چرا روسها با انقلاب مشروطه مخالف بودند؟
نهضت مشروطه به حکومت قاجار خاتمه داد، زیرا از زمان تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیها با تغییرات و تحولات جهانی و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید و زمینه را برای مشروطه خواهی فراهم کرد.
انقلاب مشروطه در تاریخ معاصر ایران، در اثر دخالت و نفوذ کشورهای خارجی بهوجود آمد بهطوری که شاید بتوان گفت اگر دخالت بیگانگان در انقلاب مشروطه وجود نداشت، سرنوشت انقلاب نیز تغییر میکرد، از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم حکومت رو به رشد بود و مردم مذهبی با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا شدند.
نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادی خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند. کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
انقلاب مشروطه
نقش روسیه در ایجاد انقلاب مشروطه
نشریاتی مانند حبل المتین و چهرهنما و حکمت و ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر میشدند نیز در گسترش آزادی خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند. کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.
انقلاب مشروطه
نقش روسیه در ایجاد انقلاب مشروطه
روسیه یکی از بزرگترین بازیگران صحنه سیاسی ایران در انقلاب مشروطه است، این کشورهمواره میکوشید به آبهای گرم خلیج فارس دست یابد، ایران را منطقهای جهت استثمار اقتصادی با امکانات سوقالجیشی میپنداشت و سعی داشت از طریق آن علیه منافع بریتانیا در هند اعمال فشار نماید، از این رو انقلاب مشروطه که طغیانی علیه این سیاست و حرکتی به سوی حکومت ملی دموکراتیک محسوب میشد، منافع روسها را در ایران تهدید کرد.
به همین سبب دولت روسیه به پشتیبانی از مستبدین و مخالفان مشروطهخواهی برخاست، بهرغم دخالتهای آشکار و پنهان روسیه در ایران، نباید از یاد برد که انقلابیون ایران در آغاز از انقلاب ۱۹۰۵ روسیه الهامهای زیادی گرفتند و به تبعیت از حرکتهای آزادی خواهانه در روسیه، روحانیون پیشاپیش مردم نارضایتی خود را از حکومت شاه و صدراعظم وی نشان دادند.
از دیگر عوامل موثر در شکلگیری انقلاب مشروطه اعطای وامهای چند میلیونی روسیه به ایران بود که دومین وام، ایران را به کلی به صورت مستعمره اقتصادی روس درآورد و اداره گمرکهای ایران به استثنای گمرکهای فارس و بنادر خلیج فارس به روسیه داده شد.
انقلاب مشروطه
خبر وامهای پی در پی و سفرهای پرهزینه مظفرالدین شاه به فرنگستان در حالی که مردم در فقر و مشقت به سر میبردند، موجب شدتگیری اعتراضهای عمومی گردید. به این ترتیب اعمال و اقدامات روسها در ایران از یک سو و وابستگی دربار ایران به روسیه از سوی دیگر همراه با زیانهای اجتماعی ناشی از واگذاری امتیازات اقتصادی قاجار به قدرتهای استعماری، دامنه نارضایتی عمومی را افزایش داد و روسیه را به طرح اقدامات نوینی علیه انقلابیون واداشت.
اگر چه از مدتی قبل شورشها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود، اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر میکنند.
علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست، این کار که با تائید عین الدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت.
انقلاب مشروطیت سه دشمن سرسخت و خطرناک داشت:
- محمد علی شاه
- انگلیس
- روسیه تزاری.
انقلاب مشروطه
نقش روسیه بعد از انقلاب مشروطه
بعد از مرگ مظفرالدین شاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت.
روسها شاه تازه را در دشمنی با مجلس و مشروطه روز به روز بیشتر تقویت کردند تا آن جا که محمدعلی شاه، مشیرالدوله را از صدارت برکنار کرد و امین السلطان (اتابک اعظم) را که سالها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد.
ولی پس از مدتی اتابک اعظم را جوانی به نام عباس آقا تبریزی کشت، نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و درباریان طرفدارش داشت.
با توجه به ناقص بودن قانون اساسی مشروطه که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود.
محمدعلی شاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضلالله نوری عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند.
با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغشاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.
بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲ تیر ۱۲۸۷ به توپ بستند.
عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند، محمدعلی شاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت، پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادیخواهان، جنبش مشروطه خواهی با شکست روبرو شد. بسیاری از مشروطه خواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.
بعد از حمله به مجلس و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران شورش هائی برخاست، مردم تبریز و بختیاریها با شنیدن خبرهای تهران به هواداری از مشروطه و مخالفت با محمدعلی شاه برخاستند.
