مشاهده خوی قلدری و ضعیفکُشی در ماجرای سرباز بابلی
در روزهای اخیر برخورد نامناسب بازپرس دادگاه بابل با یک سرباز واکنشهای بسیاری را در فضای مجازی به همراه داشته است. چه شد که برخی بیاحترامی و تضییع حقوق دیگران را حق خود میدانند و با قلدری و قدرتنمایی به ضعیفکُشی روی میآورند؟
برخورد نامناسب بازپرس دادسرای بابل با یک سرباز در روزهای اخیر حاشیهساز شده است. سرباز در پست نگهبانی دادگستری بابل به دلیل درخواست کارت شناسایی از یک بازپرس به صندلی بسته میشود و کتک میخورد. آن هم به خاطر اینکه آقای بازپرس را به خاطر داشتن ماسک روی صورت نشناخته است. همین!
کجایند مردان بیادعایی که با عینک آفتابی در تجمعات و محافل میرفتند تا شناسایی نشوند. شهید احمد کاظمی آرزو میکرد در جایی که میرود کسی او را نشناسد و سربازان جلویش را بگیرند تا منیت را در خود بکُشد. حالا چه شده که برخی بیاحترامی و خشونت علیه دیگران را حق خود میدانند و با قلدری و قدرتنمایی به ضعیفکشی روی آوردهاند؟
وقتی دیکتاتورهای کوچک با رفتارهای نامتعارف بیعدالتی را حاکم میکنند
مجید ابهری، جامعهشناس، ضعیفکُشی و رفتار نامناسب با گروههای زیردست را ناشی از پایین بودن سطح فرهنگ عمومی و سطحی بودن جایگاه و روابط افراد میداند و میگوید: در وجود برخی از افراد دیکتاتورهای کوچکی رخنه کرده که به دلیل مقام و جایگاه یا ثروت و در پارهای از مواقع که به صورت محدود است، به دلیل سطح آگاهی و دانش بیشتر نسبت به سایرین، خود را برتر دانسته و این خودبینی باعث آسیب، توهین و حتی رفتارهای نامتعارف با دیگران میشود و در این هنگام عدالت رخت بسته و بیعدالتی در روابط نمایان میشود.
وی با بیان اینکه اگر همیشه ما نسبت به یکدیگر برابری را مد نظر قرار دهیم، دیگر شاهد رفتارهای توهینآمیز و به نوعی ضعیفکُشی نخواهیم بود، میافزاید: ما باید یکدیگر را بپذیریم و مدعی برتری نباشیم. در غیر این صورت رفتارهای از بالا به پایین بیشتر میشود و منش دیکتاتوری و زورگویی در جامعه افزایش خواهد یافت. اکنون در جامعه از هنرمندان و سیاستمداران گرفته تا حتی مسؤولان درجه چندم، گاهی با رفتارهای نادرست، احساسات مردم را برمیانگیزند. رفتار برخی از متولیان شهرداری با دستفروشان یا حتی رفتارهای نگرانکننده برخی نظامیها در دوران سربازی گواه این ادعا است.
پرتاب کودک کار به داخل سطل زباله
برخی افراد جامعه برخورداری از مزایای اجتماعی از موقعیت و شغل گرفته تا تحصیلات و ثروت را وسیلهای برای تحقیر افراد ضعیف و آسیبپذیر میدانند و میخواهند با ابزارهایی که در دست دارند، دیگران را له کنند یا حقوق آنها را نادیده بگیرند. چرا برخی تصور میکنند اگر به جایگاهی میرسند، میتوانند هر سخنی به میان بیاورند یا هر رفتار توهینآمیزی با زیردستان خود داشته باشند. این نوع نگرش حاصل از چه رویکردی است؟
نمایش قدرت پوشالی و تضییع حقوق یک سرباز
امیر محمود حریرچی، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی عملکرد خشونتبار در برابر یک سرباز را نمایش قدرت مصنوعی و پوشالی عنوان میکند و میگوید: رفتارهای خودخواهانه و قلدرمآبانه آن هم توسط افراد بانفوذ که در جایگاه قدرت قرار دارند، نسبت به سایر افراد نشانگر قدرتنمایی است که در سالهای اخیر هم افزایش یافته است. افراد زورگو با استفاده از قدرت یا جایگاه خود، زیردستان و افراد مظلوم را تحت فشار قرار داده و قربانیان نیز به دلیل نداشتن نفوذ و قدرت، گاهی محکوم به پذیرش این رفتارها میشوند.
