دختران و سه نظریه اقتصادی
روز دختر فرصت باز اندیشی مسائل مربوط به جامعه بانوان و به خصوص زنان جوان است. به ویژه اینکه ملاحظهی نمودارهای جمعیتی نشان میدهد، ده سال آینده را باید دهه بحرانها و چالشهای زنان و به ویژه دختران میانسال دانست.
البته ستون فقرات این چالشها و سوالات مسئله جنسیت در دوره گذار در هر جامعهی سنتی-مدرن مسئله اقتصاد است.
در واقع جریان اقتصاد تا حد زیادی تعیین کننده جایگاه زن در اجتماع، سیاست و حتی مسائل روحی و روانی بوده است.
نگاه اول اقتصادی ، به موضوع دختر ، نگاه سنتی مبتنی بر جوامع کشاورزی و نیمه صنعتی است.
در این جوامع که همچنان هم وجود دارند، اساس حافظه ژنتیک درباره موالید رابطهی آن با کار بدنی است.
جامعه سنتی پسر را به عنوان نیروی کار میبیند و میداند با ازدواج او را از دست نمیدهد.
کم رغبتی جامعه سنتی به دختر دقیقا درونمایه مالی دارد.
نگاه دوم اقتصادی مربوط به جامعه مدرن است که یا فمنیستی است و یا به شدت تحت تاثیر فمنیزم .
بر خلاف آنکه جامعه از فمنیست به عنوان یک جنبش اجتماعی برای احقاق حقوقزنان یاد میکند اما سود این جنبش فقط به جیب سرمایهداران رفته است و در آن یک سود مالی هنگفت به دست آمده است.
اغراض اقتصادی این جنبش هم تامین کارگر ارزان و پایین آوردن ارزش کار به خاطر گرایش داوطلبانه زنان برای انجام کار بوده و هست.
یک صاحب سرمایه به دلیل درخواست بسیاری از زنان به داشتن شغل اکوسیستم کسب و کار را به سمت کاهش هزینههای نیروی انسانی سوق میدهد.
به عبارتی سود اندیشههای برابری طلب در مقام عمل به جیب کسی میرود که یک زن بخاطر حضور در اجتماع حاضر است که برای او با نصف قیمت کار کند و ضرر آن برای همان زنی است که یا همزمان در خانه و شغل باید به کار مشغول باشد و کاهسته می شود و یا مانند بسیاری از دختران روزگار ما به جای تشکیل خانواده و تامین آتیه عاطفی و شخصیتی ، کار را جایگزین عشق و مادری و گاهی حتی همسری و داشتن یک ارتباط امن و پایدار میکند و سرش گرم تعارض و اعتراضی بی امان و نامحدودی کرده که تا آخر عمر لذت هر چیزی را از او سلب میکند.
نگاه سوم اما نگاه بسیار غریبی است که حتی مسلمانان نیز به آن آگاهی ندارند و آنرا پوشاندهاند.
از نظر اسلام دختر ملکه ای است که هیچ وظیفهای برای تامین اقتصادی خود ندارد.
قبل از ازدواج بر عهدهی پدر و بعد از آن بر عهده همسر(بعلاوه آنکه حتی در انجام کارهای خانه و حتی شیر دادن فرزند هم وظیفه ندارد چه برسد به پخت و پز و خانه داری . ارجاع به رسالههای عملیه) و در غیر این صورت تمشیت اقتصاد او بر گردن حکومت است. یک مغالطه آن است که تصور شده اینکه دختر وظیفه کار اقتصادی ندارد به این معناست که حق فعالیت ندارد. اما واقعیت این است که رجوع به اسناد دسته اول اسلامی نشان میدهد زن ملکهی مسلطی است که حقوق مالی منحصر بفردی در سیستم جامعه اسلامی ایده آل دارد که متاسفانه به دلایل منفعت طلبانه هیچگاه تبیین درستی از آن نشده است.
دکتر محمدصادق دهنادی
دانشآموخته دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
ارسال نظرات
نظرات مخاطبان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
یعنی وبال شوهر و پدر ؟
شرم اوره تحلیلتون
شرم اوره تحلیلتون
معنی ملکه مسلط رو هم فهمیدیم !!! خجالت داره.