ماجرای حضور خواهرزاده بازیگر معروف ایرانی در دنیای والیبال
مترجم روسی سرمربی تیم ملی والیبال با بیان این که برخی به دلیل ناآگاهی از نوع همکاریاش با الکنو انتقاد کرده بودند، گفت: خودم تکواندوکار هستم و پدرم شاعر برخی اشعار کتاب فارسی مدارس است.
حضور مانلی کسرایی به عنوان مترجم در کنار سرمربی تیم ملی با حاشیههایی همراه بود و شائبههایی پیرامون انتخاب او شکل گرفت؛ از جمله اینکه کسرایی با «رابطه» در تیم ملی حاضر شده و جای مربی ایرانی را گرفته است.
خبرنگار مهر در همین ارتباط با مانلی کسرایی و چگونگی حضورش به عنوان مترجم در کنار الکنو مصاحبهای انجام داد.
کسرایی درباره حضورش در کنار الکنو گفت: مانند ۳۷ سال گذشته زندگی آرامی در روسیه داشتم و هیچ وقت فکرش را نمیکردم روزی سر از والیبال در بیاورم. دکترای اقتصاد از دانشگاه دولتی مسکو دارم و در همین دانشگاه به تدریس مشغول میباشم. همچنین از ۶ عصر تا ۱۰ شب در تیم دینامومسکو به کار مربیگری مشغولم. در کنار آن، کار آزاد هم دارم. حدود ۲۷ سال تکواندو تدریس میکنم. البته تکواندو را در کره و روسیه آموختهام.
مترجم سرمربی تیم ملی والیبال تاکید کرد: حدود یک ماه پیش از آمدنم به ایران، الکنو با من تماس گرفت و گفت: «من ولادیمیر هستم». ابتدا فکر کردم یک تبلیغ است و تماس را قطع کردم. مجدد الکنو با من تماس گرفت و من با لحن بدی به او گفتم که چه میخواهد؟ او خود را به طور کامل معرفی کرد و دوباره گفت: «من ولادیمیر الکنو» هستم. زمانی که این را شنیدم خبردار ایستادم و گفتم در خدمتم! الکنو به واسطه یک دوست مشترک به من معرفی شد چرا که او پس از عقد قرارداد با تیم ملی ایران این مشکل را داشت که هیچ اطلاعی از ایران ندارد و حضورش در ایران به واسطه عدم تسلط به زبان سخت خواهد بود. به واسطه دوست مشترکمان به الکنو معرفی شدم.
خبرنگار مهر در همین ارتباط با مانلی کسرایی و چگونگی حضورش به عنوان مترجم در کنار الکنو مصاحبهای انجام داد.
کسرایی درباره حضورش در کنار الکنو گفت: مانند ۳۷ سال گذشته زندگی آرامی در روسیه داشتم و هیچ وقت فکرش را نمیکردم روزی سر از والیبال در بیاورم. دکترای اقتصاد از دانشگاه دولتی مسکو دارم و در همین دانشگاه به تدریس مشغول میباشم. همچنین از ۶ عصر تا ۱۰ شب در تیم دینامومسکو به کار مربیگری مشغولم. در کنار آن، کار آزاد هم دارم. حدود ۲۷ سال تکواندو تدریس میکنم. البته تکواندو را در کره و روسیه آموختهام.
مترجم سرمربی تیم ملی والیبال تاکید کرد: حدود یک ماه پیش از آمدنم به ایران، الکنو با من تماس گرفت و گفت: «من ولادیمیر هستم». ابتدا فکر کردم یک تبلیغ است و تماس را قطع کردم. مجدد الکنو با من تماس گرفت و من با لحن بدی به او گفتم که چه میخواهد؟ او خود را به طور کامل معرفی کرد و دوباره گفت: «من ولادیمیر الکنو» هستم. زمانی که این را شنیدم خبردار ایستادم و گفتم در خدمتم! الکنو به واسطه یک دوست مشترک به من معرفی شد چرا که او پس از عقد قرارداد با تیم ملی ایران این مشکل را داشت که هیچ اطلاعی از ایران ندارد و حضورش در ایران به واسطه عدم تسلط به زبان سخت خواهد بود. به واسطه دوست مشترکمان به الکنو معرفی شدم.
