دانشمند ایرانی ناسا با موهای عجیب!
نام بابک فردوسی برای علاقه مندان به حوزه فضا تا حد زیادی آشناست. بابک که متولد پاییز ۱۳۵۸ است، امسال هجدهمین سالی است که با اداره کل ملی هوانوردی و فضای آمریکا «ناسا» مشغول همکاری است.
روزنامه «خراسان» در ادامه نوشت: یکی از پروژههایی که او در آن مشارکت داشت، پروژه مریخنورد کنجکاوی یا (Curiosity Rover) بود که در سال ۲۰۱۲ با موفقیت روی سطح مریخ فرود آمد. تصاویری که از مرکز کنترل این مریخنورد در آن سال منتشر شد، باعث شهرت ناگهانی بابک فردوسی شد. در این تصاویر موهای بسیار متفاوت بابک توجه بسیاری را به خود جلب کرد؛ مدلی مشابه قبایل سرخپوستی که با تصور رایج دنیا از ظاهر اتوکشیده دانشمندان فاصله زیادی داشت. البته در کنار مدل موها، بیانصافی است اگر از اشکهای شوق بابک یاد نکنیم.
به بابک ایمیل زدیم و تعدادی سوال برایش ارسال کردیم. بابک با وجود مشغلههایی که از فردی در این سطح انتظار میرود، اما در زمانی به نسبت کوتاه به سوالات ما پاسخ داد؛ پاسخهایی که حاوی نکات آموزنده و قابل تامل خوبی هستند. در کنار گفتگو با فردوسی میتوانید با ماموریت مریخنورد کنجکاوی که مدیر برنامه و پرواز آن، مهندس ایرانیتبار ناسا بوده، آشنا شوید و از زندگی این دانشمند بیشتر بدانید.
نگاهی کوتاه به زندگی بابک فردوسی
بابک متولد ۱۳۵۸ آمریکاست. پدر او، دکتر علی فردوسی، جامعهشناس و از علاقهمندان به شعر فارسی است. وقتی بابک یازده ساله بود، خانوادهاش به ژاپن مهاجرت کردند. او دوران دبیرستان خود را در ژاپن سپری کرد و در همین دوران با آشنایی با ادبیات علمی - تخیلی و کارهای نویسندههایی، چون آرتور سی کلارک و در کنار آن سریال پیشتازان فضا به موضوع فضا علاقه پیدا کرد. برای تحصیل در دانشگاه، رشته هوافضا را انتخاب کرد و کارشناسی خود در این رشته را از دانشگاه واشنگتن گرفت و سپس در امآیتی کارشناسی ارشد خود در این رشته را دریافت کرد. زمان کوتاهی بعد از دریافت کارشناسی ارشد، همکاری خود با ناسا را آغاز کرد و از سال ۲۰۰۳ به این طرف در پروژههای مختلف و معروفی از ناسا از جمله مریخنورد کنجکاوی همکاری داشته است. در ادامه، پاسخهای بابک فردوسی به سوالات ما را خواهید خواند.
مدیر پرواز فناوری برتر سال ۲۰۱۲
برنامه مریخنورد کنجکاوی، برنامهای خاص در نوع خود بود. این پروژه آنقدر اهمیت داشت که در سال ۲۰۱۲ به عنوان فناوری برتر سال، از آن تقدیر شد. در نظر داشته باشید که رتبه دوم این جایزه در آن سال، عینک گوگل بود؛ فناوریای که شاید بسیاری از ما درباره آن چیزهایی شنیده باشیم. اما شاید با خود فکر کنید که در شرایطی که این اولین مریخنورد نبود، چطور جایزه فناوری برتر سال به آن تعلق گرفته است؟ بخشی از اهمیت این پروژه در بحث نحوه فرود این مریخنورد است که در اینباره از بابک فردوسی پرسیدیم.
