با اجازه کرونا، بله!
روزنامه همشهری نوشت: «اواخر بهمن پارسال نخستین خبرها درباره بروز کرونا در ایران منتشر شد. همه میگفتند مردم باید در خانهها بمانند و دورهمیها و مهمانیها تعطیل شود. کووید-۱۹مسئله جدی، پیشبینیناپذیر و نگرانکننده زندگی مردم شد.
«بعد از این خبر، صدای زنگ تلفن خانه ما قطع نمیشد. اقوام و آشنایان زنگ میزدند و سعی میکردند به نحوی از سرنوشت مراسم ما بپرسند. بعضی میخواستند دلداری بدهند اما حرفهایشان بدتر باعث مشوششدن اوضاع ما میشد.» نهال، مراسم عروسیاش در ۳ ماه گذشته ۲ بار لغو شده؛ یک بار اوایل اسفند به دلیل شیوع کرونا و یک بار هم اوایل خرداد به دلیل ادامه کرونا.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود. او مانند صدها نفر دیگر برای شروع زندگی مشترک بلاتکلیف است؛ «برای ازدواجمان از اینترنت شرکتی را پیدا کردیم که خدمات عروسی آسان ارائه میداد؛ یعنی شما میوه و شیرینی و کارت عروسی و لباس و ماشین عروس فیلمبرداری را به آنها واگذار میکنید و شرکت هم در مقابل تخفیف خوبی میدهد. چون از طریق فضای مجازی با شرکت آشنا شده بودیم و شناخت زیادی از آنها نداشتیم، بسیار نگران بیعانهای بودیم که پرداخت شده و بهدلیل پاسخگونبودن شرکت فشار روحی زیادی را تحمل کردیم.»
بلاتکلیفی آدمهایی مثل نهال موجب شد که در میانه کرونا، پلیس امنیت عمومی تهران وارد عمل شود و با ابلاغ نامهای به اتاق اصناف تالارداران را موظف کند کل مبلغ بیعانهای را که برای رزرو دریافت کردهاند، بازگردانند. حالا چندماه گذشته، برخی تالارها بیعانه را برگرداندهاند و برخی دیگر نه. آنها که برنگرداندهاند با عروسها و دامادها توافق کردهاند مراسم را بعداً برگزار کنند.
ملاکهایی جدید برای انتخاب
یکی از دفاتر عقدی که نزدیک به ولنجک است، به دلیل بوی مواد ضدعفونیکننده که در ورودی ساختمان پیچیده، توانسته از دفتر عقد دیگری که در مقابل آنها قرار دارد، مشتریهای بیشتری را جذب کند.
حمید رضاخانی، مدیر یکی از دفترخانههای تهران به «همشهری» میگوید: «دفتر ما حدودا یک ماه کاملا بسته شده بود. اوایل بازگشایی یکی از خانوادههایی که برای مراسم به دفاتر سر میزدند و هنوز تصمیمشان برای انتخاب قطعی نشده بود، بهخاطر استفاده از ضدعفونیکننده دفتر ما را انتخاب کردند. روز عقد هم روی میز یک شیشه بزرگ الکل گذاشته بودند و آن را با تور سفید تزیین کرده بود. اصلا از آن استفاده نکردند اما در تمام عکسهایشان بود.» در مراسمی که این روزها برگزار میشود، آیین قند سابیدن و عسل خوردن کاملا از بین رفته. آن طور که رضاخانی میگوید در یکی از عقدکنان اخیر خانوادهها عسل آورده بودند، با قاشق یکبار مصرف. بعد از شیوع ویروس دیگر کسی به همان تعداد مهمانهای اندکی که همراه خود میآوردند یادگاری از مراسم داده نمیشود. همه چیز سادهتر شده است.
