رفتار متواضعانه سرتیپ ارتش در یک مشاور املاک + فیلم
ویدئویی از رفتار متواضعانه سرتیپ احمد دادبین فرمانده اسبق نیروی زمینی ارتش، در یک مشاوره املاک در فضای مجازی دست به دست میشود.
این ویدئو که از در آژانس املاک گرفته شده نشانگر آن است که سرتیپ احمد دادبین سعی دارد خانه جدیدی را برای خود اجاره کند تا فرد دیگری بتواند در خانه او زندگی کند.
وی که اعتقاد دارد شأن او بسیجی بودن است خانه سازمانی خود را به مقصد منزل اجارهای کوچک دیگری ترک میکند.
وی که اعتقاد دارد شأن او بسیجی بودن است خانه سازمانی خود را به مقصد منزل اجارهای کوچک دیگری ترک میکند.
«شأن؟ شأن مأن نداره. شأن دیگه چیه؟ من احمدبسیجیام»
ایسنا نوشت: این جملات را کسی میگوید که روزی ۱۷۰۰ توپ و تانک با مهمات و گلولههای جنگی - نه مشقی - و ۲۰۰ هزار نیرو را در دشت کوشک نصرت قم بهخط کرد و بزرگترین مانور خاورمیانه را سازمان داد؛ مانوری که در سال ۷۵، قیمت هر بشکه نفت را ۲.۵ دلار افزایش داد.
کسی میگوید «شأن مأن نداره» که بر لباسش آرمهای چتربازی درجه سه، آجا، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه فرماندهی و ستاد و دانشگاه افسری، روی بازویش آرم ستاد مشترک ارتش و روی سینهاش نشان جانبازی، نشان ورزش، نشان ایثار، دوره عالی، دوره دافوس، دوره علوم استراتژیک، دوره دوم دانشگاه افسری، دوره مقدماتی و دوره سوم دانشگاه افسری را دارد.
کسی میگوید «من احمد بسیجیام» که روزگاری فرمانده لشکر ۲۸ پیاده کردستان، فرمانده قرارگاه منطقهای شمالغرب نیروی زمینی ارتش، مدیر شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران و فرمانده نیروی زمینی ارتش بوده و اکنون نیز عنوان «مشاور فرمانده ارتش» را دارد.
فرمانده شیرازی ارتش و ساکن محله امامزاده حسن تهران، رفیق صمیمی پاسدارانی مثل احمد متوسلیان، محمد بروجردی و محمود کاوه بوده است. کسی از واژه «شأن» فراری است که آدمهای بزرگی با اقتدا به او نماز خواندهاند: «در جریان یکی از عملیاتها موقع اذان شهید کاوه از بنده خواست تا برای نماز جماعت جلو بایستم. هرچقدر مقاومت کردم که او منصرف بشود، فایدهای نداشت و بهاجبار من را جلو ایستاند و به من اقتدا کردند. هیچگاه تواضع و فروتنی این شهید را از یاد نمیبرم.»
کسی میگوید «شأن مأن نداره» که بر لباسش آرمهای چتربازی درجه سه، آجا، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه فرماندهی و ستاد و دانشگاه افسری، روی بازویش آرم ستاد مشترک ارتش و روی سینهاش نشان جانبازی، نشان ورزش، نشان ایثار، دوره عالی، دوره دافوس، دوره علوم استراتژیک، دوره دوم دانشگاه افسری، دوره مقدماتی و دوره سوم دانشگاه افسری را دارد.
کسی میگوید «من احمد بسیجیام» که روزگاری فرمانده لشکر ۲۸ پیاده کردستان، فرمانده قرارگاه منطقهای شمالغرب نیروی زمینی ارتش، مدیر شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران و فرمانده نیروی زمینی ارتش بوده و اکنون نیز عنوان «مشاور فرمانده ارتش» را دارد.
فرمانده شیرازی ارتش و ساکن محله امامزاده حسن تهران، رفیق صمیمی پاسدارانی مثل احمد متوسلیان، محمد بروجردی و محمود کاوه بوده است. کسی از واژه «شأن» فراری است که آدمهای بزرگی با اقتدا به او نماز خواندهاند: «در جریان یکی از عملیاتها موقع اذان شهید کاوه از بنده خواست تا برای نماز جماعت جلو بایستم. هرچقدر مقاومت کردم که او منصرف بشود، فایدهای نداشت و بهاجبار من را جلو ایستاند و به من اقتدا کردند. هیچگاه تواضع و فروتنی این شهید را از یاد نمیبرم.»
