صفحه نخست

دیگه چه خبر

فرهنگ و هنر

خانواده و جامعه

چند رسانه ای

صفحات داخلی

۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۹

بانی مشهورترین سقاخانه ایران کیست؟

مجموعه روایت‌های تاریخی مربوط به سقاخانه اسماعیل‌ طلایی، تردیدی باقی نمی‌گذارند که سنگ بنای آن را نادرشاه گذاشته است.
کد خبر: ۲۲۰۲۹

روزنامه خراسان نوشت:‌ «مشهد مقدس با وجود قرار گرفتن روی جلگه‌های حاصلخیز، از دیرباز با مشکل کمبود آب روبه‌رو بوده است‌. علت این مسئله، به‌ویژه در چند سده اخیر، افزایش جمعیت مجاوران حرم رضوی و محدود بودن منابع آب روزمینی موجود در اطراف مشهد است. به همین دلیل، بسیاری از حکام گذشته، کوشیدند تا مشکل آب شهر را به‌ نوعی حل کنند. از امیر علیشیر نوایی، وزیر خردمند سلطان‌حسین بایقرا تا سلاطین صفوی و نادرشاه و حتی فرمانروایان دودمان قاجار. در این دوره‌ها، شگردها و روش‌های مختلفی برای تأمین آب، به ویژه در صحن مطهر حرم رضوی به کار گرفته شد که یکی از مهم‌ترین آنها، ایجاد سقاخانه و هدایت آب از چشمه‌سارهای اطراف شهر به سمت آن بود. بنابراین، تاریخ شکل‌گیری سقاخانه در حرم امام رضا(ع) را می‌توان به قدمت ایجاد بارگاه منوّر آن دانست. در میان سقاخانه‌های حرم، یکی از همه معروف‌تر شد و البته تا امروز، به حیات خود ادامه داده است؛ سقاخانه «اسماعیل طلایی» که در مرکز صحن عتیق (انقلاب اسلامی) قرار گرفته است؛ سقاخانه‌ای با گنبد مطلّا که چند قرنی از عمرش می‌گذرد و به یکی از بناهای مورد علاقه زائران تبدیل شده‌است.

بنایی نو نسبت به ساختمان حرم

برخلاف تصور برخی، عمر سقاخانه اسماعیل‌طلایی، نسبت به دیگر بناهای صحن عتیق، کمتر است. ضلع جنوبی صحن در دوره تیموری بنا شد و هنوز کتیبه سلطان‌حسین بایقرا بر اطراف ایوان طلا چشم‌نوازی می‌کند. هرچند پس از توسعه صحن در دوره صفوی، یادگارهایی از این عهد هم بر ضلع جنوبی صحن جلوه‌گر شد؛ اماکنی مانند گنبد ا...وردی‌خان. ضلع شرقی و غربی نیز، که دو ایوان ساعت و نقاره‌خانه را در برمی‌گیرد، پیشینه‌ای صفوی دارد و ضلع شمالی نیز، در عهد شاه‌عباس دوم صفوی ساخته و در دوره نادرشاه افشار تکمیل شده است. اما بنای سقاخانه، در دوره افشاری ساخته و در ادوار بعد، تکمیل شد. متأسفانه درباره تاریخچه این سقاخانه که تا حدود ۷۰ سال قبل، از آب نهر نادری، نهری که از بالاخیابان جاری بود و تا پایین خیابان امتداد داشت، تغذیه می‌شد، اطلاعات ضد و نقیض فراوانی وجود دارد؛ اطلاعاتی که در کنار برخی روایت‌های افسانه‌وار، رگه‌هایی از حقیقت را در خود جا داده‌ و بررسی آن‌ها، نیازمند دقت و تتبع در آثار پیشینیان است.

