صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵

ارض موعود از توهم تا واقعیت!

نیلو مومن صبور
کد خبر: ۳۸۶۸۸
تعداد نظرات: ۲ نظر

پیش نوشت: چندی پیش هنگام گفت و گو با دوستی ، وقتی بی تفاوتی خیره کننده ایشان در قبال مسئله فلسطین را دیدم، معلومم شد که چگونگی اشغال فلسطین و دلیل مبارزه مردمش و متقابلا جنایات اسرائیل ، آنقدرها که باید بر همه اقشار جامعه روشن نیست. و متاسفانه عده زیادی با استناد بر شنیده های اندک، اراضی اشغالی قدس را تحت مالکیت قانونی اسرائیل می دانند و گرچه کشتار بی رحمانه کودکان را اخلاقی! نمی دانند؛ مقاومت را نیز حق مردم فلسطین نمی شمارند. پس اگر در این برهه زمانی که همگان به محکوم کردن جنایات اسرائیل می پردازند؛ و البته ، اکتفا می کنند؛ سخن از آغاز اشغال رفت ، نه به بیراهه که به راهی (به گمان) صحیح تر رفته است.

 

ساکنان اولیه فلسطین و آوراگان یهودی

 

هفت هزار سال پیش از میلاد مسیح، قبایلی از اعراب کنعانی از شبه جزیره عربستان به سرزمینی آمده و در آن سکنی گزیدند که چندی بعد و با مهاجرت قبایلی از اطراف مدیترانه، توسط ساکنانش فلسطین نام گرفت. بیش از پنج هزار سال بعد، عشایری عبرانی به این منطقه وارد و در کنار ساکنان آن به دامپروری مشغول گشتند. با حکمرانی سلیمان نبی در این سرزمین، یهودیان قدرت ویژه ای یافتند، اما پس از سلیمان و از هم پاشیدگی حکومت توسط بخت النصر بسیاری از آنان اسیر و آواره گشتند. و چندی پس، جمعی از آنان توسط کورش به فلسطین بازگردانده شدند.

قرن ها بعد، و در مواجهه با رومیان مسیحی، شمار زیادی از یهودیان کشتنه و شماری نیز در اقصا نقاط جهان پراکنده شدند. پس از فتح فلسطین توسط سپاه اسلام، این سرزمین جز دوره ای 87 ساله در خلال جنگ های صلیبی ( که سرانجام به دست صلاح الدین ایوبی به دست مسلمانان بازگشت) همواره بخشی از خلافت اسلامی بوده و مردمش نیز صدالبته مسلمان و شماری نیز مسیحی بودند. چرا که در آستانه فتح فلسطین به دست مسلمین، مسیحیان از آنان قول گرفته بودند که احدی از یهودیان را به این سرزمین راه ندهند.

سالها بعد فلسطین توسط فرانسه و به رهبری ناپلئون اشغال شد و کمی بعد احمد پاشا الجزار و نیروهای تحت امرش ، ناپلئون را فراری داده و فلسطین را به ملتش بازگرداندند.

 

ظهور صهیونیزم در جهان

 

واژه صهیونیزمZionism))(1)، که از كوه «صهیون» (آرامگاه داود نبی ، واقع در بیت المقدس) گرفته شده جنبش قوم یهود، برای ایجاد جامعه و كشور خودمختار یهودی در فلسطین می باشد. با این كه یهودیان پس از ویرانی اورشلیم در سال 70 میلادی به دست رومیان، در سراسر جهان پراكنده شدند، اما، وحدت دینی و فرهنگی خود را حفظ كردند و در ملت های دیگر حل نشدند. و بدین جهت در طول تاریخ، به عنوان یك اقلیت دینی و گاه نژادی بویژه در كشورهای مسیحی شكنجه و آزار دیدند و به همین دلیل، در طول قرن های دراز، همواره آرزو و وعده ی بازیافت «ارض موعود» را، چنان كه موسی علیه السلام آنان را بدان رهبری كرده بود، در خیالشان می پروراندند.

صهیونیزم جدید، صورت دنیوی و ملت پرستانه ای از یهودیت اصلی است. كه پس از پیدایش موج تازه ی یهودی ستیزی (آنتی سمیتیسم-Anti-semitism) در روسیه تزاری، و لهستان و دیگر كشورهای اروپایی، و زیر نفوذ موج جنبش های ناسیونالیست اروپایی در اواخر قرن نوزدهم پدید آمد و هدف تشكیل كشوری یهودی در سرزمین فلسطین بود. انقلاب فرانسه وضع یهودیان را در اروپای غربی بهبود بخشیده، اما در اروپای شرقی تغییری حاصل نشده و بیشتر یهودیان در روسیه و یا در لهستان وضع دشواری داشتند.

