صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۱۳ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰

مباهله و آنها که سودشان در نفهمیدن است

کد خبر: ۲۳۶
تعداد نظرات: ۶ نظر
مباهله یکی از وقایع مهم تاریخ صدر اسلام است که در آن پیامبر اکرم و مسیحیان نجران بعد از گفتگوی طولانی، توافق کردند که درباره حقانیت پیامبر خداوند را به قضاوت بگیرند. یعنی دو طرف خداوند را قاضی قرار دهند که اگر به دروغ دعوی نبوت کرده باشد، خداوند عذاب را بر او نازل کند و اگر پیامبر حق بود ، مسیحیان عذاب خدا را بپذیرند.
اما در روز واقعه وقتی مسیحیان دیدند رسول خدا نزدیک ترین عزیزانش را به میدان دعا آورده و چهره های نورانی خمسه طیبه را مشاهده کردند ، عقب نشینی نموده و گرچه حقانیت پیامبر برایشان واضح شد اما تغییر دین ندادند و حاضر شدند به حکومت مالیات بدهند.
 
همچنین آیه‌ی مباهله شگفت‌ترین آیه‌ی قرآن در عظمت شخصیت امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه است. آنجا که از علی علیه السلام به عنوان جان پیامبر یاد شده است.که اگر نبود غدیر و حدیث منزلت و هزاران سفارش و وصیت #رسول_الله ص ، درباره ولایت آن حضرت ، همین یک آیه کافی بود که جامعه‌اسلامی پس از پیامبر، جان او را نگذارد و سراغ دیگران برود.
 
اینها نکات بسیار مهم است که مفسرین درباره‌ی آن گفتگوهای کلامی و علمی زیادی کرده‌اند و می‌کنند اما در اینجا قصد دارم دو نکته‌ی دیگر از مسائل مربوط به مباهله را مرور کنم که در جامعه امروز و مخصوصا در ارتباطات انسانی بسیار موثر است.
 
اولین نکته مربوط به ساحت خانواده است.
 
در روایات تاریخی آمده یکی از دلایلی که مسیحیان نجران در قضیه‌ی مباهله از به قضاوت طلبیدن خدا در مقابل پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صرفنظر کردند،این بود که آنجناب به همراه نزدیک‌ترین خویشان خود در این آئین شرکت کردند.
 
آنها می‌دانستند اگر کسی ذره‌ای به اعتقاد خود شک داشته‌باشد با همه‌ی داشته‌های عزیزش به میدان نمی‌آید.از طرفی خانواده، بافت باطن شخصیت فرد است. چه بسیار افرادی که ظاهر عوام فریبی دارند اما در خانه‌ی خود بدون نقاب زندگی می‌کنند.تزلزل هر کس پیش از جامعه نزد خانواده او مشخص می‌شود و شاید به همین دلیل هم باشد،که از نشانه‌های خوب به بیان احادیث این باشد که فرد ابتدائا برای خانواده خود خوب باشد.
اطمینان خانواده‌ی پیامبر به او در امر خطیری که می‌توانست جان همه‌ی آنها را تهدید نماید؛ نشان می‌داد که حقیقت دعوت پیامبر در باطن وجود خودش و در همه‌ی ابعاد شخصیت بزرگ او تجلی دارد.
 
با نگریستن به این بعد مهم مباهله این سوال اساسی پیش می‌آید که چرا بسیاری از ادعاهای بزرگ در عرصه دین و اجتماع از سوی برخی از افراد و جریان‌ها حتی در میان خانواده‌ی خود آنها مورد پذیرش نیست و به بیان عمومی‌تر چه اتفاقی می‌افتد که بر خلاف سنت اهل‌بیت، گسستگی خانوادگی بسیاری از جوامع شیعی را در بر گرفته و اعتقاد و احترام و همراهی متقابل در این زمینه وجود ندارد؟
 
نکته‌ی دوم در این مجال ماهیت خود مباهله است. قرآن می‌گوید و تاریخ تصریح می‌کند مباهله زمانی اتفاق افتاد که پس محاجه و آوردن استدلال علمی درباره حقانیت دین،علمای نصرانی حرف حساب پیامبر را نپذیرفتند و کار به آنجا رسید که قضاوت را به خدا واگذار کنند.اصلا انگار قرار نیست حرف مستدل به ذهن برخی برود.
 