گزارش‌هایی درباره اسماعیل‌طلایی

مجموعه روایت‌های تاریخی مربوط به سقاخانه اسماعیل‌ طلایی، تردیدی باقی نمی‌گذارند که سنگ بنای آن را نادرشاه گذاشته است.
طبق برخی مستندات، ظاهراً شاه افشار هنگام عزیمت برای نبرد در شرق ایران و شاید فتح هندوستان، در هرات به سنگ‌آبی بسیار زیبا و شکیل برخورد کرد و آن را شایسته نصب در حرم رضوی دانست. می‌گویند نادرشاه دستور داد دو عراده توپ را پیاده کنند و با چرخ‌هایش گاری بزرگی بسازند و سنگ را با آن به مشهد حمل کنند. نقل است که نادر، سربازان مأمور این کار را تهدید کرد که در صورت آسیب دیدن سنگ، جانشان را خواهد گرفت! به هر حال، چه این روایت درست باشد و چه نادرست، سنگ به مشهد حمل شد و طبق نظر نادرشاه در مکان مدنظر قرار گرفت و بر فراز آن، سایه‌بانی ساختند که شکل و شمایل سقاخانه داشت. تا این‌جای ماجرا، تاریخ سقاخانه اسماعیل‌طلایی مشکلی جدی برای بررسی شواهد ندارد اما از این‌جا به بعد سکته‌های مختلفی می‌توان در تاریخ آن یافت:

روایت اول: یک روایت بر آن است که نادرشاه پس از بازگشت از هند و به شکرانه آن پیروزی بزرگ، تصمیم گرفت سقف سقاخانه را طلا کند. به همین دلیل از فردی به نام اسماعیل‌آقای طلاساز خواست تا این مهم را با طلای خزانه نادری به انجام برساند و این دستور به انجام رسید اما بعدها، مردم به دلیل شهرت و پاکدستی اسماعیل‌آقای طلاساز، نام او را بر سقاخانه گذاشتند.

روایت دوم: برخی معتقدند که اسماعیل‌آقا، یکی از سرداران نادر بود که بابت نجات وی از یک ترور، جایزه‌ای ارزنده دریافت کرد. او این جایزه را که به صورت سکه‌های طلا به دست آورده‌بود، به مطلّا کردن سقف سقاخانه صحن عتیق اختصاص داد و به این ترتیب، نامش بر سقاخانه ماندگار شد.

روایت سوم: این روایت تاریخی که از دیگر روایت‌ها دقیق‌تر و احتمالاً درست‌تر است، طلا کردن سقف سقاخانه را نه در دوره افشاری که در دوره قاجار می‌داند. بر این اساس، اسماعیل آقای سنگسری، یکی از سرداران فتحعلی‌شاه که در جریان جنگ‌های ایران و روس هم رشادت‌هایی از خود نشان داده‌بود، به طلاکردن سقف سقاخانه همت گماشت و نامش روی آن باقی‌ماند. برخی به این روایت تاریخی، داستان روایت دوم را هم افزوده و اسماعیل‌آقا را ناجی فتحعلی‌شاه از ترور دانسته‌اند و طلای به کار رفته در سقف سقاخانه را اهدایی شاه به سردار شجاعش فرض کرده‌اند. ظاهراً همشهری‌های اسماعیل‌آقای مذکور هم، این روایت را بسیار جدی گرفته و حتی میدانی را در مهدی‌شهر(سنگسر) از توابع استان سمنان، به نام «اسماعیل‌طلایی» نام‌گذاری کرده‌اند.

پذیرش هر کدام از این سه روایت، اشکالاتی دارد اما در این بین، روایت سوم بیش از دیگر گزارش‌ها، قابل قبول به‌ نظر می‌رسد. واقعیت آن است که بانی سقاخانه «اسماعیل‌طلایی»، هر که بوده، یادگاری پُرخیر از خود به جا گذاشته و زمینه آسودگی خاطر زائران را فراهم کرده‌است. سقاخانه صحن عتیق را باید یکی از نمادهای برجسته معرفی و شناخت حرم رضوی بدانیم؛ نمادی که بین تمام زائران محبوبیت دارد و بسیار خاطره‌انگیز است؛ آن‌گونه که یکی از سوغاتی‌های زائران حریم ملک پاسبان رضوی برای بستگانشان، جرعه‌ای آب از سقاخانه «اسماعیل‌طلایی» است که به شرف حضور در حریم هشتمین اختر آسمان ولایت، متبرک است و شفابخش.»

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.