پایان سریال "دل" و این همه دلزده
سریال دل با پخش چهلمین قسمت خود امروز به پایان رسید؛ سریالی که حواشی بسیاری را به دنبال داشت و در نهایت، نارضایتی تماشاگران را به جان خرید!
این سریال در شبکه نمایش خانگی چهارشنبههای هر هفته عرضه میشد و تلفیقی بود از سریالهای عاشقانه ترکیه همراه با بخشهایی خیالی از سینمای بالیوود هند!
«دل» با فقر شدید فیلمنامه مواجه بود به گونهای که شخصیت و دیالوگها نواقص فراوانی داشت.
به عنوان نمونه در بخشهایی از این سریال دیالوگهایی به کار برده میشود که محتوای اثر کاملاً دچار وارونگی شده است؛ مثلاً در قسمت سی و نهم زمانی که آرش با بازی «حامد بهداد» از رستا با بازی «ساره بیات» سؤال میکند که چرا ماجرای شب عروسی را به او نگفته رستا در یک دیالوگ عجیب میگوید: حق توست که با زنی پاک ازدواج کنی و عملاً تمام تقصیرهای ناکرده ۳۹ قسمت را به دوش میکشد!
و یا در مصداق بالیوودی بودن این سریال منوچهر هادی کارگردان دل دست به اقدامی عجیب میزند.
سعید راد که بر روی تخت بیمارستان ماهها افتاده به یکباره از کما خارج میشود، دستگاههای مراقبتی را جدا میکند و بدون اینکه دوره نقاهت را طی کند، خود را برای انتقام از نکیسا آماده مینماید! مسئلهای که سعید راد کاراکتر این نقش هم به آن اعتراض کرد و گفت: از بازی در این سریال پشیمان است!
دیگر نقطه منفی سریال «دل» حرکتهای آهسته و آزار دهنده آن همراه با یک موسیقی متن تکراری بود و تماشاگر را نه تنها یک قسمت بلکه چندین و چند قسمت در انتظار میگذاشت؛ نکتهای که سعید راد آن را مخاطب گریز میداند و میگوید: اینها به فکر مخاطب نیستند و تنها اسپانسری و فروش برایشان مهم است.
شاید اگر بخواهیم «دل» را یک بار دیگر بنشینیم و کوتاه کنیم به گونهای که لطمهای به داستان نخورد بیشتر از ۱۲ قسمت نمیتوان برای آن متصور بود.
تکرار و تکرار در آنچه که گذشت و آنچه که خواهید دید حجم زیادی از قسمتهای ۵۰ دقیقهای سریال دل را به خود اختصاص داد و در طول سریال نیز باز هم تکرار، تکرار و تکرار!
کارگردان فیلم گویا تماشاگر را کند ذهن تصور کرده چرا که صحنه ربوده شدن رستا را دهها بار به تصویر کشید!
دیگر مسئلهای آزاردهنده انتخاب بازیگران در نقشهاست؛ بیشک هم حامد بهداد و هم ساره بیات نمیتوانند نقش یک جوان عاشق پیشه را بازی کنند. همچنین یکتا ناصر و حتی مهراوه شریفینیا! چهرههایی عبور کرده از فصل عاشقی فاصله بسیار زیادی با دلدادگان جوان فیلمنامه دارند و بازی درخشان حامد بهداد در فیلمهایی همچون قصر شیرین، مارموز، نیمهشب اتفاق افتاد و سعادتآباد و سریالهای دندون طلا و کیمیا با این نقشآفرینی افت کرد و گویا دل ساخته شده بود که حامد بهداد فقط در آن از عاشقی و دلدادگی تنها «رستا» را صدا کند و ساره بیات نیز تمام غمهای زندگیش را در این سریال به رخ بکشد.
به یاد داشته باشیم که مردم قرار است بابت این سریالها هزینه پرداخت کنند و سازندگان در برابر پرداخت هزینه و وقت مخاطب باید پاسخگو باشند.
شاید این بار منوچهر هادی نیاز باشد کمی در مورد فیلمها و سریالهای آینده از جمله سریال عاشقانه 2 «گیسو» فکر کند و اینگونه مخاطب را دلزده از دل نکند./عصر ایران