وی با بیان اینکه نمایش قدرت توسط کسی که خودش قانون را میداند و در جایگاه قضایی است، ناامیدی را در جامعه ترویج میدهد، میافزاید: کسی که باید اِعمال قانون کند، خودش بیقانونی کرده و به راحتی حقوق افراد را ضایع میکند. حالا از چنین فردی چگونه میتوان انتظار احقاق حقوق مظلوم را داشت؟ اصلا این سؤال مطرح میشود که اگر به جای سرباز، فردی با درجه بالاتری هم بود، بازپرس به خود اجازه این رفتار توهینآمیز را میداد؟ وقتی پلیسی در برابر حتی مجرم خشونت نشان میدهد، در شبکههای اجتماعی منعکس میشود و عملکرد پلیس زیر سؤال میرود، چرا که همه پلیس را مجری نظم جامعه میدانند. حالا فکر کنید افرادی که باید قانون را اجرا کنند، خودشان رفتار غیرقانونی داشته باشند.
وقتی نمیتوانیم با یکدیگر همدل باشیم
محمدمهدی مقدمنیا، روانشناس نیز یکی از دلایل عمده زورگویی را نداشتن همدلی میداند و میگوید: همدلی یعنی ما بتوانیم خود را جای طرف مقابل قرار دهیم و دنیا را از دریچه دید او ببینیم. اما وقتی همدلی را نادیده میگیریم، ممکن است حتی به راحتی دیگران را تحقیر کنیم. از طرف دیگر نداشتن عذاب وجدان، موجب میشود رفتار نامتعارف در برابر دیگران بدون احساس گناه، افزایش یابد.
چه چیزی باعث قلدری و ضعیفکُشی میشود؟
با کاهش تابآوری افراد در مسائل مختلف باید به این نکته توجه کنیم که اصلا چه چیزی باعث قلدری کردن و ضعیفکشی میشود و چرا برخی در هر جایگاهی به خود اجازه میدهند تا با سایر افراد برخورد نامناسب و توهینآمیز داشته باشند؟
مقدمنیا در این باره میگوید: رفتارهای نامتعارف ناشی از اختلالات اعصاب و ضداجتماعی شدن افراد است. از طرفی هم برخی با رفتار نامناسب و تحقیر افراد به اهداف خود رسیدهاند و نهادهای مربوطه نیز به جای تقبیح این امر و ایستادگی در برابر ضعیفکشی، ناخواسته چنین رفتارهایی را تقویت کردند. از طرفی هم افرادی که به زورگویی روی میآورند، برای کارشان توجیه اخلاقی میآورند.
چرا برخی تضییع حقوق دیگران را حق خود میدانند؟
میثم مهدیار، جامعهشناس نیز زورگویی را حاصل فقدان شفافیت و شناخت متقابل، تعارض منافع و عدم پاسخگویی میداند و میگوید: زمانی که فرد یا گروهی با اهداف مختلف از حفظ و ایجاد نظم و امنیت گرفته تا پیشبرد اهداف شخصی از جایگاه و قدرت خود استفاده کرده و به زور متوسل میشوند، در اصل شخصیت فرد دیگر را نشانه گرفته و با حس برتری خود نسبت به دیگری هر رفتاری را حق خود میداند. علاوه بر این، نداشتن فرصت برابر در جامعه، میتواند به عنوان محرکی برای رفتارهای تهاجمی باشد.
وی معتقد است، با توجه به اینکه افراد بالادستی را کسی توبیخ نمیکند و پاسخگوی خطاهای خود نیستند، خشونت در این افراد با شیوههای مختلف بروز میکند. بر همین اساس، این افراد احساس امنیت کرده و قلدری و حتی تضییع حقوق دیگران را حق خود میدانند و با انگیزه بیشتری دیگر دست به ضعیفکشی و زورگویی میزنند.
مهدیار درباره رفتار نامناسب بازپرس با سرباز خاطرنشان میکند: سربازی در کشور ما که از زمان رضاخان است، همچنان با همان شیوه در حال اجراست. در بسیاری از کشورها سربازی، اجباری نیست و افراد بر اساس حرفه به عنوان نیروی کار شایسته به کار گرفته میشوند، اما در ایران بسیاری از جوانان پس از سربازی از الگوی مطلوب حاکمیت هم فاصله میگیرند.
رفتار بازپرس مغرور با سرباز بابلی، یادآور خوی دیکتاتوری رضاخانی در تاریخ و افسانههایی است که از اقتدارگرایی او ساخته شده است.
