وصال عاشقانه پس از 60 سال انتظار + فیلم
یک زوج کهنسال به طور اتفاقی در خانه سالمندان همدیگر را یافتند.
اتفاق عجیبی در خانه سالمندان رخ داد. این زوج کهنسال که در فیلم مشاهده میکنید پس از ۶۰ سال دوری به هم رسیدند. آنها بعد از جنگ جهانی دیگر نتوانستند همدیگر را ببینند و حالا به طور اتفاقی در خانه سالمندان همدیگر را دیدند. لحظه رویارویی آنها پس از ۶۰ سال هر دویشان را شوکه کرد.
جملات رمانتیک پیرزن به همسرش
پیرزن با احساسات زیبایش سالهای دوری از همسر را به او یادآوری میکند و میگوید که چگونه بر او گذشت.
او در حرف هایش خطاب به همسرش میگوید: میدانی چقدر بدون تو تنها بودم؟ خدا را شکر که دیدمت.ای کاش جوانتر بودم و میدیدمت. خوشحالم که دارم لمست میکنم و میبینمت.
من دلم پیر شد برنگشتی، مو هایم سفید شد برنگشتی، دلم اسیر شد برنگشتی، آنهمه عشق چه شد؟
جملات رمانتیک پیرزن به همسرش
پیرزن با احساسات زیبایش سالهای دوری از همسر را به او یادآوری میکند و میگوید که چگونه بر او گذشت.
او در حرف هایش خطاب به همسرش میگوید: میدانی چقدر بدون تو تنها بودم؟ خدا را شکر که دیدمت.ای کاش جوانتر بودم و میدیدمت. خوشحالم که دارم لمست میکنم و میبینمت.
من دلم پیر شد برنگشتی، مو هایم سفید شد برنگشتی، دلم اسیر شد برنگشتی، آنهمه عشق چه شد؟
ارسال نظرات