به بهانه ملا لغتی شدن برخی ها در بحبوحه سیل!
بنیآدم اعضای یکدیگرند یا یک پیکرند؟
درج خبری از تابناک جوان با اشاره به مصرع «بنی آدم اعضای یکدیگرند(یک پیکرند)» باعث ایجاد اظهار نظرات مختلفی درباره این موضوع شد که کلمه «دیگر» درست است یا «پیکر»!؟
پس از درج خبری توسط تابناک جوان درباره اقدام شجاعانه یک پزشک خانم در رسیدگی به سیل زدگان که در متن خبر به شعر معروف حضرت سعدی اشاره شده بود، اظهار نظرات مختلفی درباره این موضوع سر زبانها افتاد که کلمه «دیگر» درست است یا «پیکر»!؟
باز هم یک جنجال تکراری
پیش از این و در موردی مشابه، بهزاد زرینپور(شاعر) کسی بود که به اظهارنظر خانم بهاره افشاری بازیگر (به تصویر پست در بالا مراجعه شود) واکنش نشان داد و در صفحه شخصی خود نوشت: «همان طور كه میبينيد، خانم بهاره افشاری بازيگر در هيأت يک كارشناس ادبيات و عالم به تصحيح نسخ، همه بزرگان علم تصحيح كه به اتفاق اين مصرع معروف سعدی را «بنی آدم اعضای يكديگرند» ثبت و ضبط كردهاند، متهم به بیسوادي كردهاند!
پيداست كه ايشان بدون داشتن اطلاعات درباره علم تصحيح و نسخهخوانی كتابهاي ادبی و بدون اندكی تحقيق در اين باره اين سخن را گفتهاند. اگرچه برخی بر اساس دريافت شخصی خود تصور میكنند «اعضای يک پيكرند» بر «اعضای يكديگرند» رجحان معنی شناختی دارد اما اولا در هيچ يک از نسخ خطی «يک پيكرند» ضبط نشده است و بدون استثنا «يكديگرند» ضبط شده است؛ ثانيا اعضای يكديگرند معنی استعاري و مجازی دارد كه غنیتر از يک پيكرند است؛ ثالثا با آوردن يک پيكرند مصرع دوم حشو تلقی میشود. ايشان را به مطالعه توضيحات عالمانه استاد استادانم شادروان دكتر غلامحسين يوسفی در تصحيح بوستان توصيه میكنم تا ديگر چنين در مسند بزرگان ننشيند و حكم باطل نراند.»
اعضای یکدیگرند
استاد فقيد مرحوم دکتر غلامحسين يوسفی در توضيحات گلستان (ص ٢٦٤) در تائيد و تاکيد صحت اين مطلب نوشتهاند: «اعضای يکديگرند؛ چنين است در همه نسخهها.» البته افراد دیگری مانند مجتبی مینوی، حبیب یغمایی و محمدعلی فروغی نیز نظر یوسفی را تایید کردهاند.
نظر ما نظر فرهنگستان است
بدون شک هر فردی نظری میتواند داشته باشد که قابل احترام است اما این گونه اظهار نظرهای نسنجیده و حق به جانب! بدون اطلاعات کافی است. درست چند روز بعد از انتشار اسکانس 10 هزار تومانی، در همان سال انتشار، صحبتهای بسیار زیادی مطرح شد که روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران در جواب به اعتراضات پاسخ داد:
اعضای یکدیگرند
استاد فقيد مرحوم دکتر غلامحسين يوسفی در توضيحات گلستان (ص ٢٦٤) در تائيد و تاکيد صحت اين مطلب نوشتهاند: «اعضای يکديگرند؛ چنين است در همه نسخهها.» البته افراد دیگری مانند مجتبی مینوی، حبیب یغمایی و محمدعلی فروغی نیز نظر یوسفی را تایید کردهاند.