کجایند مردان بیادعایی که با عینک آفتابی در تجمعات و محافل میرفتند تا شناسایی نشوند. شهید احمد کاظمی آرزو میکرد در جایی که میرود کسی او را نشناسد و سربازان جلویش را بگیرند تا منیت را در خود بکُشد. حالا چه شده که برخی بیاحترامی و خشونت علیه دیگران را حق خود میدانند و با قلدری و قدرتنمایی به ضعیفکشی روی آوردهاند؟
وقتی دیکتاتورهای کوچک با رفتارهای نامتعارف بیعدالتی را حاکم میکنند
مجید ابهری، جامعهشناس، ضعیفکُشی و رفتار نامناسب با گروههای زیردست را ناشی از پایین بودن سطح فرهنگ عمومی و سطحی بودن جایگاه و روابط افراد میداند و میگوید: در وجود برخی از افراد دیکتاتورهای کوچکی رخنه کرده که به دلیل مقام و جایگاه یا ثروت و در پارهای از مواقع که به صورت محدود است، به دلیل سطح آگاهی و دانش بیشتر نسبت به سایرین، خود را برتر دانسته و این خودبینی باعث آسیب، توهین و حتی رفتارهای نامتعارف با دیگران میشود و در این هنگام عدالت رخت بسته و بیعدالتی در روابط نمایان میشود.
وی با بیان اینکه اگر همیشه ما نسبت به یکدیگر برابری را مد نظر قرار دهیم، دیگر شاهد رفتارهای توهینآمیز و به نوعی ضعیفکُشی نخواهیم بود، میافزاید: ما باید یکدیگر را بپذیریم و مدعی برتری نباشیم. در غیر این صورت رفتارهای از بالا به پایین بیشتر میشود و منش دیکتاتوری و زورگویی در جامعه افزایش خواهد یافت. اکنون در جامعه از هنرمندان و سیاستمداران گرفته تا حتی مسؤولان درجه چندم، گاهی با رفتارهای نادرست، احساسات مردم را برمیانگیزند. رفتار برخی از متولیان شهرداری با دستفروشان یا حتی رفتارهای نگرانکننده برخی نظامیها در دوران سربازی گواه این ادعا است.
پرتاب کودک کار به داخل سطل زباله
برخی افراد جامعه برخورداری از مزایای اجتماعی از موقعیت و شغل گرفته تا تحصیلات و ثروت را وسیلهای برای تحقیر افراد ضعیف و آسیبپذیر میدانند و میخواهند با ابزارهایی که در دست دارند، دیگران را له کنند یا حقوق آنها را نادیده بگیرند. چرا برخی تصور میکنند اگر به جایگاهی میرسند، میتوانند هر سخنی به میان بیاورند یا هر رفتار توهینآمیزی با زیردستان خود داشته باشند. این نوع نگرش حاصل از چه رویکردی است؟
نمایش قدرت پوشالی و تضییع حقوق یک سرباز
امیر محمود حریرچی، جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی عملکرد خشونتبار در برابر یک سرباز را نمایش قدرت مصنوعی و پوشالی عنوان میکند و میگوید: رفتارهای خودخواهانه و قلدرمآبانه آن هم توسط افراد بانفوذ که در جایگاه قدرت قرار دارند، نسبت به سایر افراد نشانگر قدرتنمایی است که در سالهای اخیر هم افزایش یافته است. افراد زورگو با استفاده از قدرت یا جایگاه خود، زیردستان و افراد مظلوم را تحت فشار قرار داده و قربانیان نیز به دلیل نداشتن نفوذ و قدرت، گاهی محکوم به پذیرش این رفتارها میشوند.
وی با بیان اینکه نمایش قدرت توسط کسی که خودش قانون را میداند و در جایگاه قضایی است، ناامیدی را در جامعه ترویج میدهد، میافزاید: کسی که باید اِعمال قانون کند، خودش بیقانونی کرده و به راحتی حقوق افراد را ضایع میکند. حالا از چنین فردی چگونه میتوان انتظار احقاق حقوق مظلوم را داشت؟ اصلا این سؤال مطرح میشود که اگر به جای سرباز، فردی با درجه بالاتری هم بود، بازپرس به خود اجازه این رفتار توهینآمیز را میداد؟ وقتی پلیسی در برابر حتی مجرم خشونت نشان میدهد، در شبکههای اجتماعی منعکس میشود و عملکرد پلیس زیر سؤال میرود، چرا که همه پلیس را مجری نظم جامعه میدانند. حالا فکر کنید افرادی که باید قانون را اجرا کنند، خودشان رفتار غیرقانونی داشته باشند.