مدیر پرواز ماموریت مریخنورد کنجکاوی درباره اهمیت نحوه فرود این مریخنورد اینطور توضیح میدهد: «در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۴ مریخنوردها برای فرود از سیستم کیسه هوا استفاده میکردند تا فرودی «نرم» را داشته باشند. همزمان با سنگینتر شدن عملیاتها، این کیسههای هوا باید به شکلی قابل توجه بزرگ میشدند. در مریخپیمای «دیسکاوری»، اما سیستمی استفاده شد که در زمان فرود موشک حملکننده مریخنورد، بالای مریخنورد قرار میگرفت و به این ترتیب به مریخنورد اجازه میداد تا مستقیم روی چرخهایش فرود بیاید. مزیت این روش این بود که مریخنورد بلافاصله بعد از فرود میتوانست شروع به حرکت کند و نیازی نبود تا ابتدا روی سطحی بالاتر برود (به عنوان مثال اگر موشک حملکننده زیر مریخنورد قرار میگرفت) تا بعد از آن بتواند شروع به حرکت روی سطح مریخ کند.»
به بابک ایمیل زدیم و تعدادی سوال برایش ارسال کردیم. بابک با وجود مشغلههایی که از فردی در این سطح انتظار میرود، اما در زمانی به نسبت کوتاه به سوالات ما پاسخ داد؛ پاسخهایی که حاوی نکات آموزنده و قابل تامل خوبی هستند. در کنار گفتگو با فردوسی میتوانید با ماموریت مریخنورد کنجکاوی که مدیر برنامه و پرواز آن، مهندس ایرانیتبار ناسا بوده، آشنا شوید و از زندگی این دانشمند بیشتر بدانید.
نگاهی کوتاه به زندگی بابک فردوسی
بابک متولد ۱۳۵۸ آمریکاست. پدر او، دکتر علی فردوسی، جامعهشناس و از علاقهمندان به شعر فارسی است. وقتی بابک یازده ساله بود، خانوادهاش به ژاپن مهاجرت کردند. او دوران دبیرستان خود را در ژاپن سپری کرد و در همین دوران با آشنایی با ادبیات علمی - تخیلی و کارهای نویسندههایی، چون آرتور سی کلارک و در کنار آن سریال پیشتازان فضا به موضوع فضا علاقه پیدا کرد. برای تحصیل در دانشگاه، رشته هوافضا را انتخاب کرد و کارشناسی خود در این رشته را از دانشگاه واشنگتن گرفت و سپس در امآیتی کارشناسی ارشد خود در این رشته را دریافت کرد. زمان کوتاهی بعد از دریافت کارشناسی ارشد، همکاری خود با ناسا را آغاز کرد و از سال ۲۰۰۳ به این طرف در پروژههای مختلف و معروفی از ناسا از جمله مریخنورد کنجکاوی همکاری داشته است. در ادامه، پاسخهای بابک فردوسی به سوالات ما را خواهید خواند.
مدیر پرواز فناوری برتر سال ۲۰۱۲
برنامه مریخنورد کنجکاوی، برنامهای خاص در نوع خود بود. این پروژه آنقدر اهمیت داشت که در سال ۲۰۱۲ به عنوان فناوری برتر سال، از آن تقدیر شد. در نظر داشته باشید که رتبه دوم این جایزه در آن سال، عینک گوگل بود؛ فناوریای که شاید بسیاری از ما درباره آن چیزهایی شنیده باشیم. اما شاید با خود فکر کنید که در شرایطی که این اولین مریخنورد نبود، چطور جایزه فناوری برتر سال به آن تعلق گرفته است؟ بخشی از اهمیت این پروژه در بحث نحوه فرود این مریخنورد است که در اینباره از بابک فردوسی پرسیدیم.
