چرا سادهترین کارها را به تعویق میاندازیم؟
«اهمالکاران و کسانی که کارهای ساده را به تعویق میاندازند، افرادی تنبل، بیخیال و پشتگوشانداز نیستند. آنها مرتب خود را به خاطر کار ساده نکرده سرزنش میکنند و از تعللهای خود نگرانند.»
عصر ایران نوشت: «سال نو را جور دیگری آغاز کنید؛ به سراغ کارهای ساده و عقبافتاده بروید، انجامش دهید و شرش را بکنید. تنها در چند دقیقه میتوانید بار فکری یک کار ساده را از دوشتان بردارید و احساسی فوقالعاده به خود هدیه دهید.
به گفته و نوشته بسیاری از نویسندگان موفقیت و روانشناسان، کارهای کوچک انجامنشده انرژی روانی زیادی از شما میگیرند و منشاء روحی دارند. در بسیاری از مواقع ترس انجام یک کار یا مواجهه با واکنش یک نفر باعث بهتعویقافتادن چندماهه یک کار چند دقیقهای میشود؛ بهتعویقافتادنی که میتواند در هر لحظه روح شما را آزرده کند و توان شما را برای انجام کارهای دیگر کاهش دهد.
جالب اینجاست که همه ما کارهای سادهای در زندگی داریم که مرتبا آنها را به تعویق انداخته، خود را برای انجام کاری چند دقیقهای ناتوان میبینیم. اما چرا این روند را در بسیاری از مراحل زندگی خود تکرار میکنیم؟ این کارهای کوچک میتوانند ارسال یک ایمیل به همکاری باشد که دوستش ندارید، ثبت یا ایجاد یک تغییر کوچک روی فاکتور یا دیگر مدارک کاغذی باشد و شاید یک تماس با رئیستان که تنها یک یا چند دقیقه طول میکشد.
در گزارش «چرا کوچکترین کارها را به تعویق میاندازیم» به علل و تاثیرات آن بر زندگی افراد پرداخته و برایش راهکار ارائه میدهد.
اگر انجام بسیاری از این کارها تنها ۵ دقیقه طول بکشد، احتمالا پس از اتمام کار از خود میپرسید که چرا این کار را قبلا انجام ندادهاید؟ شما وقت خود را با فکر آزاردهنده بودن کارتان تلف کردید و با همین فکر از انجام آن طفره رفتهاید. جای تعجب ندارد که به تعویق انداختن یک کار ساده و چند دقیقهای در زندگیتان، به مرور زمان به معضلی آزاردهنده و بزرگ تبدیل میشود و به منابع و انرژی فیزیکی و روانی بیشتری برای حل و فصل آن نیاز خواهید داشت.
کارهای کوچک به شکلی غیر عادی فضای زیادی از ذهن شما را درگیر میکنند. با این حال روشهای سادهای برای برگرداندن این فضا به اندازه واقعیشان وجود دارد؛ روشهایی که با درک و دیدن ریشههای بزرگ جلوه کردن آنها آغاز میشوند. پس از درک و دیدن ریشههای این اهمال، موضوع رویکرد ما با تغییر واکنشهای احساسی و تمرین خودمهرورزی قالبی جدید مییابد و در این شرایط به آسانی میتوانیم به سمت انجام کارهای کوچک به تعویق افتاده خیز برداریم.
چرا کارهای کوچک تبدیل به هیولاهایی بزرگ میشوند؟
«فوشیا سیروس»، استاد روانشناسی دانشگاه شفیلد انگلستان، در این باره میگوید: اهمالکاری انسانها را در وضعیت پردردسرتری قرار خواهد داد. اغلب افراد همواره در راه تراشیدن دلایلی برای به تعویق انداختن کارهای سادهاند و مرتب میگویند که چه خوب است که به فلان دلیل کارها به تعویق افتادهاند، اما واقعیت این است که هیچ نوع تاخیری برای انجام امور برای هیچ کس خوب یا خوشایند نیست. افرادی که به صورت مزمن کارهای ساده را به تعویق میاندازند، در هنگام پذیرش نقشهای برجستهتر زندگی که نیاز به استقلال و تصمیمگیری سریعتری دارد سطح استرس بالا، الگوی خواب نامناسب و چشمانداز شغلی بدتری را تجربه میکنند. از نگاه علوم مرتبط به بهداشت روان اهمالکاری با افسردگی و اضطراب مرتبط است. این موضوع میتواند روابطمان را نیز تضعیف کند، زیرا با اهمالکاری که نوعی بدقولی نیز محسوب میشود، تعهدات خود با دیگران را میشکنیم.