نظر ما نظر فرهنگستان است
بدون شک هر فردی نظری میتواند داشته باشد که قابل احترام است اما این گونه اظهار نظرهای نسنجیده و حق به جانب! بدون اطلاعات کافی است. درست چند روز بعد از انتشار اسکانس 10 هزار تومانی، در همان سال انتشار، صحبتهای بسیار زیادی مطرح شد که روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ايران در جواب به اعتراضات پاسخ داد:
«با توجه به وجود دو نگارش متفاوت اما صحيح براي اين مصرع، از نظر بانک مرکزی چاپ هر دو نگارش بر پشت اسکناس ١٠٠هزار ريالی بيانکننده پيامی عميق و انسانی نهفته در شعر مشهور اين شاعربزرگ در تاريخ ادبيات فارسی است. با اين تفکر برای استفاده از اين بيت در طراحي اسكناس جديد صلاح کار را در فصلالخطاب قرار دادن نظر کارشناسان نهادی رسمي قرار داديم و از همان ابتدا با فرهنگستان زبان و ادب فارسی مکاتبات لازم انجام شد که در پاسخ، فرهنگستان قرائت بيت «بنی آدم اعضای يکديگرند / که در آفرينش زيک گوهرند» را از نظر مرحوم دکتر غلامحسين يوسفی ارجح اعلام كرد.»
نظر فرهنگستان ارجح است
محمدجعفر یاحقی، پژوهشگر، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در پاسخ به ایبنا میگوید: «بدون شک نظر من با نظر فرهنگستان یکی است و من نیز معتقدم که «یکدیگر» درست است. حرف درباره این موضوع زیاد است و من نیز مفصل درباره این مصرع صحبت کردهام که این اظهارنظر در روزهای آینده در یکی از روزنامههای سراسری منتشر خواهد شد. اما در کل باید بگویم که اگر ما به نسخههای خطی مراجعه کنیم، متوجه میشویم که در همه نسخهها «یکدیگر» آمده است.»
سعدی گستاخی کرده است
در این بین قدمعلی سرامی در گفتوگو با ایبنا کلمه «پیکر» را درست دانسته و گفت: «پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «المومنون کجسد واحد». به نظر من سعدی گستاخی کرده و کلام پیغمبر را غلط تشخیص داده و به درستی، غلط تشخیص داده است؛ چراکه بنی آدم اعضای یک پیکر هستند و نه مومنین. در این کره زمین امکان دارد که یک میلیارد مومن باشد؛ با این تفاسیر شش میلیارد باقی مانده حقی ندارند و انسان نیستند؟ سعدی تشخیص داده است که اشتباه برداشت شده است و کل فرزندان حضرت آدم، یک پیکر هستند. سعدی میگوید «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند» تاکید مصرع دوم در هم گوهری انسانها باهم، نمیتواند باعث شود که یکی جز و یکی کل باشد.
بنابراین اگر بگوییم که «بنی آدم اعضای یکدیگرند» یعنی یک بار شما کل هستید و من جز هستم و دفعه بعد برعکس؛ در حالی که چنین نیست و ما همه اعضای یک پیکر انسانی هستیم. شما یک سلول، من یک سلول و سایر افراد جامعه سلولهای دیگر این پیکر را تشکیل میدهند. البته نکته اصلی در بیت سوم این شعر است که کمتر شنیده شده است. آنجایی که سعدی میگوید: «تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی». شما به این بیت دقت کنید، یعنی شرط آدم بودن این است که غم آدمهای دیگر را بخوریم. یعنی همبستگی بیرونی و عاطفی هم شرط انسانیت، شمرده شده است و این همبستگی با آنکه بگوییم، یکدیگرند تطابق پیدا نمیکند. نظر من عکس فرهنگستان ادب است و به اعتقاد من ما هم باید همان گستاخی سعدی را داشته باشیم و حرف درست را که خلاف نظر دوستان و بزرگان است، بیان کنیم. بر اساس حدیث «المومنون کجسد واحد» اگر یکی از عضوهای این جسد درد بگیرد، سایر اعضا نیز درد میگیرد. بنابراین نگاه پیغمبر هم روی وحدت جسدی بشریت است و همه افراد میشوند اعضای آن جسد واحد.»
