راهکارهای کنترل خشم در زندگی مشترک
از همان ابتدای زندگی زناشویی می بایست زوجین مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشند از خیلی از زوجین بعد از طلاق علت اختلافاتشان را که می پرسیم، خودشان هم نمی دانند چه اتفاقی افتاده و فقط انگار همه چیز از دستشان خارج شده و می گویند: «نفهمیدیم چه شد!»
بعد از گذشت سالهای ابتدایی زندگی گاه به یاد روزهای اول ازدواج که بیافتیم به ذهنمان میرسد که آن دوره چقدر ناپخته و عجول بودیم و در برابر هر اتفاقی واکنشهای احساسی زیاد نشان میدادیم که همان باعث میشد زندگی مان به مخاطره بیافتد.
حال تازه اگر همه این عجلهها و ناپختگیها ما را به ادامه زندگی رسانده باشد، به دفاتر ازدواج و طلاق و دادگاهها اگر سری بزنیم، خیلی از همین جوانهایی را میبینیم که در همان سالهای ابتدایی زندگی با همان هیجان و سرعتی که ازدواج کردند، طلاق هم میگیرند و خانواده هایشان هم یا کاری نمیتوانند بکنند یا همراهشان هستند.
این خیلی مهم است که از همان ابتدای زندگی مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشیم و زمانی پیش نیاید که برای مسائل ساده و پیش پا افتاده، عصبانی شده و کنترل خود را از دست بدهیم که خیلی جاها دیگر قابل جبران و پشیمانی نیست؛ بنابراین مهارت تنظیم هیجان و کنترل خشم میتواند به ما در این زمینه کمک کند. در این گزارش به صورت مبسوط به بحث کنترل هیجانات و خشم میپردازیم.
حال تازه اگر همه این عجلهها و ناپختگیها ما را به ادامه زندگی رسانده باشد، به دفاتر ازدواج و طلاق و دادگاهها اگر سری بزنیم، خیلی از همین جوانهایی را میبینیم که در همان سالهای ابتدایی زندگی با همان هیجان و سرعتی که ازدواج کردند، طلاق هم میگیرند و خانواده هایشان هم یا کاری نمیتوانند بکنند یا همراهشان هستند.
این خیلی مهم است که از همان ابتدای زندگی مهارت کنترل هیجانات خود را داشته باشیم و زمانی پیش نیاید که برای مسائل ساده و پیش پا افتاده، عصبانی شده و کنترل خود را از دست بدهیم که خیلی جاها دیگر قابل جبران و پشیمانی نیست؛ بنابراین مهارت تنظیم هیجان و کنترل خشم میتواند به ما در این زمینه کمک کند. در این گزارش به صورت مبسوط به بحث کنترل هیجانات و خشم میپردازیم.
*مهارتهای کنترل هیجانات منفی/شناخت هیجانات
در وجود همه ما انسانها حالتهای هیجانی و عاطفی مثبت و منفی نهاده شده است، از خوشحالی، شادی تا ترس، تعجب، اندوه، خشم و ... این هیجانات را تشکیل میدهند که به زندگی ما رنگ و جهت میدهند، اما هیجانات منفی هرجایی که بیشتر از مثبت شود، دردسرهای زیادی هم خلق میکند به خصوص اگر برای فردی هیجانی که به تازگی هم ازدواج کرده باشد، قطعا بعد از مدتی کنترل هیجانات با هر بحث و مشکل کوچکی بالا میگیرد؛ بنابراین یادمان باشد که هیجانات پدیدههای طبیعی و اجتماعی هستند و برای زندگی ما ضروری اند، اما هیجاناتی مثل ترس، اضطراب، عصبانیت، اندوه، خشم .. اگر به درستی مدیریت نشوند، دردسرساز میشود و ما هم میبایست در کنترل آنها دخیل باشیم نه اینکه آنها را نادیده بگیریم یا افسارمان به دستشان باشد و به دیگران و خودمان آسیب بزنیم. به همین دلیل هم هست که در علم روانشناسی مبحثی به نام مدیریت هیجانات وجود دارد که در واقع افرادی که میتوانند هیجانات خود را تحت کنترل داشته باشند از هوش هیجانی بالاتری از دیگر افراد جامعه نیز برخوردارند.
هیجانات خود را بشناسیم و در برابرشان خودآگاهی داشته باشیم بدانیم در کجا میبایست عصبانی بشویم و نیاز زندگی مان است و در کجا باید خود را کنترل کنیم
پس نکته اول این است که هیجانات خود را بشناسیم و در برابرشان خودآگاهی داشته باشیم بدانیم در کجا میبایست عصبانی بشویم و نیاز زندگی مان است و در کجا باید خود را کنترل کنیم، همینطور در ارتباط با دیگر هیجانات نیز همینطور است. در زندگی زناشویی نیز گام مهم شناخت هیجانات یکدیگر و درک آن به درستی است به طور مثال مردی که میگوید من نمیفهمم همسرم چرا وقتی من پول زیاد خرج میکنم عصبانی میشود یا اینکه وقتی دیر به قرار ملاقات میرسم، ناراحت میشود؟ این همان هیجان خشم و شناخت علت آن است که میبایست مورد توجه قرار بگیرد.
