باز کردن روزه در عید فطر در طهران قدیم + عکس
در طهران قدیم پیش از افطار شب اول ماه هرکسی باید فطریه خود را که یک مّن نان گندم، جو، برنج یا هرآنچه را که مصرف میکرد به مستحق میرساند.
شاید هیچ عیدی در میان مسلمانان به حلاوت و دلچسبی عید سعید فطر نباشد، عیدی که با حلول ماه شوال و پس از یک ماه روزه داری قرار است با خواندن نماز عید فطر پایانی خوش را برای این مهمانی بزرگ داشته باشید.
شعف و حال و هوای سحرها و افطارهای ماه مبارک رمضان باعث شده تا حتی بسیاری از روزه اولیها یا تا صبح بیدار بمانند و یا از پدر و مادرشان بخواهند تا آنها را برای ادای نماز این روز بزرگ بیدار کنند.برپایی این نماز و جشن عید فطر از دیرباز در میان مسلمانان به خصوص ایرانیها جایگاه خاصی داشته است.
نحوه پرداخت فطریه در طهران قدیم
در طهران قدیم پیش از افطار شب اول ماه هرکسی باید فطریه خود را که یک مّن نان گندم، جو، برنج یا هرآنچه را که مصرف میکرد به مستحق میرساند یا معادل آن پول پرداخت میکرد و یا از مال خود جدا میکرد و به کناری میگذاشت.
جعفر شهری در جلد سوم کتاب طهران قدیم چنین آورده است: «هر زمان دسترسی به مستحق ممکن نبود، فطریه را اگر گندم بود ۴ عباسی و اگر برنج بود ۲ قِران (۲ ریال) تا ۲ قران و نیم کنار گذاشته یا اگر پول موجود نبود از اشیاء غیرضروری اتاق چیزی مانند لاله، جار (چراغهای سقفی پایه بلندِ مرمری با لولههای حباب دار نفت سوز)، کاسه و بشقاب و ... را نیت کرده، پیش خود گرو میگذاشتند و پس از پرداخت فطریه که باید در اولین فرصت انجام میگرفت، از گرو خارج میکردند.»
در واقع این فطریه در درجه اول به فامیل مستحق و بعد به همسایه مستحق و آشنای مستحق و بعد از آنها به مستحق شرعی که کور و کر و ناقص العضو بود تعلق میگرفت، اگر فطریه دهنده خودش مستحق شرعی و عرفی بود و توان پرداخت نداشت، نقد و جنس فطریه اش را میان خود و زن و بچه اش دست گردان کرده و به مصرف میرساند.
اگر هم مستحق مردی بی کس و بی اهل و عیال بود، فطریه را از دست راست به دست چپ خود داده، دوباره از دست چپ خود گرفته و خود را بری الذّمه میکرد.
شعف و حال و هوای سحرها و افطارهای ماه مبارک رمضان باعث شده تا حتی بسیاری از روزه اولیها یا تا صبح بیدار بمانند و یا از پدر و مادرشان بخواهند تا آنها را برای ادای نماز این روز بزرگ بیدار کنند.برپایی این نماز و جشن عید فطر از دیرباز در میان مسلمانان به خصوص ایرانیها جایگاه خاصی داشته است.
نحوه پرداخت فطریه در طهران قدیم
در طهران قدیم پیش از افطار شب اول ماه هرکسی باید فطریه خود را که یک مّن نان گندم، جو، برنج یا هرآنچه را که مصرف میکرد به مستحق میرساند یا معادل آن پول پرداخت میکرد و یا از مال خود جدا میکرد و به کناری میگذاشت.
جعفر شهری در جلد سوم کتاب طهران قدیم چنین آورده است: «هر زمان دسترسی به مستحق ممکن نبود، فطریه را اگر گندم بود ۴ عباسی و اگر برنج بود ۲ قِران (۲ ریال) تا ۲ قران و نیم کنار گذاشته یا اگر پول موجود نبود از اشیاء غیرضروری اتاق چیزی مانند لاله، جار (چراغهای سقفی پایه بلندِ مرمری با لولههای حباب دار نفت سوز)، کاسه و بشقاب و ... را نیت کرده، پیش خود گرو میگذاشتند و پس از پرداخت فطریه که باید در اولین فرصت انجام میگرفت، از گرو خارج میکردند.»