نسخ به ما میگویند که «یکدیگر» درست است
سعید حمیدیان، استاد دانشگاه نیز در گفتوگو با ایبنا گفت: «بدون شک کلمه «یکدیگر» درست است؛ چراکه از نظر معنایی هم «یکدیگر» بهتر است. با این حال اختلاف درباره این بیت بسیار زیاد است و در طول سالهای گذشته اظهار نظرهای متفاوتی بیان شده است. برای مثال شما به آن بیت حافظ که میگوید: «کشتینشستگانیم (شکستگانیم) ای باد شرطه برخیز» نگاه کنید که هنوز عدهای میگویند «شکستگان» و عدهای نظر روی کلمه «نشستگان» دارند. من واقعا متوجه این جاروجنجالها نمیشوم و نمیدانم که چرا سالهاست دوستان درباره این موضوع سخن میگویند. من فکر میکنم در پرداختن به این موضوع باید قائل به تساهل بود و بر اساس آنچه که صحیح میپنداریم عمل کنیم. در کل اکثریت نسخ و جنبه نقلی قضیه به ما میگوید که کلمه «یکدیگر» درست است.»
اگر به کمی عقبتر برگردیم در کتاب «ریاضی دلاویز در ادب گهرریز»، اثر احمد شرفالدین آمده است که زندهیاد سعید نفیسی معتقد بود صحیح این بیت به شکل زیر است: «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند». وی دو دلیل برای نظر خود دارد؛ «نخست اینکه در زمان سعدی یک نوع خط رواج داشته که همه مردم با آن مینوشتند و به آن «خط تعلیق» میگفتند. در خط تعلیق معمول بوده است که برای تند نوشتن گاهی بعضی حروف را که باید جدا بنویسند، به هم می چسباندند. مثل خط شکسته امروز. از آن جمله در کلمه «یکدیگر»، حرف «دال»را به «یا» میچسباندند و «پیکر» و «دیگر» را مثل هم می نوشتند. همین بلا به مرور زمان بر سر شعر سعدی هم آمده و کم کم «یک پیکرند»به «یکدیگرند» تبدیل شده است. دوم دلیل این است که حال از نظر معنا هم که نگاه کنیم. شاعر بزرگی چون سعدی نمیگوید: «بنی آدم اعضای یکدیگرند.» مخصوصا جایی که پس از آن میگوید «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.» شک نیست که عضو یعنی اجزای یک پیکر و یک بدن. وانگهی تصور کنید که اگر «اعضای یکدیگرند» بخوانیم، چهقدر مضحک میشود. نتیجه این میشود که «من سر شما هستم و شما مثلا دست من هستید.» مرد بزرگی مثل سعدی هرگز این طور حرف نمیزند.»
به هر حال نظرات متفاوت است و به نظر میرسد در این شرایط بهترین کار مرجع قرار دادن نظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی باشد که کلمه «یکدیگر» را درست معرفی کرده است.
نظر فرهنگستان ارجح است
محمدجعفر یاحقی، پژوهشگر، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در پاسخ به ایبنا میگوید: «بدون شک نظر من با نظر فرهنگستان یکی است و من نیز معتقدم که «یکدیگر» درست است. حرف درباره این موضوع زیاد است و من نیز مفصل درباره این مصرع صحبت کردهام که این اظهارنظر در روزهای آینده در یکی از روزنامههای سراسری منتشر خواهد شد. اما در کل باید بگویم که اگر ما به نسخههای خطی مراجعه کنیم، متوجه میشویم که در همه نسخهها «یکدیگر» آمده است.»
سعدی گستاخی کرده است
در این بین قدمعلی سرامی در گفتوگو با ایبنا کلمه «پیکر» را درست دانسته و گفت: «پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «المومنون کجسد واحد». به نظر من سعدی گستاخی کرده و کلام پیغمبر را غلط تشخیص داده و به درستی، غلط تشخیص داده است؛ چراکه بنی آدم اعضای یک پیکر هستند و نه مومنین. در این کره زمین امکان دارد که یک میلیارد مومن باشد؛ با این تفاسیر شش میلیارد باقی مانده حقی ندارند و انسان نیستند؟ سعدی تشخیص داده است که اشتباه برداشت شده است و کل فرزندان حضرت آدم، یک پیکر هستند. سعدی میگوید «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند» تاکید مصرع دوم در هم گوهری انسانها باهم، نمیتواند باعث شود که یکی جز و یکی کل باشد.