به گفته استاد روانشناسی دانشگاه شفلید درک اهمالکاری در وظایف و امور بزرگ و سخت، آسان است. این کارهای بزرگ که به زمان، انرژی و تعهد زیادی نیاز دارند، میتوانند ترسناک، دلهرهآور یا تضعیفکننده قوای ذهنی باشند. اما اهمال در کارهای ساده و کوچک نیز میتواند به همان اندازه آزاردهنده و انرژیبَر به شمار آیند.
سیروس میگوید: در اصل ما امور سادهای را آگاهانه و هوشمندانه به تعویق میاندازیم که احتمالا احساس شک، ناامنی، ترس یا بیکفایتی را در ما برانگیزند. این کارها میتوانند به سادگیِ پرکردن اسناد اداری جدید یا تعویض "کارتریج" پرینتری باشد که طرز کار با آن را بلد نیستید یا نوشتن یک ایمیل کاری به همکاری که از جواب یا واکنش او نگران یا هراسان هستید.
سیروس در ادامه میگوید: بسیاری معتقدند که که اهمالکاری در این موارد به ضعف مدیریت زمان مربوط میشود، اما واقعیت این است که این تعلل و به تعویق انداختنها به مدیریت روحیات و خلق و خوی افراد ارتباط دارد. اهمالکاران و کسانی که کارهای ساده را به تعویق میاندازند، افرادی تنبل، بیخیال و پشتگوشانداز نیستند. آنها مرتب خود را به خاطر کار ساده نکرده سرزنش میکنند و از تعللهای خود نگرانند. کار نکرده مانند خوره روح آنها را میخورد و انرژی زیادی از آنها میگیرد. این نگرانی در ذهن آنها نشسته و منبع روانی آنها را تخلیه میکند و توانایی آنها در حل مسئله را کاهش میدهد. این افراد در این مواقع جمله «چه مرگم شده؟» را در ذهن خود تکرار میکنند و مرتب به این موضوع فکر میکنند که چرا توانایی انجام یک کار کوچک را از دست دادهاند. پس از آن که اهمالکاران قصد انجام یک کار ساده را میکنند، خود را در میان موج عظیمی از احساسات منفی درونی دیده و قدرت مشاهده منطقی نسبت به تواناییهای خود را از دست میدهند. آنها در این شرایط و به دلیل ترس و استرس، خود را برای انجام یک کار ساده چند دقیقهای ناتوان و ضعیف میبینند.
این روانشناس و استاد دانشگاه شفیلد انگستان در این باره میگوید: شما با کمی ترس و عدم اطمینان به یک کار کوچک آن را به یک موضوع بزرگ، بسیار وحشتناک و ترسآور تبدیل کردهاید. در واقع شما از کاه کوهی ساخته و آن را هیولا میکنید.
دلیل دیگر تلنبارشدن کارهای ساده و کوچک این است که معمولا این کارها فاقد مهلتها و ساختارهای امور مهم و بزرگ هستند. شما میتوانید بهراحتی این کارها را در هر موقع روز انجام دهید. به همین دلیل داشتن واکنشهای اجتنابی درباره این کارها سادهتر از اجتناب از انجام کارهای بزرگی است که تکمیل آن زمان زیادتری میطلبد.
چگونه با امور ساده مقابله کنیم؟
چگونه خود را آماده کاری کنیم که از آن وحشت داریم؟ «تیموتی پیکل»، استاد روانشناسی دانشگاه کارلتون و نویسنده کتاب «حل معمای تعویق» میگوید انگیزه اغلب به بهبود اهمالکاری کمک میکند؛ بنابراین اگر بدون توقف و فکر اضافه در مورد چرایی انجام ندادن آن کار، به سراغش بروید، احتمالا در طولانیمدت وضعیت بهتری برای انجام امور و انرژی روانی بالاتری خواهید داشت.
او در این باره گفت: دفعه بعد که تمام وجودتان فریاد میزند که نمیخواهم فلان کار را انجام دهم یا حس خوبی نسبت به آن ندارم، از خود بپرسید: «قدم بعدی برای انجام این کار چیست؟» همین سوال ساده توجه شما را به احساسات، عمل و موانع انجام کار جلب میکند.