گویی اساسا نباید انتظار داشت این اتفاق بیفتد. انسان‌ها موانعی برای فهم حقیقت دارند که گوش آن‌ها را کر می‌کند و چشمشان را کور.
 
اگر پیامبر هم باشی که عقل کل و اخلاق عظیم و ولایت به دل‌ها در اختیارت باشد، باز هم در مقابل تو انگیزه‌هایی وجود دارد که حرف حق را نپذیرد.
 
اسقف‌های نجران ابتدا به ساکن برای تحقیق درباره‌ی اسلام وارد مدینه شدند و بعد از آن هم استدلال‌های عالمانه پیامبر را شنیدند و باز نپذیرفتند.
 
روز مباهله این جمله از خود ایشان شنیده شد که اگر این پنج تن نفرین کنند ، نه از مسیحیان نجران بلکه از هیچ مسیحی اثری باقی نمی‌ماند.آنها دقیقا فهمیدند با چه کسی طرف هستند؟ 
 
اما باز هم گردن ننهادند و اسلام را قبول نکردند.
 
آن‌ها حقانیت اسلام را با تمام وجود حس کردند. با تمام معیارهای عقلانی و علمی درک کردند. آنها حتی با مبانی شهود ، معنویت اهل‌بیت را به چشم دیدند و حتی حاضر شدند که به اسلام مالیات بدهند و شهروند پیامبر باشند اما عجبا که هیچ‌یک از معیارهای شناخت شناسی فوق باعث نشد که به حقیقت گردن نهند!
 
به نظر می‌رسد برخی عوامل فرا روانی و فرا معرفتی در اقناع انسان‌ها تاثیر دارد.
 
انگیزه‌های مالی اسقف‌های نجران از دوشیدن قوم‌شان و به عبارت قرآن گناه و لجبازی و برخی چیزهای دیگر باعث شد که استدلال و معجزه نتواند این افراد را قانع کند و حکایت قانع نشدن این‌ها در مقابل حرف حساب ، از متداول‌ترین چالش‌هایی است که امروز هم در ارتباطات انسانی وجود دارد.
 
به نظر می‌رسد، موانع فهم حقیقت فراتر از استدلال، به نحوی است که اولا برای برخی غیرقابل حل است و ثانیا برای حل برخی اختلاف‌ها چاره‌ای جز اراده خدا و قضاوت تاریخ وجود ندارد.
 
دانستن این نکته،مدارای اهل دقت با کم و زیاد بینش انسانی را تسهیل می‌کند.
 
محمد صادق دهنادی/ تابناک جوان
ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
کریم
|
|
۱۳:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۵/۰۱
ناشناس کافر چطور جرات می کنی پیامبر رحمت را تروریست خطاب کنی تو کافر نجس هستی وبا عو عو کردن امثال تو ذراه ای از عظمت رسول الله کم نمی شود پس خفو شو
ناشناس
|
|
۲۲:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۹
مسیحیان بیچاره دیدند که با یک وحشی طرف هستند. تروریست های مسلمان را میفرسته سراغشون که بکشنشون، بعدا ادعا میکنه که اثر نفرینش بوده. به این علت تسلیم شدند
منوچهر
|
|
۱۵:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۳
"اما در روز واقعه وقتی مسیحیان دیدند رسول خدا نزدیک ترین عزیزانش را به میدان دعا آورده و چهره های نورانی خمسه طیبه را مشاهده کردند ، عقب نشینی نموده و گرچه حقانیت پیامبر برایشان واضح شد اما تغییر دین ندادند و حاضر شدند به حکومت مالیات بدهند."
تابناک عزیز، وجوهات پرداختی اهل کتاب به حکومت اسلامی، نامش مالیات نیست بلکه به آن جزیه می گویند ( تعریف مالیات فرق می کند) و اصلاً ما در اقتصاد اسلامی مالیات نداریم و حکومت اسلامی، جامعه مسلمین را توسط وجوهات دینی اداره می کند.
اکبر
|
|
۱۴:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۳
داستانتان آنقدر آبکی ست که حتی یک فر عادی نیز میتواند کلمه به کلمه آنرا نقد و باطل کند
خدا شمارا به راه راست هدایت کند هرچن خدا فرموده که هدایتش شامل گمراهان نمیشود
حسین
|
|
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۶/۰۵
عالی بود.....
بیاتی
|
|
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۶/۱۳
وااقعا برخی افراد صرفه شان در فهم حقیقتا نیست