رئیسی که ۳۰ ماه بدون حقوق کار کرد
زندهیاد اسکندرپور هنر را فراتر از فرم و مهارت و تکنیک به معنای فضیلت میدانست و برایش اخلاق در هنر مهمترین اصل هنرمندی قلمداد میشد. دوستانش نمونهها و مصادیق زیادی از این ادعا در خاطر دارند؛ یکى این که ۳۰ ماه بدون حقوق به عنوان رئیس موزه فرش فعالیت داشت و روا نمیدانست براى خود مطالبهاى داشته باشد.
«پرویز اسکندرپور خرمی»، طراح فرش و ضریح، هنرمند نگارگر و استاد دانشگاههای سوره و تربیت مدرس، ابتدای هفته جاری به علت بیماری کرونا در ۶۱ سالگی درگذشت.
او در دهه ۸۰ رئیس موزه فرش بود، همچنین طراحی ضریحهای حضرت مسلمبن عقیل (ع) در کوفه و حبیب بن مظاهر در کربلا را انجام داد.
او در دهه ۸۰ رئیس موزه فرش بود، همچنین طراحی ضریحهای حضرت مسلمبن عقیل (ع) در کوفه و حبیب بن مظاهر در کربلا را انجام داد.
به بهانه درگذشت این هنرمند متعهد، امیر عبدالحسینى پژوهشگر و مدرس هنر متنی به شرح زیر نوشته و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:
پرویز اسکندرپور در کنار «ساکاموتو کنگو» رئیس موزه ابریشم ژاپن، اردیبهشت ۱۳۸۹
به نام خدایی که میمیراند و دوباره زنده میسازد
یک نفس کافیست در آیینه ناپیدا شدن
زان سپس هر جا به هر صورت پدیداریم ما
حالا در مقابل نام استاد پرویز اسکندرپور خرّمی، عنوان «زندهیاد» هم نقش بسته است. این عنوان، تشریفاتی و از سر مجامله نیست، بلکه به حقیقتی مسلّم اشاره دارد. چرا که او با آن همه نقش و نگار ماندگار، در یادها و خاطرهها زنده میماند. خاصه آنکه سالها در طراحى فرش و ضریح و صحن و سراى حرم اهل بیت (ع) به هنرنماییهای یکه و ممتاز و طرح و نقشهایی پرداخت که علاوه بر وفاداری به سنتهای هنری، در عمق ارادتش به امامان معصوم ریشه داشت.
اگر چه این روزها داغ بر داغ و اندوه بر اندوه به جان و دلمان نشسته؛ اما غم مضاعف آن که نمیتوانیم عزیزان سفر کرده را شایسته و بایسته به سرای ابدیت مشایعت کنیم و هنرمندانِ جانمان در غربت و مظلومیت در دل خاک آرام میگیرند. اما غربتِ جناب اسکندرپور برای ما سنگینتر است که ایشان حتی در زمان حیات نیز بسان امامش حضرت سیدالشهداء (ع) مظلوم و ناشناخته زیست.
او هنر را فراتر از فُرم و مهارت و تکنیک به معنای فضیلت میدانست و برایش اخلاق در هنر مهمترین اصل هنرمندی قلمداد میشد. دوستانش نمونهها و مصادیق زیادی از این ادعا در خاطر دارند. یکى این که ۳۰ ماه بدون حقوق به عنوان رئیس موزه فرش فعالیت داشت و روا نمیدانست که در آن مسند از حقوقش حرف بزند و براى خود مطالبهاى داشته باشد.
یک نفس کافیست در آیینه ناپیدا شدن
زان سپس هر جا به هر صورت پدیداریم ما
حالا در مقابل نام استاد پرویز اسکندرپور خرّمی، عنوان «زندهیاد» هم نقش بسته است. این عنوان، تشریفاتی و از سر مجامله نیست، بلکه به حقیقتی مسلّم اشاره دارد. چرا که او با آن همه نقش و نگار ماندگار، در یادها و خاطرهها زنده میماند. خاصه آنکه سالها در طراحى فرش و ضریح و صحن و سراى حرم اهل بیت (ع) به هنرنماییهای یکه و ممتاز و طرح و نقشهایی پرداخت که علاوه بر وفاداری به سنتهای هنری، در عمق ارادتش به امامان معصوم ریشه داشت.