وی در ادامه تاکید کرد: سوال نخستم از الکنو این بود که قرارداد شما چند ساله است؟ که او گفت قرارداد حدود ۵ ماهه خواهد بود. به همین دلیل موافقت کردم و گفتم این پیشنهاد را میپذیرم چرا که من همیشه در کنار مربیان بزرگ روسی حضور داشتهام تا نکات خوبی از آنها بیاموزم و در کار مربیگری ام در تکواندو استفاده کنم. الکنو نیز مربی مشهوری در والیبال است. به همین دلیل با کمال میل این پیشنهاد را پذیرفتم، اما یک شرط گذاشتم و آن این بود که حتی یک ریال از فدارسیون ایران و او نخواهم گرفت.
مترجم سرمربی تیم ملی والیبال ایران ادامه داد: سپس جلسهای به صورت مجازی با داورزنی و خوش خبر رئیس فدراسیون و سرپرست تیم ملی برگزار کردیم. صحبتهای اولیه مطرح شد و اعلام کردم که پولی برای حضورم در ایران دریافت نخواهم کرد. آنها نیز اعلام کردند شما تا المپیک با ما خواهی بود و در المپیک از شما استفاده نخواهد شد. از ابتدا میدانستم که به المپیک نخواهم رفت و فقط موضوع، بحث حضورم در لیگ ملتها خواهد بود. پیشنهاد را پذیرفتم. به ایران آمدم و اعلام کردم که هر زمان که من را نخواهید چمدانهایم را خواهم بست و به روسیه برمی گردم.
کسرایی در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر اظهار داشت: از روزی که وارد ایران شدم الکنو گفت که اگر من کنار او حضور نداشتم شرایط برایش بسیار سخت میشد و در واقع خدا من را برای او فرستاده است! این را میتوانید از الکنو بپرسید. هر رشته ورزشی نیز لغات خاص خود را دارد. مطالعه بسیاری کردم تا با واژههای روسی در والیبال آشنا شوم. فیلمهای الکنو در تایم اوت مسابقات را دیدم تا متوجه شوم از نظر فنی چه صحبتهایی میکند. روزهای اول در اردو بسیار سخت بود، اما مربیان خوب ایرانی بویژه عظیم جزیده بسیار کمک کردند. اکبری، تندروان، مقبلی، یعقوبی نیز به من کمک کردند. رابطه بسیار خوبی با بازیکنان برقرار شد.
مترجم روسی سرمربی تیم ملی والیبال ادامه داد: زمان شروع تمرینات ۱۰ صبح است، اما من به همراه الکنو از ساعت ۸ صبح در سالن حاضر هستیم. الکنو تمرینات خود را انجام میدهد و من به تمرینات تکواندو میپردازم. این برای بازیکنان از ابتدا جذاب بود و متوجه شدند که من از خودشان هستم و فقط قرار نیست در کت و شلوار حاضر شوم و کار ترجمه را انجام دهم. رابطه صمیمی با بازیکنان برقرار شد و شاید سختترین لحظات، خط خوردن بازیکنان از اردو بود.
کسرایی تاکید کرد: نکتهای که دوست داشتم در نشست خبری گفته شود، اما این فرصت به من داده نشد این بود که قبل از حضورم در ایران حواشی بسیاری مطرح شد. من قبل از اینکه یک مترجم باشم، یک ایرانی هستم. از ۱۴ سالگی از ایران مهاجرت کردم، اما معادل هر کلمه روسی سعی کردم کلمه فارسی را نیز یاد بگیرم و در صحبتهایم به فارسی از کلمه روسی استفاده نمیکنم. این افتخار را دارم که پدرم سیاوش کسرایی سراینده شعر آرش کمانگیر در کتاب درسی ایرانیها است و شعر دیگری به نام درخت در کتابهای درسی از شعرهای پدرم میباشد. همین نسبت خانوادگی باعث شد تا از کودکی، منزل ما محل رفت و آمد شعرا و نویسندگانی مانند احمد شاملو، ابتهاج، مشیری، نادرپور و هنرمندانی مانند شجریان، لطفی و علیزاده باشد. از کودکی با این شور و علاقه به ایران و وطنم بزرگ شدم.
