آشنایی با جوانان توانمند کشور
جوانانی که مسیر موفقیتشان از همین مرز و بوم شروع شده است و به نظر میرسد آینده درخشانی هم در انتظارشان باشد.
به گزارش تابناک جوان به نقل از روزنامه خراسان، جوانی یکی از هیجانانگیزترین دورههای زندگی هر انسانی است که موفقیت در این ایام می تواند یکی از بهترین ثمره های زندگی هر فرد باشد. بعضی جوانها فکر میکنند که تنها راه موفقیت، دکتر و مهندس شدن است و بعضی دیگر، فقط پولدار شدن را نشانه موفقیت میدانند. در پرونده امروز زندگی سلام و به بهانه میلاد حضرت علی اکبر(ع) که روز جوان نامگذاری شده است، با جوانهایی آشنا خواهید شد که در عین جوان بودن، کارنامه قابل دفاعی از خودشان بهجا گذاشتهاند و الزاما همهشان تحصیلات عالیه ندارند یا پولدار نیستند. جوانانی که مسیر موفقیتشان از همین مرز و بوم شروع شده است و به نظر میرسد آینده درخشانی هم در انتظارشان باشد.
استاد بزرگ شطرنج ایران در فصل پاییز سال گذشته و یک دور مانده به پایان رقابتهای جوانان جهان قهرمانی خود را در عین ناباوری قطعی کرد تا جایی که بسیاری از چهرههای مطرح شطرنج جهان از جمله «سوزان پولگار» نخستین استاد بزرگ شطرنج بانوان جهان عملکرد خیرهکننده مقصودلو را تحسین کردند. «پولگار» در توئیترش نوشت: «بر این باورم که پدیده جوان ایرانی در آینده نزدیک، جزو 10 نفر برتر دنیا خواهد شد. او مستعد است و سخت کوش با درک خوبی از شطرنج و دارای اعصاب پولادین.» «مقصودلو» با کسب مدال طلا برای نخستین بار در تاریخ شطرنج ایران به عنوان ارزشمند و تحسین برانگیز قهرمانی در مسابقات قهرمانی جوانان جهان دست پیدا کرد. درباره مقصودلو باید دانست که او در ۱۵ سالگی موفق شد عنوان جوانترین استاد بزرگ تاریخ شطرنج ایران را به خود اختصاص دهد و حالا در 18 سالگی، می توان آینده درخشانی برایش متصور شد.
نرگس کلباسی دختر ایرانی- انگلیسی، متولد یکم فروردین ۱۳۶۷ در اصفهان است که از چهار سالگی به همراه خانواده به انگلستان مهاجرت کرد. نرگس در 11 سالگی مادرش و در 16 سالگی، پدر خود را از دست داد. مدتی بعد در هند بنیاد خیریهای تاسیس کرد که از کودکان یتیم و نابینا مراقبت میکرد. نرگس در سال 2014 پس از حادثهای مشکوک، به قتل غیرعمد یک کودک متهم و بازداشت شد، ولی در سال ۲۰۱۷ بیگناه شناخته شد. در حکم تبرئه خانم کلباسی آمده بود که میتواند دو هزار دلار غرامت بگیرد که نرگس آن را هم به شاکیان بخشید. او با کمک دولت به ایران بازگشت و در سال 1396 بلافاصله پس از زلزله کرمانشاه خود را به آنجا رساند و هنوز هم مشغول خدمترسانی و خانهسازی برای زلزلهزدگان است. نرگس هر چند وقت یکبار جشنی با عناوین مختلف برای دریافت کمک از مردم راه میاندازد که طبق گزارش صفحه اینستاگرامش این مبلغ تا کنون به حدود 20 میلیارد تومان رسیده است.
در چند سال اخیر در عرصه استارت آپها اتفاقات بسیار خوبی افتاده است و تعداد زیادی از جوانان با تخصصهای مختلف از این طریق فعالیتهای موثر و نوآورانهای داشتهاند. در این میان، یکی ازمدیران جوان شتابدهنده های کشور که مدیر عامل شتاب دهنده فردوسی است، در شهر مشهد فعالیت میکند. مصطفی مکارم از جوانان خلاق و مبتکر این اتفاق نوآورانه است. به گفته مکارم، این استارت آپ با تمرکز بر چهار موضوع «آموزش و محتوا»، «اطلاعرسانی و رسانههای جدید»، «سرگرمی و بازیها» و «فناوریهای عمومی و شهری» در سال 1394 شکل گرفته است و از اهداف آن میتوان به افزایش فرهنگ کسب و کار با نگاه ویژه به کارآفرینی در شرق کشور و نیز شناسایی ایدههای ناب و افراد خلاق و برگزاری کارگاههای آموزشی- مهارتی کسب و کار برای پرورش ایدهها اشاره کرد.