مدیر پرواز ماموریت مریخنورد کنجکاوی درباره اهمیت نحوه فرود این مریخنورد اینطور توضیح میدهد: «در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۴ مریخنوردها برای فرود از سیستم کیسه هوا استفاده میکردند تا فرودی «نرم» را داشته باشند. همزمان با سنگینتر شدن عملیاتها، این کیسههای هوا باید به شکلی قابل توجه بزرگ میشدند. در مریخپیمای «دیسکاوری»، اما سیستمی استفاده شد که در زمان فرود موشک حملکننده مریخنورد، بالای مریخنورد قرار میگرفت و به این ترتیب به مریخنورد اجازه میداد تا مستقیم روی چرخهایش فرود بیاید. مزیت این روش این بود که مریخنورد بلافاصله بعد از فرود میتوانست شروع به حرکت کند و نیازی نبود تا ابتدا روی سطحی بالاتر برود (به عنوان مثال اگر موشک حملکننده زیر مریخنورد قرار میگرفت) تا بعد از آن بتواند شروع به حرکت روی سطح مریخ کند.»
اشتباه کردن، بهترین روش یادگیری است!
پروژههایی در سطح مریخنوردها، پروژههایی طولانی و چند ساله هستند. در طول این چند سال، گروههای مختلف باید با همدیگر همکاری کنند و البته همه آنها به دفعات شاهد شکست خوردن تلاشهایشان هستند. از بابک فردوسی درباره استراتژیاش در زمان مواجهه با این شکستها پرسیدیم، اینکه چطور میتواند از شکست خوردن دلسرد نشود و به تلاش ادامه دهد؟
بابک در پاسخ به این سوال، به نکته بسیار قابلتامل و جالبی اشاره میکند: «پروژههای مربوط به مریخ، پر از تجربه شکست هستند. برای همین هم ما سعی میکنیم از هر کدام از این شکستها درس بگیریم و تا جایی که میشود موارد را ابتدا این جا روی زمین تست کنیم. برای من، اشتباهات بهترین روش برای یادگیری هستند، چراکه به این ترتیب متوجه میشوم که چه چیزهایی کار نمیکند و من به این ترتیب بیشترین میزان یادگیری را دارم.»
در خانه خیلی بیشتر کار میکنم
دو سوال بعدی ما درباره پروژه فعلی بابک و برنامه روزانهاش بود. اینکه روی چه پروژهای در حال کار است و به صورت معمول این روزها به چه صورت کار میکند؟ بابک درباره پروژه فعلیاش توضیح کوتاهی میدهد: «هم اکنون من با پروژه نیسار (NISAR) همکاری دارم. نیسار ماهواره دیده بانی است که قرار است در اواخر سال ۲۰۲۲ به بهرهبرداری برسد. این پروژه با همکاری برنامه فضایی هندی در حال انجام است و هدف از آن پیدا کردن شناختی بهتر از تغییرات کرهزمین است.»
سوال بعدی مربوط به برنامههای این روزهایش است که بابک در توصیف آن برای ما مینویسد: «از وقتی که ناچار به ماندن در خانه هستیم (به خاطر شیوع کرونا) من خیلی بیشتر کار میکنم. کار من نیازمند هماهنگی با افراد مختلف است و برای همین روزهای من ترکیبی از جلسات و بخشی هم کارهای انفرادی است. حالا که ما داریم به زمان بهرهبرداری نزدیکتر میشویم، من زمانی را هم برای این که به محل کار بروم و مدل مهندسی فضاپیما را تست کنم، اختصاص میدهم. اگر زمان اجازه میداد، دوست داشتم وقتی را برای بازی سافتبال با همکارانم، رفتن به کوه و صرف زمان بیشتر در فضاهای باز اختصاص بدهم.»
پروژههایی در سطح مریخنوردها، پروژههایی طولانی و چند ساله هستند. در طول این چند سال، گروههای مختلف باید با همدیگر همکاری کنند و البته همه آنها به دفعات شاهد شکست خوردن تلاشهایشان هستند. از بابک فردوسی درباره استراتژیاش در زمان مواجهه با این شکستها پرسیدیم، اینکه چطور میتواند از شکست خوردن دلسرد نشود و به تلاش ادامه دهد؟
بابک در پاسخ به این سوال، به نکته بسیار قابلتامل و جالبی اشاره میکند: «پروژههای مربوط به مریخ، پر از تجربه شکست هستند. برای همین هم ما سعی میکنیم از هر کدام از این شکستها درس بگیریم و تا جایی که میشود موارد را ابتدا این جا روی زمین تست کنیم. برای من، اشتباهات بهترین روش برای یادگیری هستند، چراکه به این ترتیب متوجه میشوم که چه چیزهایی کار نمیکند و من به این ترتیب بیشترین میزان یادگیری را دارم.»
