استخدام 3 مرد برای قتل شوهر !
ازدواج سامانتا ولفورد و ارنی ایبارا بسیار مورد توجه عموم بود تا این که به ارنی حمله شد و با شلیک گلوله کشته شد.
استخدام 3 مرد برای قتل شوهر !
به گزارش تابناک جوان ،کسانی که سامانتا ولفورد را میشناختند گفتند که او میخواهد مشهور شود، او کانال یوتیوب خود را داشت و آرزو داشت بازیگر شود. با این حال، تنها چیزی که میتوانست او را به شهرت برسد آدم ربایی و قتل شوهرش، ارنی ایبارا بود.
در سال ۲۰۰۸، ارنی در یک فروشگاه با سامانتا ولفورد ملاقات کرد و این دو نفر به یکدیگر علاقهمند شدند و سپس با هم ازدواج کردند، آنها صاحب پنج فرزند شدند.
ارنی برای تأمین هزینه خانواده هفت نفره خود در دو شغل مشغول به کار بود، روزها در بخش تولید ماشینهای اسپرت کار میکرد و شبها را در یک پیتزا فروشی کار میکرد. سامانتا با اعتقاد به درآمدزایی بیشتر، یک کانال یوتیوب راه اندازی کرد. در ویدیوهای خود درباره احساسات، زندگی شخصی و مبارزات مادر پنج فرزند بودن صحبت میکرد.
او احساس کرد که این کانال به سمت خوبی میرود. پس به نوعی شروع به کمتر توجه کردن به بچههایش کرد با این طرز تفکر که به اصطلاح شغلش از این زندگی مهمتر بود. او میخواست در اینترنت مشهور شود.
در ساعات اولیه صبح، رزی ولفورد، مادر سامانتا، یک تماس تلفنی از سامانتا دریافت کرد.
سامانتا به مادر خود گفت متجاوزانی به خانه آنها حمله کرده و ظاهرا ارنی را ربودهاند.
وی که در همان نزدیکی زندگی میکرد، با ماشین به خانه آنها رفت، او سامانتا را در طبقه بالا پیدا کرد. طبق اسناد دادگاه، او دستانش را از پشت بسته و پاهایش را بسته بود.
افسران اداره کلانتری شهرستان تیتوس به سرعت وارد صحنه شدند. وقتی مقامات خانه را جستجو کردند، متوجه شدند هیچ چیز قیمتی گرفته نشده است. درب ورودی تکه تکه شده بود و نشانههایی از یک مبارزه فیزیکی وجود داشت.
کریس دورانت، کلانتر سابق شهرستان تیتوس به شبکههای خبری گفت. "مقداری خون روی دیوار وجود داشت که احتمالاً در جریان یک درگیری اتفاق افتاده است. "
سامانتا را برای بازجویی آوردند. او ادعا کرد که هنگام ورود متجاوزان به اتاق خواب آنها، او و ارنی در خواب بودند.
سامانتا در مصاحبه خود گفت: "زمانی را که به یاد میآورم، کمی بعد از ساعت ۱ بامداد بود که شخصی پتوها را پایین انداخت و من را وحشت زده کرد. "
وی گفت که یکی از مهاجمان در حالی که ارنی را به طبقه پائین کشانده و مورد ضرب و شتم قرار داد، چاقویی را روی گلوی سامانتا قرار دادند. پس از آن، او را نیز به طبقه پایین آوردند.
وی گفت: "آنها من را به زانو درآوردند و ارنی را مجبور کردند که به من نگاه کند. به نظر میرسید که آنها از من مانند نوعی عاملی برای وحشت استفاده میکنند و سپس با اسلحه به صورت ارنی میکوبند. " سامانتا در این فیلم با اشک این اتفاق را برای کارآگاهان بازگو میکند.
سامانتا گفت: در حالی که ارنی را از خانه به بیرون منتقل کردند او را به طبقه بالا بردند و بستند. پس از رفتن متجاوزان، وی تلفن خود را تکان داد و با دماغ شماره مادر خود را گرفت. وی ادعا کرد که مهاجمان ماسکی پوشیده بودند که تمام صورت آنها را پوشانده بود.