در سالهای اخیر بانوان زیادی توانستهاند در رقابتها و میادین جهانی افتخارآفرینی کنند اما قطعا یکی از مهمترین و بزرگترین کارها را «کیمیا علیزاده» انجام داده است؛ شکستن طلسم کسب مدال المپیک توسط یک بانوی ایرانی. علیزاده در المپیک ریو 2016 توانست نام خود را به عنوان اولین مدالآور زن تاریخ المپیک ایران معرفی کند. او که این کار مهم را در 18 سالگی به انجام رساند، به عنوان جوانترین مدالآور تاریخ المپیک ایران هم لقب گرفت. این تکواندوکار جوان کشورمان البته چندین عنوان برتر دیگر را هم به نام خود ثبت کرده است: «اولین مدال دختران در المپیک تابستانی جوانان (نانجینگ ۲۰۱۴)، «اولین مدال تاریخ تکواندوی زنان ایران در مسابقات قهرمانی جهان در سال 2015» و «اولین بانوی ایرانی تکواندوکار حاضر در فینال تکواندوی قهرمانی جهان در سال 2017». حالا او یکی از پیشگامان ورزش بانوان است که برای خیلیها الگوی مناسبی میتواند در عرصه تلاش و پشتکار جوان ایرانی باشد.
مسعود محمدی، متولد 1370 در آخرین اعزامش به سوریه برای عملیات آزادسازی حلب و در دفاع از حریم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س) هنگام شناسایی منطقه به علت انفجار مین، پای راستش از پایین زانو قطع و بر اثر اصابت ترکش سیستم تنفسیاش نیز دچار مجروحیت شد و در زمان بستری در تهران سردار حاج قاسم سلیمانی از وی عیادت کرد. این جانباز 28 ساله در اولین اظهار نظرهایش بعد از بازگشت به زادگاهش که مورد استقبال تحسین برانگیز مردم روستای آبطویل در استان بوشهر قرار گرفت، گفت: «ناراحتم از اینکه توفیق شهادت نصیبم نشد و حضرت زینب(س) مرا لایق ندانست که جانم را فدا کنم. در عین حال خدا را شاکر و سپاس گزارم ولی باید بگویم ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم، در ره عشق جگردارتر از صد مردیم...»
20 سالگی برای خیلیها، ممکن است تازه زمان ورود به عرصههای مورد علاقه باشد. خلبانی هم از آن شغلهایی است که معمولا جزو علایق پسران معرفی میشود اما پس از این دو توضیح باید بگوییم که «هلیا باغبانی» دختر توانمندی است که در همین سن کم 20 سالگی توانسته در زندگیاش موفقیتهای خوبی به دست آورد. مهمترین اتفاق این است که او با گرفتن مدرک خلبانی توانسته امروز عنوان «جوانترین بانوی خلبان ایران» را به خود اختصاص دهد. او همچنین در سال 2018 یکی از 10 ایرانی بوده که مشعل المپیک زمستانی را حمل کرده است. باغبانی که بزرگ شده شهر تربت حیدریه است، درباره مسیری که در زندگیاش پیموده میگوید: «در ۱۵ سالگی از خانوادهام جدا شدم و برای ورود به رشته هوانوردی و خلبانی به تهران آمدم. روزهای سختی برای یک نوجوان بود اما شیرینی قبولی در این رشته و به ثمر نشستن تلاشهایم، همه آن دشواریها را جبران کرد».
