طراحی لباس برای تیمهای ایرانی؛ چیزی شبیه رویا
یکی از اصلیترین منابع مالی تیمهای معتبر دنیا قراردادهایی است که با شرکتهای تولید پوشاک امضا میکنند و این شرکتها هم برای کسب سود بیشتر، برای طراحی لباسهای ورزشی وقت و هزینه زیادی میگذارند. موضوعی که در ایران بنا به دلایلی انجام نمیشود.
چند سالی است که پیش از شروع مسابقات لیگ برتر فوتبال در ایران، هواداران خوش ذوق در فضای مجازی طراحیهایی از لباس تیمهای محبوبشان به اشتراک میگذارند؛ لباسهایی که هیچگاه به مرحله تولید و استفاده بازیکنان نمیرسد. اما چرا؟
با اینکه هواداران فوتبال در ایران دوست دارند لباس تیم محبوبشان را خریداری کنند و این میتواند دلیل خوبی برای حضور شرکتهای معتبر در ایران باشد، اما دو دلیل اساسی باعث میشود این اتفاق رخ ندهد؛ تحریم و نبودن قانون کپیرایت در ایران.
قانون کپیرایت چیست؟
مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورنده یک اثر اصل و منحصر به فرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. دارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهرهبرداریها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی میشود. هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورنده آن اثر است (ویکیپدیا)
کنوانسیون برن چیست؟
کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری، که معمولاً به نام کنوانسیون برن شناخته میشود، یک موافقتنامه بینالمللی در خصوص حق تکثیر است که اولین بار در شهر برن در سوئیس در سپتامبر سال ۱۸۸۶ (شهریور ۱۲۶۵ شمسی) تصویب شد. کنوانسیون برن کشورهای امضاکننده معاهده را (که در متن معاهده به نام «کشورهای عضو اتحادیه» شناخته شدهاند) ملزم میکند که آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان تبعه خود مورد حمایت کپیرایت قرار دهند. (ویکیپدیا)
وضعیت ایران
در ایران مجموعهای از قوانین، قانون حق تکثیر را تشکیل میدهند، اما ایران هیچگاه عضو کنوانسیون برن نبوده است. بنا به دلایل مختلف مسئولان در ایران نپذیرفتهاند که این کشور عضوی از کنوانسیون برن باشد. یکی از دلایل بحث تحریمهاست. اگر ایران با وجود تحریمها قانون حق تکثیر را میپذیرفت عملا دیگر نمیتوانست از کانالهای غیر رسمی بسیاری از نیازهای خود را در زمینههای مختلف رفع کند.
این مسائل باعث شدهاند که برندهای معتبر و بزرگ معمولا تمایلی نداشته باشند که وارد بازار ایران شوند، چون علاوه بر بحث تحریمها و ممنوعیت عقد قرارداد شرکتهای خارجی با ایرانیها، این شرکتها نمیتوانند از بازار ایران آنطور که میخواهند نفع مالی ببرند.
شرکتهای ورزشی چگونه از طریق تیمها درآمدزایی میکنند؟
شرکتهای بزرگی مثل آدیداس و نایک با قرارداهای بسیار بزرگ و پربار تیمهای بزرگ دنیا را راضی میکنند تا با آنها برای تولید لباسهایشان به صورت بلند مدت قرارداد امضا کنند. مثلا بارسلونا در آخرین قراردادش با نایکی برای تامین لباسهایش قراردادی بلند مدت بست و حدود ۱۰۰ میلیون یورو درآمد کسب کرد. شرکت نایک هم از طریق فروش پیراهنهای این باشگاه در سراسر دنیا نه تنها این سرمایه را برمیگرداند بلکه سود بسیار عظیمی کسب میکند.
البته باشگاههای بزرگ نه تنها رقم قابل توجهی به صورت کلی دریافت میکنند بلکه از فروش لباسها هم درصدی به آنها میرسد. بعضی از تیمها مثل بایرن مونیخ در انتهای هر فصل از پیراهن فصل جدیدشان رونمایی میکنند و در دو سه بازی آخر از آن استفاده میکنند. همچنین در تورهای پیش فصل که در کشورهای دیگر برگزار میشود تیمها از لباس جدیدشان استفاده میکنند تا هواداران را به خرید آن ترغیب کنند. شرکتهای دیگر نظیر آدیداس، پوما، ریباک، نیوبالانس، آمبرو هم در این چرخه قرار دارند و درآمدزایی میکنند. همین مساله باعث شده است که این شرکتها هزینههای زیادی برای استخدام طراحان لباس انجام دهند تا هر سال لباسهای متفاوت و زیباتری را نسبت به دیگر شرکتها ارائه دهند. این شرکتها میدانند با طراحی لباسهای زیبا نه تنها طرافداران تیمها را به خرید لباسهایشان ترغیب میکنند بلکه ممکن است افرادی بدون داشتن علاقه خاصی به یک تیم لباسش را تهیه کنند، چون طراحی زیبایی و کیفیت بالایی دارد.