اگر چه این روزها داغ بر داغ و اندوه بر اندوه به جان و دلمان نشسته؛ اما غم مضاعف آن که نمیتوانیم عزیزان سفر کرده را شایسته و بایسته به سرای ابدیت مشایعت کنیم و هنرمندانِ جانمان در غربت و مظلومیت در دل خاک آرام میگیرند. اما غربتِ جناب اسکندرپور برای ما سنگینتر است که ایشان حتی در زمان حیات نیز بسان امامش حضرت سیدالشهداء (ع) مظلوم و ناشناخته زیست.
او هنر را فراتر از فُرم و مهارت و تکنیک به معنای فضیلت میدانست و برایش اخلاق در هنر مهمترین اصل هنرمندی قلمداد میشد. دوستانش نمونهها و مصادیق زیادی از این ادعا در خاطر دارند. یکى این که ۳۰ ماه بدون حقوق به عنوان رئیس موزه فرش فعالیت داشت و روا نمیدانست که در آن مسند از حقوقش حرف بزند و براى خود مطالبهاى داشته باشد.
* در طراحی ضریح، به نفع استاد فرشچیان کنار کشید
پرویز اسکندرپور طراحى ضریح حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) را با تمام جزییات به پایان رسانده و آماده اجرای ضریح بود. اما او باور داشت که برای کار اهل بیت نباید از هیچ جستجو و مشورتی دریغ کرد و از همین روی برای افزودن به عیار و کیفیت اثر به نزد جناب استاد محمود فرشچیان رفت و طرح خود را به محضرشان ارائه داد. جناب فرشچیان ضمن تحسین جناب اسکندرپور فقید و تأیید طرح او، در جملهای میگوید که همیشه دوست داشته ضریح حضرت عبدالعظیم (ع) را طراحی کند. همین جمله کوتاه کافی بود تا پرویز اسکندپور از ادامه کار صرف نظر کند. هر چه دوستان به او گفتند که این طرح، افتخار و عنایت بزرگی است و حتی جناب فرشچیان که خود ضریح حضرات معصوم به ویژه ضریح مقدس امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را طراحی و اجرا کرده، راضی نیست که شما کار را ادامه ندهید، اما در ساحت هنر و معرفت، اخلاق و ادب و مرامِ استاد و شاگردی برای اسکندرپور جایگاه والایی داشت و معتقد بود که حتی رضای خدا در آن است که جناب استاد فرشچیان به این افتخار دیگر هم مزیّن شوند.
پرویز اسکندرپور طراحى ضریح حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) را با تمام جزییات به پایان رسانده و آماده اجرای ضریح بود. اما او باور داشت که برای کار اهل بیت نباید از هیچ جستجو و مشورتی دریغ کرد و از همین روی برای افزودن به عیار و کیفیت اثر به نزد جناب استاد محمود فرشچیان رفت و طرح خود را به محضرشان ارائه داد. جناب فرشچیان ضمن تحسین جناب اسکندرپور فقید و تأیید طرح او، در جملهای میگوید که همیشه دوست داشته ضریح حضرت عبدالعظیم (ع) را طراحی کند. همین جمله کوتاه کافی بود تا پرویز اسکندپور از ادامه کار صرف نظر کند. هر چه دوستان به او گفتند که این طرح، افتخار و عنایت بزرگی است و حتی جناب فرشچیان که خود ضریح حضرات معصوم به ویژه ضریح مقدس امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا (ع) را طراحی و اجرا کرده، راضی نیست که شما کار را ادامه ندهید، اما در ساحت هنر و معرفت، اخلاق و ادب و مرامِ استاد و شاگردی برای اسکندرپور جایگاه والایی داشت و معتقد بود که حتی رضای خدا در آن است که جناب استاد فرشچیان به این افتخار دیگر هم مزیّن شوند.
روزی دیگر را به یاد دارم که در سفر شیراز برای حضور در کارگاه عملی با این هنرمند همسفر و در اتاقی از هتل اقامت داشتم. صبح که از خواب برخاستم جناب استاد در اتاق نبود و پس از دقایقی متوجه آن شدم که این مرد بزرگ شبانگاه از اتاق خارج و در قسمت دیگری از هتل محل اقامت به استراحت پرداخته تا مبادا صدای احتمالی خر و پف او، مرا بیدار کند.
