نقش بی بدیل امام حسن عسکری (ع) در فرهنگ سازی مکتب تشیع
حجت الاسلام قاسمی بابیان اینکه رسالت اصلی امام عسکری (ع) آماده سازی جامعه برای ظهور بود، گفت: باتوجه به اینکه خلفای عباسی می دانستندکه منجی کسی است که بعد از امام عسکری متولد خواهد شدلذا از زمان امام جواد(ع)محاصره خانگی برای حضرات معصومین درپیش گرفتند.
امام حسن عسکری (ع) یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ قمری متولد شدند. با وجود همه فشارها و مراقبتهای بی وقفه حکومت عباسی یک سلسله فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و علمی را در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام دادند و مدت زیادی از عمر خود را در زندانهای خلیفه عباسی گذراند لذا در این خصوص با حجت الاسلام بهزاد قاسمی مدیر حوزه علمیه مکتب الصادق (ع) و استاد حوزه علمیه گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه تقدیم حضورتان میشود.
امام حسن عسکری (ع) چه جایگاه و نقشی در فرهنگ شیعه داشتند؟
وظایف امام حسن عسکری (ع) در کنار هدایت اعتقادی و فرهنگ سازی، مقابله با شبهات اعتقادی، مبارزه با کفر، استکبار و مشخص کردن حق از باطل بود که این مهم در شیوه ائمه معصومین (ع) وجود داشته است، اما در سیره این امام بزرگوار برخی نکات قابل توجه وجود دارد؛ اینکه ایشان با اخلاق نیکوی خود دوست و دشمن را به سمت اسلام و تشیع سوق میدادند و این نشان میدهد که اخلاق امام (ع) نخستین سلاح وی برای فرهنگ سازی مکتب شیعه بوده است؛ ضمن اینکه گفتگو، مناظره حضرت با عالمان نیز در این امر نقش مهمی داشت که میتوان به گفتگو و مناظره ایشان با ادیان مختلف حتی اشخاص بی دین و رفع فرقه ثنویه یا دوگانه پرستان اشاره کرد. همچنین معجزات سومین سلاح امام حسن عسکری (ع) برای فرهنگ سازی مکتب شیعه در جامعه بود که به این وسیله ایشان مفاهیم و معارف اسلام را در جامعه پیاده میکردند. طبق روایت، شخصی به نام ابو هاشم همراه حضرت شدند که قبل از بازگو کردن حاجت شان امام حاجت وی را برطرف کردند، ضمن اینکه اشخاص دیگری هم بودند که توسط امام (ع) تامین معاش میشدند. چهارمین حربه، حربه حضرت در فرهنگ سازی مکتب تشیع گره گشایی از مشکلات غیر شیعیان بود که با مراجعه به ایشان امورات شان برطرف میشد؛ بنابراین میتوان گفت امام (ع) از طریق اخلاق، مناظره و گفتگو مباحثات علمی، معجزات و گره گشایی از امورات مردم نقش مهمی در فرهنگ سازی مکتب تشیع داشتند.
مهمترین اقدامات امام (ع) در دوران حیات پر برکت شان چه بود؟
موضع گیری در قبال فرقه ثنویهّ در سیره تمامی معصومین (ع) مشخص و مشهود بود، اما امام حسن عسکری (ع) در موضع گیریهایی که در برابر رافضیها و فرقه ثنویه یا دوگانه پرستان داشتند با تربیت و آماده سازی شاگردان خود برای مقابله با شبهات و مبارزه با کفر شخصا برای پاسخگویی وارد میشدند، اما رسالت اصلی ایشان آماده سازی جامعه برای ظهور و تولد منجی بود و با توجه به اینکه خلفای عباسی میدانستند که منجی کسی است که بعد از وجود مقدس امام حسن عسکری (ع) متولد خواهد شد لذا از زمان امام جواد (ع) یک نوع محاصره خانگی برای حضرات معصومین (ع) (امام جواد (ع)، امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع)) در پیش گرفتند تا به هر شکلی که شده از تولد منجی (امام زمان (ع)) جلوگیری کنند؛ بر همین اساس رسالت اصلی امام حسن عسکری (ع) آماده سازی جامعه برای تولد منجی بود.