حالا سالها از حادثهای میگذرد که بدن رشید و ورزیده تیمسار را مدتی خانهنشین و او را تا همین امروز دستبهعصا کرد. همنورد او از این حادثه در سال ۸۴ میگوید: «تیمسار جلوی گروه حرکت میکرد که به مسیری پوشیده از برف رسید. در قدم سوم خود که در حال درستکردن جای پا بود، سر خورد و به طرف دره سقوط کرد. محدوده سقوط، شیبدار بود و ارتفاعی حدود هشتاد متر داشت. تیمسار به حالت طاقباز پس از طیکردن این مسیر، در نهایت به رودخانه پر از برف و آب پایین دره افتاد ...» و خودش میگوید: «کفشم مناسب نبود».
تیمسار دادبین پس از آن حادثه به کما رفت و حتی قلبش ایستاد، اما مادرش به او جان دوبارهای داد: «میگویند یک بار قلبم ایستاد و دیگر دکترها و پرستارها از مداوای بنده ناامید شدند. مادرم به بالای سرم آمد و اشک ریخت. قطرات اشک او بر بدن من ریخت و قلب من دوباره شروع به تپیدن کرد.»
از یادگارهای آن صعود و آن حادثه، ساعتهای بههمریخته خواب و بیداری تیمسار است که حالا گاهی ۲ شبانهروز بیدار میماند.
همه او را به عنوان فردی میشناسند که معیشت سربازان و نیروها برایش مهم بود، اما برای خودش هیچوقت چیزی از معیشت و آسایش نخواست: «وضعیت روحی پرسنل و کارکنان برای من بسیار مهم بود و عقیده داشتم که اگر به کارکنان رسیدگی شود، نیرو بهتر میتواند فعالیت کند. به این منظور ساخت منازل سازمانی و بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی آنها را در دستور کار قرار دادم.»
نه اینکه نداند «پول» چیست و زیر دستش نبوده باشد. خوب هم دیده و میدانسته: «در دورهای که در پنها (شرکت پشتیبانی و نگهداری بالگردهای ایران) مسئولیت داشتم، ماهی ۱۷ میلیون دلار قطعات برای بالگردهای ایرانی از خارج خریداری میشد. با تلاش و همکاری متخصصان داخلی از جمله دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف توانستیم در ساخت برخی از این قطعات خودکفا شویم و میزان خرید قطعات را به ۳ میلیون دلار کاهش دهیم که این اقدام مورد واکنش برخی از افراد و شرکتها که سود و منفعتشان در خرید از خارج بود، شده بود.»
حالا هم خودش مثل بقیه مردم هزار مشکل دارد، اما هر کدام از ارتشیها که مشکلی دارند، به سراغ این ارتشی ۶۵ ساله میروند تا با آنان همراه شود و مشکلشان را پیگیری کند.
کم نبودهاند کسانی که در سازمانها و نهادها، آن هم در ردهها و جایگاههایی بسیار پایینتر از تیمسار، هم شعار «مقاومت» دادهاند و هم بار خود و خانوادهشان را بستهاند. نه اینکه لزوما راه کجی بروند، اما لااقل زندگی نسبتا خوبی برای خود دست و پا کردهاند، اما احمد دادبین که ۳ آبان سال ۷۳ در حکم انتصابش به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، از سوی فرمانده کل قوا «انقلابی»، «مبتکر» و «خلاق» خوانده شده بود، امروز ویدئویش دارد دست به دست میشود که عین همه ما رودرروی مشاور املاکی فلان محله نشسته و فقط «یک خانه کوچک» و آن هم برای «اجاره» میخواهد. «احمدبسیجی»، نه خودش و نه همسرش ملیحه نیشابوری که از دانشجویان پیرو خط امام بوده است، انگار بلد نبودهاند مثل خیلیها از نام خود نانی بخورند.
البته اشتباه نشود. احمد دادبین، فقیر و ندار و نیازمند نیست. او هر چه داشته و نداشته، از جمله یک خانه که به او هدیه داده بودند، به آدمهای بیبضاعت و نیازمند بخشیده است؛ کاری که در این روز و روزگار، تصورش هم دشوار است.
تیمسار دادبین پس از آن حادثه به کما رفت و حتی قلبش ایستاد، اما مادرش به او جان دوبارهای داد: «میگویند یک بار قلبم ایستاد و دیگر دکترها و پرستارها از مداوای بنده ناامید شدند. مادرم به بالای سرم آمد و اشک ریخت. قطرات اشک او بر بدن من ریخت و قلب من دوباره شروع به تپیدن کرد.»
از یادگارهای آن صعود و آن حادثه، ساعتهای بههمریخته خواب و بیداری تیمسار است که حالا گاهی ۲ شبانهروز بیدار میماند.