شاه نیروهای دولتی را برای سرکوب فرستاد؛ علی مسیو، ستارخان، باقرخان و حیدرخان عمو اوغلی در تبریز و سردار اسعد در بختیاری به بسیج مردم و سازماندهی نیروی مسلح (مجاهدین مشروطه) برای مقابله نیروهای دولتی دست زدند، گروهی از ایرانیان قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به مجاهدان قفقاز معروف شدند.
انقلاب مشروطه
محمدعلی شاه از تزار روسیه نیکلای دوم در خواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد، امپریالیستهای روس و انگلیس دست به مداخلات مسلحانه زدند و ارتش به ایران آوردند.
انگلیسیها عدهای در جنوب پیاده کرده، انجمن بختیاری و بوشهر را منحل اعلام کرده و عدهای از اعضای آنان را دستگیر کردند؛ بندرعباس، بندر لنگه و بنادر دیگر خلیج فارس را نیز تصرف کردند و ژنرال کنسول انگلیس در بوشهر قدرت را در دست گرفت.
در آذربایجان، در پی بسته شدن راه تبریز - جلفا، و محاصره کامل شهر از طرف قوای شاه، گرسنگی و قحطی هولناکی بر مردم روی آورد و کار بر آزادیخواهان سخت شد.
در اردیبهشت ۱۲۸۸ دولتین روس و انگیس موافقت کردند که قشون روس به بهانه شکستن خط محاصره و حمایت از اتباع بیگانه، و رساندن خواربار به آنان وارد تبریز شود.
انجمن تبریز ناچار حاضر شد که از تمام خواستههای مردم دست کشیده "دست توسل به دامان اهریمنان بزند"، ولی کار از کار گذشته بود و سپاه روس از مرز گذشته بود، اما خاتمه کار تبریز به معنی پیروزی ارتجاع نبود و کوشش آزادیخواهان در نقاط دیگر ایران همچنان ادامه یافت.
انقلاب مشروطه
ایجاد کمیته ستار در گیلان
در این زمان ستار خان در گیلان بپا خواست، یپرم خان ارمنی با مشروطه خواهان هم پیمان شد و در همین هنگام محمدولی خان تنکابنی از تبریز بازگشت.
در روز ۱۹ بهمن ۱۲۸۷ انقلابیون به کمک محمدولی خان تنکابنی و یپرم خان ارمنی حاکم رشت آقا بالاخان را کشتند و شهر را تسخیر کردند، پس از آن تمام گیلان به تصرف آزادی خواهان در آمد، به موجب این پیروزی آنها رونوشتی به سفرای خارجی نوشتند که نزاعی با شاه ندارند و فقط در صدد احیای مشروطهاند.
صدای انقلاب رشت به گوش شهرهای دیگر ایران و کشورهای آزاد جهان رسید و باعث دلگرمی مجاهدان تبریز شد. ستارخان و باقرخان تلگرافهای را ارسال کردند و متحصنین سفارتهای عثمانی و انگلیس به جشن پرداختند.
انقلاب مشروطه
اتحاد شهرهای مختلف ایران
در سوی دیگر، شهر اصفهان در نیمه دیماه به تصرف مشروطه خواهان بختیاری در آمد، بعد از آن تعدادی از آزادی خواهان تهران به اصفهان رفتند و با سردار اسعد بختیاری که به تازگی از پاریس بازگشته بود مذاکره کردند و اطمینان دادند قاطبه مردم تهران طرفدار مشروطهاند.
در حالی که در تبریز مجاهدین در محاصره قوای دولتی و همدستان خارجی آن بودند، در اصفهان اعتراضات به بستنشینی عدهای انجامید و قوای بختیاری که در آن هنگام توسط حاکم اصفهان و بختیاریها صمصام السلطنه رهبری میشد برای نجات جنبش مشروطه بسیج شده و از تمامی مناطق بختیارینشین به سوی اصفهان حرکت کردند.
مجاهدین بختیاری با حرکت به سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال به فرماندهی سپهدار اعظم که در نزدیکی تهران به هم پیوستند، پس از شکست مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق به فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند.
نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی علیقلی خان سردار اسعد بختیاری از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند، در پیشروی به سوی پایتخت، نخستین قدم را بختیاریها به فرماندهی سردار اسعد بختیاری (فاتح ملی) و سپس اردوی شمال به فرماندهی سپهدار اعظم برداشتند که انقلابیون قفقاز هم در صفوف آن بودند.
نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه مجلس، سه پادشاه و ۳۰ دولت بود، البته اگر دخالت بیگانگان در انقلاب مشروطه وجود نداشت، سرنوشت انقلاب نیز تغییر میکرد.
نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در ۲۸ تیر ۱۲۸۸ وارد تهران شدند و شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند، انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند و علیرضاخان عضدالملک رئیس ایل قاجار به نیابت سلطنت او برگزیده شد.
بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطه خواهان پیروز شدند، مشروطه و قانون بار دیگر در کشور ایران استقرار یافت، اما پیش از آنکه به ثمر برسد کسانی به نام رجال رشته امور را از دست آزادیخواهان در ربودند و قانون و آزادی را در گهواره خفه کردند و وقتی فدائیان و جانبازان واقعی آزادی به مطلب پی بردند که بسیار دیر شده بود.
در هنگام گشایش مجلس نگرانی از توقف سپاهیان روس در کشور و اینکه وعده صریح دادهاند که هر چه زودتر به این تشویش و نگرانی پایان دهند، در بیانات رسمی دولت انعکاس یافت، ولی این نیروها همچنان باقی ماندند و هر روز فساد تازهای بر پا کردند. انقلاب مشروطیت ایران، اگر چه ضربت سنگین خود را بر پیکر استبداد وارد کرد و مجلس و قانون را در کشور برقرار ساخت، ولی تحریکات همچنان ادامه داشت.
روسها محمد علی شاه مخلوع را دوباره به ایران برگرداندند تا مجلس را از کار و کوشش بازداشته و سازمان شوستر را براندازند. شاه مخلوع در ماه رجب ناگهان در گمش تپه (پهلوی دژ کنونی) پای به خشکی نهاد و با دستهای از ترکمانان به تهران حمله کرد. اما چون ملت و مجلس و سران آزادی هم آواز بودند، این همه تشبثات نقش بر آب شد و در پائیز سال ۱۳۲۹ نیروی محمد علی میرزا درهم شکست و او باز به روسیه گریخت.
روسیه تزاری با مشورت انگلستان روز ۷ آذر ۱۲۹۰ اولتیماتوم سختی به دولت ایران تسلیم کرد و به موجب آن از دولت ایران خواست که مورگان شوستر و همراهان هر چه زودتر ایران را ترک کنند؛ و دولت متعهد شود که در آینده برای استخدام مستشاران خارجی رضایت قبلی دولتین روس و انگلیس را جلب کند و نیز مخارج لشکر کشی روس را به ایران عهدهدار گردد.
انقلاب مشروطه
خاموش شدن جنبش مشروطه
بدین قرار آن جوش و خروش هفتسالهٔ جنبش مشروطهٔ ایران خاموش گشت و اندیشهها پست و کوتاه شد. مردان نیکوکار و غمخوار به کنار رفتند و گروهی از سررشتهداران خودخواه و کهنهکار، که هر چه گفتند و کردند به سود بیگانگان و زیان ایران بود، قدرت و اختیار در دست گرفتند و حتی پس از پیش آمدن جنگ جهانی اول و رفع فشار اجانب باز در جلد آزادیخواهی بر سر کار ماندند و اعمال خود را ادامه دادند.
روسها امتیاز راهآهن تبریز - جلفا و انگلیسیها امتیاز راه آهن محمره (خرمشهر) - خرمآباد را گرفتند و دولت ایران را وادار کردند که سیاست خود را با آنها هماهنگ سازد.
روسها در قزوین و تبریز از مردم مالیات میگرفتند و مانع حرکت نمایندگان آذربایجان به تهران میشدند و انگلیسیها در ازای وام مختصری که به ایران پرداخته بودند، گمرک بوشهر را تصرف کرده بودند.
انقلاب مشروطه
تاجگذاری آخرین پادشاه سلسله قاجار
احمد شاه آخرین پادشاه دودمان قاجار در سال ۱۲۹۳ تاجگذاری کرد، چند ماه از تاجگذاری وی نگذشته بود که جنگ جهانی اول آغاز شد، این جنگ که آن همه بدبختی و سیهروزگاری برای دنیا و ایران داشت، به مردم ایران در جنگ جهانی اول که از مظالم همسایگان به تنگ آمده بودند، نجات داد و شکست روسیهٔ تزاری در جنگ و انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، ایران را که در نتیجهٔ قرار داد ۱۹۰۷ در آستانهٔ چندپارگی بود، از چنگ استعمار رهایی بخشید.
یکی از مهمترین دلایل انقلاب مشروطه خطر تسلط و تجاوز روزافزون قدرتهای استعمارگر روس و انگلیس و تهدید استقلال ایران بود، ولی هیچ گاه مشروطه خواهان به نیات استعماری بیگانگان آگاهی پیدا نکردند و سرنوشت نهضت را به دخالت قدرتهای بزرگ واگذار کردند.
نقطهی اوج دخالتهای بیگانگان در جریان انقلاب مشروطه را میتوان؛ به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه به یاری روسها و همچنین عقد قرارداد ۱۹۰۷ که ایران را به مناطق تحت نفوذ دو کشور روسیه و انگلیس تقسیم کرد، مشاهده کرد.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
مشروطه توسط رضا خان نجات یافت اما توسط پسرش برباد رفت.
کلمه روس همیشه حس بدی به من میده