تو راه دادی بیام سر به زیر اومدم گفتی بزن صدام

دستم از دامن باران، کوتاه
لحظه‌ها پر شده از حسرت و آه...
به تو از دور سلام
از راه‌های رفته و در‌های بسته به سوی تو باز می‌گردم. از هجوم مشکلات و گرفتاری‌ها به آغوش باز تو پناه می‌آورم. دست هایم را به امید دستگیری تو بلند میکنم به سوی آسمان. چرا که تحمل ما اندک است و کَرم تو بسیار.
این‌بار با تو عهد می‌بندم که دیگر عهد شکنی نکنم و پای پیمانم با تو بمانم؛ پیمان با تو ماندن، پیمان بیراهه نرفت

---

ببینید
فیلمی زنده از حرم مطهر رضوی

---

پاشکسته، دست خالی
بار سنگین، چشم گریان
این من این کوه گنه
این ناله این فریاد و آهم.

---

نوشته خانم اصغری بااجرای خانم غنی زاده"عاشق تو"

---

---

با اینکه بار‌های بار پیمان شکنی کرده ام، اما تو هیچ گاه به من پشت نکردی و نمی‌کنی. چرا که تو وفادارترین نسبت به بندگانت هستی.
آنقدر آینه‌ی روح کدر شده که نور مهر تو به دلهایمان نمی‌رسد. اما به کلام تو، به محبان تو، به فرستاده‌ی تو متوسل می‌شویم که زنگار را از دل‌ها و چهره‌ها بزدایند و ما را از چشمه‌های معرفت الهی بهره‌مند سازند؛ که دست کوتاه ما به عرش بلند حضرتت نمی‌رسد

---

---

دلم گرفته‌تر از آسمان پُر ابر است
سرشک گرم چو باران ز دیده می‌بارم

شب‌های قدر، شکوفه‌های امید در قلب‌ها جوانه می‌زند؛ امید به بخشوده شدن، امید به بندگی کردن؛ که بنده‌ی تو بودن، توفیق است و ریشه‌های ما از ازل تا ابد با گوارای پرستش تو مأنوس است. ظلمت این شب‌ها را تنها سپیده‌دمان محبت توست که پایان می‌دهد. دریغ مدار؛ که ما دل به دریای بی‌کران لطف تو بسته ایم؛ یا ارحم الراحمین
----------------------------------------------

ما را جواب کرده طبیبان و می‌رویم
آن‌جا که درد‌ها به نگاهی دوا کنند

----------------------------------------
------------------------------------
یَا مَلْجَئِى عِنْدَ اضْطِرارِى
«یَا عُدَّتِى عِنْدَ شِدَّتِى، یَا رَجَائِى عِنْدَ مُصِیبَتِى، یَا مُؤْ نِسِى عِنْدَ وَحْشَتِى، یَا صَاحِبِى عِنْدَ غُرْبَتِى، یَا وَلِیِّى عِنْدَ نِعْمَتِى، یَا غِیاثِى عِنْد کُرْبَتِى، یَا دَلِیلِى عِنْدَ حَیْرَتِى، یَا غَنائِى عِنْدَ افْتِقارِى، یَا مَلْجَئِى عِنْدَ اضْطِرارِى، یَا مُعِینِى عِنْدَ مَفْزَعِى.‌ای توشه‌ام در سختی،‌ای امیدم در ناگواری،‌ای همدمم در وحشت،‌ای همرهم در غربت،‌ای سرپرستم در نعمت،‌ای فریادرسم در گرفتاری،‌ای رهنمایم در سرگردانی،‌ای توانگری‌ام در تنگدستی،‌ای پناهم در ناچاری و درماندگی،‌ای مددرسانم در هراس و دل‌نگرانی
شسته باران همۀ صحن‌ها را.
اما هنوز مانده غمی بر دلِ بارانی من

---

بشنوید 

یا نُورَ النُّورِ، یا مُنَوِّرَ النُّورِ، یا خالِقَ النُّورِ، یا مُدَبِّرَ النُّورِ، یا مُقَدِّرَ النُّورِ، یا نُورَ کلِ‏ّ نُورٍ، یا نُوراً قَبْلَ کلِ‏ّ نُورٍ، یا نُوراً بَعْدَ کلِّ نُورٍ، یا نُوراً فَوْقَ کلِ‏ّ نُورٍ، یا نُوراً لَیسَ کمِثْلِهِ نُورٌ»

«اى روشنى نور،‌ای روشنى ده نور، اى خالق نور و روشنى‏، اى تدبیر کننده نور، اى اندازه‏‌گیر نور، اى روشنى هر نور، اى روشنى پیش از هر نور، و اى روشنى‏ پس از هر نور، اى روشنى بالاى هر نور، اى نورى که مانندش نورى نیست.»

---

بشنوید 

مردم می گویند دلم گرفته‌تر از آسمان پُر ابر است
سرشک گرم چو باران ز دیده می‌بارم ...!
امشب بهتر از هر وقت میدونم چقدر خطا دارم و خطاکارم، اشتباهاتی که ازشون بی‌خبر هستم بماند! و چی میتونم ازت بخوام جز خطاپوشی و خطا بخشی.
همیشه برام قشنگ‌ترین‌ها رو کنار هم چیدی و باز هم مثل همیشه بهت ایمان دارم که صلاحی که تو برام رقم میزنی قشنگ‌ترینه.
سعی میکنم صبورتر باشم و میدونم چقدر این روز‌ها و روز‌های آینده بهش احتیاج دارم و این صبر رو فقط از تو می‌خوام. اصلاً جز از تو، از کی میتونم چیزی بخوام!
به حق این شب‌ها و شب زنده داری ها، از نور خودت بهم ببخش و کمکم کن مسیر برام روشن‌تر بشه و بفهمم در کدوم مسیر معنای حقیقی زندگی من کامل میشه.
منو تو تاریکی‌های این جهان رها نکن،‌ای نوری که مانندش نوری نیست.. این سه شب قدر هم با نوای جوشن کبیر به سر رسید. کاش فقط همین سه شب نباشه و خیلی چیزا یادمون نره.