در واقع این فطریه در درجه اول به فامیل مستحق و بعد به همسایه مستحق و آشنای مستحق و بعد از آنها به مستحق شرعی که کور و کر و ناقص العضو بود تعلق میگرفت، اگر فطریه دهنده خودش مستحق شرعی و عرفی بود و توان پرداخت نداشت، نقد و جنس فطریه اش را میان خود و زن و بچه اش دست گردان کرده و به مصرف میرساند.
اگر هم مستحق مردی بی کس و بی اهل و عیال بود، فطریه را از دست راست به دست چپ خود داده، دوباره از دست چپ خود گرفته و خود را بری الذّمه میکرد.
آماده شدن امام جماعت برای نماز عید فطر
برای برپایی نماز عید فطر هم مأمومین هر امام جماعت از اول آفتاب روز عید با پای برهنه با در خانه او میرفتند و مشغول تکبیر، ذکر الله اکبر و الحمدلله کثیراً میشدند، مکبری هم الله اکبر گفته و دیگران تکرار میکردند، بعد از هر ۴ الله اکبر یک بار (الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر، و لله الحمد علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولینا) میگفتند و این کلمات را با هروله کردن و خود را تکان دادن تکرار میکردند تا امام جماعت لباس پوشیده و آماده شده و از خانه بیرون بیاید.
از شرایط امام جماعت این بود که عمامه را از سر برداشته، پاها را برهنه کرده و متذکر به اذکار مذکور بوده باشد و قبل ازنماز عید یعنی بعد از نماز صبح هم باید عدهای آقا را به حمام برده، دست و پا و ریش و سبیل او را حنا میبستند.
هنگام بیرون آمدن از خانه هم باید خنجری به پر شال یا شمشیری از روی عبا مانند کسی که به جنگ یا جهاد میرود حمایلش باشد و طرز حرکتش هم به سمت مصلی، چالاک وشتابان باشد و سایرین به دنبالش بدوند.
برای برپایی نماز عید فطر هم مأمومین هر امام جماعت از اول آفتاب روز عید با پای برهنه با در خانه او میرفتند و مشغول تکبیر، ذکر الله اکبر و الحمدلله کثیراً میشدند، مکبری هم الله اکبر گفته و دیگران تکرار میکردند، بعد از هر ۴ الله اکبر یک بار (الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر، و لله الحمد علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولینا) میگفتند و این کلمات را با هروله کردن و خود را تکان دادن تکرار میکردند تا امام جماعت لباس پوشیده و آماده شده و از خانه بیرون بیاید.
از شرایط امام جماعت این بود که عمامه را از سر برداشته، پاها را برهنه کرده و متذکر به اذکار مذکور بوده باشد و قبل ازنماز عید یعنی بعد از نماز صبح هم باید عدهای آقا را به حمام برده، دست و پا و ریش و سبیل او را حنا میبستند.
هنگام بیرون آمدن از خانه هم باید خنجری به پر شال یا شمشیری از روی عبا مانند کسی که به جنگ یا جهاد میرود حمایلش باشد و طرز حرکتش هم به سمت مصلی، چالاک وشتابان باشد و سایرین به دنبالش بدوند.
باز کردن روزه در عید فطر با خاک تُربت
به این صورت آقا از جلو و ذکرگویان و تکبیرگویان به دنبالش از عقب به خارج از شهر و در محلی که سقف نداشته میرفتند و نماز عید فطر را به جا میآوردند.
در پایان با خاک تربت، خرما یا مویز افطار میکردند و از راهی که غیر از راه اول بود امام را به خانه اش رسانده و متفرق میشدند.
به این صورت آقا از جلو و ذکرگویان و تکبیرگویان به دنبالش از عقب به خارج از شهر و در محلی که سقف نداشته میرفتند و نماز عید فطر را به جا میآوردند.
در پایان با خاک تربت، خرما یا مویز افطار میکردند و از راهی که غیر از راه اول بود امام را به خانه اش رسانده و متفرق میشدند.
ارسال نظرات