همه او را به عنوان فردی میشناسند که معیشت سربازان و نیروها برایش مهم بود، اما برای خودش هیچوقت چیزی از معیشت و آسایش نخواست: «وضعیت روحی پرسنل و کارکنان برای من بسیار مهم بود و عقیده داشتم که اگر به کارکنان رسیدگی شود، نیرو بهتر میتواند فعالیت کند. به این منظور ساخت منازل سازمانی و بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی آنها را در دستور کار قرار دادم.»
نه اینکه نداند «پول» چیست و زیر دستش نبوده باشد. خوب هم دیده و میدانسته: «در دورهای که در پنها (شرکت پشتیبانی و نگهداری بالگردهای ایران) مسئولیت داشتم، ماهی ۱۷ میلیون دلار قطعات برای بالگردهای ایرانی از خارج خریداری میشد. با تلاش و همکاری متخصصان داخلی از جمله دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف توانستیم در ساخت برخی از این قطعات خودکفا شویم و میزان خرید قطعات را به ۳ میلیون دلار کاهش دهیم که این اقدام مورد واکنش برخی از افراد و شرکتها که سود و منفعتشان در خرید از خارج بود، شده بود.»
حالا هم خودش مثل بقیه مردم هزار مشکل دارد، اما هر کدام از ارتشیها که مشکلی دارند، به سراغ این ارتشی ۶۵ ساله میروند تا با آنان همراه شود و مشکلشان را پیگیری کند.
کم نبودهاند کسانی که در سازمانها و نهادها، آن هم در ردهها و جایگاههایی بسیار پایینتر از تیمسار، هم شعار «مقاومت» دادهاند و هم بار خود و خانوادهشان را بستهاند. نه اینکه لزوما راه کجی بروند، اما لااقل زندگی نسبتا خوبی برای خود دست و پا کردهاند، اما احمد دادبین که ۳ آبان سال ۷۳ در حکم انتصابش به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، از سوی فرمانده کل قوا «انقلابی»، «مبتکر» و «خلاق» خوانده شده بود، امروز ویدئویش دارد دست به دست میشود که عین همه ما رودرروی مشاور املاکی فلان محله نشسته و فقط «یک خانه کوچک» و آن هم برای «اجاره» میخواهد. «احمدبسیجی»، نه خودش و نه همسرش ملیحه نیشابوری که از دانشجویان پیرو خط امام بوده است، انگار بلد نبودهاند مثل خیلیها از نام خود نانی بخورند.
البته اشتباه نشود. احمد دادبین، فقیر و ندار و نیازمند نیست. او هر چه داشته و نداشته، از جمله یک خانه که به او هدیه داده بودند، به آدمهای بیبضاعت و نیازمند بخشیده است؛ کاری که در این روز و روزگار، تصورش هم دشوار است.
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۶۶
در انتظار بررسی: ۰
بیش از ایشون از وادینش و هم ازخانواده ایشون باید تشکر کرد که چنین اخلاقی رادر وی پرورش داده و برفرار نگاه داشتند. چون انسان اگر از کاری حوشش نیاد قطعا نمیتونه به آن تظاهر کنه. امیر دادبین اخلاقش همینه و من مطمئنم که از آن لذت می بره.
ای کاش فیلم های میشد ساخت از افرادی مثل سرتیپ دادبین و امثال اینها که در جامعه زیادن
مثل جانبازان اعصاب و روان و زجری که خانواده هایشان میکشند
که هر شب باید با استرس بخوابند که خدای نکرده فردا صبح که بیدار میشن بچه و یا زن خود را که عاشقانه دوسش دارن رو به دلیل مشکلات اعصاب در روزهای سرد به بیرون ننداخته باشد
خداوند تمام جانبازان دفاع مقدس رو شفا بده انشالله که از جونی و زندگیشون در این دنیا گذشتن
مثل جانبازان اعصاب و روان و زجری که خانواده هایشان میکشند
که هر شب باید با استرس بخوابند که خدای نکرده فردا صبح که بیدار میشن بچه و یا زن خود را که عاشقانه دوسش دارن رو به دلیل مشکلات اعصاب در روزهای سرد به بیرون ننداخته باشد
خداوند تمام جانبازان دفاع مقدس رو شفا بده انشالله که از جونی و زندگیشون در این دنیا گذشتن
به نظر من بالاترین نقطه ذلت و انسانیت یک انسان در فقره البته نه فقر مادی بلکه فقر معنوی
اگه انسانی تونست از فقر مادی بگذره میرسه به معنویات که سردار دادبین با این کار نشون داد که اصلا پول و مادیات براش اهمیت نمیده و بالاترین درجه انسانی رسیده
درود به سرتیپ احمد دادوند که خیلی چیزها بهمون در این شرایط سخت یاد داد.