وقتی نمیتوانیم با یکدیگر همدل باشیم
محمدمهدی مقدمنیا، روانشناس نیز یکی از دلایل عمده زورگویی را نداشتن همدلی میداند و میگوید: همدلی یعنی ما بتوانیم خود را جای طرف مقابل قرار دهیم و دنیا را از دریچه دید او ببینیم. اما وقتی همدلی را نادیده میگیریم، ممکن است حتی به راحتی دیگران را تحقیر کنیم. از طرف دیگر نداشتن عذاب وجدان، موجب میشود رفتار نامتعارف در برابر دیگران بدون احساس گناه، افزایش یابد.
چه چیزی باعث قلدری و ضعیفکُشی میشود؟
با کاهش تابآوری افراد در مسائل مختلف باید به این نکته توجه کنیم که اصلا چه چیزی باعث قلدری کردن و ضعیفکشی میشود و چرا برخی در هر جایگاهی به خود اجازه میدهند تا با سایر افراد برخورد نامناسب و توهینآمیز داشته باشند؟
مقدمنیا در این باره میگوید: رفتارهای نامتعارف ناشی از اختلالات اعصاب و ضداجتماعی شدن افراد است. از طرفی هم برخی با رفتار نامناسب و تحقیر افراد به اهداف خود رسیدهاند و نهادهای مربوطه نیز به جای تقبیح این امر و ایستادگی در برابر ضعیفکشی، ناخواسته چنین رفتارهایی را تقویت کردند. از طرفی هم افرادی که به زورگویی روی میآورند، برای کارشان توجیه اخلاقی میآورند.
چرا برخی تضییع حقوق دیگران را حق خود میدانند؟
میثم مهدیار، جامعهشناس نیز زورگویی را حاصل فقدان شفافیت و شناخت متقابل، تعارض منافع و عدم پاسخگویی میداند و میگوید: زمانی که فرد یا گروهی با اهداف مختلف از حفظ و ایجاد نظم و امنیت گرفته تا پیشبرد اهداف شخصی از جایگاه و قدرت خود استفاده کرده و به زور متوسل میشوند، در اصل شخصیت فرد دیگر را نشانه گرفته و با حس برتری خود نسبت به دیگری هر رفتاری را حق خود میداند. علاوه بر این، نداشتن فرصت برابر در جامعه، میتواند به عنوان محرکی برای رفتارهای تهاجمی باشد.
وی معتقد است، با توجه به اینکه افراد بالادستی را کسی توبیخ نمیکند و پاسخگوی خطاهای خود نیستند، خشونت در این افراد با شیوههای مختلف بروز میکند. بر همین اساس، این افراد احساس امنیت کرده و قلدری و حتی تضییع حقوق دیگران را حق خود میدانند و با انگیزه بیشتری دیگر دست به ضعیفکشی و زورگویی میزنند.
مهدیار درباره رفتار نامناسب بازپرس با سرباز خاطرنشان میکند: سربازی در کشور ما که از زمان رضاخان است، همچنان با همان شیوه در حال اجراست. در بسیاری از کشورها سربازی، اجباری نیست و افراد بر اساس حرفه به عنوان نیروی کار شایسته به کار گرفته میشوند، اما در ایران بسیاری از جوانان پس از سربازی از الگوی مطلوب حاکمیت هم فاصله میگیرند.
رفتار بازپرس مغرور با سرباز بابلی، یادآور خوی دیکتاتوری رضاخانی در تاریخ و افسانههایی است که از اقتدارگرایی او ساخته شده است.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
آخرش به چه نتیجه عجیبی رسیدین
تنهایی به این نتیجه رسیدین یا اینکه از کارشناسان خبره مشورت گرفتین؟!
تنهایی به این نتیجه رسیدین یا اینکه از کارشناسان خبره مشورت گرفتین؟!
تابی جان پرداختن به این موضوع توسط این سایت بسیار نیکو و پسندیده بود ولی دادگستری بی صاحب است و به حال خود رها شده و مراجع نظارتی در ان مثل دادگاه عالی انتظامی قضات و دادسرای در معیت ان علنا و عملا تعطیل میباشند حفاظت و اطلاعات قوه هم عملا فشل و ناکارامد است بهمین خاطره که قضات بخود اجازه چنین رفتارهای را میدهند البته این موضوع رسانه ای شده ولی در دادگستری بی احترامی لسانی و رفتاری قضات و کارمندان ان با ارباب رجوع غوغا میکند که متاسفانه رسانه ای نمیشود