در خانه خیلی بیشتر کار میکنم
دو سوال بعدی ما درباره پروژه فعلی بابک و برنامه روزانهاش بود. اینکه روی چه پروژهای در حال کار است و به صورت معمول این روزها به چه صورت کار میکند؟ بابک درباره پروژه فعلیاش توضیح کوتاهی میدهد: «هم اکنون من با پروژه نیسار (NISAR) همکاری دارم. نیسار ماهواره دیده بانی است که قرار است در اواخر سال ۲۰۲۲ به بهرهبرداری برسد. این پروژه با همکاری برنامه فضایی هندی در حال انجام است و هدف از آن پیدا کردن شناختی بهتر از تغییرات کرهزمین است.»
سوال بعدی مربوط به برنامههای این روزهایش است که بابک در توصیف آن برای ما مینویسد: «از وقتی که ناچار به ماندن در خانه هستیم (به خاطر شیوع کرونا) من خیلی بیشتر کار میکنم. کار من نیازمند هماهنگی با افراد مختلف است و برای همین روزهای من ترکیبی از جلسات و بخشی هم کارهای انفرادی است. حالا که ما داریم به زمان بهرهبرداری نزدیکتر میشویم، من زمانی را هم برای این که به محل کار بروم و مدل مهندسی فضاپیما را تست کنم، اختصاص میدهم. اگر زمان اجازه میداد، دوست داشتم وقتی را برای بازی سافتبال با همکارانم، رفتن به کوه و صرف زمان بیشتر در فضاهای باز اختصاص بدهم.»
نکاتی ظریف درباره موهایی عجیب!
اما موضوع موهای بابک فردوسی، موضوعی است که نمیشود بیتفاوت از کنار آن رد شد. موهای بابک به ویژه وقتی حرفه او و جایی که مشغول به کار است، در نظر گرفته میشود، بسیار به چشم میآید. در سال ۲۰۱۲ و بعد از فرود موفقیتآمیز مریخنورد کنجکاوی، یکی از موضوعاتی که به شدت مورد توجه قرار گرفت موهای این دانشمند ایرانیتبار ناسا بود. البته توجه رئیسجمهور وقت آمریکا به موهای او و توصیف او به عنوان «آقای موهاک» هم در این شهرت بیتاثیر نبود. توجه به او در این زمینه آنقدر زیاد بود که طبق گزارش واشنگتنپست باعث شد بعد از انتشار عکسهایی از او در زمان فرود کنجکاوی، او تنها در یک روز نزدیک به ده هزار دنبالکننده جدید در توئیتر پیدا کند. البته نکات ظریفی هم درباره موهای او وجود دارد که بد نیست آنها را مرور کنیم.
او موهایش را متناسب با مراحل پروژه شکل میدهد. به عنوان مثال در زمان پرتاب مریخنورد از زمین، او موهایش را قرمز و طلایی روشن کرده بوده تا بازنمایی از شعلههای آتش موشک حملکننده باشد. در زمان فرود مریخنورد هم موهای تاج خروسی قرمز او اشاره به لقب مریخ یعنی سیاره سرخ داشت.
مدل موهای او در برخی موقعیتها شباهتهایی با آرایش موهای شخصیتهای فیلمهای علمی - تخیلی دارد و همین موضوع به جذابیت ماجرا اضافه کرده است.
به چالش کشیدن کلیشههای مربوط به افراد شاغل در حوزه فضانوردی از دیگر نکاتی است که بسیاری معتقدند فردوسی با مدل موهایش به خوبی آن را انجام داده است.
