با چند معمای جالب استدلال خود را بسنجید!
در مطلب زیر با چند معمای جالب و سرگرم کننده قدرت استدلال خود را بسنجید. جواب معماها در انتهای مطلب آمده است.
تحقیقات نشان داده ریسک ابتلا به آلزایمر در افرادی که به طور مرتب فعالیتهای ذهنی دارند به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکند. این بدان معنی است که کسانی که مرتباً شطرنج بازی یا معما حل میکنند تا سنین بسیار بالا از آلزایمر یا زوال عقل مصون خواهند بود.با چند معمای جالب و سرگرم کننده قدرت استدلال خود را بسنجید. جواب معماها در انتهای مطلب آمده است.
معمای شماره ۱
در گذشتههای دور، در سرزمینی پادشاهی زندگی میکرد که نه به کسی اجازه میداد امپراتوری اش را ترک کند و نه اجازهی ورود اجنبیها را میداد. تنها یک پل وجود داشت که قلمرو پادشاهی او را به دنیای بیرون متصل میکرد. طبق دستور پادشاه، هر کسی که تلاش میکرد از قلمرو او خارج شود باید کشته میشد. هر کسی هم که وارد قلمرو اش میشد را باید بازمی گرداندند.نگهبان پل برای انجام استراحت، ۵ دقیقهای در اتاقک نگهبانی مینشیند و سپس به سر پستش برمی گردد. عبور از پل ۸ دقیقه طول میکشد.
فقط یک زن توانسته بود فرار کند. چطور این اتفاق افتاده بود؟
معمای شماره ۲
فقط یک زن توانسته بود فرار کند. چطور این اتفاق افتاده بود؟
معمای شماره ۲
پلیس جسد مردی را به همراه یک اسلحه و یک ضبط صوت در دستانش پیدا میکند. وقتی پلیس دکمهی پخش ضبط را میزند، یک صدا پخش میشود که میگوید «دیگر دلیلی برای ادامهی زندگی ندارم» و به دنبال آن صدای شلیک گلوله شنیده میشود. پلیس بعد از شنیدن این صداها متوجه میشود که مرد به قتل رسیده.
پلیس از کجا به این مسأله پی برد؟
معمای شماره ۳
جان در خانه تنها بود که صدای افتادن چیزی در اتاق همسرش به گوشش رسید. وقتی جان وارد اتاق شد دید که مجسمهی مورد علاقهی همسرش شکسته. همان موقع کسی از اتاق به بیرون فرار کرد.جان سعی کرد غریبه را بگیرد. اما وقتی به خیابان رسید شیشههای عینکش به خاطر سرد بودن هوا بخار کردند و او نتوانست جایی را ببیند. در نتیجه غریبه توانست از دستش فرار کند.جان ماجرا را برای پلیس تعریف کرد، اما تمایلی نداشت در موردش تحقیق شود. مأمور پلیس از جان خواست دست از دروغ گفتن بردارد و اقرار کند که خودش مجسمه را شکسته بود.
آیا داستان جان واقعاً ساختگی بود؟
معمای شماره ۴
یک پل ۲۰ کیلومتری وجود دارد که تحمل وزن بیشتر از ۲ هزار کیلوگرم را ندارد. یک ماشین با دقیقاً ۲ هزار کیلوگرم وزن به آرامی شروع به عبور از پل میکند و وقتی به نیمهی پل میرسد، یک پرنده با وزن ۲۰۰ گرم روی سقف آن مینشیند.
آیا پل فرو خواهد ریخت؟
معمای شماره ۵
نتیجهی نهایی مسابقه چه بود؟......
جواب معمای شماره ۱
وقتی نگهبان در اتاقک نگهبانی بود، زن شروع به عبور از پل کرد. او ۵ دقیقه پیش رفته بود و سپس چرخیده بود و به سمت قلمرو پادشاهی برگشته بود. وقتی به قلمرو رسیده بود از او مجوز ورود خواسته بودند و از آنجایی که او چیزی نداشت، به او اجازهی ورود به سرزمین پادشاه را نداده بودند. به این ترتیب زن خود را یک خارجی جا زده بود و توانسته بود فرار کند.
جواب معمای شماره ۲
اگر مرد خودکشی کرده بود پس چه کسی نوار را عقب زده بود تا صدا از اول پخش شود؟
جواب معمای شماره ۳
بله صحبتهای جان دروغ بود. او در حین تعقیب غریبه به خیابان دویده بود. اما وقتی کسی از هوای گرم اتاق وارد هوای سرد بیرون شود، شیشههای عینکش بخار نمیکند. جان فقط ترسیده بود که اعتراف کند خودش مجسمهی موردعلاقهی همسرش را شکسته بود.
جواب معمای شماره ۴
خیر. از آنجایی که ماشین حرکت آهستهای داشت وقتی به نیمهی پل رسیده بود یعنی ۱۰ کیلومتر را طی کرده بود. پس به طور قطع بخشی از بنزین خود را یعنی حداقل به اندازهی ۲۰۰ گرم، از دست داده بود؛ بنابراین وزن پرنده هیچ تأثیری بر وزن کلی نخواهد داشت.
جواب معمای شماره ۵
با بررسی واکنشهای طرفداران میتوان فهمید که نفرات اول، پنجم، ششم و هفتم (از چپ به راست) طرفدار تیم اول و نفرات دوم، سوم، چهارم و هشتم طرفداران تیم دوم هستند. با توجه به واکنش طرفدارها میتوان متوجه شد که کدام گل متعلق به کدام تیم بوده؛ بنابراین برندهی مسابقه، تیم اول و نتیجهی مسابقه ۵ بر ۳ بود.
ارسال نظرات