گریه ستاره استقلال در گفتگوی زنده اینستاگرامی
فابیو جانواریو هافبک سابق استقلال که گل قهرمانی این تیم در سال ۸۸ مقابل پیام مشهد را به ثمر رساند، درخصوص اتفاقات آن بازی و دوران پس از مصدومیتش حرفهای جالب ولی در عین حال ناراحت کننده ای زد. زننده ی گل قهرمانی استقلال راجع به گلی که مقابل پیام مشهد به ثمر رساند و بازخوردهای آن گل گفت: یکی از بهترین لحظات زندگیم بود. در آخرین بازی فصل تحت فشار زیادی بودیم، هفته ی ما قبل پایانی مقابل سایپا متوقف شده بودیم و شانس کمی برای قهرمانی داشتیم. باید مقابل پیام که برای بقا می جنگید، در مشهد مبارزه می کردیم. جو استادیوم خیلی عجیب بود. بازی هیجان بالایی داشت و تمام بازیکنان از آدرنالین سرشار بودند. آن دیدار بازی مرگ و زندگی بود. یک تیم برای قهرمانی می جنگید و تیم دیگر برای فرار از سقوط. در لحظه ی به ثمر رسیدن گل، میثم منیعی پاس خوبی به من داد و من با یک شوت دروازه را باز کردم و به قدری این لحظه برای من زنده است که هنوز می توانم آن را تصور کنم.
جانواریو در ادامه گفت: زمانی که گل را به ثمر رساندم، انگار که قلبم منفجر شد و حتی الآن هم که آنرا تعریف میکنم، هیجان زده شده ام. پس از گل حس عجیبی داشتم و انگار که خودم را گم کرده بودم. با وجود اینکه در سن ۴۰ سالگی هستم، اگر الآن آن گل را وارد دروازه ی پیام کنم، حتما سکته خواهم کرد.
این هافبک برزیلی افزود: رویای من این است که مجددا به ایران سفر کنم و دربی های تهران و اصفهان را از نزدیک ببینم. ولی به علت اینکه نمی توانم فارسی صحبت کنم، نمی توانم به ایران سفر کنم و دوستانم در حال انجام دادن کارهایم هستند تا بتوانم به ایران سفر کنم. من آرزو دارم آن گل به پیام را بازسازی کنم.
جانواریو در مورد انتقالش به سپاهان و مصدومیتی که پس از بازگشت به استقلال گریبانش را گرفت گفت: ناراحتم که دوران حرفه ایم بخاطر یک مصدومیت به پایان رسید. پس از آن به برزیل بازگشتم. چندسالی تنها بودم و دچار افسردگی شدم. باور نمی کردم که فوتبال حرفه ای من بخاطر یک مصدومیت تمام شده بود. از خودم می پرسیدم چطور ممکن بود که یک مصدومیت باعث شود فوتبال را کنار بگذارم و چرا نمی توانستم آن را حل کنم. من حدود ۴ ، ۵ سالی افسرده بودم.
جانواریو سپس در یک لحظه غافلگیرکننده و در حالی که اشک می ریخت ادامه داد: اگر صفحات مجازی من را دنبال کنید، می بینید که در آن بازه ی زمانی انگار وجود خارجی نداشتم. من بعد از مصدومیتم، از رسانه ها محو شدم. اخباری از من منتشر نمی شد. درحالیکه فقط ۳۳ سال داشتم و از خودم می پرسیدم چرا باید فوتبال من انقدر زود تمام شود و درنهایت چاره ای نداشتم که این مسئله را بپذیرم. در حالیکه اکنون ۴۰ سال سن دارم، احساس میکنم یک جای کار می لنگد و صحبت کردن درخصوص این موضوع برای من خیلی سخت است. دوست داشتم تا ۳۸ سالگی فوتبال بازی کنم ولی این اتفاق رخ نداد.