جانم فدای ارتش
ارتش فدای ایران
اگه انسانی تونست از فقر مادی بگذره میرسه به معنویات که سردار دادبین با این کار نشون داد که اصلا پول و مادیات براش اهمیت نمیده و بالاترین درجه انسانی رسیده
درود به سرتیپ احمد دادوند که خیلی چیزها بهمون در این شرایط سخت یاد داد.
جانم فدای ارتش
ارتش فدای ایران
باسلاما دعای خیر محضر جميع امت اسلامی ایران خاصه مقام معظم رهبری آقای ناشناس یا،،،، که سعی داریند صداقت ساده زیستی این سردار بزرگوار را مثل همیشه برنامه ریزی جلوه بدید خجالت حيا مرگ و زجر را برشما اقشار مخدوش کننده صداقت را آرزومندما آرزومندیم ما همگی خود تشخيص دهنده حق ونا حق هستیم نیازی به جو سازی شکر خوری تو وامسال تو نیست روز شما تاریک شده،،، این سردار سرافراز نعمت است بر منا ما واز همین جا از پدر حزب الله رهبر معظم انقلاب اسلامی مسئولان مربوطه درخواست رسیدگی اضطراری به مسکن وتمامی مشکلات نه ایشان که همسر صبور وخانواده صبور سردار را متقاضی هستما هستیم خانواده همسر ایشان،،، ملزم قبول حداقل حق وحقوق سردارند انشاالله محق خواهد شد به کوری چشم بدخواهان سرداریا نظام اسلامی ایران عزیز متقاضی بالا آوردن این درخواست از شما هستم با نهایت سپاس البته والله من نه نظامی، سپاهی، ارتشی، دولتی، وووو هستم یه معلول تحت پوشش بهزیستی ازکارافتاده ضايعات نخاعی تنگی کانال نخاعی تشنجات آمبولی ريه سمت راست و چپ شکستگی 3مهره کمری وفک متاهل دارای دودخترا فاقد درآمد خاص ووو هستم اما انسانیت را میشناسم،،،
سلام دوستان
یک تجربهی شخصی به بندهی ناچیز نشان داده هر شغلی و جایگاهی همیشه دو نوع صاحب دارد؛ یکی کسی که به خاطر علاقه یه آن شغل و منافعش برای مردم و انسانها به سمتش رفته و به آن جایگاه رسیده، دیگری کسی که ملاکش درامد و پول و دستاورد مادی و معنوی آن بوده، بله حتی معنوی و این دو دسته هر کدام باز طیف وسیعی دارند که تنها گروه اول هرگز امکان خطا ندارند اگرچه گاهی بخش دومی ها هم پولدار و معروف میشوند اما بدون خطا ولی خطا و گناه نکردن کجا و گدشت و ایثار و بخشش و محبت و کمک کردن کجا...
یک تجربهی شخصی به بندهی ناچیز نشان داده هر شغلی و جایگاهی همیشه دو نوع صاحب دارد؛ یکی کسی که به خاطر علاقه یه آن شغل و منافعش برای مردم و انسانها به سمتش رفته و به آن جایگاه رسیده، دیگری کسی که ملاکش درامد و پول و دستاورد مادی و معنوی آن بوده، بله حتی معنوی و این دو دسته هر کدام باز طیف وسیعی دارند که تنها گروه اول هرگز امکان خطا ندارند اگرچه گاهی بخش دومی ها هم پولدار و معروف میشوند اما بدون خطا ولی خطا و گناه نکردن کجا و گدشت و ایثار و بخشش و محبت و کمک کردن کجا...
فرمانده پادگاننیروی زمینی ارتش شیرازبود سال۱۳۷۳ مرد مثل ایشون توایران نیس
داستان سازی نشده مشخصه آدم بزرگی هستش نه از درجش از دل بزرگش خدا سلامتی به خودت و خانوادت بده خیلی با عشقی به مولا.
تیمساردادبین قبل ازآنکه تیمسارارتش جمهوری اسلامی ایزان باشندسرلشکربسیجیهاست
واقعا تمسار دادبین فرماندهی شجاع ،انسانی مسلمان وافسری فداکار بود همیشه جان برکف بود، من دوسال سرباز او بودهام همیشه در هر عملیاتی خودش جلوتر از همه بود و حقیقتا بسیجی ساده که کسی اورا ازسربارانش تشخیص نمی داد هرچه از اوبگویند شک نکنید راست و درسته. خداعمر با عزت بهش بده ومطمئا بهشت جایگاه اوست برای این افراد ساخته شده.
