نظر بازیگر سعید دشتی در «بیگانه ای با من است» درباره نقشش
بازیگر سریال «بیگانهای با من است» گفت: به هر حال شخصیت سعید از خود واقعی من دور بود برای همین یک بازیگر در چنین مواقعی از حافظه دیداری و شنیداری در گذشته و بانک اطلاعاتیای که دارد استفاده میکند.
داستان سریال «بیگانهای با من است» از جا به جایی یک زن خدمتکار با عروس خانوادهای مرفه آغاز شد و در ادامه به قصه زندگی تک تک شخصیتها ورود پیدا کرد. یکی از این شخصیتها «سعید دشتی» نام داشت که همسر نسا یا همان خدمتکار خانه بود. او کش و قوسهای فراوانی با همسرش بر سر نگهداری از فرزندشان داشت و همین پایه اختلاف آنها را شکل داد. سعید در ادامه و بدون اینکه بداند همسر و فرزندش زنده هستند زندگی جدیدی را در قالبی متفاوت از سطح و موقعیت اجتماعی برای خود رقم زد. در همین مدت زمان نیز با چالشهای بسیاری روبرو بود.
سعید دشتی شاید یکی از پرچالشترین نقشهای این سریال به شمار بیاید. نقشی که از موقعیتی به نسبت متوسط به موقعیت و شرایط خوب و مطلوبی رسید.
«سامرند معروفی» که تا پیش از این بیشتر در سمت دستیار کارگردان فعالیت داشته است، در این سریال در نقش سعید ظاهر شد و با اینکه دومین تحربه جدی خود در قالب تصویر را رقم میزد به خوبی از عهده ایفای آن برآمد. با «معروفی» درباره نگرانی هایش و ایفای این نقش در سه برهه زمانی از تاریخ گفتگو کردیم.
**آقای معروفی از بازخوردهای سریال راضی بودید؟
سعید دشتی شاید یکی از پرچالشترین نقشهای این سریال به شمار بیاید. نقشی که از موقعیتی به نسبت متوسط به موقعیت و شرایط خوب و مطلوبی رسید.
«سامرند معروفی» که تا پیش از این بیشتر در سمت دستیار کارگردان فعالیت داشته است، در این سریال در نقش سعید ظاهر شد و با اینکه دومین تحربه جدی خود در قالب تصویر را رقم میزد به خوبی از عهده ایفای آن برآمد. با «معروفی» درباره نگرانی هایش و ایفای این نقش در سه برهه زمانی از تاریخ گفتگو کردیم.
**آقای معروفی از بازخوردهای سریال راضی بودید؟
-من بازخوردهای خیلی خوبی دیدم و الان هم که همدان سر کار دیگری هستم میشنوم که خداروشکر مردم تقریبا ۹۰ درصد مردم کار را دوست داشتند و میگویند هر چه جلوتر میرود بیشتر دوست دارند.
** این سریال اولین سریال جدی و شاخصی است که شما در این سالها و بعد از دستیاری کارگردان بازی کردید. چطور شد که نقش سعید را عهده دار شدید؟
-پنج ماهی از شروع تولید سریال بیگانهای با من است گذشته بود که به گروه ملحق شدم. آقای مفید و امینی من را به نمیشناختند و از همسرم (مهدیه نساج) که نقش مریم را در این سریال بازی میکرد متوجه میشوند که من بازیگری هم میکنم، چون که من را به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز میشناختند. در ادامه به صورت حضوری به دفتر آقای مفید رفتم و با جناب امینی صحبت کردیم و یک سکانس را هم اجرا کردم و فردای همان روز قرارداد بستم.
** قبل از اینکه بازی تان مقابل دوربین آغاز شود، فیلم نامه را خواندید؟ یا اینکه همسرتان شما را در جریان قصه کار قرار داده بود؟
-نه من خیلی در جریان متن کار نبودم، مهدیه بیشتر درباره نقش خودش با من صحبت کرده بود. اما از آنجایی که نام تهیه کننده و کارگردان آنقدر برایم با اعتبار بود که متن را نخوانده قبول میکردم. اما بعد از اینکه فیلم نامه را خواندم دیدم چه نقش جذابی است. نقش سعید را خیلی دوست داشتم و یکی از بهترین نقشهایی بود که تا به حال بازی کردم. از این جهت که بیننده این کاراکتر را در چند دوره زمانی میبینید. فراز و فرودهایی که برای این شخصیت بوجود میآد، از آدمی که در سطح پایین جامعه است به ناگهان در موقعیت و سطح بالایی قرار میگیرد، ودر مسیر تحول و پختگی عقلی قرار میگیرد و متحول میشود همه و همه اینها برایم جذابیت داشت.
