نمایش سکانس تلخ اختلاف طبقاتی در «دراکولا»
سکانس تلخ در مورد «اختلاف طبقاتی» در سریال دراکولای مدیری در فضای مجازی منتشر شده که مشاهده می‌کنید.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
زنده باد جناب مدیری که واقعیات را در قالب طنز تلخ مطرح میکنه چون از بطن مردم هست
واقعا لوس و بی مزه است حیف این همه پولی ک میگیرن .. انشالله اقای مدیری دیگه ب فکر بازنشستگی باشن
شاهکاره
این سکانس خطاب به مسئولینی است که می گویند اگر مردم پول ندارند پس در بازار چکار می کنند ؟
بی مزه.
این سکانس هر روز سر هر سطل آشغالی در کشور ما حال برگزاری است
مسئولین خجالت نمیکشن
مسئولین خجالت نمیکشن
طرف مدعیه که اقامت خارج داره ولی جوری رفتار میکنه که انگار تاحالا توی خارج زباله گرد ندیده!
بنده 5 سال در یکی از پایتختهای خاک پاک اروپا زندگی کردم و به چشم خودم دیدم که زباله گردی خیلی خیلی از ایران عادی تره. اونوقت مثلا این خانم کلا ندیده و نمیدونه چیه؟؟؟
نه تنها زباله گردی عادیه، بلکه معذرت میخوام، شاشیدن مردم (عموما مردها) در انظار عمومی هم عادیه! میخواین باور بکنین میخواین نکنین ولی میبینی یارو توی پیاده رو به طرف دیوار وایساده و داره میشاشه. براش هم مهم نیست که این دیوار یه مجتمعه یا خونه مردم یا هرچی. یارو فوتبالیسته که اومده بود ایران و کنار زمین چمن همینجوری شاشید رو یادتون نیست؟؟ براشون عادیه خب!
آدم های مستی که افتادن زمین و شاشیدن به خودشون و نمیتونن بلند شن وایسن سرپا هم عادیه.
سرقت خودرو یا لوازم داخل خودرو مثل ضبط و اینا هم فراوانه. ماشین پدر خودم رو بردن و جالب بود که یارو پیغام داده بود که حدود نصف پول ماشین رو بدین تا ماشین رو برگردونم. عین گروگانگیری. پول رو دادیم و پیغام داد که ماشین فلان جاست. و پلیس هم خوشحال بود که موضوع فیصله پیدا کرده بدون اینکه حتی بگه آقا بیاین شماره موبایل رو بدین تا ردگیریش کنیم لااقل!
خونه اگه یه مدت خالی بمونه، شیرآلات و کابل توی دیوار رو هم میبرن! یه دفتر اجتماعی یکی دو سالی خالی مونده بود، حتی توالت فرنگیش رو هم برده بودن، چه برسه به شیرآلات و کابل برق و پنل شوفاژ و غیره! توی خود شهر، توی خود پایتخت! یعنی خداشاهده در حد اسکلت از ساختمون باقی مونده بود و چندتا پنجره پی وی سی. عکس هم گرفتم ازش، خواستین تقدیم حضور میکنم.
لذا به فیلم ساز محترم بفرمایید چیزی که خارجی ها ندیدن، زباله گردی نیست، فقط دوربرگردون ندیدن!!! :))))) که البته اونم ابداع خوبیه خداییش :)))))
بنده 5 سال در یکی از پایتختهای خاک پاک اروپا زندگی کردم و به چشم خودم دیدم که زباله گردی خیلی خیلی از ایران عادی تره. اونوقت مثلا این خانم کلا ندیده و نمیدونه چیه؟؟؟
نه تنها زباله گردی عادیه، بلکه معذرت میخوام، شاشیدن مردم (عموما مردها) در انظار عمومی هم عادیه! میخواین باور بکنین میخواین نکنین ولی میبینی یارو توی پیاده رو به طرف دیوار وایساده و داره میشاشه. براش هم مهم نیست که این دیوار یه مجتمعه یا خونه مردم یا هرچی. یارو فوتبالیسته که اومده بود ایران و کنار زمین چمن همینجوری شاشید رو یادتون نیست؟؟ براشون عادیه خب!
آدم های مستی که افتادن زمین و شاشیدن به خودشون و نمیتونن بلند شن وایسن سرپا هم عادیه.
سرقت خودرو یا لوازم داخل خودرو مثل ضبط و اینا هم فراوانه. ماشین پدر خودم رو بردن و جالب بود که یارو پیغام داده بود که حدود نصف پول ماشین رو بدین تا ماشین رو برگردونم. عین گروگانگیری. پول رو دادیم و پیغام داد که ماشین فلان جاست. و پلیس هم خوشحال بود که موضوع فیصله پیدا کرده بدون اینکه حتی بگه آقا بیاین شماره موبایل رو بدین تا ردگیریش کنیم لااقل!
خونه اگه یه مدت خالی بمونه، شیرآلات و کابل توی دیوار رو هم میبرن! یه دفتر اجتماعی یکی دو سالی خالی مونده بود، حتی توالت فرنگیش رو هم برده بودن، چه برسه به شیرآلات و کابل برق و پنل شوفاژ و غیره! توی خود شهر، توی خود پایتخت! یعنی خداشاهده در حد اسکلت از ساختمون باقی مونده بود و چندتا پنجره پی وی سی. عکس هم گرفتم ازش، خواستین تقدیم حضور میکنم.
لذا به فیلم ساز محترم بفرمایید چیزی که خارجی ها ندیدن، زباله گردی نیست، فقط دوربرگردون ندیدن!!! :))))) که البته اونم ابداع خوبیه خداییش :)))))