البته اگر شما دنبالکننده بابک فردوسی در فضاهای مختلف باشید، احتمالا به خوبی میدانید که شخصیت او ظاهرا بخش بازیگوشی دارد که گاهی خودش را با مدل موها یش نشان میدهد و گاهی در مدل ژست گرفتنهایش در زمان عکس گرفتن. اگر تصور میکنید که او تنها فرد شاغل در ناساست که در کلیشههای قدیمی دانشمندان نمیگنجد، سخت در اشتباهید. چه این که در یکی از گفتوگوهایش بابک فردوسی به موضوع «کلوب نان» در محیط کارش اشاره کرده؛ کلوبی که اعضای آن به نوبت نان میپزند و سر کار میبرند. با توجه به همه این نکات درباره این موضوع از بابک فردوسی پرسیدیم؛ این که نظرش درباره این موضوع که به نظر نمیرسد که در داشتن کمی بازیگوشی در محیط کار، یک مورد استثنا باشد، چیست؟
بابک خیلی خلاصه به این سوال ما جواب میدهد، اما باز هم به مسئله جالبی اشاره میکند: «من خیلی خوشحالم از این که میبینم افراد بیشتری هستند که در محیط کار و حوزههای علمی و مهندسی، خودشان هستند. فکر میکنم مشکلاتی که ما روی حل شدن آنها کار میکنیم، نیاز به افرادی متفاوت با تنوعی بالا در تجربیات قبلی دارد. پس هرچه بتوانیم افرادی را جذب کنیم که خود واقعیشان را به محیط کار میآورند، این یگانگی آنها کمک خواهد کرد.»
برای کار در این حوزه لازم نیست مهندس باشید!
از آنجا که دور از ذهن نیست که بخشی از خوانندگان صفحه ما با خواندن این گفتگو و آشنایی با بابک، علاقهمند به کار در حوزه فضا بشوند، از او درباره نحوه آغاز به کار در این حوزه پرسیدیم و اینکه افراد در چه مهارتهایی باید قوی باشند تا شانس بهتری برای آغاز به کار در مراکز فضایی پیشرو را داشته باشند. پاسخ بابک به این سوال، نکته کمتر شنیده شدهای را بازگو کرد.
بابک در توضیح این مسیر به ما میگوید: «من آدم خوششانسی هستم که کارم را این جا شروع کردم. پیدا کردن کار در چنین محیطی به سوابق افرادبستگی دارد، اما تصور میکنم که برای مشغول شدن به کار افراد باید شهروندی آن کشوری را که پروژه در حال انجام در آن است داشته باشند. البته برخی شرکتها هستند که توجهی به شهروندی افراد ندارند، پیشنهاد من پیدا کردن آن شرکتها و در صورت امکان شروع به کار در آنهاست. در عین حال علاقهمندان به این حوزه باید بدانند که در این زمینه شاغلان کارهای متنوعی انجام میدهند. به عنوان مثال ما افرادی را داریم که با تولید آثار هنری به ما کمک میکنند تا مردم را با سفینههای فضایی آشنا کنیم یا نویسندههایی داریم که به ما کمک میکنند تا بتوانیم مباحث علمی و فناوری را توضیح دهیم. به عبارتی شما برای کار در این حوزه لازم نیست حتما مهندس یا دانشمند باشید.»
شاهنامه را خواندهام
از بابک فردوسی درباره میزان آشناییاش با ادبیات فارسی و شاعران بنام آن حافظ، مولانا و فردوسی پرسیدیم. همانطور که البته میشد حدس زد از بین شعرای بزرگ، بابک بیش از همه با فردوسی آشنایی دارد. این دانشمند ایرانی تبار ناسا درباره میزان آشنایی با شاعران ایرانی میگوید: «من به صورت کلی با شاعران آشنایی دارم، اما بیشتر فردوسی را میشناسم؛ و در دوران دانشگاه شاهنامه را خواندهام.» سوال بعدی ما در این حوزه درباره موسیقی ایرانی بود. بابک در این باره در پاسخ به سوال ما میگوید: «درباره موسیقی من احتمالا خیلی عقب باشم چرا که آشنایی من با این حوزه از کانال والدینم اتفاق افتاده است. من شجریان، فرهاد و ... را دوست دارم. گاهی اوقات البته کارهای جدید هم گوش میدهم، اما بیشتر همین مواردی را که گفتم، گوش دادهام.»