امام صادق (ع) در این باره میفرمایند: «من لم یملک غضبه، لم یملک عقله»: «هر کس مالک غضب خود نباشد مالک عقل خود نخواهد بود.» (کلینی، ۱۳۶۳، ج ۴۱۵/۳ و مجلسی) یا «الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین (آل عمران /۱۳۴): «همانان که در فراخی و تنگی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم در میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.».
در وجود همه ما انسانها حالتهای هیجانی و عاطفی مثبت و منفی نهاده شده است، از خوشحالی، شادی تا ترس، تعجب، اندوه، خشم و ... این هیجانات را تشکیل میدهند که به زندگی ما رنگ و جهت میدهند، اما هیجانات منفی هرجایی که بیشتر از مثبت شود، دردسرهای زیادی هم خلق میکند به خصوص اگر برای فردی هیجانی که به تازگی هم ازدواج کرده باشد، قطعا بعد از مدتی کنترل هیجانات با هر بحث و مشکل کوچکی بالا میگیرد؛ بنابراین یادمان باشد که هیجانات پدیدههای طبیعی و اجتماعی هستند و برای زندگی ما ضروری اند، اما هیجاناتی مثل ترس، اضطراب، عصبانیت، اندوه، خشم .. اگر به درستی مدیریت نشوند، دردسرساز میشود و ما هم میبایست در کنترل آنها دخیل باشیم نه اینکه آنها را نادیده بگیریم یا افسارمان به دستشان باشد و به دیگران و خودمان آسیب بزنیم. به همین دلیل هم هست که در علم روانشناسی مبحثی به نام مدیریت هیجانات وجود دارد که در واقع افرادی که میتوانند هیجانات خود را تحت کنترل داشته باشند از هوش هیجانی بالاتری از دیگر افراد جامعه نیز برخوردارند.
هیجانات خود را بشناسیم و در برابرشان خودآگاهی داشته باشیم بدانیم در کجا میبایست عصبانی بشویم و نیاز زندگی مان است و در کجا باید خود را کنترل کنیم
پس نکته اول این است که هیجانات خود را بشناسیم و در برابرشان خودآگاهی داشته باشیم بدانیم در کجا میبایست عصبانی بشویم و نیاز زندگی مان است و در کجا باید خود را کنترل کنیم، همینطور در ارتباط با دیگر هیجانات نیز همینطور است. در زندگی زناشویی نیز گام مهم شناخت هیجانات یکدیگر و درک آن به درستی است به طور مثال مردی که میگوید من نمیفهمم همسرم چرا وقتی من پول زیاد خرج میکنم عصبانی میشود یا اینکه وقتی دیر به قرار ملاقات میرسم، ناراحت میشود؟ این همان هیجان خشم و شناخت علت آن است که میبایست مورد توجه قرار بگیرد.
امام صادق (ع) در این باره میفرمایند: «من لم یملک غضبه، لم یملک عقله»: «هر کس مالک غضب خود نباشد مالک عقل خود نخواهد بود.» (کلینی، ۱۳۶۳، ج ۴۱۵/۳ و مجلسی) یا «الذین ینفقون فی السراء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس والله یحب المحسنین (آل عمران /۱۳۴): «همانان که در فراخی و تنگی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از مردم در میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.».
*راهکارهای کنترل خشم
زوجین جوان زمانی که شرایط زندگی قدری تنش زا میشود یا با مشکل و چالشی روبه رو میشوند عموما نمیتوانند ناراحتی و خشم خود را کنترل کنند و شرایط را مدیریت داشته باشند، بنابراین به بحث و جدل با هم میپردازند و گاها کار بالا میگیرد و شرایط بدتر میشود، اما نخستین نکته این است که بدانیم در این طور مواقع شرایط باید تغییر دارد. افکار خود را تجزیه و تحلیل کرده و آنها را تغییر دهید تا بتوانید به راهکار صحیح برسید، بنابراین به جای جنگ و جدل بیهوده به دنبال راهکار باشید.
در مواقعی هم که عصبانیت زیادی بر وجود ما غالب میشود که احساس میکنیم نمیتوانیم خود را کنترل کنیم، بهترین حالت این است که موقعیت را ترک کنید و صحبت را برای زمان آرام تری بگذارید. یا اینکه چند قدمی بزنید چای یا نوشیدنی میل کنید و بعد دو مرتبه به موقعیت گفتگو باز گردید. نفس عمییق بکشید و چند ثانیه نفس را در سینه حبس کنید و بعد با فشار بیرن هید، یا با یک دوست یا یک مشاور صحبت کنید، حتی یک دوش بگیرید و خانمها در منزل میتوانند به نظافت خانه و کارمندها هم به نظافت محل کار خود بپردازند یا میزشان را مرتب کنند یا یک موسیقی گوش بدهند.
