صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۹

زمین چگونه دنیای مردگان شد؟

مرگ قطعی‌ترین اتفاق زندگی انسان است قطعی‌تر از تولد، مهمترین و در عین حال مبهم‌ترین موضوعی که بشر با آن روبرو بوده است.
کد خبر: ۳۸۵۸۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
مرگ سرچشمه اعتقاد به ماوراءالطبیعه بوده چرا که ذهن بشر همیشه و شاید هنوز، توان تصور عدم را نداشته و ناتوانی او در تطبیق دو مفهوم مرگ و نیستی او را وادار ساخته تا ماوراءالطبیعه را خلق کند. مفهومی که اگر چه در فرهنگ‌های مختلف بیان‌های گوناگونی دارد، اما شباهت آن چنان است که برخی آن را فطری پنداشته‌اند، ولی توجه به دستاورد‌های ژنتیک امروز جواب دیگری را مطرح می‌سازد به این معنی که همۀ بشر غیر افریقایی فرزندان جمعی کوچک بوده‌اند که از این قاره مهاجرت کرده‌اند و در سراسر کرۀ زمین پخش شده‌اند و اتفاقاً این جمعیت چند صد نفری به ماوراءالطبیعه اعتقاد داشته‌اند و این دلیلی است روشن برا‌ی شباهت و منشأ تمام اسطوره‌های بعدی در مورد مرگ وجهان آخرت شواهد بدست آمده تأیید می‌کند که آنان مردۀ خود را چنان دفن می‌کرده‌اند که انگار زندگی دیگری را در پیش داشته‌است.
خلق انسان به بدیهی تصور از تولد نوزاد باز می‌گشته است چنانکه نزدیکی دو انسان اگر موجب تولد نوزادی می‌گردد. نزدیکی دو خدا نیز انسان را خلق کرده است. آسمان خدای پدر بوده، چون نطفۀ خود را که همان باران است به زمین می‌ریخته زمین خدای مادر بوده چراکه همه چیز پس‌از باران از او زاده می‌شده است.
زمین انسان را در زهدان خود پرورش داده و متولد ساخته است و دوباره در خود جای می‌دهد ریشۀ ساخته شدن انسان از خاک که در اکثر اسطوره‌ها و حتی ادیان وجود دارد در همین تصور ابتدایی قراردارد. تصوری که بعد‌ها بسیار پیچیده شده، ولی هرگز نقش زمین و خاک در پیدایش از بین نرفته در واقع در دورۀ مردسالاری با قوت گرفتن خدای آسمان که مرد بوده کم کم خدای زمین کم‌اهمیت شده و زمین به جهان مردگان تنزل پیدا کرد. این تصور در ادیان تک خدایی کامل‌تر شده و جایگاه خداوند در آسمان‌ها در نظر گرفته می‌شود، ولی در همۀ این ادیان نیز تأکید شده که ما شما را از خاک آفریده و به خاک باز می‌گردانیم.
از سوی دیگر بازگشت انسان به زمین و ورود به دنیای مردگان در زیر زمین منشأ اصلی خاک سپاری مردگان محسوب می‌گردد. بازگشت انسان به زمین مفهومی جدایی‌ناپذیر از تمام آیین‌های خاک سپاری می‌باشد و دو نوع دیگر مراسم تدفین به صورت سوزاندن مرده و یا قراردادن مرده برای خورده شدن توسط حیوانات نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در همۀ انواع روح به سمت پدر و جسم یه سمت مادر باز می‌گردد. مرده‌ای که سوخته می‌شود روحش با آتش به آسمان رفته و خاکسترش به عنوان مظهر جسم به زمین بازمی‌گردد. در نوع زرتشتی آن که در سایر نقاط زمین نیزنمونه‌های آن وجود دارد استخوان‌ها به زمین باز می‌گردد وروح به آسمان اگرچه باید به بدوی‌ترین شکل جدایی انسان از مرده که رها کردن آن و خورده شدن توسط حیوانات بوده نیز توجه کرد و شاید این شیوه تدفین زرتشتی حفظ این اندیشۀ بدوی و پیوند آن با اسطوره‌های مابعه‌الطبیعه می‌باشد.
باچنین مقدمه‌ای می‌توان تصور کرد که گور محل وصل جهان واقعی با جهان ماوراءالطبیعه است و منطقی‌ترین نقطه برای ملاقات با مردگان نیز همین مکان است. شکل هشت ضلعی بسیار از مقابر این اندیشه را تقویت می‌کند که هم‌چنان که هشتی خانه‌ها محل انتظار برای ملاقات یا صاحب خانه است.