** به نکته درستی اشاره کردید نقش سعید از ابتدا تا پایان سریال به تکامل خوبی میرسد. این سیر تکاملی نقشی که در چند برهه زمانی و در چند موقعیت مختلف نشان داده میشد و از ابتدا تا پایان سریال به خوبی به چشم مخاطب میآید. برای شما چطور تعریف میشد و چقدر خودتان را در قالب این شخصیت دیدید و آیا نگران این نبودید که از عهده نقشی پر چالش برنیایید؟
-نه واقعا نگران این نبودم که از عهده این کار بر نیام، چون به هر حال من در این زمینه بی تجربه نیستم. من سابقه تئاتر دارم و از سال ۷۹ کارم را با تئاتر شروع کردم بماند که مدتی از این کار دور بودم. اما همیشه وقتی میخواهم کاری را شروع کنم نگرانیهایی در ذهن هست که فکر کنم طبیعی هم باشد و اینها باعث میشود تلاش بیشتری به کار ببندم. این تلاشها برایم لذت بخش بود به هر حال نقش سعید از خود واقعی من دور بود برای همین اینجور مواقع یک بازیگر از حافظه دیداری و شنیداری در گذشته و بانک اطلاعاتی که دارد استفاده میکند و این شخصیت را شکل میدهد و همین مرحله جذابی است به هرحال سختی داشت لذت هم دارد.
** برای این نقش شناسنامه مشخص کرده بودید؟
-قطعاً. اولین کاری که بازیگر باید انجام دهد خواندن فیلمنامه و کشف افکار نویسنده است و اینکه او از طریق خلق این شخصیت چه میخواهد بگوید و بازیگر با درک این افکار به شخصیت نمود عینی ببخشد.
** بخش مهمی از نقش شما توسط گریم انجام شد.
-بله گریم هم یکی از مراحلی هست که به خلق شخصیت توسط بازیگر بسیار کمک میکند. گریمهای مختلفی که در این سریال داشتم را خیلی دوست داشتم که هنر دست آقای شهرام خلج است. چون من چند مقطع سنی داشتم گریمهای استادانه آقای خلج خیلی به من در این راستا کمک میکرد تا بتوانم خودم رو در اون شخصیت و اون سن احساس کنم.
**درباره تکامل شخصیت سعید بفرمائید که در پایان سریال به پختگی میرسد طوری که با شخصیتی که در ابتدای سریال دارد قابل قیاس نیست.
-اجازه بدید از یکی از جملههای سعید در قسمتهای اول سریال استفاده کنم. سعید به نسا میگفت به این خاطر از جایی که زندگی میکردم بیرون آمدم که با آدمهای درست بگردم و بتوانم با آدمهای بهتری رفت و آمد کنم. او همیشه به دنبال ارتقاء سطح زندگی و خودش بود و همین یک جمله به مخاطب القا میکند که این آدم برای تغییر و پیشرفت آمده، ولی راهش رو اشتباه انتخاب میکنه و به بیراهه میره. ولی در ادامه متوجه میشویم به لحاظ عقلی و احساسی تغییراتی در این شخصیت به وجود میآید. از آنجا که درباره فرزندش پشیمان میشود که چنین کاری کرده و وقتی بچه اش را گم میکند به آب و آتش میزند تا او را پیدا کند؛ بنابراین شخصیت سعید این حس درونی را در خود داشت که بتواند این تغییرات را در وجودش رقم بزند از طرفی خانم فروهیده نویسنده سریال، شخصیتهای داستان را به زیبایی خلق کردن و سیر تحول هر کدوم از شخصیتها بسیار دقیق و روانشناسانه انجام شده و ما به عنوان بازیگر فقط کمی رنگ و لعاب را بیشتر کردیم که امیدوارم مورد قبول واقع شده باشد.
** قصه و روایت این سریال برای شما به عنوان بازیگر چقدر جذابیت داشت؟
-شخصیت سعید به دلیل تعلیقها و جذابیتهایی که داشت دوست داشتنی شد. سعید از میانه داستان در قالبهای متفاوتی قرار میگرفت و اینها برای یک بازیگر خیلی جذاب است. هر بازیگری دوست دارد نقشهای چالشبرانگیزی بازی کند و همین چالشهایی که در نقش سعید وجود داشت برایم جذاب بود و همه این موارد یک نقش را هم برای بازیگر و هم برای مخاطب جذاب میکند و رفتن و قرار گرفتن سعید در چند شخصیت قطعا از جذابیتهای این نقش برای مخاطب بوده است.
** داستان جابجایی بارها تکرار شده است. با توجه به این موضوع فکر میکنید این جابجایی چقدر برای مخاطب جذابیت دارد و چقدر ممکن است باعث جذابیت یک اثر شود؟
-شاید ما داستان یا فیلمهای بسیاری با این موضوع دیده یا خوانده باشیم، اما نوع روایت و نوع نگاه نویسنده و کارگردان به آن مقوله مهم است. در داستان سریال بیگانهای با من است بحث دروغ در کنار جابجایی دو انسان مطرح میشود. اینکه از چه زاویهای به این موضوع نگاه کنیم و چه زاویه نگاه جدیدی به مخاطب بدهیم کاری است که میتواند یک اثر را متفاوت کند و من فکر میکنم این موضوع در کار ما اتفاق افتاده که بازخوردهای این چنینی میگیریم. مردم در برخوردهایشان با ما میگویند که قصه برایشان جذاب است و واقعاً این را نشنیدم که مردم بگویند داستان شما تکراری است. مردم به شکل دیگری این اتفاق را میدیدند و فکر میکنم باز هم برایشان جذابیت داشت.
