آسیبهایی که نوجوانان از آثار ترجمهای میبینند
حجت الله ناظری سرپرست حوزه هنری استان تهران از آسیبهای موجود در برخی آثار ترجمهای گفت.
ادبیات کودک و نوجوان ایران سال هاست که درخت تنومند و پربار خود را به کتاب های ترجمهای داده و کتابهای غربی در کنج کتابخانههای کودکان و نوجوانان ایرانی جا خوش کرده است. البته نه به این منظور که تمامی آثار ترجمهای با فرهنگ ایرانی سازگاری ندارد، اما با توجه به ظرفیتهای غنی ادبیات ایران، جای سوال است که چرا ناشران به جای تالیف، دست به ترجمه میزنند. به همین دلیل برای بررسی چرایی این مسئله گفت و گویی با حجت الله ناظری سرپرست حوزه هنری تهران ترتیب داده ایم که در ادامه آن را میخوانید.
حجت الله ناظری سرپرست حوزه هنری استان تهران در خصوص افزایش آمار کتابهای ترجمهای به خبرنگار ما گفت: کتاب کودک و نوجوان را میتوان در دو دسته بندی قرار داد. اولین دسته بندی، کتابهای تالیفی است و دیگری کتابهایی است که به صورت ترجمه در بازار نشر وجود دارد، اما یکی از عللی که اکثر ناشران به سمت کتابهای ترجمهای میروند، بحث هزینه کتابهای ترجمهای است؛ زیرا کار تالیف یکی از سختترین کارها است. نویسنده باید بر اساس آن کتابی که به عنوان مولف مینویسد تحقیق و پژوهش کند. گاهی سالها نیاز است تا یک اثر کودک و نوجوان در واقع نوشته شود و بعد در معرض عموم قرار بگیرد. در حالی که کار ترجمه کار راحت تری است. در حال حاضر، معمول شده اکثر مترجمها و دوستان دیگری که در حوزه ادبیات فعالیت میکنند، کارها و نمونههایی که در دنیا فروش بیشتری داشته یا فراگیرتر بوده است را انتخاب میکنند و پس از ترجمه، در دسترس کودک و نوجوان و مخاطب قرار میدهند. قطعا این فرایند آثار و تبعات مخربی را به همراه خواهد داشت.
وی ادامه داد: هر فرهنگ و زیست بومی، شرایط و اقتضائات خاص خود را دارد و مبتنی بر یک رگههای اصیلی از فرهنگ کشور رفتارها، الفاظ و کلمات شکل گرفته است که بنیانهای فرهنگی و فکری یک کشور را ایجاد میکند و میسازد؛ بنابراین وقتی ما بدون تحقیق و براساس فراگیر بودن یک کتابی که در دنیا وجود دارد، فارغ از اینکه آن را برای خودمان بومی سازی کنیم، ترجمه میکنیم، تبعاتش قطعا به مخاطب ما خواهد رسید. یعنی خیلی از رفتارهای کودک و نوجوان ما بر اساس این کتابهایی بر اساس رفتارهای ایرانی اسلامی نیست، شکل میگیرد و فارغ از این هیاهویی که در دنیا وجود دارد، به عنوان تولیداتی که در حوزه کودک نوجوان انجام میشود، به فروش میرسد.
ناظری افزود: شاید دلیل اصلی اینکه ناشران به دنبال این ترجمهها میروند، به دست آوردن سود و فروش بیشتر است و از آن جایی که ناشران به دنبال فروش کتاب هستند و بر اساس تبلیغات در دنیا، به مضامنی تربیتی کتابها توجه نمیکنند. همچنین چرخه بازار و ضاعقهی مردم بسیار مهم است و با توجه به برگشتهای ضعیف حوزه کتاب، به سراغ کتابهایی میروند که بتواند روی آنها مانور بدهند و با تبلیغات، فروش آن را بیشتر کند.
وی ادامه داد: یکی از نقاط ضعف ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، این است که تعداد نویسندگانی که در عرصه کودک و نوجوان فعالیت میکنند، به شدت کم شده و به تعداد انگشتان دست میرسد که آن هم نویسندگانی هستند که برای فضاهای هنری مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حوزه هنری دست به قلم میشوند؛ در حالی که اگر تعداد نویسندگان حوزه کودک و نوجوان خوبی تربیت کنیم، میتوان آثار قابل توجه و خوبی را برای کشورمان تولید کرد که مبتنی بر فضای فولکلور کشور ما باشند، مخاطب کودک و نوچوان از این آثار بهره خواهد برد و در نتیجه تعداد کتابهای تالیفی ما زیاد خواهد شد.