به سایه خود هم الکل بزن
دفترخانهداران درباره اوضاع و احوال این روزها حرفهای دیگری هم میزنند. علیرضا خندان دفترخانهای دارد در محدوده مرزداران. قبلا جلوی دفترخانهاش پر میشد از ماشینهای عروس حالا اما خبری از گل و بادکنک و تزیینات مرسوم ماشینها نیست، همان طور که عروسها هم با لباسهای سفید و سادهتر در مراسم حاضر میشوند. خندان میگوید: «در یک روز ۲عقد داشتم که بسیار جالب بودند. اول که تماس گرفتند، اعلام کردند که ما ۱۰نفر هستیم اما بعد از ترس کرونا تعداد مهمانهایشان به ۸نفر رسیده بود. تمام همراهانشان با هم وارد نشدند. یکی بعد از ضدعفونیکردن خودش وارد میشد و تبریک میگفت و خارج میشد و نفر بعدی با طی همین مراحل میآمد داخل اتاق عقد. داماد حاضر نبود کنار عروس بنشیند تا خطبه آنها خوانده شود. از خانه با خود خودکار آورده بودند و در طول مراسم چندین بار دستهایشان را ضد عفونی میکردند اما بالاخره عقد انجام شد و زندگیشان را شروع کردند.»
عروس و دامادهای مریخی
اما در مقابل گروه اول که سخت میگیرند، گروه دیگری هم هستند که گویا در روزهای پرحادثه ۳ماه گذشته در سیاره دیگری زندگی میکردهاند.
خندان درباره این گروه میگوید: «اصلا نمیدانند کرونا را چگونه مینویسند؟ گفته بودند ما ۲۰نفر مهمان داریم اما با خود ۵۰نفر مهمان آورده بودند به علاوه ۲نفر عکاس که حین دادن کادو همه با هم روبوسی میکردند. ما خودمان هم ترسیده بودیم. دفتر آن قدر شلوغ بود که ما متوجه نشدیم خود عروس بله را گفت یا اطرافیانش! پدر و مادر عروس از هم طلاق گرفته بودند. مادر عروس با شوهرش آمده بود اما امضای پدر اصلی باید میبود. بهخاطر همین مراسمشان شلوغ شده بود؛ هم ناپدری مهمان دعوت کرده بود، هم پدر اصلی عروس.»
شروع بدون اختلاف زندگی مشترک
حامد و ستایش که بعد از حدود ۲سال میخواستند با هم عقد کنند، مراسم را به هیچوجه لغو نکردند و در ایام قرنطینه اسمهایشان در دفترخانه ثبت شد.
«خانوادههای ما خیلی اصرار داشتند که ما دوست داریم شما را با لباس عروس ببینیم و برای شما آرزو داریم اما ما ترجیح دادیم فقط یک مراسم ساده بگیریم. هنوز هم به خانوادههایمان اطلاع ندادهایم که نمیخواهیم کلا مراسم بگیریم. هر دو نفرمان خانوادههایمان مخالف بودند که با هم ازدواج کنیم. دست آخر هم گرفتار قرنطینه شدیم. میترسیدیم اگر قرار محضر را لغو کنیم، دیگر نتوانیم خانوادههایمان را مجاب کنیم تا اجازه دهند ما به هم برسیم. به خاطر همین برای هر کدام از کارهایی که قبل از شیوع کرونا خیلی ساده به نظر میرسید برای من و مهیار یک روز زمان میبرد تا به نتیجه برسد. ما حتی در مراسم عقدمان عکاس هم نداشتیم. فقط یکی از اقوام ما با دوربین چند عکس از ما گرفت که بزرگ کردیم و روی شاسی چاپ زدیم. مراسمنگرفتن ما باعث شد به خیلی از اختلاف نظرهایی که ناشی از متفاوتبودن خانوادههاست برخورد نکنیم و از حواشی که بعد از مراسمها به وجود میآید، جلوگیری کنیم.»
حلقه تنگ را دستتکن
نیکی و مرتضی بارها تصمیم گرفتند که تصمیمشان را رسمی کنند اما هر بار یک اتفاقی رخ داده که نتوانستند. یک بار یکی از اقوام نیکی فوت کرده یا مرتضی به ماموریت رفته یا یکی از آنها امتحان مهمی داشته، دقیقا به همین دلیل این بار کرونا و قرنطینه هم باعث نشد از تصمیمشان صرفنظر کنند، با وجود کرونا کارهایشان را پیش بردند.