در سال 1897 با تشكیل «نخستین كنگره جهانی صهیونیست» در شهر وبال (بازل) سوییس، صهیونیزم به صورت نهضت سیاسی سرتاسری در اروپا درآمد و تئودور هرتسل، سردبیر یكی از روزنامه های معتبر وین، رهبری نهضت را در دست گرفت. هرتسل در جزوه ای كه در سال 1896 تحت عنوان «دِر یودن اشتات» (كشور یهودیان) منتشر ساخته بود، خواستار تشكیل كشوری یهودی در فلسطین شده بود.

ماجرای زمین خواری صهیونیست ها ( چیزی که از آن به عنوان سند حقانیت آنها یاد می شود)

در سال 1901 سازمان جهانی صهیونیست، شركتی به نام «كرن كایمت» (صندوق ملی یهود) تشكیل داد، تا برای مهاجران یهودی زمین بخرد. بر اساس منشور این سازمان، صندوق می بایست در فلسطین، سوریه و دیگر مناطق عثمانی (تركیه) واقع در آسیا و شبه جزیره سینا، زمین خریداری كند و آن را به عنوان دارایی انتقال ناپذیر مردم یهود حفظ كند. طبق عقیده هرتسل، تصرف زمین و اخراج اعراب جنبه های تكمیلی نهضت صهیونیزم بودند و اخراج اعراب از فلسطین لازم و ضروری می نمود.

بریتانیا از ابتدا علاقه خود را به حمایت از صهیونیزم نشان داد و در خلال جنگ جهانی اول با شکست دولت عثمانی فلسطین را که جزء قلمرو حکومت عثمانی بود به اختیار خود در آورد. بعد تر و پس از خرید زمین در اوذشلیم توسط یهودیان و ایجاد تاسیسات کشاورزی و صنعتی در آن و به دنبال موج یهودی ستیزی در جهان، بریتانیا حمایت خود را از تشکیل کشور یهودی بیشتر و علنی تر کرد. با این حال تعداد زمین های تحت مالکیت یهودیان در این زمان تنها 5 درصد کل اراضی فلسطین بود. در 22 ژوییه 1922 جامعه ی ملل، بنا به درخواست انگلستان به آن كشور در اداره ی فلسطین حكم قیمومیت داد.

در اوایل دهه ی 1930 زمانی كه احساسات ضد یهود در آلمان رشد می كرد، دولت انگلستان سطح مهاجرت یهودیان را افزایش داد و در نتیجه تعداد یهودیان در فلسطین بین سال های 1931 تا 1935 دو برابر شد. این اقدام باعث شد كه جمعیت یهودیان در فلسطین بین 30 تا 40درصد افزایش یابد. با توجه به افزایش جمعیت، انگلستان اجازه داد كه املاك جدید و زیادتری خریداری شود.

آژانس یهود در فلسطینِ تحت قیمومیت انگلیس، به كشوری در درون كشور دیگر تبدیل شد و افزون بر مالكیت اراضی متعدد در مقیاس وسیع، بودجه ی كشاروزی را نیز تأمین كرد و دارای تأسیسات تجاری و صنعتی شد. در سال 1936 واهمه ی اعراب نسبت به این احتمال كه آژانس یهود در پی ایجاد دولتی است، منجر به شورش علیه انگلستان شد.

کشتار از چه زمانی آغاز شد؟

اعراب امیدوار بودند تا از طریق نهضتی كه بیشتر به روستاییان متكی بود، بر انگلستان فشار وارد آورند تا مسأله ی مهاجرت یهودیان و خریداری اراضی را متوقف كند. از طرف دیگر در شهرهای عرب، كمیته هایی برای سازمان دهی اعتصابات صنفی تشكیل شد و اعتراض هایی به اعمال انگلیس و اجازه خرید املاك جدید صورت گرفت و اقداماتی نیز برای عدم پرداخت مالیات ها به عمل آمد. سرانجام گروه های عرب به مناطق مسكونی صهیونیست ها حمله بردند كه در نتیجه ی آن تعدادی از غیر نظامیان كشته شدند. ««هاگانا» كه در آن زمان وابسته به آژانس یهود بود، در تلافی به روستاهای عرب حمله كرد كه منجر به مرگ تعدادی از غیر نظامیان و تخریب خانه های اعراب شد.

اعلام موجودیت رسمی کشور اسرائیل

فلسطینی که به اسرائیل بخشیده شد!!

در سال 1937، صهیونیست ها گروه نظامی جدیدی به نام سازمان نظامی ملی تشكیل دادند كه هدف آن استفاده از نیروی علنی بیشتر علیه اعراب بود. از جمله اقدامات این سازمان بمب گذاری در بازارهای عرب بود. در 14 مه 1948 انگلستان از اقتدار خود در فلسطین چشم پوشیده و هم زمان با خروج كمیسر عالی انگلیس از فلسطین، یهودیان این كشور به فرماندهی «دیوید بن گورین» رسماً موجودیت حكومت خود را به نام «اسراییل» اعلام كردند.

