته و از طریق اتاق فکرهای مسموم خود، جهت گیریهای اجتماعی را به سمت خود منحرف کرده و ذهن شویی میکنند. این نوع از رسانهها از خبرسازی، بیان مطالب غیر واقع، دروغ گویی، صحنه سازی و شایعه پراکنی هیچ ابایی ندارند و برای رسیدن به اهداف ناحق خود، از هیچ ترفندی دریغ نمیکنند. میزان پوششهای خبری این روزها- که اغلب ضد و نقیض نیز مینماید- حکایت از این برنامه ریزی و قدرت نفوذ و دامنه پنهان رسانه دارد.
اما این گونه رسانهها چه زمانی پیروز میدان خواهند بود؟ نکته قابل توجه این است که این رسانههای موج سوار، روی ناآگاهی و ساده باوری جامعه حساب باز کرده اند. میدانند طیف وسیعی از بدنه جامعه، اهل کنکاش و تحقیق نیستند و هر خبری را باور کرده و انتشار میدهند؛ بنابراین اصرار و تکرار خبرهای نادرست را برای القاء مفاهیم خود روی این گروه متمرکز کرده اند؛ بنابراین تنها راه حل این مسأله، افزایش آگاهیهای اجتماعی و سواد رسانهای مردم است تا هر شهروندی در پذیرش، انتشار یا تبلیغ هر خبری- بدون تحقیق و مطالعه دقیق- پیش قدم نشود و برای اندیشه و نظر خود، احترام قائل شده و رشته افکار خویش را به هر رسانه و هر بنگاه خبری نسپرد.
پس در این انتخابات آگاهانه شرکت کنیم تا پیاده نظام اندیشههای مخرب رسانههای بی شناسنامه یا خبرنگارانی که روی ساده اندیشی ما حساب کرده اند؛ نباشیم و بدانیم آگاهی حق ماست.
اما در زمانه ما بسیاری از رسانههای رنگارنگ که شناسنامهای قابل دفاع ندارند، یا برخی از اهالی رسانه که فرصت را غنیمت شمرده اند؛ برای منافع مقطعی خود، رسالت شان را بهره برداری از فضای غبارآلود جامعه قرار داده و به هر قیمتی، حق را باطل و باطل را حق جلوه میدهند. چنان که مسیر افکار جامعه را به هر سمت و سویی سوق داده و مردم فریبی برای شان شغلی دائمی و عادی شده است. آنان با به خدمت گرفتن خبرنگاران و تنوع ابزارهای رسانهای و شبکههای مجازی که در اختیارشان است، به عنوان پیاده نظام سیاست مداران، قدرتمندان و زراندوزان تلقی شده و تصور شان این است که هرکس را که بخواهند و هر چیز را که اراده کنند، تحت الشعاع خبرسازی و نقدهای فریب کارانه شان قرار میدهند. آنان آموزشهای لازم را برای ایجاد عملیات روانی و شایعه سازی دیده اند و با ابزارهای خود در شبکههای اجتماعی و رسانههای دیداری و شنیداری میتوانند سرنوشت یک انتخابات را به کلی دگرگون نمایند. بی دلیل نیست که امروزه بسیاری از سیاستمداران، ارتباط نزدیکی با اصحاب رسانه برقرار میکنند و سرمایه گذاری کلانی برای این گروه کرده و جایگاه ویژهای برای شان قائل هستند.
در این میان اندیشه پاک و روشن مردم- بدون اطلاع از این تبانیهای پشت پرده و لابی گریهای پیچیده – در اختیار آنان قرار گرفته و از طریق اتاق فکرهای مسموم خود، جهت گیریهای اجتماعی را به سمت خود منحرف کرده و ذهن شویی میکنند. این نوع از رسانهها از خبرسازی، بیان مطالب غیر واقع، دروغ گویی، صحنه سازی و شایعه پراکنی هیچ ابایی ندارند و برای رسیدن به اهداف ناحق خود، از هیچ ترفندی دریغ نمیکنند. میزان پوششهای خبری این روزها- که اغلب ضد و نقیض نیز مینماید- حکایت از این برنامه ریزی و قدرت نفوذ و دامنه پنهان رسانه دارد.
اما این گونه رسانهها چه زمانی پیروز میدان خواهند بود؟ نکته قابل توجه این است که این رسانههای موج سوار، روی ناآگاهی و ساده باوری جامعه حساب باز کرده اند. میدانند طیف وسیعی از بدنه جامعه، اهل کنکاش و تحقیق نیستند و هر خبری را باور کرده و انتشار میدهند؛ بنابراین اصرار و تکرار خبرهای نادرست را برای القاء مفاهیم خود روی این گروه متمرکز کرده اند؛ بنابراین تنها راه حل این مسأله، افزایش آگاهیهای اجتماعی و سواد رسانهای مردم است تا هر شهروندی در پذیرش، انتشار یا تبلیغ هر خبری- بدون تحقیق و مطالعه دقیق- پیش قدم نشود و برای اندیشه و نظر خود، احترام قائل شده و رشته افکار خویش را به هر رسانه و هر بنگاه خبری نسپرد.
پس در این انتخابات آگاهانه شرکت کنیم تا پیاده نظام اندیشههای مخرب رسانههای بی شناسنامه یا خبرنگارانی که روی ساده اندیشی ما حساب کرده اند؛ نباشیم و بدانیم آگاهی حق ماست.
منبع : تابناک جوان
ارسال نظرات