یکی از مهمترین ترس‌های بشر بازگشت مرده به جهان بوده به همین دلیل در برخی قبایل بدوی سر را از تن جدا کرده و جداگانه دفن می‌کرده‌اند سوزاندن راه‌حل بسیار خوبی برای جلوگیری از بازگشت مرده به این جهان بوده، ولی مرده‌هایی که سالم دفن می‌شده‌اند مردم را بسیار می‌ترسانده‌اند گذاشتن سنگی بزرگ برروی گور ریشه در این جلوگیری از بازگشت دارد.
دفن کردن مرده در میان خشت دیوار‌ها نیز آداب دیگری است که در بسیاری از نقاط جهان رایج بوده، پس‌از زلزله بم به تعدادی اسکلت در میان دیوار‌های خشتی برخورد شده است که قطعاً نشان دهندۀ تداوم این روش، حداقل در موارد خاص می‌باشد. وجود یک اتاقک در ساده‌ترین گور‌ها که با طاقی آجری و گاهی سنگی و امروزه بلوک سیمانی ساخته می‌شود باقی‌مانده تصور زندگی در گور مانند زندگی در خانه‌ای دیگر است.
اسطوره‌های مسیر جهان آخرت نیز هم بر شکل گور و هم برآیین‌های مربوط تدفین تأثیر گذار بوده، حیات پس‌از مرگ در ذهن انسان‌ها به صورت‌های متفاوتی شکل گرفته است.
 

یکی از این تصورات، بازگشت مرده به جهان زندگان بوده که همواره با ترس و دادن صدقه و نذورات برای آرام کردن و راضی نگه داشتن مردگان توام بوده است. آثار چنین نگرشی امروز به صورت پخش کردن میوه و شیرینی بر سر مزار‌ها هنوز هم زنده است.
از دیگر مسیر‌های زندگی پس‌از مرگ تناسخ است و روح مرده در قالب جسمی جدید اعم از انسانی یا حیوانی به جهان بازمی‌گردد. در این گونه نگرش‌ها معمولاً دلبستگی به جسم مرده وجود نداشته و مرده را می‌سوزانند یا به آب سپرده رهایش می‌کنند.
مسیر دیگر حضور مردگان به عنوان خدایان درجۀ دو می‌باشد. برخی از هندیان معتقدند مردگان و نیکان آنان در سرزمین یمه به ورطۀ خدایان درجۀ دوم صعود می‌کنند به نظر میرسد یکی از ریشه‌های بت‌پرستی در همین تصور باشد چراکه به جای عزیز از دست رفته مجسمه‌ای می‌ساخته و آن را عبادت می‌کرده‌اند.
همراهی مرده در سفر آخرت و کمک به او برای عبور از خطراتی که برای رسیدن به آرامش در برابر خود دارد نوع دیگری از نگرش به سرنوشت انسان پس از مرگ است، برخی از اقوام اروپایی سکه‌ای در دهان مرده می‌گذاشته‌اند تا در دنیای دیگر با خرج کردن آن مشکلات خود را حل کند. نوشتن ادعیه بر بدن مرده و یا بر کفن و خواندن اوراد در گوش او از جمله کمک‌های زندگان به مردگان در سفر آخرت می‌باشد. هنوز هم خواندن دعاءو کتاب‌های آسمانی بر سر قبر مردگان به نیت رسیدن ثواب به روح مرده و کمک به او در سفر آخرت از اعتقادات جدی مردم به‌شمار می‌رود.
پی‌بردن به این مسئله که هنوز بخش اعظم نگرش ما به این مسائل و آداب و رسوم مربوط به این واقعه یعنی مرگ، ادامه همان باور‌های تاریخی است و آنچه تحت عنوان دنیای جدید و مدرن به نام یک مفهوم تمدنی می‌شناسیم تأثیر چندانی بر این نگرش‌های کهن نداشته است.
گورستان مفهومی است با یکجا نشینی بشر شکل می‌گیرد و اگر مقابر مخصوص شاهان و اولیای دین بوده است گورستان محل دفن عامه مردم بوده است.