حرف ِ *حق* است
علی برکت الله
علی برکت الله
سلام،،به امیرمحبوب و دوست داشتنی احمددادبین،وهمه ی دوستانی که این متن رامیخوانند،،
بنده استخدامی سال78هستم،،ازهرارتشی خصوصا بچه هایی نیروزمینی سوال شود بهترین ومحبوب ترین فرمانده ارتش چه کسی میباشد به حق جز نام امیردادبین نامی دیگر نمیشنوی،،،حتی همین بچه هایی که جدیدآاستخدام شده اند،حتی درزمان فرماندهی ایشان کودکی بیش نبوده اند،،
حال دوستان عزیز بنده سوالی دارم آیا این محبوبیت بیخودوبی جهت بدست می آید،،وعزت و بزرگی راخدا بی جهت به هیچ کسی الی افرادی مخلص عنایت نمیکند،،
واقعا عزت وبزرگی فقط لایق امیردادبین میباشدوبچه های نزاجا حاضربه فدای جان خود برای ایشان میباشند،،
بنده خیلی خیلی ارادتمندش هستم،،،
بنده استخدامی سال78هستم،،ازهرارتشی خصوصا بچه هایی نیروزمینی سوال شود بهترین ومحبوب ترین فرمانده ارتش چه کسی میباشد به حق جز نام امیردادبین نامی دیگر نمیشنوی،،،حتی همین بچه هایی که جدیدآاستخدام شده اند،حتی درزمان فرماندهی ایشان کودکی بیش نبوده اند،،
حال دوستان عزیز بنده سوالی دارم آیا این محبوبیت بیخودوبی جهت بدست می آید،،وعزت و بزرگی راخدا بی جهت به هیچ کسی الی افرادی مخلص عنایت نمیکند،،
واقعا عزت وبزرگی فقط لایق امیردادبین میباشدوبچه های نزاجا حاضربه فدای جان خود برای ایشان میباشند،،
بنده خیلی خیلی ارادتمندش هستم،،،
ایشان از لحاظ مالی مشکلی ندارن؛ هم دارای منزل بودن وهم حقوق مزایای کافی دارند؛ ایشان نسبت به مال دنیابی توجه(پشت کرده) ومنزلی که داشتن به افراد نیاز مند بخشش نموده اند (کاری که تو این دنیای وانفسا کمتر کسی انجام میدهد) تو این فیلم هم می گوید شآن مهم نیست یعنی این دنیا برایش اهمیتی ندارد
یک جای کوچک ونقلی میخواهد که بقیه عمرش را سپری کند
او این جهان را فانی میداند(انشالله خانه آخرتش آباد وبزرگ باشد) قابل توجه کسانیکه 2دستی به صندلی ریاست چسبیده اند
یک جای کوچک ونقلی میخواهد که بقیه عمرش را سپری کند
او این جهان را فانی میداند(انشالله خانه آخرتش آباد وبزرگ باشد) قابل توجه کسانیکه 2دستی به صندلی ریاست چسبیده اند
سلام اون که داره میگه برا پسو و مقام وپول این کار رو انجام میداد که بیشترین ازش استقبال میکردن و معمولا انسان تا جوان دست به این کارا میزنه اگه میخواست میتونست خیلی چیزها زیردستش بوده یعنی اگرم یکی خواست سرنوشت کسی از انسانهای خوب رو بنویسه بگیم فلانی میخواد پست بگیره طرز فکرت رو عوض کن اینم میتونست الان زندگی لاکچری داشته باشه اما نخواست چون خدا و خدمت به خلق رو میخواست