سرپرست حوزه هنری تهران بیان کرد: در روزگار امروز هر کاری باید سواد خاص خودش را داشته باشد. ما حتی خرید کتاب را نباید امری بدیهی تلقی کنیم و براساس تصاویر و عوامل ظاهری در کتاب، خرید انجام دهیم. پدر و مادری که برای فرزندشان احترام قائل هستند، باید در مورد محتوای یک کتاب تحقیق کنند و براساس آن، کتاب را برای بچه انتخاب کنند؛ بنابراین اگر این سواد در پدر و مادر اتفاق بیافتد و به این بینش برسند که این خوراک فرهنگی که من برای فرزندم مهیا میکنم، به همان میزان که روی خوراک و پوشاکشان حساس هستم، باید در مورد خرید کتاب هم همین وسواس را به خرج دهم. چه این محتوا را فرزندم بخواند یا من برای آن بخوانم، در آینده اش تاثیر میگذارد.
ناظری در ادامه افزود: کار فرهنگی کاری سخت و زمان بری است. باید کسی که به عنوان ناشر یک اثری را نشر میدهد از بازار شناخت داشته باشد. باید با برنامه به سمت این کار رفت که با فرهنگ و ضائقه مخاطب ما سازگاری داشته باشد و این ها، حداقلترین چیزهایی است که یک ناشر باید به آن توجه داشتنه باشد. در این صورت، هم فروش کتابهای نشرشان بیشتر میشود و هم زمانی که در یک کتاب رگههایی از فرهنگ خودمان را ببینیم و کودک و نوجوان وقتی آن را بخوانند، قطعا ارتباط بهتری هم برقرار میشود و فروش بهتری خواهد داشت.
وی گفت: باید در خرید کتاب، والدبن را متوجه بسیاری از مسائل کنیم. درست است که بچهها خودشان کتاب را انتخاب میکنند، اما تصمیم خرید نهایی را والدین میگیرند که در بعضی مواقع متاسفانه، ظاهر کتاب، تبلیغات دروغین و تبلیغات فضای مجازی، والدین را به سمت خرید کتاب میبرد.
این کارشناس ادبیات در پایان گفت: قطعا زمانی که محصولات متنوع در بازار رواج پیدا میکند، تغییر ضائقه کودک و نوجوان ما هم اتفاق میافتد. شاید مهمترین معلول تولید کتابهای ترجمه است این است که تالیف کتاب، بسیار سخت و زمان بر است. مسئولان باید در عرصه کارهای فرهنگی، تاب و تحملشان را بالا ببرند و کارهای دوراندیشانه تری انجام دهند و جلوی پای خود را نبینند. اگر ما ۳ سال پیش برای امروز برنامه ریزی کرده بودیم، حتما آمار کتابهای تالیفی بیشتر بود، اما وقتی ما به برنامه ریزی در کوتاه مدت بسنده میکنیم، بدون شک به تولیدات فاخری که نظام فکری کودک و نوجوان ما را شکل بدهد، نمیرسیم.
حجت الله ناظری سرپرست حوزه هنری استان تهران در خصوص افزایش آمار کتابهای ترجمهای به خبرنگار ما گفت: کتاب کودک و نوجوان را میتوان در دو دسته بندی قرار داد. اولین دسته بندی، کتابهای تالیفی است و دیگری کتابهایی است که به صورت ترجمه در بازار نشر وجود دارد، اما یکی از عللی که اکثر ناشران به سمت کتابهای ترجمهای میروند، بحث هزینه کتابهای ترجمهای است؛ زیرا کار تالیف یکی از سختترین کارها است. نویسنده باید بر اساس آن کتابی که به عنوان مولف مینویسد تحقیق و پژوهش کند. گاهی سالها نیاز است تا یک اثر کودک و نوجوان در واقع نوشته شود و بعد در معرض عموم قرار بگیرد. در حالی که کار ترجمه کار راحت تری است. در حال حاضر، معمول شده اکثر مترجمها و دوستان دیگری که در حوزه ادبیات فعالیت میکنند، کارها و نمونههایی که در دنیا فروش بیشتری داشته یا فراگیرتر بوده است را انتخاب میکنند و پس از ترجمه، در دسترس کودک و نوجوان و مخاطب قرار میدهند. قطعا این فرایند آثار و تبعات مخربی را به همراه خواهد داشت.
وی ادامه داد: هر فرهنگ و زیست بومی، شرایط و اقتضائات خاص خود را دارد و مبتنی بر یک رگههای اصیلی از فرهنگ کشور رفتارها، الفاظ و کلمات شکل گرفته است که بنیانهای فرهنگی و فکری یک کشور را ایجاد میکند و میسازد؛ بنابراین وقتی ما بدون تحقیق و براساس فراگیر بودن یک کتابی که در دنیا وجود دارد، فارغ از اینکه آن را برای خودمان بومی سازی کنیم، ترجمه میکنیم، تبعاتش قطعا به مخاطب ما خواهد رسید. یعنی خیلی از رفتارهای کودک و نوجوان ما بر اساس این کتابهایی بر اساس رفتارهای ایرانی اسلامی نیست، شکل میگیرد و فارغ از این هیاهویی که در دنیا وجود دارد، به عنوان تولیداتی که در حوزه کودک نوجوان انجام میشود، به فروش میرسد.
