صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۷ مهر ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۷

زمانی که خداوند مکر ابلیس در نقشۀ ترور پیامبر (ص) را خنثی کرد

مشرکان قریش زمانی که متوجه عزم هجرت پیامبر(ص) به مدینه شدند، نقشه‌ای شوم را در مکانی به نام دارالندوة طرح‌ریزی کردند تا حضرت را از میان بردارند.
کد خبر: ۲۹۲۵۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
هجرت تمدن‌ساز پیامبر (ص) از مکه به‌سوی مدینه آغاز راهی بود که انتهای آن منجر به تحکیم پایه‌های تمدن اسلامی و بعد نشر آموزه‌های آن در سراسر نقاط عالم شد. این اقدام رسول خدا خود نیاز به زمینه‌هایی داشت که به اذن‌الله بستر‌های آن از قبل شکل گرفته بود؛ از جمله مسلمان شدن اهل یثرب طیّ دو پیمانی که با پیامبر در مکه بستند و بر اساس آن متعهد شدند تا جان و مال مسلمانان محفوظ بماند. آن‌ها که با جان و دل دین اسلام و سلوک نبوی را پذیرفته بودند، بر پیمان خود مستحکم‌تر عمل کردند تا حدی که حتی زمینه‌های لازم برای استقرار پیامبر (ص) در مدینه را فراهم آوردند.

مشرکان قریش که از مدت‌ها قبل، از این رویداد هراس داشتند، زمانی که متوجه عزم هجرت پیامبر (ص) به مدینه شدند، نقشه‌ای شوم را در مکانی به نام دارالندوة طرح‌ریزی کردند. بر این اساس گروهی از قریش و اشراف مکّه از قبایل مختلف در «دار الندوه» (محل انعقاد جلسات مشورتی بزرگان مکّه) اجتماع کردند. یکی از حاضران رو به جمعیت کرد و گفت: دربارۀ این مرد (اشاره به پیامبر اسلام) باید فکری کنید، زیرا به خدا سوگند بیم آن می‌رود که بر شما پیروز شود. یکی پیشنهاد کرد او را «حبس» کنید تا در زندان جان بدهد. پیرمردی نجدی که به گفته جابر بن عبدالله انصاری ابلیس بود، این نظر را ردّ کرد. دیگری گفت: او را از میان خود بیرون کنید تا از دست او راحت شوید. پیرمرد نجدی گفت: به خدا سوگند این هم عقیده درستی نیست. ابو جهل گفت: من عقیده‌ای دارم که غیر از آن را صحیح نمی‌دانم. گفتند: چه عقیده‌ای؟ گفت: از هر قبیله‌ای جوانی شجاع و شمشیر زن را انتخاب می‌کنیم و به دست هر یک شمشیر برنده‌ای می‌دهیم تا در فرصتی مناسب دسته جمعی به او حمله کنند. پیرمرد نجدی (با خوشحالی) گفت: به خدا رأی صحیح همین است و این پیشنهاد به اتفاق عموم پذیرفته شد.
 
پیامبر (ص) که با وحی الهی از این رویداد آگاهی یافت، تصمیم گرفت شبانه به‌سوی مدینه حرکت کند. ایشان به امیرالمؤمنین (ع) امر فرمود در بسترشان جای گیرد تا مشرکین او را با پیامبر (ص) اشتباه فرض کنند. پیامبر (ص) که عالم به عاقبت ماجرا بود، این رویداد را درسی برای شیعیانی قرار داد که قصد دارند از حریم عترت پاسبانی کنند. آیه ۳۰ سورۀ انفال درباره این توطئۀ کفار و مشرکین و تدبیر و مکر خداوند سخن می‌گوید: وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ؛ (به خاطر بیاور) هنگامى را که کافران نقشه مى‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از «مکّه») خارج کنند، آن‌ها چاره مى‌اندیشیدند و خداوند هم تدبیر مى‌کرد و خدا بهترین تدبیرکنندگان و چاره‌جویان است.
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
|
|
۰۸:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
مگر خداوند به ابلیس مهلت نداده بود!؟