دیوید آلن، مشاور آمریکایی بهرهوری و نویسنده کتاب «کارها را انجام بده»، این موضوع را «قانون ۲ دقیقهای» مینامد. بر اساس این قانون اگر کاری کمتر از ۲ دقیقه طول بکشد زمان صرفشده برای افزودن آن به لیست امور روزانه بیشتر از انجام فوری آن طول میکشد و چنین اقدامی از نظر زمانی ارزنده نیست؛ بنابراین به جای برنامهریزی فکری و فیزیکی فقط به داخل کار شیرجه بزنید. این اقدام فعال میتواند به شما کمک کند که از نشخوار فکری غیر ضروری عبور کنید. (گفتگو یا نشخوارهای ذهنی فرآیندهایی بسیار انرژیگیر هستند.)
تحقیق پیکل روی گروهی از دانشجویانش نشان داد که دانشجویان به محض شروع و انجام کار ساده آن را آسان و کماسترستر از زمان به تعویق انداختن آن ارزیابی کردند. پیکل میگوید: انجام کارها به حالات روحی و عاطفی شما ارتباط دارند. شما با متوازنکردن واکنشهای روحی، عاطفی و درونی، کارهای کوچک و ساده را بهتر مدیریت میکنید.
پیکل میگوید: ما چیزهای کوچک را روی هم تلنبار و آنها را در ذهن خود بزرگ میکنیم. در این شرایط از نظر هیجانی «ربایش آمیگدالا» را تجربه میکنیم؛ بنابراین در هنگام فکرکردن به کاری کوچک واکنش منفی نشان داده و در اصل از وجود و انرژی خودمان تغذیه میکنیم.
در یک تعریف ویکیپدیایی «ربایش آمیگدالا» یک پاسخ احساسی - عصبی و بیش از اندازه به محرک خارجی، فوری یا پرتلاطم است که کنترل منطقی را از دست شما میرباید. افراد در این مواقع عصبی، غمگین یا ناراحت شده و واکنشهای طبیعی خود نسبت به موقعیت و شرایط را از دست میدهند.
یک ترفند دیگر برای انجام کارهای کوچکتر، جادادن آنها میان کارهای بزرگتر است. پیکل پیشنهاد میکند: «سعی کنید یک جای مناسب برای انجام کارهای ساده در میان کارهای روزمره و معمولی خود بیابید.» او میگوید که هر روز در فاصله ۱۵ دقیقهای پختن جو سر صبحانه، خانهاش را جارو میزند. این موضوع نهتنها به شما حس استفاده بهتر از زمان در طول کارها را میدهد بلکه از انرژی انجام کار مهمتر برای انجام کارهای کوچکتر نیز بهره میبرد.
تمرین خود مهرورزی
سیروس میگوید در بسیاری از موارد ما از گذشته خود خاطراتی داریم که باعث به تعویق افتادن کارهای ما میشوند. وی میافزاید: یکی از بهترین راههای مقابله با اهمالکاری برگشتن به گذشته و قرارگرفتن در ریشه خاطراتی است که باعث به تعویق افتادن امور در زندگی ما میشوند. فکرکردن در مورد ریشههای شروع اهمال کاری میتواند ما را برای انجام امور ساده به آماده کند.
شاید شما بتوانید به کار ساده به عنوان فرصتی برای یادگیری یک مهارت جدید نگاه کنید. این استاد دانشگاه شفلید بریتانیا در این باره گفت: مهم است که بتوانید کار ساده را به موضوعی سرگرمکننده یا لذتبخش تبدیل کنید. وی میگوید: یکی دیگر از ترفندهای انجام کارهای ساده «تغییر لنزهای نگرشی به امور» است. این کار باعث تغییر دیدگاه احساسی و کاهش هیجانات منفی میشود. شاید کمی احمقانه به نظر برسد، اما روشی بسیار قدرتمند است.
سیروس و پیکل میگویند: لازم است که بیش از حد خود را سرزنش نکنیم و با توجه به شرایط پراسترس بیماری همهگیر کرونا به خود سخت نگیریم. از طرف دیگر همه تاخیرها اهمالکاری محسوب نمیشوند.
پیکل افزود: «تاخیرها بخشی از زندگی ما هستند. من میتوانم کارها را به تاخیر بیندازم، اما این تاخیر نوعی شکست اخلاقی نیست. گاهی این تاخیرها اولویت یک چیز بر دیگری است.