پدر من نیز در طول جنگ در لشگر 16 زرهی قزوین و تیپ 2 زرهی زنجان و در آخر خدمت در یگان زرهی شیراز بود و بازنشسته شد و ایشان فرمانده شان بودند.یادم می آید پس از پایان جنگ وقتی پدرم به شیراز منتقل شد, حقوق یک افسر کهنه سرباز جنگ کفاف خرج 4 بچه را نمی داد و پدرم علیرغم جانبازی بدنی و اعصاب و روان ناچار به فروش موز در کنار خیابان های شیراز بود و رسانه ای نداشت! امیدوارم من هم بتوانم رسانه او باشم . حالا که 47 ساله شدم و بلاهایی که بر سر خودم و خانواده و فامیلم در جنگ آمد را به یاد می آورم افسوس بر عمر و جوانی پدر و پرپر شدن عمویم در روز پذیرش قطعنامه را میخورم.افسوس روزهایی را که من و برادرانم هر 4 ماه 10 روز پدرم را میدیدم و نمی توانستیم با وی ارتباط برقرار کنیم را می خورم . یاد کتک ها و ناراحتی هایی که پس از پایان جنگ به دلیل عدم تعادل روحی پدرم نصیبمان شد می افتم. یاد مشکلات اعصاب و روان مادرم ناشی از تنهایی و استرس بر نگشتن همسر , بیماریش و یک همسر جانباز اعصاب و روان می افتم و مهمتر از همه یاد عدم حمایت هیچ شخص و نهادی در سخت ترین شرایط از خودمان می افتم. یاد بخیه زدن دستم با سوزن خیاطی و نخ قرقره پلاستیکی بدون بی حسی می افتم و می پرسم مگر من و خانواده چه گناهی کرده بودیم که باید قربانی جنگ شویم و این همه درد و رنج را تحمل کنیم.خدا را شکر پدرم یک خانه از قبل از انقلاب دارد و یک حقوق بازنستگی که دهم ماه هم نمی رسد. خدا را شکر در زمان عروسیم کمی پول(50 هزار تومان) داشتم که به مادرم بدهم تا اشک هایش را پاک کند و خجالت نکشد و در روز پا تختی به من هدیه بدهد. تابناک عزیز این قصه پرغصه بسیاری از بازماندگان جنگ است
ناشناس
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
خدا از غصه ات کم کنه. عوضش سردارهای قابلی مثل رحیم صفوی ها و شمخانی ها و فیروزآبادی ها زیاد داشتیم که مملکت را کلا مال خود کردند.
این وضعیت جای افتخار ندارد نه برای این دلاور و نورچشم هر ایرانی و نه برای هر ایرانی - الان بعد از 41 سال باید فکر اساسی برای هر ایرانی کرد که حداقل شرافتمندانه من جمله یک خانه راحت حدود 100 متری برای همه فراهم بشود تا بعد از میان سالی دغدغه ای اساسی باقی نماند- این می شود حفظ کرامت انسانی - ایرانی - اسلامی و این طی یک دوره حداکثر 10 ساله شدنی هست اگر برنامه ریزی شود - همین خانه های مسکن مهر که می گویند 30 هزار تا 100 هزار در سراسر کشور بلا استفاده مانده
برای خرید هر چیزی و هر محصولی و هر قیمتی برنامه رئیس جمهور بعدی باید حفظ کرامت انسانی - ایرانی - اسلامی باشد
برای خرید هر چیزی و هر محصولی و هر قیمتی برنامه رئیس جمهور بعدی باید حفظ کرامت انسانی - ایرانی - اسلامی باشد
ناشناس
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
خدا پدرتو بیامرزه. خونه 60 متری رااز زیر پامون درآوردند تا بتونیم بقیه عمر حداقل نون برای خوردن داشته باشیم.
ممنون تیمسار چرا فقط یک سال .نیم فرمانده بودی چرا زود. فتی ما باوجود تو حالمون خیلی خوب شده بود تیمسار خداوند حفظ ِکند شما. را. ن
مظلوم ترین قشر ارتشی ها هستند خدا شما و امثال شما را که هیچ وقت ارزش کارتون که در 8 سال دفاع آن طوری که باید نشان داده شود . نشان داده نشد حفظ کند .