*احساسات خود را با افکارتان بررسی کنید
هر روز دقایقی را به بررسی احساسات و ارتباطات آنها با افکار و باورهایتان بپردازید چرا که این هیجانات ریشه در عمق وجود ما دارند و اگر همسر ما مدام به ما میگوید که مواقع عصبانیت نمیتوانی خودت را کنترل کنی، قطعا نیاز به بررسی شرایط عصبانیت و حالتهای جسمی و فکری مان داریم. با این روش شما میتوانید افکاری که باعث ناراحتی تان شده شناسایی و آن را با احساس رضایت و شادی جایگزین کنید.
بطور مثال افرادی که دارای اضطراب اجتماعی هستند باور دارند اگر جلوی جمع اشتباه کنند آبرویشان خواهد رفت. اگر همین افراد باور خود را به باوری واقع گرایانه تغییر دهند اینکه دیگران آن قدر هم توجه شان روی آنها نست، حتماً آرامش بیشتری پیدا خواهند کرد.
*برخی فعالیتهای گروهی اثرگذار
گاه پیش میآید که در جمع دوستانتان هستید و با هم صحبت میکنید اتفاقا نقاط ضعف همسرتان را هم به رخش میکشید و باعث عصبانیت و ناراحتی اش میشوید به طوریکه بعد از آن بعد از مدتها با هم درگیر هستید، بهتر است در این جمعها به جای طرح این دست مسائل به بررسی احساسات و هیجانات خود بپردازید و اطلاعات زیادی از دوستانتان بگیرید و در این صورت هیجانات مثبت و مطلوب خود را افزایش دهید و اگر هم در جمع مسئلهای خاطر همسرتان را مکدر کرد بعد از آن با حضور صحبت کنید و از احساسات خودتان برایش بگویید که قصد تمسخر او را نداشته باشید.
یکی از نکاتی که بیشتر اوایل ازدواج به چشم میآید این است که همسران در جلوی هم خیلی مسائل را مطرح نمیکنند، مثلا اگر مردی از غذای همسرش خوشش نمیآید به او نمیگوید، اما در جایی آن را مطرح میکند که متأسفانه عواقب منفی زیادی دارد بهتر است این را در نظر داشته باشید که اگر نکتهای در زندگی مشترک شما را آزرده میکند در حالت و عاطفه مثبت آن را با همسرتان در میان بگذارید به جای اینکه در جمع او را کوچک کنید یا به اطلاع خانواده خودتان یا همسرتان برسانید.
*برای احساسات خود و دیگران اسم بگذارید
اگر در حال تماشای یک فیلم یا سریال با همسرتان هستید یا در خیابان قدم میزنید و دیگران را تماشا میکنید، میتوانید برای شناخت بهتر از احساسات و هیجاننات دیگران و خود برای آن هیجانات اسم بگذارید مثلا اینکه بگویید این خانم در فیلم چقدر غمگین است یا چقدر حسادت میکند. حتی گاهی درباره احساساتتان بر روی یک برگ کاغذ برای همسرتان بنویسد اینکه از دست او شب قبل که به منزل پدرش رفته بودید عصبانی شدید و او نمیبایست در جمع شما را به خاطر اضافه وزن تمسخر میکرد!
هیجانات منفی ما از جمع نیازهای هیجانی برآورده نشده ما به وجود میآید، بنابراین بهتر است درباره هیجانات به ظاهر منفی مثل خشم گفتگو کنید. از دستور دادن، تویهن و قضاوت همسرتان و نصیحت کردنش پرهیز کنید و به جای آن با او گفتگو کنید و به صحبت هایش گوش دهید، بدون اینکه سریع هیجانات خود را بروز دهید. مشکل اصلی در روابط اوایل ازدواج این است که زوجین به سرعت میخواهند در برابر هم احساسات منفی خود را بروز دهند در حالیکه قبل از ازدواج و در دوران آشنایی و نامزدی بیشتر احساسات مثبت خود را بروز میدادند، اما این روند بعد از ازدواج زیاد ادامه پیدا نمیکند.
هیجانات منفی ما از جمع نیازهای هیجانی برآورده نشده ما به وجود میآید
مثلا زنی گله میکرد که همسرش همیشه سالگرد ازدواجشان را فراموش میکند و برای او کادو نمیخرد به خاطر همین هم هرسال جنگ و دعوای بزرگی سر سالگرد ازدواج دارند، بهتر است این زن قبل از زمان سالگرد این را به همسرش یادآوری کند و به دیالوگ مناسب به او بگوید که برایم مهم است و حتی یک سال هم خودش همسرش را غافلگیر کند.
نکته پایانی اینکه هر گاه تصور کردید از نظر احساسی و هیجانی به کم نیاز دارید با یک روانشناس خانواده یا مشاور مشورت کنید و سعی کنید رفتارهای هیجانی نامطلوب را ترک کنید تا از اثرات مخرب آن در امان باشید هر چند کار سادهای نیست و این هیجانات یک عمر با ما همراه بوده اند، اما با کمک یک مشاور این کار شدنی است بنابراین با تکریم محبت و عشق هیجانات منفی را میتوان به مثبت تبدیل کرد نخست اینکه بپذیریم برای مهار هیجاناتمان باید اول قدم برداریم مثل اینکه نشانههای بدنی، روانی و کلامی و باورهای خودمان را بشناسیم.
منبع: فارس
ارسال نظرات