اگر خود را اهمالکار میدانید و برای آن خود را سرزنش میکنید، کمی مهرورزی به خود میتواند عامل موثر برای بازگشت به مسیر درست باشد. پیکل در حال تالیف تحقیقی است که نشان میدهد اهمالکارانی که خود را برای تعویقهای بیدلیل کارهای ساده بخشیدهاند، در آینده اهمالکاریهای کمتری داشتهاند. سیروس نیز در حال تالیف تحقیقی است که نشان میدهد چگونه خودمهرورزی در کاهش استرس ناشی از انجام وظایف مفید بوده است.»
به گفته و نوشته بسیاری از نویسندگان موفقیت و روانشناسان، کارهای کوچک انجامنشده انرژی روانی زیادی از شما میگیرند و منشاء روحی دارند. در بسیاری از مواقع ترس انجام یک کار یا مواجهه با واکنش یک نفر باعث بهتعویقافتادن چندماهه یک کار چند دقیقهای میشود؛ بهتعویقافتادنی که میتواند در هر لحظه روح شما را آزرده کند و توان شما را برای انجام کارهای دیگر کاهش دهد.
جالب اینجاست که همه ما کارهای سادهای در زندگی داریم که مرتبا آنها را به تعویق انداخته، خود را برای انجام کاری چند دقیقهای ناتوان میبینیم. اما چرا این روند را در بسیاری از مراحل زندگی خود تکرار میکنیم؟ این کارهای کوچک میتوانند ارسال یک ایمیل به همکاری باشد که دوستش ندارید، ثبت یا ایجاد یک تغییر کوچک روی فاکتور یا دیگر مدارک کاغذی باشد و شاید یک تماس با رئیستان که تنها یک یا چند دقیقه طول میکشد.
در گزارش «چرا کوچکترین کارها را به تعویق میاندازیم» به علل و تاثیرات آن بر زندگی افراد پرداخته و برایش راهکار ارائه میدهد.
اگر انجام بسیاری از این کارها تنها ۵ دقیقه طول بکشد، احتمالا پس از اتمام کار از خود میپرسید که چرا این کار را قبلا انجام ندادهاید؟ شما وقت خود را با فکر آزاردهنده بودن کارتان تلف کردید و با همین فکر از انجام آن طفره رفتهاید. جای تعجب ندارد که به تعویق انداختن یک کار ساده و چند دقیقهای در زندگیتان، به مرور زمان به معضلی آزاردهنده و بزرگ تبدیل میشود و به منابع و انرژی فیزیکی و روانی بیشتری برای حل و فصل آن نیاز خواهید داشت.
کارهای کوچک به شکلی غیر عادی فضای زیادی از ذهن شما را درگیر میکنند. با این حال روشهای سادهای برای برگرداندن این فضا به اندازه واقعیشان وجود دارد؛ روشهایی که با درک و دیدن ریشههای بزرگ جلوه کردن آنها آغاز میشوند. پس از درک و دیدن ریشههای این اهمال، موضوع رویکرد ما با تغییر واکنشهای احساسی و تمرین خودمهرورزی قالبی جدید مییابد و در این شرایط به آسانی میتوانیم به سمت انجام کارهای کوچک به تعویق افتاده خیز برداریم.
چرا کارهای کوچک تبدیل به هیولاهایی بزرگ میشوند؟
«فوشیا سیروس»، استاد روانشناسی دانشگاه شفیلد انگلستان، در این باره میگوید: اهمالکاری انسانها را در وضعیت پردردسرتری قرار خواهد داد. اغلب افراد همواره در راه تراشیدن دلایلی برای به تعویق انداختن کارهای سادهاند و مرتب میگویند که چه خوب است که به فلان دلیل کارها به تعویق افتادهاند، اما واقعیت این است که هیچ نوع تاخیری برای انجام امور برای هیچ کس خوب یا خوشایند نیست. افرادی که به صورت مزمن کارهای ساده را به تعویق میاندازند، در هنگام پذیرش نقشهای برجستهتر زندگی که نیاز به استقلال و تصمیمگیری سریعتری دارد سطح استرس بالا، الگوی خواب نامناسب و چشمانداز شغلی بدتری را تجربه میکنند. از نگاه علوم مرتبط به بهداشت روان اهمالکاری با افسردگی و اضطراب مرتبط است. این موضوع میتواند روابطمان را نیز تضعیف کند، زیرا با اهمالکاری که نوعی بدقولی نیز محسوب میشود، تعهدات خود با دیگران را میشکنیم.