محققان تلفن ارنی را ردیابی کردند و حدود ساعت ۳:۲۰ بامداد در نزدیکی پیتسبورگ، در تگزاس ردی را گرفتند. با این حال، آنها نتوانستند او را پیدا کنند و بعداً سیگنال از بین رفت.
کارآگاهان همچنین به زودی مطلع شدند سامانتا در سال قبل با ادعای این که شوهرش ارنی به او حمله کرده با پلیس تماس گرفته است. سامانتا ادعا کرده که مشکلات داخلی آنها از زمانهای گذشته است.
پس از مدتی محققان پرونده به مدارکی دست یافتند که نشان میداد که سامانتا مسئول برنامه ریزی برای قتل شوهرش بوده است. از وی در مورد وقایع روز منتهی به حمله سوال کردند. او ادعا کرد که در بیمارستان به دیدار دوستی رفته است؛ و شخصی را ملاقات کرد که نام او کایل سانفورد بود.
سامانتا در مورد مشکلاتش با ارنی به او گفته بود، سانفورد نیز از آن موقعیت سو استفاده کرد و به او گفت از اینکه شخصی زنی را بزند متنفر است و به او پیشنهاد داد که میتواند به نحوی در وضعیت او مداخله کند و شوهرش را از زندگی او حذف کند.
در سال ۲۰۰۸، ارنی در یک فروشگاه با سامانتا ولفورد ملاقات کرد و این دو نفر به یکدیگر علاقهمند شدند و سپس با هم ازدواج کردند، آنها صاحب پنج فرزند شدند.
ارنی برای تأمین هزینه خانواده هفت نفره خود در دو شغل مشغول به کار بود، روزها در بخش تولید ماشینهای اسپرت کار میکرد و شبها را در یک پیتزا فروشی کار میکرد. سامانتا با اعتقاد به درآمدزایی بیشتر، یک کانال یوتیوب راه اندازی کرد. در ویدیوهای خود درباره احساسات، زندگی شخصی و مبارزات مادر پنج فرزند بودن صحبت میکرد.
او احساس کرد که این کانال به سمت خوبی میرود. پس به نوعی شروع به کمتر توجه کردن به بچههایش کرد با این طرز تفکر که به اصطلاح شغلش از این زندگی مهمتر بود. او میخواست در اینترنت مشهور شود.
در ساعات اولیه صبح، رزی ولفورد، مادر سامانتا، یک تماس تلفنی از سامانتا دریافت کرد.
سامانتا به مادر خود گفت متجاوزانی به خانه آنها حمله کرده و ظاهرا ارنی را ربودهاند.
وی که در همان نزدیکی زندگی میکرد، با ماشین به خانه آنها رفت، او سامانتا را در طبقه بالا پیدا کرد. طبق اسناد دادگاه، او دستانش را از پشت بسته و پاهایش را بسته بود.
افسران اداره کلانتری شهرستان تیتوس به سرعت وارد صحنه شدند. وقتی مقامات خانه را جستجو کردند، متوجه شدند هیچ چیز قیمتی گرفته نشده است. درب ورودی تکه تکه شده بود و نشانههایی از یک مبارزه فیزیکی وجود داشت.
کریس دورانت، کلانتر سابق شهرستان تیتوس به شبکههای خبری گفت. "مقداری خون روی دیوار وجود داشت که احتمالاً در جریان یک درگیری اتفاق افتاده است. "
سامانتا را برای بازجویی آوردند. او ادعا کرد که هنگام ورود متجاوزان به اتاق خواب آنها، او و ارنی در خواب بودند.
سامانتا در مصاحبه خود گفت: "زمانی را که به یاد میآورم، کمی بعد از ساعت ۱ بامداد بود که شخصی پتوها را پایین انداخت و من را وحشت زده کرد. "
وی گفت که یکی از مهاجمان در حالی که ارنی را به طبقه پائین کشانده و مورد ضرب و شتم قرار داد، چاقویی را روی گلوی سامانتا قرار دادند. پس از آن، او را نیز به طبقه پایین آوردند.