قرمهسبزی غذای محبوبم است
و، اما سوال آخر درباره غذاهای ایرانی بود. او میگوید: «درباره غذا، خورشت قرمهسبزی دستپخت پدرم، غذای محبوبم است و من امیدوارانه منتظرم تا به زودی بتوانم به دیدار خانوادهام بروم و قرمهسبزی بخورم.»
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲۷
در انتظار بررسی: ۰
تمام کسانی که به این دانشمندان ازلحاظ ظاهری نگاه میکنن وعیب میزارن ازنظرمن همشون میمون هستن چون بیشعورن
اینهم مثل چندتا دانشمندایرانی. دیگی که برای مانجوشه سر...... بجوشه. کیفشو امریکا میکنه. لذتش هم خانواده اش. پس به ما چه.
یه نفر اگه فقط تیتر خبر شمارو بخونه همه چی دستگیرش میشه که چرا تو مملکت ما انقدر فرار مغزها داریم بقیه دلایل چیز مهمی نیستن!!!
کوته بینی و حماقت مسئولان و متولیان امور علمی و نخبگان مملکت ما هم چیزی غیر از این تیتر کوته بینانه شما نیست!! ننگ بر شما ؛ ننگ بر شماهااااا...
کوته بینی و حماقت مسئولان و متولیان امور علمی و نخبگان مملکت ما هم چیزی غیر از این تیتر کوته بینانه شما نیست!! ننگ بر شما ؛ ننگ بر شماهااااا...
خیلی جالبه، یک فرد به ظاهر معمولی با مسئولیت سنگین، در عین حال یک زندگی شاد و بدون دغدغه. حالا مقایسه کنید با یک جوان داخل ایران که تمام ذهنش درگیر شده با خونه، ماشین، وام و قسط، دلار، طلا و ...!!! واقعا داشتن انتظار از جوانان فعلی ما دور از واقعیت است
ایرانی جو گیر
اصلا قیافه اش به یک ادم 41 ساله نمی خورد. مطمئن هستید که این هم از آن لاف ها نیست؟
حتما پول داده که بگن دانشمند ویا یک چیزی سرش میشه کسی که سرش با علم وکتاب مشغوله نه وقتش داره این مسخره بازی ها رو بکنه ونه در شان وشخصیت وشعورش کمبود داره که اینحوری کمبودهاشو جبران کنه
ناشناس
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۳
مشکل اینه که داری موضوع رو با شعور نداشته ات میسنجی.
فکرش مهمه نه ظاهرش
زنده وپاینده اشید افتخار است
خب اگر ایشون ایران بود و میخواست با این موها باشه و در دانشگاه هم باشه و چنین جایگاهی هم می داشت، آیا جامع ه ی علمی ایران چنین تحملی را داشت؟ و یا برخوردها و واکنشها از جنس کیهانی بود؟ یا از جنس دیگه ای؟
هنوز خیلی مونده تا یاد بگیرید به حریم شخصی انسانها احترام بذارید.
هر وقت این فرهنگ رو یاد گرفتید، بسیار زندگی شیرینی خواهید داشت.
طرز لباس پوشیدن ویا مدل موهای دیگران به شما ربطی ندارد.
مهم عملکرد انسانهاست.
اگر این دانشمند شما در ایران بود با این ظاهر هیچ کجا نمیتونست کار پیدا کنه.
شما ها به مدل موی نخست وزیر انگلیس هم گیر داده بودین و مسخره میکردین. چی نصیبتون شد ؟
هر وقت این فرهنگ رو یاد گرفتید، بسیار زندگی شیرینی خواهید داشت.
