بدون حاشیه در شلمچه + فیلم
مادر شهید تصویر فرزندش را در تلویزیون میبیند و با یک ذوق عجیبی میگوید :سعید، سعید خودمونه.
این عزیز لباس سبز پوش که درفیلم میبینید، سعید برادر شهیدان محمدحسن وحسین شاه حسینی است. اصالتا اهل نیاوران بودند.
پدر شهید ۲ سال پیش و مادرشهید چندروز پیش به فرزندان شهیدشان پیوستند.
وقتی سعید شهید شد، بچهها رفتند خبر را به خانواده اش بدهند. حاج عبدالوهاب پدر شهید آمد وگفت شلوغ نکنید، مادر سعید قبلا دو فرزند دیگرش را هم تقدیم کرده، بگذارید من خودم این خبر رامی دهم.
وقتی به منزل میروند میبینند مادر پای تلویزیون نشسته واین فیلم در حال پخش شدن است. مادر با یک ذوق عجیبی میگوید "سعید، سعید خودمونه؛ که تا سعید یا حسین میگوید.
پدرشهیدمی گوید؛ دیدی شیر بچه ات چه تکبیری گفت؟
مادر با خوشحالی میگوید؛ بله..
پدرشهید میگوید: اگر لیاقت داشته باشد وتکبیرش قبول بشود، باید مانندبرادرانش شهید شود.
وبعد میگوید: این پسرمان هم لایق بود و این تکبیر آخرش است و به شهادت رسیده، قطرات اشک مادر جاری شد.
خانه این خانواده در نزدیکی بیمارستان فرهنگیان و اردوگاه منظریه اکنون تبدیل به حسینیه گشته است.
پدر شهید ۲ سال پیش و مادرشهید چندروز پیش به فرزندان شهیدشان پیوستند.
وقتی سعید شهید شد، بچهها رفتند خبر را به خانواده اش بدهند. حاج عبدالوهاب پدر شهید آمد وگفت شلوغ نکنید، مادر سعید قبلا دو فرزند دیگرش را هم تقدیم کرده، بگذارید من خودم این خبر رامی دهم.
وقتی به منزل میروند میبینند مادر پای تلویزیون نشسته واین فیلم در حال پخش شدن است. مادر با یک ذوق عجیبی میگوید "سعید، سعید خودمونه؛ که تا سعید یا حسین میگوید.
پدرشهیدمی گوید؛ دیدی شیر بچه ات چه تکبیری گفت؟
مادر با خوشحالی میگوید؛ بله..
پدرشهید میگوید: اگر لیاقت داشته باشد وتکبیرش قبول بشود، باید مانندبرادرانش شهید شود.
وبعد میگوید: این پسرمان هم لایق بود و این تکبیر آخرش است و به شهادت رسیده، قطرات اشک مادر جاری شد.
خانه این خانواده در نزدیکی بیمارستان فرهنگیان و اردوگاه منظریه اکنون تبدیل به حسینیه گشته است.
ارسال نظرات