وی گفت: "آنها من را به زانو درآوردند و ارنی را مجبور کردند که به من نگاه کند. به نظر میرسید که آنها از من مانند نوعی عاملی برای وحشت استفاده میکنند و سپس با اسلحه به صورت ارنی میکوبند. " سامانتا در این فیلم با اشک این اتفاق را برای کارآگاهان بازگو میکند.
سامانتا گفت: در حالی که ارنی را از خانه به بیرون منتقل کردند او را به طبقه بالا بردند و بستند. پس از رفتن متجاوزان، وی تلفن خود را تکان داد و با دماغ شماره مادر خود را گرفت. وی ادعا کرد که مهاجمان ماسکی پوشیده بودند که تمام صورت آنها را پوشانده بود.
محققان تلفن ارنی را ردیابی کردند و حدود ساعت ۳:۲۰ بامداد در نزدیکی پیتسبورگ، در تگزاس ردی را گرفتند. با این حال، آنها نتوانستند او را پیدا کنند و بعداً سیگنال از بین رفت.
کارآگاهان همچنین به زودی مطلع شدند سامانتا در سال قبل با ادعای این که شوهرش ارنی به او حمله کرده با پلیس تماس گرفته است. سامانتا ادعا کرده که مشکلات داخلی آنها از زمانهای گذشته است.
پس از مدتی محققان پرونده به مدارکی دست یافتند که نشان میداد که سامانتا مسئول برنامه ریزی برای قتل شوهرش بوده است. از وی در مورد وقایع روز منتهی به حمله سوال کردند. او ادعا کرد که در بیمارستان به دیدار دوستی رفته است؛ و شخصی را ملاقات کرد که نام او کایل سانفورد بود.
سامانتا در مورد مشکلاتش با ارنی به او گفته بود، سانفورد نیز از آن موقعیت سو استفاده کرد و به او گفت از اینکه شخصی زنی را بزند متنفر است و به او پیشنهاد داد که میتواند به نحوی در وضعیت او مداخله کند و شوهرش را از زندگی او حذف کند.
طبق اسناد دادگاه، سانفورد برای کمک به او، پونس و یکی دیگر از دوستانش به نام لامار ریمز، را استخدام کرد. در مسیر انجام قتل، سانفورد، ریمز و پونس پس از ضرب و شتم ارنی، او را به منطقهای دورافتاده در شهرستان تگزاس بردند، جایی که پونس به پشت سر ارنی شلیک کرد.
آنها چند بار با تپانچه به سر او زده بودند، با آن که ضربههای سهمگینی روی صورت او زده بودند، اما مرگ بر اثر اصابت گلوله به پشت سرش بود. " پس از دستگیری سانفورد، وی به مسولین پرونده در یافتن و بازیابی جسد ارنی ایبارا کمک کرد.
مقامات سپس پیامهای متنی را پیدا کردند که سامانتا در حالی که پلیس در تلاش برای ردیابی تلفن ارنی بود، ریمز را برای نابود کردن تلفن ارنی فرستاد. طبق اسناد دادگاه، آنها به یکدیگر این پیام را دادند: "تلفن ارنی را خاموش کن، بشکونش و حرکت کن. "
سامانتا ولفورد دستگیر شد و به اتهام آدم ربایی و قتل سنگین متهم شد. ریمز نیز به طور مشابه دستگیر و متهم شد.
طبق گزارشات، سانفورد و پونس به جرم خود اعتراف کردند و هر یک به ۵۰ سال زندان محکوم شدند. ریمز نیز برای محاکمه به دادگاه رفت و در تمام موارد گناهکار شناخته شد و حکم زندان ۹۳ ساله را دریافت کرد.
سامانتا ولفورد به دلیل قتل همسرش، ارنی ایبارا، محاکمه شد. وی مجرم شناخته شد و به ۹۹ سال زندان محکوم شد.
منبع: تابناک جوان
ارسال نظرات