همچنین لباسهای سوم تیمها شاید در طول یک فصل کمتر از انگشتان یک دست استفاده شوند، اما برای اینکه جا برای طراحیهای مختلف و متنوع وجود داشته باشد و طراحان بتوانند خارج از فرم همیشگی لباس یک تیم، طراحی کنند، شرکتها سرمایهگذاریهای زیادی روی لباس سوم تیمها میکنند.
طراحی لباس ورزشی در ایران چیزی شبیه رویاست
با رعایت نشدن قانون کپیرایت، شرکتهای بزرگ، چون نمیتوانند روی فروش لباس تیمها به هوادارانشان حساب کنند پس دلیلی نمیبینند که وارد بازار ایران شوند. علاوه بر این بحث تحریمها هم وجود دارد که به کلی حضور این شرکتها را منتفی میکند. حالا تصور کنید که یک شرکت ورزشی تصمیم میگیرد وارد بازار ایران شود و خطر این مسائل را قبول کند. این شرکت میداند که قرار نیست از فروش پیراهن به هواداران درآمدی کسب کند و درآمدش از طریق فروش به باشگاه به دست میآید پس روی طراحی لباسهایش وقت و سرمایه نمیگذارد، چون عملا رقیبی ندارد تا بازار را برایش پر خطر کند. پس با سادهترین طرحها و نازلترین کیفیت، تولید لباس تیمها را بر عهده میگیرد؛ طرحهایی که هر ساله با انتقاد هواداران روبرو میشوند. این انتقادات گاهی باعث میشود لباس یک تیم ایرانی در طول یک فصل با دو یا سه بار تغییر به دست بازیکنان برسد، اما با این تغییرات هم کیفیت بالایی در طراحی ندارند.
علاوه بر نشانهها، رنگهایی هم که در طراحی تیمهای خارجی استفاده میشود اختصاصی است. مثلا در انگلیس دو تیم شاخص لیورپول و منچستریونایتد لباسشان قرمز است، اما هواداران فوتبال و این تیمها میتوانند به راحتی و حتی بدون دیدن لوگوی باشگاه روی پیراهن، پیراهن دو تیم را از هم تشخیص بدهند، اما در ایران این اتفاق رخ نمیدهد و رنگ لباس تیمها هر سال بیپایه و اساس تغییر میکند. مثلا لباس پرسپولیس و تراکتور ممکن است یک سال کاملا شبیه هم باشند و سال بعد کاملا متفاوت. یا سپاهان معلوم نیست که پیراهنش رنگ زرد دارد یا طلایی. وقتی تیمهای ایرانی به لیگ قهرمانان آسیا میروند و برابر حریفان ثروتمندشان قرار میگیرند تازه مشخص میشود چقدر کیفیت لباس نمایندگان ایران با دیگر کشورها متفاوت است.
با اینکه هواداران فوتبال در ایران دوست دارند لباس تیم محبوبشان را خریداری کنند و این میتواند دلیل خوبی برای حضور شرکتهای معتبر در ایران باشد، اما دو دلیل اساسی باعث میشود این اتفاق رخ ندهد؛ تحریم و نبودن قانون کپیرایت در ایران.
قانون کپیرایت چیست؟
مجموعهای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورنده یک اثر اصل و منحصر به فرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. دارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهرهبرداریها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی میشود. هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورنده آن اثر است (ویکیپدیا)
کنوانسیون برن چیست؟
کنوانسیون برن برای حمایت از آثار ادبی و هنری، که معمولاً به نام کنوانسیون برن شناخته میشود، یک موافقتنامه بینالمللی در خصوص حق تکثیر است که اولین بار در شهر برن در سوئیس در سپتامبر سال ۱۸۸۶ (شهریور ۱۲۶۵ شمسی) تصویب شد. کنوانسیون برن کشورهای امضاکننده معاهده را (که در متن معاهده به نام «کشورهای عضو اتحادیه» شناخته شدهاند) ملزم میکند که آثار پدیدآورندگان سایر کشورهای امضاکننده را همچون آثار پدیدآورندگان تبعه خود مورد حمایت کپیرایت قرار دهند. (ویکیپدیا)
وضعیت ایران
در ایران مجموعهای از قوانین، قانون حق تکثیر را تشکیل میدهند، اما ایران هیچگاه عضو کنوانسیون برن نبوده است. بنا به دلایل مختلف مسئولان در ایران نپذیرفتهاند که این کشور عضوی از کنوانسیون برن باشد. یکی از دلایل بحث تحریمهاست. اگر ایران با وجود تحریمها قانون حق تکثیر را میپذیرفت عملا دیگر نمیتوانست از کانالهای غیر رسمی بسیاری از نیازهای خود را در زمینههای مختلف رفع کند.
این مسائل باعث شدهاند که برندهای معتبر و بزرگ معمولا تمایلی نداشته باشند که وارد بازار ایران شوند، چون علاوه بر بحث تحریمها و ممنوعیت عقد قرارداد شرکتهای خارجی با ایرانیها، این شرکتها نمیتوانند از بازار ایران آنطور که میخواهند نفع مالی ببرند.