ناظری افزود: شاید دلیل اصلی اینکه ناشران به دنبال این ترجمهها میروند، به دست آوردن سود و فروش بیشتر است و از آن جایی که ناشران به دنبال فروش کتاب هستند و بر اساس تبلیغات در دنیا، به مضامنی تربیتی کتابها توجه نمیکنند. همچنین چرخه بازار و ضاعقهی مردم بسیار مهم است و با توجه به برگشتهای ضعیف حوزه کتاب، به سراغ کتابهایی میروند که بتواند روی آنها مانور بدهند و با تبلیغات، فروش آن را بیشتر کند.
وی ادامه داد: یکی از نقاط ضعف ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان، این است که تعداد نویسندگانی که در عرصه کودک و نوجوان فعالیت میکنند، به شدت کم شده و به تعداد انگشتان دست میرسد که آن هم نویسندگانی هستند که برای فضاهای هنری مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و حوزه هنری دست به قلم میشوند؛ در حالی که اگر تعداد نویسندگان حوزه کودک و نوجوان خوبی تربیت کنیم، میتوان آثار قابل توجه و خوبی را برای کشورمان تولید کرد که مبتنی بر فضای فولکلور کشور ما باشند، مخاطب کودک و نوچوان از این آثار بهره خواهد برد و در نتیجه تعداد کتابهای تالیفی ما زیاد خواهد شد.
سرپرست حوزه هنری تهران بیان کرد: در روزگار امروز هر کاری باید سواد خاص خودش را داشته باشد. ما حتی خرید کتاب را نباید امری بدیهی تلقی کنیم و براساس تصاویر و عوامل ظاهری در کتاب، خرید انجام دهیم. پدر و مادری که برای فرزندشان احترام قائل هستند، باید در مورد محتوای یک کتاب تحقیق کنند و براساس آن، کتاب را برای بچه انتخاب کنند؛ بنابراین اگر این سواد در پدر و مادر اتفاق بیافتد و به این بینش برسند که این خوراک فرهنگی که من برای فرزندم مهیا میکنم، به همان میزان که روی خوراک و پوشاکشان حساس هستم، باید در مورد خرید کتاب هم همین وسواس را به خرج دهم. چه این محتوا را فرزندم بخواند یا من برای آن بخوانم، در آینده اش تاثیر میگذارد.
ناظری در ادامه افزود: کار فرهنگی کاری سخت و زمان بری است. باید کسی که به عنوان ناشر یک اثری را نشر میدهد از بازار شناخت داشته باشد. باید با برنامه به سمت این کار رفت که با فرهنگ و ضائقه مخاطب ما سازگاری داشته باشد و این ها، حداقلترین چیزهایی است که یک ناشر باید به آن توجه داشتنه باشد. در این صورت، هم فروش کتابهای نشرشان بیشتر میشود و هم زمانی که در یک کتاب رگههایی از فرهنگ خودمان را ببینیم و کودک و نوجوان وقتی آن را بخوانند، قطعا ارتباط بهتری هم برقرار میشود و فروش بهتری خواهد داشت.
وی گفت: باید در خرید کتاب، والدبن را متوجه بسیاری از مسائل کنیم. درست است که بچهها خودشان کتاب را انتخاب میکنند، اما تصمیم خرید نهایی را والدین میگیرند که در بعضی مواقع متاسفانه، ظاهر کتاب، تبلیغات دروغین و تبلیغات فضای مجازی، والدین را به سمت خرید کتاب میبرد.
این کارشناس ادبیات در پایان گفت: قطعا زمانی که محصولات متنوع در بازار رواج پیدا میکند، تغییر ضائقه کودک و نوجوان ما هم اتفاق میافتد. شاید مهمترین معلول تولید کتابهای ترجمه است این است که تالیف کتاب، بسیار سخت و زمان بر است. مسئولان باید در عرصه کارهای فرهنگی، تاب و تحملشان را بالا ببرند و کارهای دوراندیشانه تری انجام دهند و جلوی پای خود را نبینند. اگر ما ۳ سال پیش برای امروز برنامه ریزی کرده بودیم، حتما آمار کتابهای تالیفی بیشتر بود، اما وقتی ما به برنامه ریزی در کوتاه مدت بسنده میکنیم، بدون شک به تولیدات فاخری که نظام فکری کودک و نوجوان ما را شکل بدهد، نمیرسیم.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
"ذائقه" درسته نه "ضاعقه"!