حلزونی شگفت انگیز که خودکشی می کند و دوباره زنده می شود! +فیلم
حلزونی شگفت انگیز که سرش را از بدن جدا کرده و دوباره برای خود بدن میسازد.
محققان دو گونه از حلزونهای دریایی از نوع کیسه زبانان{لیسه دریایی شیره خوار} پیدا کردهاند که سر خود را از بدن جدا کرده و سپس به مدت یک هفته برای خود قلب ساخته و در طول سه هفته بدن خود را کامل میکنند.
جالب اینجاست که برای سر جداشده بدن جدید میسازند اما برای بدن جداشده، سری ساخته نمیشود.
آنها پس از سربریدن خود، شروع به لرزیدن و خوردن کرده و در یک هفته قلب را رشد داده و در 3 هفته روند ساخت بدن را پایان میدهند.
محققان دلیلش را نمیدانند اما حدس میزنند با این کار مانع از رشد انگلهای ضد تولید مثل میشوند.
جالب اینجاست که برای سر جداشده بدن جدید میسازند اما برای بدن جداشده، سری ساخته نمیشود.
آنها پس از سربریدن خود، شروع به لرزیدن و خوردن کرده و در یک هفته قلب را رشد داده و در 3 هفته روند ساخت بدن را پایان میدهند.
محققان دلیلش را نمیدانند اما حدس میزنند با این کار مانع از رشد انگلهای ضد تولید مثل میشوند.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
شگفت انگيزه !!!! كاش بشود اين توانايي را در انسانها نيز گسترش داد!
سلام علیکم
25 رجب شهادت امام موسی کاظم (ع) است و محبّین آل پیامبر (ع) داغدارند
به این مناسبت روایت شیخ مفید را نقل میکنم
زید بن ارقم گوید: روزی در غرفه نشسته بودم وقتی رأس الحسین (ع) که بر نیزه بود از جلویم گذشت شنیدم که این آیه را میخواند
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ﴿کهف۹﴾ آیا گمان کردی که یاران غار و لوحه از نشانههای ما در شگفتی بودند»
بخدا سوگند موهایم سیخ شد و عرض کردم: بخدا، سر بریدهات -ای پسر پیمبر خدا- بسا شگفت و شگفتآورتر است (الإرشاد2 ص117)
25 رجب شهادت امام موسی کاظم (ع) است و محبّین آل پیامبر (ع) داغدارند
به این مناسبت روایت شیخ مفید را نقل میکنم
زید بن ارقم گوید: روزی در غرفه نشسته بودم وقتی رأس الحسین (ع) که بر نیزه بود از جلویم گذشت شنیدم که این آیه را میخواند
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقيمِ كانوا مِنْ آياتِنا عَجَباً ﴿کهف۹﴾ آیا گمان کردی که یاران غار و لوحه از نشانههای ما در شگفتی بودند»
بخدا سوگند موهایم سیخ شد و عرض کردم: بخدا، سر بریدهات -ای پسر پیمبر خدا- بسا شگفت و شگفتآورتر است (الإرشاد2 ص117)