گورستان نیز همچون مقابر مراحل مختلفی را در تحول و تکمیل خود پشت سر گذاشته است چنانچه گفته شد تصور امتداد زندگی این دنیا به دنیای دیگر موجب می‌شد تا مردگان را در خانه دفن کنند تا در خانه خود به زندگی دیگر ادامه دهد. اما ترس از مردگان و بازگشت آنان به این جهان که در آغاز با ترک خانه بروز می‌یافت در نهایت به جدا کردن محل دفن از خانه انجامید از سوی دیگر با کامل‌تر شدن ادیان و وجود عبادت‌گاه‌ها و ارتباط پیش گفته در مورد دنیای مردگان و ادیان و خدایان و اینکه مردگان نیز همچون خدایانی پست‌تر مورد پرستش قرار می‌گرفتند استقرار گورستان در کنار معابد شکل گرفت و امروز هم وجود دارد.
مسئله قابل طرح دیگر در رابطه شهر و گورستان وجود مقبره‌های بسیار با اهمیت مذهبی است که اگرچه مقدم بر شکل‌گیری شهر نیستند، اما توسعه شهر در ارتباط با این مقبره‌ها می‌باشد.
مجموعه حضرت معصومه در قم و مجموعه امام رضا در مشهد ومجموعه‌های مقبره‌ای کربلا و نجف در عراق مقابری هستند که به دلیل اهمیت فوق‌العاده آن‌ها توسعه شهر در گرو وجود این مقابر می‌باشد به همین دلیل یعنی تبرک مقبره، گورستان‌های بی‌شماری به همراه مقابر کم‌اهمیت‌تر متعلق به مریدان ایشان در کنار آن‌ها شکل گرفته‌اند و باید توجه داشت که ابعاد این گورستان‌ها بیش از نیاز شهر می‌باشد.
چنین وضعیتی در مورد روستا‌هایی که صاحب امام زاده‌های معتبر هستند نیز وجود دارد همچون امامزاده داوود تهران یا امام زاده هاشم گیلان.
با توجه به همه مسایل توضیح داده شده در مورد گورستان‌ها و نقش آن‌ها در شهر‌ها باید به این نکته اشاره کرد که گورستان در شهر‌های ایرانی فضایی شهری محسوب می‌شده‌اند گورستان‌ها ضرورتاً دیوار نداشته‌اند و بسیاری از معابر شهری از میان این گورستان‌ها عبور می‌کرده‌اند. در بافت‌های فشرده شهر‌های ایران گورستان‌ها نقش فضا‌های باز و میادین را ایفا کرده‌اند علاوه بر این حضور مردم در شب‌های جمعه در این فضا‌ها عملاً همه ویژگی‌های مهم یک فضای شهری را برای گورستان‌ها مطرح می‌ساخته است.
به نظر می‌رسد بسیاری از افکار و روابط در زندگی بشر دچار تغییرات جدی شده است، اما رابطه ما با مرگ بیش از آنکه تحت تاثیر عقلانیت باشد تحت تاثیر اسطوره‌ها و تصورات ما نسبت به دنیای خارج از واقعیت روزمره می‌باشد.
مرگ به عنوان حادثه‌ای تاثیرگذار منشاء بسیاری از رویکرد‌های بشر به جهان و محیط زندگی او بوده است. تمامی اسطوره‌هایی که بعد‌ها منشاء فلسفه و هنر و حتی علم گردیده ریشه در این مفهوم دارد بدیهی است که معماری و شهرسازی به عنوان بستر زندگی انسان همواره متاثر از این افکار و اسطوره‌ها بوده است. اعتقاد به خدای زمین به عنوان مادر خلقت و خدای آسمان به عنوان پدر تا به امروز تمام آیین‌های مربوط به دفن مردگان یا سوزاندن آن‌ها و یا رها کردن و خورده شدن توسط حیوانات تحت تاثیر قرارداده و خلقت انسان از خاک و بازگشت به خاک از تاثیرگذارترین افکار در دفن کردن و ساخت مقابر بوده است. از طرفی اعتقاد به زندگی پس از مرگ تصور معماری خانه را به گور‌ها و مقابر منتقل ساخته است. از قدیمی‌ترین آثار مربوط به دفن مردگان در پیش از تاریخ تا مهمترین تمدن‌های تاریخی ایران شامل ایلای‌ها و هخامنشیان انعکاس این تصور و تحول و تکامل آن را در مقبرسازی مشاهده می‌کنیم.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۱۷:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۶
جالب بود