صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۱

ریشه‌ی بی قراری های ما چیست؟

مولانا بر این باور بود که جمله ی بیقراری ات از طلبِ قرار توست ...
کد خبر: ۳۲۱۴۸
مولانا بر این باور بود که:
جمله ی بیقراری ات از طلبِ قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
می گوید:
علت بیقراری های ما از ثبات طلبی های ما نشأت می گیرد.
اما اگر طالب بیقرار باشیم و اذعان کنیم که همه چیز در معرض تغییر و تحول است آنگاه به آرامش دست خواهیم یافت.
- اریک فروم، روانکاو آلمانی-آمریکایی در این باره می نویسد:
به جای آن که از لحظه ای که در آن هستیم لذت ببریم، سعی می کنیم با عکس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم.
می خواهیم همه چیز را به بهترین حالت آن حفظ کنیم.
دوست داریم همیشه جوان بمانیم و سالم.
دوست داریم وسایلی که به ما مربوط است نو و سالم باقی بمانند.
در همه اینها ما دنبال "ثبات" و "قرار" هستیم و از این بابت، متحمل رنج، ناآرامی، اضطراب و ناامنی می شویم.
 
- اگر جرأت داشته باشیم این قانون را بپذیریم که دنیا بی‌ثبات است و هیچ چیز پایدار نیست، به آرامش می‌رسیم.
باور کنیم که:
"همه چیز گذرا و فانی است" و چون مولانا این قانون را از شمس آموخته بود به یک شادی و آرامش عمیق رسیده بود.
 
- یکی از نتایج ملاقات شمس با مولانا آن بود که فهمید تنها اصل ثابت جهان، بی ثباتی است. فقط بی ثباتی است که ثبات دارد و ما مدام در حال نقض این مهمترین قانون جهان هستیم، مدام می خواهیم قرار و ثبات را حفظ کنیم در حالی که اصل جهان بر بی ثباتی و تغییر است.
جمله بیقراریت از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.