بنابراین اگر بگوییم که «بنی آدم اعضای یکدیگرند» یعنی یک بار شما کل هستید و من جز هستم و دفعه بعد برعکس؛ در حالی که چنین نیست و ما همه اعضای یک پیکر انسانی هستیم. شما یک سلول، من یک سلول و سایر افراد جامعه سلولهای دیگر این پیکر را تشکیل میدهند. البته نکته اصلی در بیت سوم این شعر است که کمتر شنیده شده است. آنجایی که سعدی میگوید: «تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی». شما به این بیت دقت کنید، یعنی شرط آدم بودن این است که غم آدمهای دیگر را بخوریم. یعنی همبستگی بیرونی و عاطفی هم شرط انسانیت، شمرده شده است و این همبستگی با آنکه بگوییم، یکدیگرند تطابق پیدا نمیکند. نظر من عکس فرهنگستان ادب است و به اعتقاد من ما هم باید همان گستاخی سعدی را داشته باشیم و حرف درست را که خلاف نظر دوستان و بزرگان است، بیان کنیم. بر اساس حدیث «المومنون کجسد واحد» اگر یکی از عضوهای این جسد درد بگیرد، سایر اعضا نیز درد میگیرد. بنابراین نگاه پیغمبر هم روی وحدت جسدی بشریت است و همه افراد میشوند اعضای آن جسد واحد.»
نسخ به ما میگویند که «یکدیگر» درست است
سعید حمیدیان، استاد دانشگاه نیز در گفتوگو با ایبنا گفت: «بدون شک کلمه «یکدیگر» درست است؛ چراکه از نظر معنایی هم «یکدیگر» بهتر است. با این حال اختلاف درباره این بیت بسیار زیاد است و در طول سالهای گذشته اظهار نظرهای متفاوتی بیان شده است. برای مثال شما به آن بیت حافظ که میگوید: «کشتینشستگانیم (شکستگانیم) ای باد شرطه برخیز» نگاه کنید که هنوز عدهای میگویند «شکستگان» و عدهای نظر روی کلمه «نشستگان» دارند. من واقعا متوجه این جاروجنجالها نمیشوم و نمیدانم که چرا سالهاست دوستان درباره این موضوع سخن میگویند. من فکر میکنم در پرداختن به این موضوع باید قائل به تساهل بود و بر اساس آنچه که صحیح میپنداریم عمل کنیم. در کل اکثریت نسخ و جنبه نقلی قضیه به ما میگوید که کلمه «یکدیگر» درست است.»
اگر به کمی عقبتر برگردیم در کتاب «ریاضی دلاویز در ادب گهرریز»، اثر احمد شرفالدین آمده است که زندهیاد سعید نفیسی معتقد بود صحیح این بیت به شکل زیر است: «بنی آدم اعضای یک پیکرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند». وی دو دلیل برای نظر خود دارد؛ «نخست اینکه در زمان سعدی یک نوع خط رواج داشته که همه مردم با آن مینوشتند و به آن «خط تعلیق» میگفتند. در خط تعلیق معمول بوده است که برای تند نوشتن گاهی بعضی حروف را که باید جدا بنویسند، به هم می چسباندند. مثل خط شکسته امروز. از آن جمله در کلمه «یکدیگر»، حرف «دال»را به «یا» میچسباندند و «پیکر» و «دیگر» را مثل هم می نوشتند. همین بلا به مرور زمان بر سر شعر سعدی هم آمده و کم کم «یک پیکرند»به «یکدیگرند» تبدیل شده است. دوم دلیل این است که حال از نظر معنا هم که نگاه کنیم. شاعر بزرگی چون سعدی نمیگوید: «بنی آدم اعضای یکدیگرند.» مخصوصا جایی که پس از آن میگوید «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار.» شک نیست که عضو یعنی اجزای یک پیکر و یک بدن. وانگهی تصور کنید که اگر «اعضای یکدیگرند» بخوانیم، چهقدر مضحک میشود. نتیجه این میشود که «من سر شما هستم و شما مثلا دست من هستید.» مرد بزرگی مثل سعدی هرگز این طور حرف نمیزند.»