اکنون دیگر این نگارگر فاضل از دنیاى فانى به جهان باقى طى طریق کرده و نیک میدانیم که رفتن این هنرمند، به معناى فقدان او نیست. هنرمند همواره و هنوز با آثار و خاطراتش زنده و حاضر است. چنانکه استاد اسکندرپور نازنین ما نیز زنده است و تنها از سرزمینى موقت، به ساحتى ایمنتر، آرامتر و رنگینتر سفر کرده است. با نقشهاى ماندگار و خاطرات ارزشمندی که از خود در این دیار به یادگار گذاشته است.
زندهیاد پرویز اسکندرپور هنرمندى توانمند، استادی ارجمند، آموزگارى مهربان و از پیشگامان هنر طراحی سنتی و نگارگری معاصر ایران بود که تأثیرات قابل توجهى در عرصه طراحی و بازسازی و نگهداری عتبات اهل بیت عصمت و طهارت بر جاى گذاشته است.
اکنون که او به دیدار مولایش به سرزمین ابدی سفر کرده است، امید داریم که شفاعت امامان معصوم و مردان نیک خدا همراهش باشد. نیز این وظیفه بر ذمه ماست که اندوه خود را اعلام داشته و آرزو کنیم که این روزهای سخت، به شتاب بگذرد و بدانیم که این مهربانِ فقید همواره در دل ما زنده است و در فراغش به نقل از شاعر و نقاش فقید معاصر سهراب سپهری بزرگ بگوییم:
«بزرگ بود و از اهالى امروز بود
و با تمام افقهاى باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب مىفهمید»
اکنون دیگر این نگارگر فاضل از دنیاى فانى به جهان باقى طى طریق کرده و نیک میدانیم که رفتن این هنرمند، به معناى فقدان او نیست. هنرمند همواره و هنوز با آثار و خاطراتش زنده و حاضر است. چنانکه استاد اسکندرپور نازنین ما نیز زنده است و تنها از سرزمینى موقت، به ساحتى ایمنتر، آرامتر و رنگینتر سفر کرده است. با نقشهاى ماندگار و خاطرات ارزشمندی که از خود در این دیار به یادگار گذاشته است.
زندهیاد پرویز اسکندرپور هنرمندى توانمند، استادی ارجمند، آموزگارى مهربان و از پیشگامان هنر طراحی سنتی و نگارگری معاصر ایران بود که تأثیرات قابل توجهى در عرصه طراحی و بازسازی و نگهداری عتبات اهل بیت عصمت و طهارت بر جاى گذاشته است.
اکنون که او به دیدار مولایش به سرزمین ابدی سفر کرده است، امید داریم که شفاعت امامان معصوم و مردان نیک خدا همراهش باشد. نیز این وظیفه بر ذمه ماست که اندوه خود را اعلام داشته و آرزو کنیم که این روزهای سخت، به شتاب بگذرد و بدانیم که این مهربانِ فقید همواره در دل ما زنده است و در فراغش به نقل از شاعر و نقاش فقید معاصر سهراب سپهری بزرگ بگوییم:
«بزرگ بود و از اهالى امروز بود
و با تمام افقهاى باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب مىفهمید»
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
اللهم اغفر المؤمنین و المؤمنات
و المسلمین و المسلمات
الاحیاء منهم و الاموات
خدا بیامرزدشون
و المسلمین و المسلمات
الاحیاء منهم و الاموات
خدا بیامرزدشون
چرا در پاراگراف آخر این متن به جای فراقش ؛ نوشته اید فراغش؟!! فراغ به معنای آسایش و فراق به معنای دوری و هجران است . بهتر است از نظرات و انتقادات کاربران استفاده کنید تا اشتباه کمتری داشته باشید
در پاراگراف آخر نوشته اید و در فراغش به نقل از شاعر و نقاش فقید ... ؛ املای فراغ اشتباه و فراق صحیح است . فراغ به معنای آسایش و فراق به معنای دوری می باشد .
حتما یک دلیلی داشته برای آینده اش وگرنه این کار غیر عقلانی و نشدنی است