چند ساعت پس از این اقدام، امریكا و شوروی و صد البته شاهنشاه همایونی ایران!، این رژیم را به رسمیت شناختند، و آژانس یهود صدور اعلامیه ی تأسیس كشور اسراییل را از قطعنامه ی 181 سازمان ملل به عنوان سند شناسایی حق مردم یهود در استقرار كشور مستقل، از سوی سازمان ملل نام برد. غروب همان روز، چهار كشور: مصر، سوریه، اردن و لبنان به دولت نوظهور اسراییل اعلان جنگ دادند و این اولین جنگ خونین اعراب و اسراییل بود. در اعلامیه ی تشكیل اسراییل، فلسطینی ها كه مالك 97درصد از اراضی این كشور بودند با قید عبارت «جوامع موجود غیر یهود» نادیده گرفته شدند. این اعلامیه باعث سرازیر شدن غیر قانونی یهودیان سراسر جهان به فلسطین شد و مورد حمایت «ویلسون» رییس جمهور وقت امریكا نیز قرار گرفت. از سوی دیگر نفرت شدید افكار عمومی جهان از مسایل خونین فلسطین، رژیم تازه متولد شده صهیونیست ها را در انزوا قرار داد.

 

موضع دیروز کشورهای عربی در قبال مشروعیت اسرائیل

یا پراکندگی این مردم در حق خود!

در روزهای نخست نیروهای اردن موفق به اشغال بخش عمده ای از بیت المقدس شدند. شورای امنیت كه ادامه ی جنگ را به ضرر صهیونیست ها می دید، در 2 ژوئن سال 1948، در حالی كه 19 روز از جنگ می گذشت خواستار آتش بس شد. صهیونیست ها از این آتش بس استفاده نموده با حمایت امریكا و چكسلواكی شروع به تجهیز قوای نظامی خود كردند، و در سپتامبر همان سال یعنی سه ماه بعد، آتش بس را نقض كردند و در داخل فلسطین، هاگانا «نیروی تهاجمی و تدافعی یهود» منطقه «عكا»، جایی كه هزاران عرب از حیفا و نقاط دیگر به آنجا پناهنده شده بودند را به گلوله بست و به دنبال آن تیپ هفتم هاگانا شهر «ناصره» را با درگیری به تصرف خود درآورد و حمایت خود را در خارج به سوی مواضع مصر آغاز كرد.

اعراب در جنگ دوم به علت فقدان فرماندهی واحد و عدم هماهنگی های لازم نتوانستند به طور مطلوب پایداری كنند و در نتیجه، جنگ در شرایطی كه 6 هزار كیلومتر مربع از اراضی، به اشغال صهیونیست ها درآمده بود با میانجیگری سازمان ملل به پایان رسید.

در بهار سال 1949، اسراییل موافقتنامه های جداگانه ی متاركه جنگ، با مصر، لبنان، ماوراء اردن و سوریه منعقد كرد. اما این موافقتنامه ها پایدار نماند و حمله های اسراییل هر چند وقت یكبار به قسمتی از این كشورها صورت می گرفت. در همان سال، دولت اشغالگر حدود 400 شهر و روستای عرب نشین فلسطین را تخریب و به جای آنها جنگل مصنوعی ایجاد كرد.

به این ترتیب در این جنگ نزدیك به یك میلیون، فلسطینی آواره و به كشورهای عربی منطقه پناهنده شدند و هزاران نفر از سربازان طرفین كشته و زخمی شدند و صهیونیست ها ( همان هایی که بعضی، ملت بدبخت و فلک زده اسرائیلشان می خوانند! و ما دوستشان داریم!) توانستند بر 78درصد كل خاك فلسطین مسلط شوند. از سوی دیگر مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی افزایش یافت و در سال 1951 به اوج خود رسید.

بر اثر جنگ و هم چنین ترور و كشتار فلسطینی ها و فرار آنان از سرزمین آبا و اجدادی مسأله ی آوارگان فلسطین به وجود آمد و این مسأله همچنان زمینه ی جنگ های بعدی یعنی 1956، 1967 و 1973 اعراب و اسراییل را فراهم آورد.

 

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۱۰:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۴
چه خوب نوشتید. افرین
ناشناس
|
|
۱۱:۲۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۸
خب به ما چه ربطی داره؟؟
چرا هزینه هاشو مردم ایران باید بدن؟؟؟
سران عرب فلسطین چشمشون کور خودشون یه فکری کنند .
هر هزینه ای که جیب مردم ایران و منافع ملی ایران برای ان فلسیطنیها می شود انشالله تیر مرگی باشدبر جسم و جانشان
و نسل هر دو طرف،