نیکی به همشهری میگوید: «آذر پارسال وقتی به چند تالار سر زدیم، سادهترین منو تقریبا نفری ۲۰۰هزار تومان میشد. هزینه شام ۶ تا ۷میلیون بود با مهمانهایی که از دو طرف ۳۰۰نفر بودند با هزینه گلآرایی و آتشبازی و موزیک و رقصنور ۵۰ تا ۱۰۰میلیون تومان میشد، با تورمی که از آذرماه تا الان در جامعه داشتیم، تصمیم گرفتیم اصلا مراسمی نداشته باشیم. تنها فشاری که به ما وارد شد، تهیه لباس مرتب برای من بود. طلافروشی که حلقههایمان را سفارش دادیم، از مدل حلقه من ۲سایز درست کرده بود که موقع تحویلدادن اشتباه شده بود و حلقه برای دستم تنگ بود. با هر سختی که بود، حلقه را روز عقدم دستم کردم.»
او ادامه میدهد: «تمام پولی که برای مراسم عقدم در نظر گرفته بودم به علاوه پساندازی را که برای جهیزیه در نظر گرفته بودم، صرف خرید وسایل اولیه زندگی کردم. از بهمن یا اسفند سال قبل هم کلی روی قیمت اجناس رفته است.»
کارتات را پس بگیر
بعد از اعلام خبر رسمی شیوع کرونا در کشور وقتی که شهر به حالت نیمهتعطیل در آمد و همه جا بسته شد، بسیاری قبل از شروع قرنطینه به فکر ازدواج بودند و تمام کارهای خود را انجام داده بودند. کلی هزینه کرده بودند که با ورود این ویروس ناشناخته به کشور همه مراسمشان بههم خورد و هستند عده زیادی از مردم که هنوز بهدنبال پسگرفتن پولهای خود هستند.
نسترن که اوایل شروع قرنطینه تصور دقیقی از ویروس کرونا نداشته، فکر میکرد که خیلی زود این دوره تمام میشود اما حدود ۳هفته که گذشت، متوجه شد این ویروس را نمیتوان دید و تقریبا به تمام کشورهای دنیا انتقال یافته است: «ما حتی کارت عروسیمان را هم پخش کرده بودیم و مشغول انجامدادن کارهای نهایی مراسم بودیم که متوجه شدیم باید همه در خانه بمانند و قرنطینه آغاز شد. وقتی بار اول مراسممان لغو شد، خانوادههایمان امید داشتند که بهزودی شهر به حالت عادی بازمیگردد و دوباره میتوانیم مراسم بگیریم، اما وقتی دوباره مراسم ما لغو شد، خانوادههای هر دو طرف بسیار نگران شدند و توصیه کردند که زندگیتان را آغاز کنید. هر موقع وضعیت عادی شد میتوانید مراسمی که عقبافتاده را برگزار کنید. برای من خیلی اهمیت دارد که حتما مهمانها با اطمینان خاطر و رضایت کامل در مراسممان حضور پیدا کنند.»
امیدت را از دست نده
حالا که چند ماه از کرونا گذشته، مردم آرامآرام به زندگی روزمره بازمیگردند. بسیاری از مراکز بازگشایی شدهاند اما تالارها هنوز جزو مراکز با ریسک بالا و تعطیل هستند. قاسم نوده فراهانی، رئیس اتاق اصناف تهران درخواست کرده تالارها هم باز شوند اما صعودیشدن منحنی ابتلا به کرونا در روزهای اخیر تصمیمگیری برای این بازگشایی را دشوار کرده و احتمالا با توجه به شرایط پیشرو، این بازگشایی به تعویق خواهد افتاد.