بعضی کارها هستند که برای کسب موفقیت در آن، باید تجربه و سواد کافی به دست آورید. کار هنری مانند فیلم سازی قطعا یکی از این کارهاست. کمتر پیش میآید یک فیلم ساز با اولین فیلم بلند خود بتواند موفقیتهای زیادی به دست آورد اما «سعید روستایی» که متولد 1368 است با ساخت اولین فیلم بلند خود «ابد و یک روز» موفق شد تقریبا تمامی جوایز فیلم نامهنویسی و کارگردانی معتبر داخلی را در آن سال از آن خود کند. روستایی که مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه سوره دارد، این روزها فیلم دومش با نام «متری شیش و نیم» روی پرده سینماهاست. البته فیلم دوم او هم در جشنواره فجر 97 توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست بیاورد. فیلمی که به خاطر پرداختن به موضوع مواد مخدر و بازی گرفتن از چند هزار معتاد و کارتنخواب جزو فیلمهای دشوار و متفاوت به لحاظ ساخت حساب میشود.
سامانی متولد ۱۴ دی ۱۳۷۱ در تهران است. در دوران دبیرستان ریاضی و فیزیک خوانده اما برای پیش دانشگاهی تصمیم میگیرد به علوم انسانی تغییر رشته بدهد تا جدیتر وارد دنیای ادبیات شود. ورودش به دنیای شعر به دوران راهنمایی برمیگردد، زمانی که تحت تاثیر یکی از دوستانش هوس شعر گفتن میکند. او در این باره گفته: «از همان دوران سعی میکردم شعرها و آرایهها را خوب یاد بگیرم. یک روز یکی از دوستانم شعرهایی به زبان محاوره نوشته بود که بچهها در مدرسه خیلی تحویلش گرفتند. وقتی شعرهایش را نگاه کردم، دیدم اینها که چیز عجیب و غریبی نیست که آدم نتواند انجام بدهد. من هم یک دفتر برداشتم و سعی کردم روی ریتم از همان شعرها بنویسم. بعد هم آمدم مدرسه خواندم و بچه ها بسیار استقبال کردند... » او حالا یکی از معروف ترین شاعرهای دهه هفتادی است که در ادامه چند بیت از شعرهای او را خواهید خواند: «تا زمانی که جهان را قفسم میدانم / هر کجا پر بزنم طوطی بازرگانم»، «در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز / ظاهرا معنی «برگرد» نمیدانی چیست»، «تو در دل منی و دیگران نمیدانند / تو آتشی و من آتشفشان خاموشم» و ... .
قدیمترها خانمها اجازه قضاوت نداشتند. مدتی بعد این امکان ایجاد شد اما در باور عموم، قاضی زن جایگاهی نداشت. حالا آمار و ارقام میگوید حدود هزار قاضی خانم مشغول بهکار هستند که «هانیه پارساییان»29 ساله یکی از آنهاست؛ یکی از جوانترینهایشان. هانیه، اصالتا یزدی است و در «آباده» فارس قضاوت میکند. گرچه حضور خانمها در این سمت تقریبا پذیرفته شدهاست اما هانیه در مصاحبه با ایرنا گفتهاست که اوایل، کارش جلب توجه میکردهاست. او حتما مصمم و بااراده بوده که اجازه نداده است شرایط بیرونی، شغل سختش را سختتر کند و البته خوششانس که طبقِ گفته خودش در دادگستری آباده، با او رفتاری بهدور از تبعیض داشتهاند. هانیه مثل خیلیهای دیگر که پیامدهای تصمیمهای بزرگ و جهشهای بلندشان را میپذیرند یاد گرفته است با میزان بالای کار و فشارهای روانیاش کنار بیاید؛ تلاشش هم حتما موفقیتآمیز بوده که توانستهاست پروندههای سنگینی مثل اختلاس، کلاهبرداری و خیانت در امانت را به سرانجام برساند.
«میرطهماسب» از معدود دهههفتادیهای سینماست؛ آن هم در شرایطی که دهه شصتیها هنوز نقش دانشجو و جوانِ تازهبالغ عاشق -و اگر ازشان بخواهند نوجوان را هم- بازی میکنند. یسنا را وقتی 14ساله بود در فیلم «سیزده» هومن سیدی، درکنار امیر جدیدی و نوید محمدزاده دیدیم که بهاندازه آنها خوب و حرفهای بهنظر میرسید. وارد سینما شدن از سن پایین، لزوما موفقیت و ماندن را تضمین نمیکند، اتفاقا برای بعضیها زیانبار هم است. هنرپیشههای کمسن، غریزی بازی میکنند و بهدلیل آموزش ندیدن وحرفه ای نبودن بعد از مدت کوتاهی، کنار گذاشته میشوند. اما یسنا بعد از سیزده، ناپدید نشد؛ در «لانتوری» و «تابستان داغ» بازی و بیعجله جای پایش را بهعنوان بازیگر در سینما محکم کرد. «درساژ»، درام نوجوانانهای که پارسال اکران شد، آخرین کار یسنا بود که ثابت میکند میشود به آینده او امیدوار بود؛ همچنان نویدی که میگوید دیگر لازم نیست دههشصتیها در نقشهای کمتر از سنشان بازی کنند؛ جوانترها در راهند!