شرکتهای ورزشی چگونه از طریق تیمها درآمدزایی میکنند؟
شرکتهای بزرگی مثل آدیداس و نایک با قرارداهای بسیار بزرگ و پربار تیمهای بزرگ دنیا را راضی میکنند تا با آنها برای تولید لباسهایشان به صورت بلند مدت قرارداد امضا کنند. مثلا بارسلونا در آخرین قراردادش با نایکی برای تامین لباسهایش قراردادی بلند مدت بست و حدود ۱۰۰ میلیون یورو درآمد کسب کرد. شرکت نایک هم از طریق فروش پیراهنهای این باشگاه در سراسر دنیا نه تنها این سرمایه را برمیگرداند بلکه سود بسیار عظیمی کسب میکند.
البته باشگاههای بزرگ نه تنها رقم قابل توجهی به صورت کلی دریافت میکنند بلکه از فروش لباسها هم درصدی به آنها میرسد. بعضی از تیمها مثل بایرن مونیخ در انتهای هر فصل از پیراهن فصل جدیدشان رونمایی میکنند و در دو سه بازی آخر از آن استفاده میکنند. همچنین در تورهای پیش فصل که در کشورهای دیگر برگزار میشود تیمها از لباس جدیدشان استفاده میکنند تا هواداران را به خرید آن ترغیب کنند. شرکتهای دیگر نظیر آدیداس، پوما، ریباک، نیوبالانس، آمبرو هم در این چرخه قرار دارند و درآمدزایی میکنند. همین مساله باعث شده است که این شرکتها هزینههای زیادی برای استخدام طراحان لباس انجام دهند تا هر سال لباسهای متفاوت و زیباتری را نسبت به دیگر شرکتها ارائه دهند. این شرکتها میدانند با طراحی لباسهای زیبا نه تنها طرافداران تیمها را به خرید لباسهایشان ترغیب میکنند بلکه ممکن است افرادی بدون داشتن علاقه خاصی به یک تیم لباسش را تهیه کنند، چون طراحی زیبایی و کیفیت بالایی دارد.
همچنین لباسهای سوم تیمها شاید در طول یک فصل کمتر از انگشتان یک دست استفاده شوند، اما برای اینکه جا برای طراحیهای مختلف و متنوع وجود داشته باشد و طراحان بتوانند خارج از فرم همیشگی لباس یک تیم، طراحی کنند، شرکتها سرمایهگذاریهای زیادی روی لباس سوم تیمها میکنند.
طراحی لباس ورزشی در ایران چیزی شبیه رویاست
با رعایت نشدن قانون کپیرایت، شرکتهای بزرگ، چون نمیتوانند روی فروش لباس تیمها به هوادارانشان حساب کنند پس دلیلی نمیبینند که وارد بازار ایران شوند. علاوه بر این بحث تحریمها هم وجود دارد که به کلی حضور این شرکتها را منتفی میکند. حالا تصور کنید که یک شرکت ورزشی تصمیم میگیرد وارد بازار ایران شود و خطر این مسائل را قبول کند. این شرکت میداند که قرار نیست از فروش پیراهن به هواداران درآمدی کسب کند و درآمدش از طریق فروش به باشگاه به دست میآید پس روی طراحی لباسهایش وقت و سرمایه نمیگذارد، چون عملا رقیبی ندارد تا بازار را برایش پر خطر کند. پس با سادهترین طرحها و نازلترین کیفیت، تولید لباس تیمها را بر عهده میگیرد؛ طرحهایی که هر ساله با انتقاد هواداران روبرو میشوند. این انتقادات گاهی باعث میشود لباس یک تیم ایرانی در طول یک فصل با دو یا سه بار تغییر به دست بازیکنان برسد، اما با این تغییرات هم کیفیت بالایی در طراحی ندارند.
علاوه بر نشانهها، رنگهایی هم که در طراحی تیمهای خارجی استفاده میشود اختصاصی است. مثلا در انگلیس دو تیم شاخص لیورپول و منچستریونایتد لباسشان قرمز است، اما هواداران فوتبال و این تیمها میتوانند به راحتی و حتی بدون دیدن لوگوی باشگاه روی پیراهن، پیراهن دو تیم را از هم تشخیص بدهند، اما در ایران این اتفاق رخ نمیدهد و رنگ لباس تیمها هر سال بیپایه و اساس تغییر میکند. مثلا لباس پرسپولیس و تراکتور ممکن است یک سال کاملا شبیه هم باشند و سال بعد کاملا متفاوت. یا سپاهان معلوم نیست که پیراهنش رنگ زرد دارد یا طلایی. وقتی تیمهای ایرانی به لیگ قهرمانان آسیا میروند و برابر حریفان ثروتمندشان قرار میگیرند تازه مشخص میشود چقدر کیفیت لباس نمایندگان ایران با دیگر کشورها متفاوت است.
ارسال نظرات