عروسیهای زیرزمینی
تالارهای عروسی و پذیرایی همچنان بسته هستند اما زندگی راه خودش را میرود؛ حتی اگر شده از زیر زمین. ستاد مقابله با کرونا اعلام کرده برگزاری مراسم عروسی و عزا باید تا اطلاع ثانوی تعطیل باشد. حسن روحانی، رئیسجمهوری هم گفته مردم، سبک زندگیشان را تغییر بدهند و تا زمانی که کرونا هست، دور هم جمع نشوند؛ حتی برای عروسی و عزاداری. از نظر مسئولان و سیاستگذاران، تالارها تعطیل هستند اما در اینترنت و شبکههای اجتماعی چراغ آنها روشن شده است. این تالارها از بعد عید فطر اجرای مراسم را از سرگرفتهاند و خودشان قانون بازگشایی همه مشاغل را برای خودشان اجرا کردهاند و خواستهاند که استثنا نباشند. علی خدایی، صاحب یکی از این باغتالارهاست که بعد از عید فطر چند مراسم برگزار کرده، البته باغ او در دوران کرونا تغییرات زیادی بهخود دیده؛ حالا به جای تونل گل، یک تونل پودری ضدعفونیکننده دارد؛ «۴مجموعه داریم که همه بعد از عید فطر بهدلیل پیگیری زیاد عروس و دامادهایی که اینجا مراسم داشتند، دوباره شروع بهکار کردند و حدود شش، هفت مراسم اجرا شده است. طاق ورودی مجموعه که قبلا گلآرایی انجام داده بودیم را مجهز به تونل ضدعفونیکننده کردیم. بهصورت پودری مواد ضدعفونی و الکل اسپری میشود. همه مهمانها موظف هستند پیش از ورود به تالار از داخل آن رد شوند.» صندلیها با فاصله زیاد از هم چیده شده و همه پرسنل تست کرونا دادهاند و با داشتن کارت بهداشت مشغول بهکار هستند؛ با ماسکهایی یک شکل که بر چهره دارند. محوطه این باغتالار بزرگ است؛ خدایی میگوید: « هماکنون میتوانیم تا ۳۰۰نفر را با فاصله اجتماعی در تالار پذیرا باشیم. همچنان هر خانواده سر یک میز مینشینند. برای سرو شام هم از قاشق و چنگالهای پلاستیکی استفاده میکنیم که در آن یک پد الکلی هم وجود دارد.» شیوه سرو غذای شبعروسی هم شباهتی به روال گذشته شبهای عروسی ندارد. از میزهای چیدهشده با شمعهای روشن و انواع غذاهای رنگ به رنگ خبری نیست. غذا بهصورت تکپرس برای مهمانها سرو میشود و اینها راهکارهایی است که تالارهای بیمجوز بهزعم خودشان برای کنترل خطر ابتلا به کرونا در پیش گرفتهاند. ظرف شیرینی و تنقلات هم سلفونپیچ شدهاند و هر ظرف فقط مخصوص یک نفر است. قرار است ستاد کرونا امروز یا فردا درباره تالارهای عروسی همانند سایر صنوف تصمیم بگیرد که میتوانند فعالیتهایشان را پس از تصویب ستاد ملی کرونا و اجرای پروتکلهای بهداشتی ازسرگیرند. با بازشدن تالارها دیگر هیچ واحد صنفی تعطیلشدهای وجود نخواهد داشت.
توافق برگزاری مراسم در وقتی دیگر
بلاتکلیفی آدمهایی مثل نهال موجب شد که در میانه کرونا، پلیس امنیت عمومی تهران وارد عمل شود و با ابلاغ نامهای به اتاق اصناف تالارداران را موظف کند کل مبلغ بیعانهای را که برای رزرو دریافت کردهاند، بازگردانند. حالا چندماه گذشته، برخی تالارها بیعانه را برگرداندهاند و برخی دیگر نه. آنها که برنگرداندهاند با عروسها و دامادها توافق کردهاند مراسم را بعداً برگزار کنند.
بازگشت پول؛ شاید وقتی دیگر
بعد از اعلام خبر رسمی شیوع کرونا در کشور وقتی که شهر به حالت نیمهتعطیل در آمد و همه جا بسته شد، بسیاری قبل از شروع قرنطینه به فکر ازدواج بودند و تمام کارهای خود را انجام داده بودند. کلی هزینه کرده بودند که با ورود این ویروس ناشناخته به کشور همه مراسمشان بههم خورد و هستند عده زیادی از مردم که هنوز به دنبال پسگرفتن پولهای خود هستند.»
بعد تیتر می زنن که صد نفر در یک مراسم عروسی مبتلا شدند!
آفرین... شروع قشنگی برای زندگی مشترکتونه.