به گفته استاد روانشناسی دانشگاه شفلید درک اهمالکاری در وظایف و امور بزرگ و سخت، آسان است. این کارهای بزرگ که به زمان، انرژی و تعهد زیادی نیاز دارند، میتوانند ترسناک، دلهرهآور یا تضعیفکننده قوای ذهنی باشند. اما اهمال در کارهای ساده و کوچک نیز میتواند به همان اندازه آزاردهنده و انرژیبَر به شمار آیند.
سیروس میگوید: در اصل ما امور سادهای را آگاهانه و هوشمندانه به تعویق میاندازیم که احتمالا احساس شک، ناامنی، ترس یا بیکفایتی را در ما برانگیزند. این کارها میتوانند به سادگیِ پرکردن اسناد اداری جدید یا تعویض "کارتریج" پرینتری باشد که طرز کار با آن را بلد نیستید یا نوشتن یک ایمیل کاری به همکاری که از جواب یا واکنش او نگران یا هراسان هستید.
سیروس در ادامه میگوید: بسیاری معتقدند که که اهمالکاری در این موارد به ضعف مدیریت زمان مربوط میشود، اما واقعیت این است که این تعلل و به تعویق انداختنها به مدیریت روحیات و خلق و خوی افراد ارتباط دارد. اهمالکاران و کسانی که کارهای ساده را به تعویق میاندازند، افرادی تنبل، بیخیال و پشتگوشانداز نیستند. آنها مرتب خود را به خاطر کار ساده نکرده سرزنش میکنند و از تعللهای خود نگرانند. کار نکرده مانند خوره روح آنها را میخورد و انرژی زیادی از آنها میگیرد. این نگرانی در ذهن آنها نشسته و منبع روانی آنها را تخلیه میکند و توانایی آنها در حل مسئله را کاهش میدهد. این افراد در این مواقع جمله «چه مرگم شده؟» را در ذهن خود تکرار میکنند و مرتب به این موضوع فکر میکنند که چرا توانایی انجام یک کار کوچک را از دست دادهاند. پس از آن که اهمالکاران قصد انجام یک کار ساده را میکنند، خود را در میان موج عظیمی از احساسات منفی درونی دیده و قدرت مشاهده منطقی نسبت به تواناییهای خود را از دست میدهند. آنها در این شرایط و به دلیل ترس و استرس، خود را برای انجام یک کار ساده چند دقیقهای ناتوان و ضعیف میبینند.
این روانشناس و استاد دانشگاه شفیلد انگستان در این باره میگوید: شما با کمی ترس و عدم اطمینان به یک کار کوچک آن را به یک موضوع بزرگ، بسیار وحشتناک و ترسآور تبدیل کردهاید. در واقع شما از کاه کوهی ساخته و آن را هیولا میکنید.
دلیل دیگر تلنبارشدن کارهای ساده و کوچک این است که معمولا این کارها فاقد مهلتها و ساختارهای امور مهم و بزرگ هستند. شما میتوانید بهراحتی این کارها را در هر موقع روز انجام دهید. به همین دلیل داشتن واکنشهای اجتنابی درباره این کارها سادهتر از اجتناب از انجام کارهای بزرگی است که تکمیل آن زمان زیادتری میطلبد.
چگونه با امور ساده مقابله کنیم؟
چگونه خود را آماده کاری کنیم که از آن وحشت داریم؟ «تیموتی پیکل»، استاد روانشناسی دانشگاه کارلتون و نویسنده کتاب «حل معمای تعویق» میگوید انگیزه اغلب به بهبود اهمالکاری کمک میکند؛ بنابراین اگر بدون توقف و فکر اضافه در مورد چرایی انجام ندادن آن کار، به سراغش بروید، احتمالا در طولانیمدت وضعیت بهتری برای انجام امور و انرژی روانی بالاتری خواهید داشت.
او در این باره گفت: دفعه بعد که تمام وجودتان فریاد میزند که نمیخواهم فلان کار را انجام دهم یا حس خوبی نسبت به آن ندارم، از خود بپرسید: «قدم بعدی برای انجام این کار چیست؟» همین سوال ساده توجه شما را به احساسات، عمل و موانع انجام کار جلب میکند.
دیوید آلن، مشاور آمریکایی بهرهوری و نویسنده کتاب «کارها را انجام بده»، این موضوع را «قانون ۲ دقیقهای» مینامد. بر اساس این قانون اگر کاری کمتر از ۲ دقیقه طول بکشد زمان صرفشده برای افزودن آن به لیست امور روزانه بیشتر از انجام فوری آن طول میکشد و چنین اقدامی از نظر زمانی ارزنده نیست؛ بنابراین به جای برنامهریزی فکری و فیزیکی فقط به داخل کار شیرجه بزنید. این اقدام فعال میتواند به شما کمک کند که از نشخوار فکری غیر ضروری عبور کنید. (گفتگو یا نشخوارهای ذهنی فرآیندهایی بسیار انرژیگیر هستند.)