اگر سرتیب خمینی کبیر باشد باور کردنی است
ناشناس
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
من یک نظامی هستم به افتخارت خبردار می ایستم ایشان زمانی که فرمانده نیروی زمینی بودندبخدا وضع ما بهتر شد هنوز عد از این همه سال اورا دعا میکنیم حیف که از داخل ارتش عذر
امیر دریا دار یاد بگیرند که ..................... درخیابان های ................. برج و بارو دارند
می گویندظاهرا این بزرگوار برای شخص دیگری رفته وساطت کند
ضمن فرستادن درود به امیر سرافراز احمد دادبین توجه شما را به رایگان کردن قطار از تهران به مشهد برای پرسنل ارتش بمنظور شرکت در مراسم ترحیم فرمانده اسبق ارتش جلب میکنم که اونم اوج دست درازی به بیت المال بود ولی کسی توجه نکرد
خدا لعنت کند به این بنگاهی ها که اکثرا ادمهای حریص و ناانسان هستند
مسخره کرده
این یعنی هنوز شرافت زنده است .درود بر شرفت
جناب پا گذاشتن در چنین مکانی ..بعنی پا گذاشتن در دزد خانه .در جایی که خون مردم را میمکنند تا به سود باد آورده برسند ..اینها کثیف ترین آدمها هستند که باعث بدبختی مردم شدند. شغلی است که برای منافع خود آن قدر فشار را به مردم زیاد کردند ..که مردم هر روز آرزوی مرگ برای آنها می کنند بارها لز دولت خواستیم تا این صنف زالو صفت دا تعطیل کند چون با داشتن اینترنت. ارائه خانه بدون قیمت در ان .تعیین قیمت مسکن توسط کار شناس دادگستری دادن قیمت خانه و تعیین قیمت مصالح بکار برده شده در ان ثبت در دفاتر اصلی دولت نیازی به ایت صنف دلال نیست......اما چون همه دولتمردان در نیکت برای و سود باد آورده سرمایه گذاری کردند واینها هم دلال دولت و بانکها هستند گوش نمی دهند ..حاضرند همه مردم را ونسل ل جدید را قربانی کنند تا به سود های کلات برسند ..گران ترین خانه لا ماری یک الی دومیلیون ساخته شده به ۴۹ میلیون نی فروشند به خاطر حق کنسیون
اگر از پرسنل ارتش بپرسین امیر دادبین کی هست انقدر از ایشون تعریف میدن که ادم لذت میبره امیر دادبین بسیار مرد بزرگی هست
درود بر شرف همه ارتشیان دلاور
یاد این شعر افتادم
ای قافله سالار کجایی که ببینی
دزدان همگی همرهه این قافله هستند
دردا در گنجینه به ماران بگشودند
اندوه که بر دوست ره خانه ببستند
ای قافله سالار کجایی که ببینی
دزدان همگی همرهه این قافله هستند
دردا در گنجینه به ماران بگشودند
اندوه که بر دوست ره خانه ببستند
انشاالله كه صد ساله بشن
ايشان يك سرباز واقعي براي وطن بودند از جنس صياد شيرازي ………
ايشان يك سرباز واقعي براي وطن بودند از جنس صياد شيرازي ………
خوب نقش بازی میکنند کل اقتصادی و اختلاس کشور دستشونه اونوقت فک کردن با یک فیلم هندی مردم رو گول بزنند
ستار
۰۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۶
متاسفم برات
فقط همین
والسلام
فقط همین
والسلام
چراعی که به خانه رواست به سجد حرامست
1 منطقه چند هست 1-2-3-4-5-6-7-8-9....
2 ریا کردی دوباره چون اگر ریا نبود مطرح نمیشود
3هر آدمی نیاز به مسکن و ملک داره
4مهمه که چند متری میخواهد تو تهران حداقل متری 25 هست بیست ساله
5بخدا اگر چاپ کردی مردی
6
6
2 ریا کردی دوباره چون اگر ریا نبود مطرح نمیشود
3هر آدمی نیاز به مسکن و ملک داره
4مهمه که چند متری میخواهد تو تهران حداقل متری 25 هست بیست ساله
5بخدا اگر چاپ کردی مردی
6
6
ناشناس
۰۹:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
از فیلمبرداری معلومه که با موبایله و کسی شنیده او سرتیپ ارتشه و از روی کنجکاوی فیلم گرفته.برنامه ریزی شده نبوده زیرا اصولا ارتشی ها چون مانند سپاه در اقتصاد نقشی ندارند پس پولدار هم نیستند.
با سلام درود برشما امیرسرتیپ عالی جناب دادبین نمیدونم باچه زبانی ازشما تشکرکردامیدوارم دیگربزرگان مملکت ازشما درس یادبگیرندازازین تواضع وفروتنی ونمیشه ارزش کارتان رابسنجندوشما امیرکارتون عین کارسرداردلها حاج قاسم بزرگ وماندگارخواهدبودوانشالابااین کارتون باب شودوکسانیکه منزل اضافه دارندحتی بااجاره کمتردراختیارنیازمندان قراردهندامیرکاری کردیدکارستان خدابه شما وخانواده محترمت سلامتی بدهدومردم کشورمون مردمان خوب وبامرامی هستندوبیایدبااندک کمکی که دستمان برمیادبرای هموطنان مون انجام بدیم والاجای دوری نمیره وبرای آخرت مان اندک مس اندازی ذخیره کنیم نه مانندکسانیکه پول هاشون مثل پاروبالا میره ویاانبارهاشون کالا احتکارمیکنندویه روزی بایدجواب خداوملت رابدن وانروزخیلی دیرنیست پس بیایم دست همدیگررابگیریم مخصوصا کرونا هست وهم تحریم ضالمانه خداقوت امیرسرافراز
انشاالله که دردنیاوآخرت عاقبت بخیرباشین حناب دادبین قابل توجه اون ازخدابی خبرانی که می تونستنن این جوری زندگی کنن ولی تسلیم شیطان شدن تا چندروز دنیایشان راباپول بیت المال خوش باشن وپاروی خون شهداگذاشتن
گریه داره.....