چگونه امام حسن عسکری (ع) شیعیان را برای دوره غیبت آماده میکردند؟
همه حضرات معصومین هم اصحاب و شاگردانی داشتند که آنها را برای ترویج اسلام و بیان معارف دینی تربیت میکردند که امام حسن عسکری (ع) نیز از این امر مستثنی نبود، ولی این مسئله در زمان ایشان به دلیل شرایط خاص یعنی تولد آخرین منجی و آخرین امام (ع) و آماده سازی برای عصر غیبت حساستر شده بود لذا نیاز به آماده سازی بیشتری توسط امام (ع) داشت. بر اساس برداشتی که ما از روایت داریم، امام حسن عسکری (ع) یا بیشتر اوقات در حصر خانگی به سر میبردند و یا به مناطق مختلف تبعید میشدند به همین دلیل امام هادی (ع) و امام حسن عسکری (ع) پیوسته خود را از بسیاری شیعیان به جز عدهای از خواص پنهان میکردند. این امر نشان میدهد که مراجعات نزد محضر حضرات معصومین (ع) بیشتر شده بود. خلفای بنی عباس هم فشار بیشتری به ویژه بر امام حسن عسکری (ع) وارد میکردند؛ به همین دلیل حضرت یا از پشت پرده با خواص و غیر خواص ارتباط برقرار میکردند و یا در مسیری که خلفای بنی عباس ایشان را به دربار احضار میکردند با شیعیان خاص خود تکلم میکردند؛ بنابراین یکی از راههای آماده سازی مقدمه ارتباط مردم با امام زمان (ع) در دوره غیبت همین بود که امام حسن عسکری (ع) مردم با مسئله غیبت امام و عدم حضور ایشان در میان جامعه آشنا کنند یعنی شیعیان را با این مسئله مأنوس کنند تا از غیبت امام زمان (عج) وحشت نداشته باشند.
امام حسن عسکری (ع) چه نقشی در توسعه شبکه وکالت داشتند؟
گرچه امام به حکم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در جامعه نشد، اما در عین حال با همان فشار و خفقان شاگردانی تربیت کرد که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان نقش موثری داشتند. شیخ طوسی تعداد شاگردان آن حضرت را متجاوز از ۱۰۰ نفر عنوان کرده است که در میان آنها چهرههای معروف و وارستهای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمر عثمان بن سعید امام علی، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم میخورد.
در زمان امام حسن عسکری (ع) تشیع در مناطق و شهرهای متعددی مانند کوفه، بغداد، قم، نیشابور، خراسان، مدائن، ری، آذربایجان، سامرا، بصره و گرگان گسترش یافت. گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاد میکرد تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با یکدیگر از سوی دیگر برقرار سازد تا از این طریق آنان را از نظر دینی و سیاسی رهبری و سازماندهی کند. این نیاز از زمان امام جواد (ع) احساس میشد و شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون به منظور برقراری چنین برنامهای از آن زمان به مورد اجرا گذاشته میشد. این برنامه در زمان امام حسن عسکری (ع) نیز ادامه یافت. بر همین اساس بنی عباس از این مسئله هراسان بود که مبادا امام از این طریق میخواهد شورشی علیه حکومت داشته باشد در صورتی که سیره امام چنین نبود بلکه ایشان شاگردان خود را بیشتر به صلح و آرامش دعوت میکردند لذا ایجاد شبکه ارتباطی وکالت و انتصاب نمایندگان در مناطق مختلف برای ترویج معارف دینی از زمان امام جواد (ع) بوده منتهی در دوره امام حسن عسکری (ع) منسجمتر و سیستمیتر شده بود و نمایندگان امام به صورت سلسله مراتب فعالیتهای خود را انجام و مشکلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را بررسی و به دست امام حسن عسکری (ع) میرساندند.
ضمن اینکه به دلیل برخی سخت گیریها و مشکلاتی که حکومت بنی عباس به وجود آورده بود، حضرت شخصا در منازل برخی از اصحاب حاضر میشدند و مشکلات وکلا و نایبان خود را بررسی میکردند. همچنین برای دعوت به خویشتن داری و پذیرش ولایت و غیبت امام زمان (ع) در مناطق مختلف نیز از پیک استفاده میکردند.
منبع: شبستان
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
با سلام، دلیل سخت گیری آن ها نسبت به اِءمه اطهار علیهم اسلام، حقارتی بود که در برابر حضرات احساس می کردند. آنها فاصله وجودی خود و امام را می دیدند و رنج می بردند. لذا اقدام به حذف فیزیکی حضرات میکردند.