اسراری جالب از دنیای کارتون ها
ورود برخی اتفاقات به داستانهای کارتونی، برگرفته از وقایعی است که می توان آن را در تاریخ آمریکا پیدا کرد.
درکارتونهای آمریکایی در اوایل و اواسط قرن بیستم میلادی، گاهی شاهد لحظات ظالمانه و البته خنده داری بوده ایم. در «تام و جری» گربه دائما شکنجه میشود و شخصیت کایوت هم در کارتون «میگ میگ و گرگه» به وسیله دینامیت منفجر میشود، اما پشت همه این شوخیها گاهی یک داستان نهفته شده است و میتوان آن را در تاریخ ایالات متحده پیدا کرد.
الکسی زامسکی، نویسنده کتابهای مصور روسی، از پشت پرده برخی از این داستان و شوخیها مثل لیز خوردن روی پوست موز، تعقیب و گریز با یک لوله و یا افتادن سندان روی سر شخصیتها میگوید که به گفته او میتوان جواب آنها را در تاریخ آمریکا یافت.
کمپانی سرگرمی ساز برادران وارنر، توسط چهار برادر خانواده وارنر به نامهای هری، آلبرت، سم و جک تاسیس شد. البته گاهی رابطه آنها به مشکلاتی میخورد. در اواسط دهه ۱۹۵۰، هری و جک که برادران بزرگتر بودند به قدری با هم به مشاجره پرداختند که در نهایت تصمیم گرفتند دیگر هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند.
یکی از مثالهای بارز خوب نبودن روابط این دو برادر این است که یک بار کارمندان استودیو جک وارنر را دیدند که به سمت اتومبیلش میدود و هری وارنر نیز با یک فولادی در تعقیب اوست. این لحظه به عنوان یکی از شوخیها در مجموعه کارتونهای «لونلی تونز» استفاده شد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
الکسی زامسکی، نویسنده کتابهای مصور روسی، از پشت پرده برخی از این داستان و شوخیها مثل لیز خوردن روی پوست موز، تعقیب و گریز با یک لوله و یا افتادن سندان روی سر شخصیتها میگوید که به گفته او میتوان جواب آنها را در تاریخ آمریکا یافت.
کمپانی سرگرمی ساز برادران وارنر، توسط چهار برادر خانواده وارنر به نامهای هری، آلبرت، سم و جک تاسیس شد. البته گاهی رابطه آنها به مشکلاتی میخورد. در اواسط دهه ۱۹۵۰، هری و جک که برادران بزرگتر بودند به قدری با هم به مشاجره پرداختند که در نهایت تصمیم گرفتند دیگر هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند.
یکی از مثالهای بارز خوب نبودن روابط این دو برادر این است که یک بار کارمندان استودیو جک وارنر را دیدند که به سمت اتومبیلش میدود و هری وارنر نیز با یک فولادی در تعقیب اوست. این لحظه به عنوان یکی از شوخیها در مجموعه کارتونهای «لونلی تونز» استفاده شد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
زامسکی میگوید که استفاده از شوخی پوست موز به دلیل خاصیت لیز بودن آن نبوده و دلیل دیگری دارد. در اوایل قرن بیستم، این میوه در ایالات متحده به یکی از میوههای محبوب مردم تبدیل شده بود. قبل از آن، آمریکاییها اغلب موز آشنایی نداشتند و در نظرشان این میوه، خوراکی عجیبی بود. وقتی آندرو پرستون و ماینر کوپر دو تاجر برجسته در سال ۱۸۹۰ تصمیم به وارد کردن موز به آمریکا گرفتند، محبوبیت این میوه به شدت افزایش یافت. آنها شرکت تولید کننده «چیکیتا» را تاسیس کردند که تاثیرهای سیاسی زیادی داشت و باعث ایجاد کودتا در گواتمالا شد.
در هر حال موز درنیویورک به شدت محبوب شده بود، اما یک نکته منفی وجود داشت. در همه جای خیابانها میتوانستید پوست موزهایی که دور انداخته شده اند و افرادی که روی آنها لیز میخورند را ببینید.
زانکسی در تاریخ آمریکا، یک توضیح معقول برای افتادن سندان روی سر شخصیتهای کارتونی نیز پیدا کرده است. در سالهای دور در انگلیس، برای آزمایش قدرت و مقاومت سندانها آن را با انفجار به هوا میفرستادند. با استفاده باروت و آتش انفجاری شکل میدادند که سندان چندین متر به هوا پرتاب شود و به زمین بیاید. آنها معتقد بودند اگر سندان بعد از برخورد به زمین سالم بماند پس میتوان از آن به استفاده کرد.
در دهه ۱۹ میلادی حتی از این روش برای آتش بازی نیز استفاده میشد، برای مثال چنین رسمی در برخی از ایالتهای آمریکا در روز استقلال اجرا میشود. معیب اصلی چنین پرتابهایی این بود که سندانها پس از پرواز، گاهی روی سر مردم میافتادند و منجر به مرگ آنها میشدند. طبق گفتههای TV Trops، همین موضوعات باعث شدند که پای سندانها به کارتونهای آمریکایی نیز باز شود.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
خب در میگ میگ خب خیلی وقت بود که گرگه دنبال میگ میگ بود برای همین هرسمون میگرفت برای همین یک شخص معروف آمد و آخرش را تموم کرد ولی بنظر تام و جری موافقم