** این سریال در دو فصل ساخته شد و دو کارگردان متفاوت این کار را کارگردانی کردند و شما هم در فصل یک به کارگردانی آقای امینی و هم در فصل دو به کارگردانی آرش معیریان حضور داشتید. همکاری با دو کارگردان در دو فصل از یک سریال کار سختی نبود؟
-به هیچ عنوان. کار کردن با هر دو بزرگوار تجربهی بسیار باارزشی بود برای من. آقای امینی پیشکسوت ما هستند و بسیار از ایشان آموختم از همکاری با ایشان لذت بردم.ای کاش باز هم این فرصت نصیبم شود تا بتوانم درکنارشون تجربه کسب کنم. به نظرم آقای معیریان نیز یکی از با اخلاقترین کارگردانهایی هستند که تا به حال با او کار کردم. قطعا از آقای معیریان نیز تجربههای زیادی آموختم و یکی از لذت بخشترین کارها این است که با دو آدم به این دوست داشتنی آنهم در یک سریال همکاری داشته باشید.
**در برآیند و نتیجه کلی کار فکر میکنید روح سریال در دو فصل حفظ شده است؟
-بله حتما همینطور است. همه قسمتهای پخش شده سریال را دیدم و به نظرم این یکدستی در کلیت کار وجود دارد. نکته مهم این است که آقای امینی خودشان آقای معیریان را برای کارگردانی فصل دو به گروه تولید پیشنهاد دادند و فردی را انتخاب کردند که میدانستند با شیوه کاری خودشان نزدیکی دارد.
** شما در این سریال و سریال مینو با همسرتان هم بازی بودید. هر دوی این همکاریها اتفاقی بود؟ چراکه معمولا کارهای شاخص تان مشترک است.
-ما در هر دوی این سریالها سکانس مشترک کمی داشتیم یا حتی اصلا نداشتیم. فقط یادم است در سریال مینو یک سکانس مشترک داشتیم. آشنایی من و مهدیه در سریال مینو شکل گرفت البته در خانواده دکتر ماهان هم با هم کار کردیم. حضور هر دوی ما در یک کار خیلی جذاب است. شغل ما سختی زیاد دارد و مثل سایر مشاغل یک روال معمول را طی نمیکند. برای مثال سفر به شهرستان یا شب کاری و ساعتها کار کردن سخت است؛ بنابراین خیلی خوب است که همسرت همکارت باشد و او هم این شرایط را درک کند. همین که یک نفر باشد تا نقش مقابل تو را بخواند موقع تمرین در خانه و کمکت کند قطعا جذاب است.
** شما در مینو نقش یک جاسوس عراقی را بازی میکردید؟
-در مینو نقش جاسوس پنهانی را داشتم که در قسمت آخر مخاطب متوجه میشد. در آن سریال با اینکه دستیار کارگردان بودم و سرم خیلی شلوغ بود، اما وقتی آقای پور وزیری پیشنهاد بازی در سریال را دادند از ته قلبم دوست داشتم آن نقش را بازی کنم چراکه معتقد بودم نقش جذابی است.
** این روزها مشغول بازی در چه کاری هستید؟
-به همراه همسرم مهدیه نساج در یک فیلم تلویزیونی بازی میکنیم و برای اولین بار در یک کار زن و شوهر هستیم.
** بعد از پایان بازی در بیگانهای با من است، پیشنهاد دیگری در تلویزیون نداشتید؟
-یک پیشنهاد دارم که در حد صحبت است و هنوز قطعی نشده است. یک فیلم سینمایی هم قرار است بازی کنم.
** شما در بخش دوبله و پادکست هم فعالیت دارید؟
-بله. یکی از کارهای لذت بخشی که انجام میدم همین است. در بخش کتاب صوتی رادیو ایران صدا فعالیت دارم و همچنین با چند نفر از دوستان هم در بخش پادکست.
سریال «بیگانهای با من است» در دو فصل به تهیه کنندگی بهروز مفید و کارگردانی احمد امینی و آرش معیریان به تولید و پخش رسید. این سریال درباره جا به جایی زن خدمتکار با عروس یک خانواده بود که در سالهای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ به تصویر کشیده شده بود.
شبنم قلی خانی، سامرند معروفی، مرحوم پرویز پورحسینی، پوراندخت مهیمن، پژمان بازغی، ایوب آقاخانی، نگار عابدی، مهرداد ضیایی، وحید نفر، سپیده خداوردی، ونوس کانلی از بازیگران این سریال بودند.
ارسال نظرات