طرز لباس پوشیدن ویا مدل موهای دیگران به شما ربطی ندارد.
مهم عملکرد انسانهاست.
اگر این دانشمند شما در ایران بود با این ظاهر هیچ کجا نمیتونست کار پیدا کنه.
شما ها به مدل موی نخست وزیر انگلیس هم گیر داده بودین و مسخره میکردین. چی نصیبتون شد ؟
این یک دانشمند قلابی است چون هیچ دانشمندی حاضر نمیشه چنین کارهای جلفی بکند وپرچم امریکا را روی سر ش حک کنه هیچ نشانی از علم در این فرد دیده نمیشه شاید توی ناسا چای می ده
ناشناس
۲۱:۲۱ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۳
خوندن و نوشتن و کجا یاد گرفتی ؟
بهت نمیاد
بهت نمیاد
سلام تعجب می کنم از شماها و بعضی کسان دیگر چرا آدمی که به زور فارسی هم نمی تواند صحبت کندوبا اکراه(!)در مورد ایران صحبت می کند .چرا به ایران می چسبانید.ایرانی داخل ایران زندگی می کند یا بطور موقت از ایران خارج شده باشد.و...
ناشناس
۲۱:۲۰ - ۱۳۹۹/۱۲/۰۳
یه عکس از ریشات بزار ببینم
تو چکاره ای که ملیت دیگران رو تعیین میکنی ابله ؟
تو چکاره ای که ملیت دیگران رو تعیین میکنی ابله ؟
مو رو چیکار دارید، مهم زیر مو هست که درست و حسابیشو داره، چندتا ازینا رو فراری دادین رفتن!؟؟ اگه اینجا مونده بود و پول و پارتی هم نداشت باید کارگری میکرد یا دستفروشی یا پادویی یا جمع کردن ضایعات با وانت! اونایی که مغز داشتن یا تونستن و رفتن، یا نتونستن برن اینجا موندن تباه شدن. یه مشت مو و ریش قشنگ بی مغز پرادعا موندن که فقط در زمینه ی اختلاس و دزدی و خرابکاری و ویرانی ایران و ایرانی استعداد دارن!
یک تفاوت ما با جهان پیشرفته اینه که آنها به توی سر اهمیت میدن، و ما به روی سر!
دنیا به مغز و استعدادش توجه میکنن و شماها و امثال شما به مدل مو. همش دنبال ایراد گرفتن هستین واسه همینم هست که فرار مغزها اینقدر شدت پیدا کرده
شما هم دلتان واقعاً خوش است. اگر از این جوان که فقط نامش ایرانی است ، بپرسید ایران کجاست مطمئن باشید که اظهار بی اطلاعی خواهد کرد. حالا شما تیتر میزنید دانشمند ایرانی!!!!!! لعنت بر کسانی که سبب مهاجرت این همه نخبه ایرانی به دیگر کشورها شده اند.
ای کاش فکر و مغز بزرگی داشته باشی با موههای خنده دار ولی اسمت بشه بابک فردوسی نه اینکه فکر کوچیک و مضحک داشته باشی و اسمت بشه تابناک.
ایران بود فدراسیون محرومش میکرد طرفداران قرمز هم حمایت.
به مغز این دانشمند ایرانی و عظمت پروژه کنجکاوی توجه نکردین اما به موهاش توجه کردین
اگر در ایران بود بخاطر موهاش هم که شده پدرش را در آورده بودند.
اگر اینجا بود توسط یک استوار نیروی انتظامی یا یک نوجوان گشت ارشادی نهی از منکر میشد
النگو هم داره !!
پس نتیجه میگیریم اون چیزی که مهمه توی کله آدماست نه روی کلشون. شما هم دست از دخالت در پوشش و مدل موی جوونا بردارین. کلشون رو با نمره ۴ هم که بتراشین اون چیزی که توش هست شما رو قبول نداره.