تحقیق پیکل روی گروهی از دانشجویانش نشان داد که دانشجویان به محض شروع و انجام کار ساده آن را آسان و کماسترستر از زمان به تعویق انداختن آن ارزیابی کردند. پیکل میگوید: انجام کارها به حالات روحی و عاطفی شما ارتباط دارند. شما با متوازنکردن واکنشهای روحی، عاطفی و درونی، کارهای کوچک و ساده را بهتر مدیریت میکنید.
پیکل میگوید: ما چیزهای کوچک را روی هم تلنبار و آنها را در ذهن خود بزرگ میکنیم. در این شرایط از نظر هیجانی «ربایش آمیگدالا» را تجربه میکنیم؛ بنابراین در هنگام فکرکردن به کاری کوچک واکنش منفی نشان داده و در اصل از وجود و انرژی خودمان تغذیه میکنیم.
در یک تعریف ویکیپدیایی «ربایش آمیگدالا» یک پاسخ احساسی - عصبی و بیش از اندازه به محرک خارجی، فوری یا پرتلاطم است که کنترل منطقی را از دست شما میرباید. افراد در این مواقع عصبی، غمگین یا ناراحت شده و واکنشهای طبیعی خود نسبت به موقعیت و شرایط را از دست میدهند.
یک ترفند دیگر برای انجام کارهای کوچکتر، جادادن آنها میان کارهای بزرگتر است. پیکل پیشنهاد میکند: «سعی کنید یک جای مناسب برای انجام کارهای ساده در میان کارهای روزمره و معمولی خود بیابید.» او میگوید که هر روز در فاصله ۱۵ دقیقهای پختن جو سر صبحانه، خانهاش را جارو میزند. این موضوع نهتنها به شما حس استفاده بهتر از زمان در طول کارها را میدهد بلکه از انرژی انجام کار مهمتر برای انجام کارهای کوچکتر نیز بهره میبرد.
تمرین خود مهرورزی
سیروس میگوید در بسیاری از موارد ما از گذشته خود خاطراتی داریم که باعث به تعویق افتادن کارهای ما میشوند. وی میافزاید: یکی از بهترین راههای مقابله با اهمالکاری برگشتن به گذشته و قرارگرفتن در ریشه خاطراتی است که باعث به تعویق افتادن امور در زندگی ما میشوند. فکرکردن در مورد ریشههای شروع اهمال کاری میتواند ما را برای انجام امور ساده به آماده کند.
شاید شما بتوانید به کار ساده به عنوان فرصتی برای یادگیری یک مهارت جدید نگاه کنید. این استاد دانشگاه شفلید بریتانیا در این باره گفت: مهم است که بتوانید کار ساده را به موضوعی سرگرمکننده یا لذتبخش تبدیل کنید. وی میگوید: یکی دیگر از ترفندهای انجام کارهای ساده «تغییر لنزهای نگرشی به امور» است. این کار باعث تغییر دیدگاه احساسی و کاهش هیجانات منفی میشود. شاید کمی احمقانه به نظر برسد، اما روشی بسیار قدرتمند است.
سیروس و پیکل میگویند: لازم است که بیش از حد خود را سرزنش نکنیم و با توجه به شرایط پراسترس بیماری همهگیر کرونا به خود سخت نگیریم. از طرف دیگر همه تاخیرها اهمالکاری محسوب نمیشوند.
پیکل افزود: «تاخیرها بخشی از زندگی ما هستند. من میتوانم کارها را به تاخیر بیندازم، اما این تاخیر نوعی شکست اخلاقی نیست. گاهی این تاخیرها اولویت یک چیز بر دیگری است.
اگر خود را اهمالکار میدانید و برای آن خود را سرزنش میکنید، کمی مهرورزی به خود میتواند عامل موثر برای بازگشت به مسیر درست باشد. پیکل در حال تالیف تحقیقی است که نشان میدهد اهمالکارانی که خود را برای تعویقهای بیدلیل کارهای ساده بخشیدهاند، در آینده اهمالکاریهای کمتری داشتهاند. سیروس نیز در حال تالیف تحقیقی است که نشان میدهد چگونه خودمهرورزی در کاهش استرس ناشی از انجام وظایف مفید بوده است.»
ارسال نظرات