عکاسی که برای ثبت لحظه، از جانش گذشت
رضا قویفکر، روزنامهنگار پیشکسوت و نایب رئیس انجمن پیشکسوتان مطبوعات دراین باره اظهار کرد: آقای نصیرپور در سلامت کامل بودند، اما متاسفانه بهصورت ناگهانی و به دلیل افت فشار به بیمارستان رفتند و روز پنجشنبه (۸ آبان ماه) به دلیل سکته مغزی فوت کردند.
قویفکر همچنین در یادداشتی از زندهیاد نصیرپور اینگونه یاد میکند: احمد آیه محبت و عاشق بود؛ عاشق آدمها. کودکان پا برهنه حلبیآباد اطراف شهرری معلوم نیست جمعه که از راه میرسد چشمان نگرانشان، در انتظار چه کسی باید جادهی خاکی را زیر نظر داشته باشند ...احمد روزهای جمعه کوله پشتیاش را پر می کرد از قاقالیلیهای محبوب بچهها و در هر شرایطی میرفت تا این بچههای فراموششده را خوشحال کند.
بعد همهشان را جمع می کرد و ازشان عکس میگرفت تا جمعهی بعد عکس هر کسی را به خودش بدهد. احمد نصیرپور وقتی بازنشسته شد در زمینهی عکاسی با علاقهی فراوان به دانشجویان رشتههای عکاسی و همهی علاقهمندان به این هنر، یاری میرساند و ... نصیرپور عکاسی را زندگی میکرد. وقتی از سوژهای عکس میگرفت خودش را فراموش میکرد. همین بود که وقتی در جبهه، شیمیایی زدند، احمد برای آنکه عکساش دقیقتر ثبت و ضبط شود، ماسک را از صورتش برداشت و تن سالمش را قربانی انجام وظیفه و عشقش کرد ... حاصل این عشق عکسهای بیبدیلی است که در اکثر نشریات داخلی و خارجی منتشر شده است.
خبر تلخ رفتن ابدی احمد نصیرپور در وانفسای خبرهای دردناک مرگ هموطنانمان به دلیل ابتلا به کرونا حال خرابمان را خرابتر کرد. هنوز باور نمیکنم که آن انسان سرشار از عشق و امید، هنرمند واقعی، عکاس حرفهای خبری، دلسوز و نیکوکار به همین راحتی، آخرین عکس زندگیاش را بیخبر در قاب روزگار جا گذاشته و برای همیشه رفته باشد.
احمد نصیرپور سال ۱۳۳۸ در هشترود به دنیا آمد، از سال ۱۳۵۵ در دبیرستان کار عکاسی را تجربه کرد. درسال ۱۳۶۰ به عنوان خبرنگار عکاس به استخدام سرویس عکاسی کیهان در آمد و در همین روزنامه بازنشسته شد. احمد در حقیقت عکاسی در کیهان را با عکاسی جنگ آغاز کرد. عکسهای معنا دارش از جبهههای جنگ عراق با ایران در نشریات داخلی وخارجی منتشر شد. از جمله معروفترین عکسش، تصویر رزمندهی ۱۳ سالهای است که تفنگاش هم قد خودش بود!»