وی گفت: منوچهر نوذری نیز دایی ام بود. به همین دلیل با کارگردانها و هنرپیشههای بزرگ ایرانی نیز در ارتباط بودهایم. این شور و علاقه باعث شد که هیچ وقت نتوانم فردی باشم که ایران را دوست نداشته باشم. به ویژه زمانی که خارج از ایران حضور دارید عشق و علاقه چند برابر میشود. همیشه قلبم برای ایران تپیده است و میخواستم کار انجام دهم که فراتر از شعار باشد و حداقل یک بار در عمل این علاقه ام به کشور را نشان دهم. به همین دلیل بدون دریافت پول به ایران آمدهام تا برای وطنم کاری انجام دهم.
مترجم تیم ملی والیبال افزود: در مدت حضورم در روسیه هر گاه تیمهای ایرانی به روسیه آمدند در تمام مدت اقامتشان در کنار آنها حضور داشتهام. میتوانید از غلام محمدی، رضا مهماندوست، مرتضی کریمی، فریبرز عسگری و حتی تیمهای شمشیربازی و شطرنج جویا شوید. همیشه در مدت اقامتشان در روسیه کنارشان حاضر بودهام چرا که از ایران آمده بودند و بویی از ایران همراهشان بود. زمانی مجبور شدیم از ایران مهاجرت کنیم، اما عشق به ایران همراهم باقی ماند. به همین دلیل نمیتوانم پولی دریافت کنم.
کسرایی با اشاره به مربیان ایرانی گفت: هیچ گاه جسارت نکردهام که جای مربی ایرانی را بگیرم. پیمان اکبری از جایگاه بالایی در والیبال برخوردار است. رابطه خوبی با او برقرار کردم و اینکه به دلیل محدودیتها او در لیگ ملتها کنارمان نیست ناراحت هستم. الکنو تمام سعی خود را میکند تا برای المپیک سهمیه را به ۲۰ و حتی ۲۱ نفر افزایش دهد تا مربیان بیشتری کنار تیم ملی در المپیک باشند. من نیز اعلام کردم هر زمان که بخواهند چمدانهایم را خواهم بست.
وی افزود: حضورم در تیم ملی کمک زیادی کرده است و میتوانید این را از بازیکنان بپرسید. الکنو هر لحظه از اردو بازیکنی را کنار میکشد و نکات فنی را به او گوشزد میکند. حسم این است که بازیکنان از این شرایط راضی هستند. از ۷ صبح تا ۱۲ شب کنار الکنو هستم.
وی بار دیگر به حواشی اشاره کرد و گفت: اگر میخواهند راجع به فردی مطلبی بنویسند بهتر است اطلاعات کافی را درباره او جمع آوری کنند. به محض حضورم در ایران اعلام کردند تست کرونای سرمربی منفی است، اما تست مترجم مثبت و راهی قرنطینه شد. در حالی تست من در فدراسیون مثبت شد که همان روز و تا ۴ روز متوالی نتیجه تستم در یکی از آزمایشگاههای تهران منفی بود. به هر حال این مسائل رخ داد و ناراحت شدم. چرا که من پولی دریافت نکردهام و به خاطر عشق و علاقه به کشورم حاضر شدهام و فقط برای انجام وظیفه در ایران حضور دارم.
کسرایی در پایان درباره حضورش به همراه الکنو در ایران گفت: در یک ماه گذشته به همراه الکنو یک بار به خیابان ویلا رفتیم و الکنو صنایع دستی خرید چرا که از ایتالیا مستقیم به روسیه میرود.
ارسال نظرات