پیشکار، متولد دی ماه 67 است. از سن بسیار پایین وارد دنیای موسیقی شد. البته پیش از او خواهر بزرگ ترش نیز در زمینه موسیقی فعالیت داشت. از همان سالهای پیش از مدرسه نزد استاد ناصر نظر برای آموختن سازهای مختلف میرفت. در گذر سالها کم کم به رهبری ارکستر علاقه مند شد. اولین تجارب جدی او در زمینه رهبری ارکستر به دوران نوجوانی و زمانی که در دبیرستان در رشته موسیقی تحصیل میکرد، برمیگردد. او تجربه رهبری ارکستر جوانان تهران را در اوایل جوانی دارد. در 23 سالگی و برای آموزش بیشتر در زمینه موسیقی راهی آلمان شد. در این مدت تجربه رهبری ارکستر برای مجموعههای متفاوتی را داشته اما شاید زمانی بیشتر شناخته شد که دو سال پیش و در 28 سالگی، در نخستین دوره مسابقات بینالمللی رهبری ارکستر در آلمان، جایزه نخست را از آن خود کرد.
جوانترین دانشجوی دکترا در تاریخ دانشگاه تهران، حافظ کل قرآن و پارکورکار که در رشته علوم قرآن و حدیث تحصیل میکند، همنام دایی شهیدش است و بعد از دو برادر، کوچک ترین فرد خانواده است. «محمدسعید» متولد ۲۲ مهر سال ۱۳۷۷ در تهران است و قبل از ورود به کلاس پنجم دبستان، موفق به حفظ کل قرآن کریم شده است. او فعالیتهای خود را در زمینه علوم قرآنی، عربی، تفسیر و ... ادامه داده و از طریق سهمیهای که برای حفاظ در زمینه دریافت مدرک کارشناسی وجود دارد، مدرک کارشناسی خود را در ۱۳ سالگی گرفته است. محمدسعید در کنکور کارشناسی ارشد رشته الهیات رتبه 4 و در کنکور دکترا، رتبه دوم را کسب کرده و الان هم کوچک ترین دانشجوی مقطع دکترا در رشته الهیات و در تاریخ دانشگاه تهران است.
عنوان شغلی شهردار، معمولا با چهره مردان میانسال کتوشلوارپوش تداعی میشود. «سهیلا بامری» این تصویر کلیشهای را تغییر داده است. او سال گذشته وقتی 28سال بیشتر نداشت، کارش را در سمت شهردار «چگردکِ» استان سیستانوبلوچستان شروع کرد تا جوانترین شهردار کشور باشد. بامری فعالیتش را با ورود به شورای دهیاری شروع میکند. طبق آنچه خودش در گفتوگو با روزنامه اعتماد تعریف کردهاست، شورا بعد از مدتی او را بهعنوان دهیار انتخاب میکند. بعدتر، معاون بخشدار میشود. تلاشهایش در سمتهای اجرایی مختلف و رضایت مسئولان به گوش فرماندار میرسد. جلسهای با حضور اعضای شورای شهر برگزار و بامری، برای سمت سرپرستی شهر چگردک پیشنهاد میشود. بهاین ترتیب در استانی با بافت سنتی و مردسالار، یک خانم جوان مسئولیتی مهم را برعهده میگیرد. سهیلا بامری، من را یاد «دنیای شیرین دریا» میاندازد. در یکی از قسمتهای سریال، دریا تصمیم میگیرد در انتخابات شورای روستا شرکت کند؛ این تصمیم آنوقتها به چشم ما خیلی جسورانه میآمد و نمیدانستیم همسنوسالهایمان، چند سال بعد از پس کارهای بزرگ تر هم برخواهندآمد.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
ژن های برتر کو؟
آفرین به همشون باعث افتخارن غیر از ...