به هر حال نظرات متفاوت است و به نظر میرسد در این شرایط بهترین کار مرجع قرار دادن نظر فرهنگستان زبان و ادب فارسی باشد که کلمه «یکدیگر» را درست معرفی کرده است.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
خوب بود بهم کمک کرد
از نظر منطقی یک پیکر صحیح بنظر می رسد ولی این حداد بی سواد این تخم لق را در جامعه کاشته
ناشناس
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۸
حداد همونیه که به کراوات میگه:درازآویز زینتی
با نظر به اینکه در دنیای قدیم غالبا جامعه را به وجود انسان تشبیه می کردند و این کاری است که افلاطون در کتاب جمهوری انجام داده و جامعه را به بدن یا پیکر انسان تشبیه می کند و همچنین حدیث پیامبر که جمع مومنان را به بدن واحد تشبیه نموده اند، به نظر می رسد که سعدی نیز در قالب همین فضا و گفتمان جمع انسانها را به یک پیکر و بدن تشبیه کرده باشد. البته این افاضه فیض جناب صرامی که می گوید سعدی کلام پیامبر را تصحیح منطقی کرده است، درست نیست چرا که اگر به زمینه و فحوای کلام پیامبر اسلام توجه شود به نظر می رسد که پیامبر مومن را به معنای کل انسان در نظر گرفته و مدلول مومن کلیت انسان نوعی است و نه بخشی از انسانها که مسلمان باشند. چرا که در آیه 18 سوره حجرات نیز اصل شرافت و شان انسان مقدم بر اسلام او تلقی شده است آنجایی که خداوند بر مسلمانان امر می کند که از ایمان و اسلام همدیگر پرس و جو، تفحص و تفتیش نکنند. حتی پیامبر در زمان فتح مکه نسبت به ایمان ظاهری و یا دروغین ابوسفیان و بسیاری دیگر آگاهی داشت، لکن آن را معیار قضاوت خویش قرار نداد. از پیروان پیامبر در دوران حیات آن بزرگوار نیز تنها عده معدودی ایمان واقعی داشتند و مابقی بطور ظاهری و یا در تعقیب منافع با پیامبر همنوایی می کردند.
«بنی آدم اعضای یک پيكرند» صحيح تر ، با مفهوم تر و انساني تر است كه اينگونه شعر سرايي ، شايسته سعدي بزرگوار است . اگر عده اي اشتباه نموه و از كلمه " يكديگر "استفاده كرده اند ، شما اين كار را نكنيد .
بنی آدم اعضای یکدیگرند یعنی وقتی دست و پای دیگری از کار می افتد جای دست و پای دیگری به او کمک میکند...به معنی گرفتن دست از کارافتادگان...معنی آن بسیار عمیقتر از اعضای یک پیکرند میباشد(با مفهوم اعضای یک جامعه واحد که برا رسیدن جامعه به هدفش کار کردن)
حالا که گندش همگانی شد گفته سعدی را هم تکذیب می کنند! جل الخالق
خدایا ما را از دست بیسوادان نچات بده
بیسوادانی که برای آوردن شاهد بر گفتار بی مغز خویش گفتار بیسواد دیگری را گواه می گیرند!
خدایا ما را از دست بیسوادان نچات بده
بیسوادانی که برای آوردن شاهد بر گفتار بی مغز خویش گفتار بیسواد دیگری را گواه می گیرند!
مدیر سایت
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
سلام مخاطب عزیز
لطفا شما نیز مستندات خود را همین جا ارائه کرده و از باسوادان بزرگ تاریخ ادبیات پارسی شواهد ارائه بفرمائید
لطفا شما نیز مستندات خود را همین جا ارائه کرده و از باسوادان بزرگ تاریخ ادبیات پارسی شواهد ارائه بفرمائید
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۱/۲۵
تابناک جان! اگر شما و باسوادان بزرگ تاریخ ادبیات پارسی(!!) با وحدت وجود مشکل دارید دلیل نمیشه که سخن سعدی بزرگ رو تحریف کنید. البته این قوم جاهل با مولانا و عطار هم همین مشکل رو دارند. بنی آدم اعضای یک "پیکرند" حالا شما و اون آقایان خوشتون نمیاد نیاد...