فرمانده در دنیا چه از لحاظ نظامی در بعد مدیریت و فرماندهی...و تواضع ومتدین و خدمت به زیردست نبوده ونخواهد امد .
درود به شرفت تیمسار عزیز..
ناشناس
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
لفظ تیمسار قشنگتر از امیره.! نه!؟
اول ازهرچیز بدانید این امیر چندین سال هست بازنشسته شده وهمچنان بعنوان مشاور درارتش ابقا شده بود دوم اینکه بعد مدتی برابر قانون ارتش باید خانه سازمانی را تخلیه کند وقرار نیست تا ابد وپایان عمرش درخانه سازمانی سکونت داشته باشد ودرپایان این واقعا یک فیلم هست واز قبل وبرای جلب توجه مسئولان نظام وگرفتن پست سیاسی دست به چنین حرکتی زده است یعنی اون فیلمبردار با گوشی تا امیر رفت شروع کرد به فیلمبرداری مگخ میشه مگه داریم؟
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
حرف اول و اخر : من برای طرز فکر شما متاسفم
سرباز
۰۱:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۶
خدا هدایتت کنه،هرچند که بعید میدونم قلب مریضت هدایت بشه.
سربلند باشی ای ارتشی
بهتره از این زاویه بهش نگاه کنیم که ایشون بعد از کلی مجاهدت و مبارزه علیه رژیم بعثی عراق ، چرا الان باید اجاره نشین باشه
ناشناس
۱۹:۱۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
داداش من ! چرا مطلب را درست نخوندی. ایشان خونشو که بزرگه اجاره داده یا به یک جانباز واگذار کرده رفته خونه کوچکتر اجاره کرده. بی خونه که نبوده.!!
جانم فدایی این مرد بزرگ ارتشی
ارتشی افتخار ایران
ارتشی افتخار ایران
قابل توجه اقایان حسین وخسن فریذون و سیاسیون محترم کارگزار اصلاح طلب اعتدال و توسعه اصولگرا ودر یک جمله طلبکاران از انقلاب ونظام
خدا حفظش کنه
باعث شرمندگی آقازاده هاشده سرتیپ یک مملکت دوران بازنشتگی دنباله خانه اجاره ای باشه!!!!!!
باعث شرمندگی آقازاده هاشده سرتیپ یک مملکت دوران بازنشتگی دنباله خانه اجاره ای باشه!!!!!!
واسه این مملکت متاسفم که فرمانده ارتشش باید دنبال خانه اجاره ای کوچک باشد
این افتخار ندارد گریه دارد
لیاقت جان برکفان ارتش این نیست
وقتی ایشان به عنوان فرمانده حال و روزش اینه
یک نفر تازه استخدام شده نهایت خود را کجا میبینند
این افتخار ندارد گریه دارد
لیاقت جان برکفان ارتش این نیست
وقتی ایشان به عنوان فرمانده حال و روزش اینه
یک نفر تازه استخدام شده نهایت خود را کجا میبینند
محمد
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
حالا اگه دنبال خونه لاکچری اومده بود چی میگفتین؟
درود به شرفت تیمسار
ناشناس
۱۹:۰۴ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
تیمسار درسته!
درود بر شرفت تیسمار
ناشناس
۱۹:۰۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۸
تیمسار برای ارتشیان به معنای جناب است و اگرچه لقب برساخته در فرهنگستان رضا شاهی است. اما بهرحال کلمه ای فارسی و مناسب تر از لقب امیراست.
درد و بلای این سرتیپ سرافراز ارتش اسلام، بخوره تو سر اونهایی که مال مردم را چپاول می کنند، خدا وکیلی مردم ایران با تمام وجود راضی هستند یک خانه درخور شان این امیر بزگوار به ایشون تقدیم شود.
اگر قدر این بزرگمردان را بدانیم، سربازان حال حاضر کشور با دلگرمی بیشتر به وطن خدمت می کنند.
اگر قدر این بزرگمردان را بدانیم، سربازان حال حاضر کشور با دلگرمی بیشتر به وطن خدمت می کنند.
ای کاش دولتی ها هم عین نظامی ها جان برکف و دلسوز بودن..
ناشناس
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
البته نظامی داریم تا نظامیی
واقعا فرماندهان ارتش خیلی متواضع و دوست داشتنی هستن
دمش گرم خدا حفظش کنه
کلا نظامی ها مظلومن
علی
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ارتشیها البته
ناشناس
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
ارتشی ها مظلومند