«شرمآور است امروز کسی در مملکت گرسنه بماند»
شهید آیتالله دکتر بهشتی ۱۱ اردیبهشت سال ۵۸ در جمع کارگران حزب جمهوری اسلامی به ایراد سخن پرداختند.
گزیدهای از سخنان شهید بهشتی را به نقل از روزنامه «فرهیختگان» میخوانید: «امروز خطری بزرگ جامعه ما را تهدید میکند و این تهدید مستقیما متوجه قشر شریف کارگر اعم از کارگر صنعتی و کارگر کشاورزی است و بلافاصله متوجه همه قشرهای دیگر. باید همه با هم تلاش کنیم جلوی این خطر را بگیریم و خواهیم توانست. ندیدید ما با همان رابطههای سالم و سازنده در مرحله نخستین انقلاب پیروز شدیم؟ بدانید با همین رابطههای سالم و سازنده در مراحل بعدی هم پیروز خواهیم شد.
من دوست دارم هرگز اجازه ندهید وحشت به اندیشه و دل کارگران رخنه کند. چه وحشتی؟ چه ترسی؟ دشمن تنها وقتی برای ما ترسآور است که در میان خودمان رابطه سالمی وجود نداشته باشد. باید برنامهریزی کنیم، مینشینیم دور هم برنامهریزی میکنیم. باید به نیاز روزانه برسیم و میرسیم.
به دوستان گفتم آقا دو مساله، سه مساله، چهار مساله است. اینها را از هم جدا نکنید، وابسته به هم نیز نکنید. هر یکی را در رابطه با دیگری بهش نگاه کنید، اما مستقلا رویش عمل کنید. یک مساله، نیاز امروز هر انسان نیازمند در این مملکت است. شرمآور است اگر امروز که در طلیعه جمهوری اسلامی است، هنوز کسی در این مملکت گرسنه بماند و این یک برنامه ضربتی میخواهد. این دیگر معطل هیچ چیز نباید باشد؛ حتی معطل کار.
برنامه دوم برنامه ضربتی ایجاد کار هست که روی این هم کاری شده، کار نسبتا خوبی شده و امیدواریم این برنامه ضربتی هم بهزودی در دست اجرا قرار بگیرد.
برنامه سوم، برنامه سالمساختن رابطه اقتصادی و اظهارنظر روشن درباره مالکیت صنعتی و مالکیت کشاورزی است که هرچه زودتر باید فرموله بشود. الان زیربنای این فرمول مدتهاست در دست ما هست، ولی زیربنای فرمول کافی نیست. فرمول زیربنایی حتما باید در رابطه با شرایط روز تبدیل به فرمول اجرایی بشود و در اختیار همه قرار بگیرد؛ این کار هم در دست است و انشاءالله بهثمر خواهد رسید و روشن خواهد شد.
مساله چهارم، مساله اقتصاد شکوفاداشتن است. هیچ جامعهای نمیتواند بگوید من از اقتصاد شکوفا بینیاز هستم. اقتصاد راکد، اقتصادی که آهنگ قهقرایی و عقبگرد داشته باشد خطر است و این را میدانید که به یک مساله مهم به نام مدیریت صنعتی، کشاورزی و بهطور کلی مدیریت اقتصادی مربوط میشود. نوع مدیریتی که در آن استثمار و استعمار نباشد، ولی مدیریت و انضباط باشد.»
من دوست دارم هرگز اجازه ندهید وحشت به اندیشه و دل کارگران رخنه کند. چه وحشتی؟ چه ترسی؟ دشمن تنها وقتی برای ما ترسآور است که در میان خودمان رابطه سالمی وجود نداشته باشد. باید برنامهریزی کنیم، مینشینیم دور هم برنامهریزی میکنیم. باید به نیاز روزانه برسیم و میرسیم.
به دوستان گفتم آقا دو مساله، سه مساله، چهار مساله است. اینها را از هم جدا نکنید، وابسته به هم نیز نکنید. هر یکی را در رابطه با دیگری بهش نگاه کنید، اما مستقلا رویش عمل کنید. یک مساله، نیاز امروز هر انسان نیازمند در این مملکت است. شرمآور است اگر امروز که در طلیعه جمهوری اسلامی است، هنوز کسی در این مملکت گرسنه بماند و این یک برنامه ضربتی میخواهد. این دیگر معطل هیچ چیز نباید باشد؛ حتی معطل کار.
برنامه دوم برنامه ضربتی ایجاد کار هست که روی این هم کاری شده، کار نسبتا خوبی شده و امیدواریم این برنامه ضربتی هم بهزودی در دست اجرا قرار بگیرد.
برنامه سوم، برنامه سالمساختن رابطه اقتصادی و اظهارنظر روشن درباره مالکیت صنعتی و مالکیت کشاورزی است که هرچه زودتر باید فرموله بشود. الان زیربنای این فرمول مدتهاست در دست ما هست، ولی زیربنای فرمول کافی نیست. فرمول زیربنایی حتما باید در رابطه با شرایط روز تبدیل به فرمول اجرایی بشود و در اختیار همه قرار بگیرد؛ این کار هم در دست است و انشاءالله بهثمر خواهد رسید و روشن خواهد شد.
مساله چهارم، مساله اقتصاد شکوفاداشتن است. هیچ جامعهای نمیتواند بگوید من از اقتصاد شکوفا بینیاز هستم. اقتصاد راکد، اقتصادی که آهنگ قهقرایی و عقبگرد داشته باشد خطر است و این را میدانید که به یک مساله مهم به نام مدیریت صنعتی، کشاورزی و بهطور کلی مدیریت اقتصادی مربوط میشود. نوع مدیریتی که در آن استثمار و استعمار نباشد، ولی مدیریت و انضباط باشد.»
منبع: ایسنا
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
شهید بهشتی عزیز نیستی ببینی اوضاعو !!!!
این سخنان را در سال 58 ایراد فرموده بودند که حقوق کارگر معادل 700 دلار بود الان حقوق یک کارگر معادل 100 دلار هم نمیشود.. آن هم با این تورم سرسام آور..
البته انقدر پوست کلفت شده اند که دیگر برایشان مهم نیست
قانون اساسی درست شود